آخوند جنایتکار به هویدا: الان “کُلت‌ علی‌الله” است!


هویدا در دادگاه گفت «توكلت‌ُعلی‌الله»؛ به او گفتم حوصله کن، الان «کُلت‌علی‌الله» است!

آخوند هادی غفاری در مصاحبه اخیر خود در باره دادگاه هویدا و اعدام جنایتکارانه او می گوید:

معتقد بودند که اگر ما نجنبیم، هویدا ممکن است فرار کند ، این بود که آقای هویدا را محاکمه کردند. دو جلسه مفصل چندساعته است هر کدامش که نوارش است. من جلسه آخر یک ربع تا نیم ساعت بودم، یک شوخی هم با هویدا کردم، چون آقای هویدا لبنان بزرگ شده بوده، عربی هم یاد نگرفته، اینقدر استعداد هم نداشته که در لبنان بزرگ شده، عربی یاد بگیرد. گفت آقای خلخالی من می‌توانم عربی صحبت کنم؛ «توکُلت علی الله»؛ که من به شوخی به او گفتم حوصله کن، الان کُلت علی الله است. «توکلت علی الله» را یا مسخره کرد و یا بلد نبود که همین جرم ما این بود که ما با او شوخی کردیم. بعد من از دادگاه آمدم بیرون.

– هویدا بین دو نیمه دادگاه کشته شد؟
نه، دادگاهش تمام شد، آخر ساعت‌هایی که دادگاه داشت تمام می‌شد، من چون کار داشتم و مادرم مریض بود و باید بیرون می‌آمدم و در جلسه دادگاه شما اگر عکس‌ها را نگاه کنید، هست صحنه‌هایی که من در دادگاه نیستم دیگر، از عکس‌های مانده مشخص است که رفتم بیرون و رفتم.
– درست است که امام مخالف بود با کشتن هویدا؟
اگر کسی گفته است که امام با اعدام هویدا مخالف بوده، دروغ مطلق گفته است. امام راجع به شخص اظهارنظر نکرده است.
– من شنیدم امام یک نامه فرستادند، آقای خلخالی تلفن‌های زندان را قطع کردند، کسی را راه نداند تا اینکه هویدا را حکمش را اجرا کنند، بعد.
آن مقداری که من می‌دانم، این است که وقتی آقای هویدا فهمید که می‌خواهند در دادگاه او جوسازی کنند، تلفن‌ها بشود، تهدیدها بشود و یا داستان ربودن هویدا بشود، آقای خلخالی تمام تلفن‌ها را از پریز درآورد.
– هویدا را چه کسی اعدام کرد؟
هیچ کسی نمی‌داند، هر کسی هم بگوید من می‌دانم، دروغ گفته است. فقط آقای هویدا خودش می‌داند و آن کسی که زد، می‌داند. حتی اگر من هم بگویم، خلاف گفته‌ام.
– به هر حال شما پرسیدید؟
نه، هیچ کسی نمی‌داند.
– شما از آقای خلخالی نپرسیدید؟
نه، خدا را گواه می‌گیرم که نپرسیدم، هیچ وقت.
– به هر حال یک کسی کشته است.
ما با او بیرون نیامدیم.
– خلخالی را چه کسی برد بیرون از جلسه دادگاه؟
نمی‌دانم، من تا آخر نماندم. در عکس‌هایی که از هویدا است در دادگاه، من نیستم و آمدم بیرون.
– به هر حال وقتی آقای خلخالی برده، احتمالا خودش هویدا را کشته است؟
نمی‌دانم. نه می‌گویم آره و نه می‌گویم نه، نمی‌دانم. نه، خلخالی بلد نبود، این کاره نبود. من قبل از پایان دادگاه رفتم بیرون، بعد هم شنیدم آقای هویدا با آقای خلخالی با هم از اتاق خارج شدند.