Previous Next

دستگیری ۲ شکارچی در بیله‌سوار مغان

خبرگزاری ایرنا

رئیس اداره حفاظت محیط زیست بیله‌سوار مغان گفت: با تلاش ماموران یگان حفاظت محیط زیست این شهرستان و همکاری پاسگاه انتظامی بخش جعفرآباد ۲ شکارچی متخلف دستگیر شدند. 12 اسفند

به گزارش ایرنا از محیط زیست استان اردبیل ، محمد قویدل روز شنبه افزود: از متخلفان شکار غیرمجاز لاشه هفت قطعه پرنده از نوع کبوتر وحشی و یک قبضه تفنگ بادی کشف و ضبط شد و متخلفان با تشکیل پرونده به مراجع قضایی معرفی شدند.

رئیس نمایندگی حفاظت محیط زیست شهرستان بیله‌سوار از همیاران و دوستداران محیط زیست خواست در صورت مشاهده و یا اطلاع از هر گونه تخلفات زیست‌محیطی مراتب را به اولین پاسگاه محیط‌بانی ، پاسگاه انتظامی و یا به سامانه ارتباط مردمی ۱۵۴۰ حفاظت محیط‌زیست استان گزارش کنند.

بیله‌سوار مغان در ۱۶۵ کیلومتری شمال اردبیل و در نوار مرزی جمهوری آذربایجان واقع شده و از مناطق مهم کشاورزی و مرتعی استان می‌باشد.

شهرستان بیله‌سوار به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی مناسب و همچنین وجود اراضی وسیع کشاورزی و مرتعی و منابع آبی منشعب از رود ارس و رودخانه مرزی بالهارود، زیستگاه انواع پرندگان وحشی عادی و حمایت‌ شده مهاجر و بومی از جمله گونه دراج و قرقاول است.

از تغذیه و علوفه‌دهی به حیات وحش خودداری کنید

خبرگزاری ایسنا

رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان بافق ضمن اشاره به نزدیک شدن گونه‌های جانوری حیات وحش به مناطق پایین دست و روستاهای واقع در حاشیه زیستگاه‌ها به علت سرمای هوا، گفت: اداره محیط‌زیست برای مراقبت از این گونه‌ها نیازمند کمک مردم بومی است.12 اسفند

محمدرضا خواجه اظهار کرد: بارش برف در ارتفاعات، سرمای فراوان، یخ‌زدن روان‌آب‌ها و کمبود غذا سبب شده شماری از گونه‌های جانوری برای یافتن غذا به مناطق پایین دست و روستاهای واقع در حاشیه زیستگاه‌ها بیایند.

وی ضمن اشاره به اجرای برنامه‌های حفاظتی و مراقبتی ویژه‌ توسط نهادهای متولی در حوزه حیات وحش و محیط زیست، اظهار کرد: هرچند برای نزدیک‌شدن وحوش به نواحی مسکونی، برنامه‌های گشت و پایش ترسیم شده اما حفاظت و صیانت از این زیستمندان بدون اهتمام آحاد مردم و ساکنین واقع در مناطق پیرامونی زیستگاه‌های حیات وحش دشوار و در برخی موارد غیرممکن است.

خواجه اظهار کرد: از شهروندان و به ویژه روستاییان انتظار می‌رود در صورت مشاهده هر گونه حیات وحش آسیب دیده در روستا و یا هر گونه تخلفات مبنی شکار یا زنده گیری حیات وحش، مراتب را به ادارات حفاظت محیط زیست شهرستان و یا واحدهای محیط بانی اطلاع داده و از تغذیه و علوفه دهی به حیات وحش خودداری کنند.

به گزارش ایسنا و به نقل از روابط عمومی محیط زیست بافق، خواجه در پایان ضمن اشاره به بارش برف و بحران آب و ‌هوای پیش آمده، اظهار کرد: هرچند ماموران یگان حفاظت با حضور در منطقه تدابیری از جمله انتقال علوفه در نقاط حساس و همچنین افزایش اقدامات حفاظتی و گشت و کنترل پیش بینی شده اما از ‌افراد بومی منطقه نیز درخواست همکاری با محیط بانان را داریم.

