به آتش کشیدن گور خمینی عراق در شهر نجف+فیلم


به گزارش رسانه های حکومتی، معترضان عراقی در نجف بخشی از مرقد و مجتمع فرهنگی شهید آیت الله محمد باقر حکیم رییس فقید مجلس اعلای اسلامی عراق را به آتش کشیدند. (فیلم زیر)

شهرها و استان‌های جنوبی عراق از نهم مهر ماه (اول اکتبر) شاهد تظاهرات و اعتراضات مردمی به اوضاع اقتصادی و فساد و دخالت های جمهوری اسلامی در این کشور است.

عادل عبدالمهدی نخست‌وزیر عراق روز جمعه بعد از قریب به دو ماه از اعتراضات در این کشور اعلام کرد که قصد استعفا دارد و استعفای خود را به پارلمان تقدیم خواهد کرد.

برکناری عبدالمهدی یک خواسته مبرم مردم عراق در اعتراضات دو ماهه بود که تاکنون جمهوری اسلامی با تمام قوا از آن جلوگیری می‌کرد. این رویداد در واقع درهم شکستن خط قرمز خامنه‌ای و فرو ریختن خاکریز مقدم ولایت فقیه در عراق بشمار می رود.

به آتش کشیدن کنسولگری جمهوری اسلامی در شهر مقدس شیعیان، نجف، یادآوری دیگری از تنفر عمیق بخش های بزرگی از ملت عراق نسبت به حکومت ملایان ایران است که در بحران سیاسی و اقتصادی کنونی آن کشور نقش بزرگی داشته و از دیدگاه ملت عراق، باید تاوان آن را پس دهند.

در سال های اخیر، هر اندازه که جمهوری اسلامی بیشتر کوشیده تا نفوذ و رخنه گری خود در عراق را عمیق تر سازد، بر میزان این تنفر ملت عراق نسبت به ملاها و پاسداران بیشتر شده است.

به آتش کشیدن دفاتر سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی در کربلا و نجف که بزرگترین مراکز جمعیتی شیعیان عراق محسوب می شود، از میزان تنفر عراقی ها نسبت به حکومت مذهبی ایران پرده بر می دارد.

معترضان عراقی کنسولگری رژیم ایران در نجف را آتش زده و خواستار پایان‌ دادن نفوذ جمهوری اسلامی در کشورشان شدند. (فیلم زیر)

رویترز به نقل از منابع پلیس گفته است که معترضان شامگاه چهارشنبه وارد محوطه کنسولگری شده و کل ساختمان را به آتش کشیدند.

بنا به گزارشها، پلیس نجف ابتدا تلاش کرد با شلیک هوایی تظاهر‌کنندگان خشمگین عراقی که به سوی کنسولگیری رژیم ایران حرکت کردند را متوقف کند اما حریف موج بزرگ معترضان نشد و ناچار اقدام به تخلیه کنسولگری شدند.

به گفته شاهدان، کارکنان کنسولگری رژیم ایران از طریق درب پشتی پا به فرار گذاشتند.

پیش از این معترضان عراقی در تاریخ ۱۲ آبان نیز به کنسولگری رژیم ایران در شهر کربلا حمله کرده بودند. معترضان در کربلا با بالا رفتن از دیوار کنسولگری پرچم جمهوری اسلامی را پایین کشیدند و به جای آن پرچم عراق را بالا بردند.

فرار از کربلا؛ سیستم خلافت در بُحران

منصور امان: یک زمین لرزه سیاسی در خاورمیانه، پایه های خلافت اسلامی رژیم ولایت فقیه را سخت به تکان درآورده است. سیستم خلافت در بُحران است و نخُستین شکافها در آن پدیدار گردیده. حاکمان ج.ا میلیاردها دُلار برای توسعه نُفوذ خارجی خود و ایجاد پایگاه هایی به منظور حفظ و اعمال آن هزینه کردند و اینک میلیونها نفر در پایتختهای “عقبه استراتژیک” علیه آنها به خیابان می روند و آماج حمله شان قرار می دهند.

