اعتراضات؛ مشاهدات یک هموطن از دو بیمارستان

مشاهدات یک فعال کارگری از مراجعه به دو بیمارستان قائم و مدنی در روزهای اعتراض

در گزارشی از یک فعال کارگری ساکن کرج، وی مشاهدات خود را هنگامی که برای معالجه عارضه قلبی اورژانسی خود به دو بیمارستان در کرج در روزهای اعتراضات آبان‌ماه مراجعه کرده نوشته است.

به گزارش ایران کارگر، این فعال کارگری روز شنبه ۲۴ آبان ۹۸ به دلیل عارضه ناگهانی قلبی‌، به نزدیک‌ترین مرکز درمانی یعنی بیمارستان خصوصی قائم در بلوار دانش‌آموز مراجعه کرده بود تا مداوا شود. به علت حجم بالای مجروحان، بعد از ساعت‌ها معطلی و عدم پذیرش، مجبور شده بود از آن جا برای درمان خود به بیمارستان دولتی مدنی مراجعه کند.

این فعال کارگری در ادامه نوشته است: «تا وقتی در بیمارستان بودم، از مرگ حداقل ۳۰ نفر از مجروحانی که به آن‌جا آوردند، خبردار شدم؛ اسامی را نمی‌دانم، ریسک نکردم بپرسم؛ اما به گواه کادر پزشکی بیمارستان، همه‌ آن‌ها گلوله خورده بودند؛ گلوله‌هایی که پزشکان می‌گفتند در محل ورود و خروج‌شان جراحت‌های عمیقی وجود دارد.

نکته‌ای که از چند نفر مختلف در کادر بیمارستان شنیدم، برای آنها دردناک بود؛ هر نفر یک تیر خورده است. کادر بیمارستان می‌گفتند، تیراندازی به تک به تک معترضان خیلی دقیق بوده است.»

وی اضافه می‌کند: «من سال‌ها است گرفتار مشکل قلبی و فشار‌خون هستم و بیمارستان قائم نزدیک‌ترین مرکز درمانی سر راهم بود. روز شنبه برای درد شدیدی که داشتم، در مسیر برگشتن به خانه، از یک راننده تاکسی خواستم مرا به بیمارستان برساند. همین باعث شد به بیمارستان قائم بروم؛ جایی که محشر کبری برپا بود. تردد پرستارها و دکترها از اورژانس به بخش جراحی نشان می‌داد خیلی شلوغ است. در راهرو منتظر پذیرش بودم و ورود تعداد زیادی از مجروحانی که مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند را به چشم دیدم و نجواهای همراهان و پرستارها و دکترها را می‌شنیدم.»

وی در ادامه با بیان اینکه، کسانی که می‌توانستند هزینه بیمارستان خصوصی را بپردازند، مجروحان‌ خود را به قائم برده بودند و اینکه اغلب مجروحان از مناطق اطراف کرج توسط خانواده‌ها یا همرا‌هان به این بیمارستان منتقل می‌شدند، گفت: «حداقل تا وقتی که من آن‌جا بودم، بیشتر مراجعان از مارلیک، فردیس و گلشهر ‌بودند. خیلی زخمی آوردند.

بیشترشان از روبه‌رو گلوله خورده بودند. فقط در یک مورد، نفر همراه یک بیمار را دیدم که شیون می‌کرد و می‌گفت با باتوم برقی به فرق سر بیمارش کوبیده‌اند. آن بیمار هنوز زنده بوده که او را آن‌جا برده بودند؛ ولی براثر شدت ضربه، جان باخته بود.

تا وقتی من آن‌جا بودم، دو تن از مجروحان فوت شدند و صدای گریه و شیون خانواده‌ها رو به آسمان بلند بود. تقریبا تمام تخت‌های اورژانس غرق خون بودند.»
این فعال کارگری می‌گوید به دلیل تعداد زیاد مجروحان، بدون این که پذیرش شود، توسط کادر اورژانس یک معاینه سرپایی شده است و به او قرص زیرزبانی داده‌ و گفته بودند بهتر است به یکی از بیمارستان‌های دولتی که پرسنل بیشتری دارند، مراجعه کند که او می‌افزاید: «رفتم بیمارستان مدنی که متعلق به دانشگاه علوم پزشکی است. آن‌جا هم قیامت بود. بیشتر از ۷۰ نفر مجروح به چشم خودم دیدم. پرستارها می‌گفتند حداقل ۳۰ نفرشان نیاز به عمل دارند.»

ادعای ابلهانه شلیک به‌مردم توسط تظاهرکنندگان ازسوی فرماندهان سپاه، زمینه‌سازی کشتار بیشتر -فیلم
به گفته این شاهد عینی، خیلی از این مجروحان با تیر ساچمه‌ای مجروح شده بودند و وضعیت برخی از آن‌ها خیلی وخیم بوده است. او در ادامه گفت: «خیلی وحشتناک بود. انگار آنها را از جنگ آورده بودند. به همه جای‌ بدن‌شان شلیک شده بود؛ از ساق پا و زانو گرفته تا ران، ساعد، گردن و شکم. تعداد آن‌هایی که گلوله ساچمه‌ای خورده بودند هم خیلی زیاد بود.

ولی من نمی‌توانم دقیق بگویم چند نفر بودند. مرد چاقی را آورده بودند که هر دو زانوها و شاهرگش گلوله خورده بود. او را فورا بردند اتاق عمل؛ ولی زنده نماند. تا وقتی در این بیمارستان بودم، حداقل چهار نفر از مجروحان با این که کادر درمانی خیلی سریع رسیدگی می‌کردند، جان باختند.»

این فعال کارگری که خودش صاحب فرزندی نوجوان است، در حالیکه می‌گوید هیچ چیز جز از دست رفتن جوان‌ها او را عذاب نداده و نمی‌دهد، ادامه می‌دهد: «در میانه این اتفاق‌ها، در اخبار خواندم که فرزند یک کارگر هم کشته شده است؛ پسر جوان ۱۶ یا ۱۷ ساله‌ای که طفل معصوم نه در اعتراضات بوده است و نه خانواده‌اش آن‌جا بوده‌اند؛ به قصد رفتن به عروسی از خانه بیرون آمده بود.

در بیمارستان که بودم، پسری هم‌سن و سال بچه‌ خودم دیدم که گلوله جنگی به ران پایش خورده بود. پرستارها می‌گفتند از روز قبل تا آن لحظه این طفل معصوم چهار بار عمل شده است؛ بخش بزرگی از ماهیچه رانش از بین رفته بود. نام فامیلی‌ او آران‌پور بود. شاید از بین نرود؛ اما این پا دیگر برای این بچه پا نمی‌شود؟»