قیامهایی که در عراق و لُبنان به گونه پراکنده علیه فقر، بیکاری و نابسامانی خدمات دولتی آغاز گردید، اینک نظم سیاسی حاکم در مجموع را هدف گرفته است. در بغداد و بیروت، بصره و طرابلُس تظاهُرکنندگان فقط خواستار برکناری دولت و پایوران ارشد آن نیستند، بلکه برچیده شدن نظم سیاسی – فرقه ای سهمیه ای را پا می فشارند؛ نظمی که سرچشمه حیات رژیم ولایت فقیه در این کشورهاست و اکنون به چشم اسفندیار آن بدل گردیده است.

چه، وابستگیهای مذهبی و قومی در این سیستم، خاستگاه سیاست و قُدرت سیاسی را تشکیل می دهد و حزبها و جریانهای سیاسی در حقیقت در نقش نمایندگان پیروان مذهب یا قومی خاص بر صحنه سیاست پدیدار می شوند. به این ترتیب نظم سهمیه ای به مردُم القا می کند که گرایش مذهبی آنها، هُویت سیاسی شان است و بینش مذهبی افراد، جایگاه و تعلُق آنها در صف بندیهای سیاسی و طبقاتی را تعیین می کند.

این مُعادله فاسد، دریچه ای است که رژیم اسلامگرای ایران از آن وارد مُحیط سیاسی – اجتماعی عراق و لُبنان شده و به مدد ریخت و پاش مالی هنگُفت، استخدام نیرو، بُمباران تبلیغات مذهبی، ترور و ترویج تهاجُمی ایدیولوژی خود به سطح قُدرتی سیاسی و تاثیرگذار فرا روییده است.

اینک اما موج سهمگین فشار اقتصادی، بی آیندگی و نااُمیدی از بهبود شرایط که به شیعه و سُنی و مسیحی و کُرد و عرب در لُبنان و عراق به یکسان هُجوم آورده، مرزهای دینی و قومی را نیز از سطح جامعه شُسته و با خود برده است. مردُم شاهد آن شده اند که طبقه مُمتاز حاکم آسوده از هر مذهب و قومی چگونه در فساد و ثروت اندوزی غوطه می خورد و نمایندگان این شُعبه و آن شُعبه دین، چطور دُکان ویژه خود را راه انداخته اند و سود می خورند. فشار اقتصادی و فساد حاکمان، تضادهایی را به جوشش درآورده که نه قبیله سالاری مذهبی و قومی از جنس دیروز و نه سرکوب و کُشتار از نوع امروز می تواند آن را بپوشاند و زیر حجم سنگین خود خفه کند.

حمله به کُنسولگری رژیم ولایت فقیه و مُحاصره آن در شهر کربلا از سوی شهروندان مُعترض، از هر نظر یک نماد قوی این تحول است. کربلا؛ جایی که بار سنگینی از ایدیولوژی و تبلیغات ارتجاع مذهبی ایران را بر دوش می کشد و جایگاهی بی بدیل در کارزار آن برای تحریک احساسات، بسیج نیرو و کسب مشروعیت در سراسر جهان شیعه دارد، با خشم و آتش علیه این میهمانان ناخوانده به پاخواسته و در حال بیرون انداختن آنهاست. خُلفای تهران سراسیمه از این حجم نفرت و طرد شدگی، از “زائران” خواسته اند که به کربلا سفر نکنند و کسانی که هنوز در آنجا حضور دارند، “هرچه زودتر” کربلا را ترک کنند.

آنچه که در بغداد، کربلا و ناصریه لنگه کفش می خورد، لگدمال می شود و به مُحاصره درمی آید، آرزوهای خونین و ویرانگر یک رژیم مُرتجع و مُستبد است که به یاری دُلارهای نفتی، میلیتاریسم و خُرافات و تعصُبات مذهبی نقشه خلافت می کشد. رژیم ج.ا به میزانی که در نظم سهمیه ای و فرقه ای سهام داشت، به همان اندازه نیز در سُقوط آزاد بورس آن، سهام از دست خواهد داد.