گونه‌های بی‌نظیر ایران را از پرتگاه انقراض رهایی بخشیم

خبرگزاری ایرنا

معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست در آستانه روز جهانی حیات وحش در پیامی تاکید کرد: گونه‌های بی‌نظیر ایران را دست در دست هم از پرتگاه انقراض رهایی بخشیم. 12 اسفند

به گزارش ایرنا از سازمان حفاظت محیط زیست، حسن اکبری روز شنبه در آستانه روز جهانی حیات وحش (سوم مارس مقارن با ۱۳ اسفند) افزود: روز جهانی حیات وحش روزی است برای جلب توجه و افزایش آگاهی عمومی از ارزش‌های حیات وحش از جمله ارزش‌های زیباشناختی، بوم شناختی، علمی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین عواملی که این گونه‌ها و زیستگاه‌های آنان را تهدید می‌کند.

وی اظهارداشت: ایران با توجه به شرایط اقلیمی متنوع و وسعتی که دارد، جایگاه ویژه ای را از لحاظ تنوع زیستی در جهان داراست و جزء دو نقطه داغ تنوع زیستی ایرانو-آناتولی و قفقازی از ۳۶ نقطه داغ جهانی است. بیش از هشت هزار گونه گیاهی، ۲ هزار گونه مهره‌دار و ۲۵ هزار گونه بی‌مهره در ایران زیست می کنند که نشانگر غنای زیستی و اهمیت حفاظت هر چه بیشتر از این سرمایه ارزشمند و گرانبها است.

وی ادامه داد: حفاظت از حیات وحش که تمام زیستمندان کره زمین اعم از گونه های گیاهی و جانوری و میکروارگانیسم ها را در بر می گیرد، به معنای حفاظت از اجزای یک شبکه بزرگ است. شبکه ای که یکایک اجزای آن با هم ارتباط متقابل داشته، به شکل های مختلف به هم وابسته اند. حفاظت از حیات وحش یعنی حفاظت از تمامی اشکال حیات بر روی کره زمین، یعنی حفاظت از خود ما و در نهایت حفظ تعادل حیات بر روی زمین است.

اکبری گفت: سازمان ملل متحد در مجمع عمومی خود در سال ۲۰۱۳، روز ۳ مارس مقارن با ۱۳ اسفند را روز جهانی حیات وحش اعلام کرد تا فرصتی برای آگاهی رسانی و آموزش در زمینه ارزش و اهمیت گونه ها و نقش جهانیان در حفظ این مخلوقات بی‌بدیل باشد.

وی افزود: هر ساله شعاری خاص برای این روز انتخاب می شود تا از جنبه های مختلف مورد توجه قرار گیرد. «پیوند مردم و سیاره: کشف ابتکارات دیجیتال در حفاظت از حیات وحش» شعاری است که برای روز جهانی حیات وحش سال ۲۰۲۴ انتخاب شده است.

گونه‌های بی‌نظیر ایران را از پرتگاه انقراض رهایی بخشیم

هر ایرانی یک حافظ محیط زیست؛ یک حافظ حیات وحش

معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط‌زیست گفت: برای توجه هر چه بیشتر به این موضوع که فناوری‌های دیجیتال چگونه می‌توانند در دنیایی با ارتباطات روزافزون چه در عصر حاضر و چه در آینده پیش رو در حفاظت از حیات وحش، تجارت قانونی و پایدار حیات وحش و همزیستی انسان و حیات وحش بر روی کره زمین نقش داشته باشند.

وی اظهارداشت: در روز جهانی حیات وحش سال ۲۰۲۳ نیز شعار «مشارکت و همکاری برای حفاظت از حیات وحش» اعلام شده بود تا اهمیت همکاری همه جانبه در حفاظت از حیات وحش را نشان دهد و بیانگر این موضوع باشد که موفقیت در حفاظت از حیات وحش منوط به مشارکت و همراهی افراد و گرو ه های مختلف جامعه از سطوح مختلف است. موضوعی که در ایران در اصل ۵۰ قانون اساسی به صراحت آمده است و با شعار ۸۰ میلیون محیط بان به اوج خود رسیده است. هر ایرانی یک حافظ محیط زیست، یک حافظ حیات وحش است.

اکبری گفت: در کشور به ویژه در چند سال اخیر تلاش برآن بوده تا در زمینه حفاظت، از مشارکت بخش خصوصی و جوامع محلی تا حد امکان بهره مند شویم که دستیابی به این هدف با انعقاد تفاهم‌نامه‌ها با برخی صنایع برای حفاظت از برخی زیستگاه‌ها و گونه‌های خاص و همچنین افزایش طعمه گونه‌های در معرض خطر انقراضی چون یوزپلنگ تا حدی امکانپذیر شده است.

معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط‌زیست ادامه داد: استفاده از فناوری های دیجیتال نیز اعم از نرم افزارهای خاص، پهپادهای مجهز به هوش مصنوعی و ردیاب‌ها در شناسایی گونه‌ها، اطلاع رسانی به موقع در مورد حضور گونه ها، ردیابی آنها، تجزیه و تحلیل داده‌های حاصل از پژوهش‌ها و بسیاری موارد دیگر، کمک بسیاری در حفاظت از حیات وحش در سطح جهان و ایران به ما کرده است، هرچند در ایران به دلیل وجود تحریم ها، دسترسی به بسیاری از تجهیزات با دشواری های خاص مواجه بوده و است.

وی افزود: ضمن تبریک روز جهانی حیات وحش، امیدوارم یکایک ما قدر این گنجینه های با ارزش را هر چه بهتر بدانیم و با مشارکت هر چه بیشتر آحاد مختلف جامعه و با کمک علوم و فناوری های روز، در بهبود روزافزون شرایط حیات وحش کشور بکوشیم و دست در دست هم این گونه‌های بی‌نظیر را از پرتگاه انقراض رهایی بخشیم.

دلیل مرگ «پیروز» بالاخره فاش شد!

خبرگزاری آفتاب نو

حسن اکبری، معاون محیط‌زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط‌زیست گفت: سیستم گوارش، تنفس و کلیه‌های پیروز ضعف‌هایی داشت و از بدشانسی ما این تکه‌پلاستیک، پیروز را ضعیف کرد و کلیه‌هایش که از قبل بیمار بودند، از کار افتادند. تلاش شد تا کلیه‌هایش درمان شوند، تلاش آخر هم موفقیت‌آمیز بود اما مشکلات و عفونت‌هایی که در بدنش ایجاد شده بود با دانش دامپزشکی‌‌ای که ما داشتیم، باعث شد، نتوانیم او را نجات دهیم. 12 اسفند

حسن اکبری، معاون محیط‌زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط‌زیست گفت: پیروز ده‌ها مرتبه تا دم مرگ ‌رفت و برگشت و هر بار سیستم بدنش ناپایدار می‌شد. پیروز با مشکلات متعدد گوارش، ریه، استخوان‌بندی و اسکلت دست و پنجه نرم می‌کرد. آنچه در ظاهر پیروز می‌دیدیم چیزی نبود که از نظر فیزیولوژی بدنی یوز باشد.

سازمان هم چیزی برایش کم نگذاشت، اما بدشانسی‌هایی آورد و در مراحلی که پیروز تقریباً از آب و گل بیرون آمده و به شرایطی رسیده بود که احساس ‌کردیم زنده می‌ماند، ناگهان با غذا نخوردن و حالت نامساعدی مواجه شدیم که همیشه هم برای پیروز اتفاق می‌افتاد.در همان اولین تماسی که تیمارگر با ما گرفت، موضوع احتمال مسدود شدن سیستم گوارش با پلاستیک را مطرح کرد و با همین پیش‌زمینه او را به بیمارستان بردیم، آن‌جا بیهوش و اسکن شد، اما چیزی مشاهده نشد و به پردیسان برگردانده شد.پیروز حالش مساعد نبود و مجدد بستری شد. طبق گزارش‌هایی که پاتولوژیست و کالبدگشایی اعلام کردند، به نظر می‌رسد که به دلیل خوردن یک تکه کوچک پلاستیک تلف شده است.کلیت موضوع این است که در وسط تهران در پاک پردیسان برای پیروز فضایی ایجاد شد تا در آن‌جا بازی کند، چیزهایی یاد بگیرد، تحرک داشه باشد و غذا بخورد. پارک پردیسان جایی است که پرندگان مختلف از جمله کلاغ، زاغی و… نیز حضور دارند.یک تکه پلاستیک یا لاستیک کوچک آنجا وجود داشته که پیروز آن را خورده بود و در دریچه پیلور و درست جایی قرار گرفته بود که در اسکن نشان نمی‌داد و به‌‌رغم چند بار اسکن توسط بهترین متخصصان هم دیده نشد. به همین دلیل سیستم گوارش پیروز خوب عمل نکرد، ضمن آنکه آسیب‌ها و بیماری‌های قبلی نیز پابرجا بود.سیستم گوارش، تنفس و کلیه‌های پیروز ضعف‌هایی داشت و از بدشانسی ما این تکه‌پلاستیک، پیروز را ضعیف کرد و کلیه‌هایش که از قبل بیمار بودند، از کار افتادند. تلاش شد تا کلیه‌هایش درمان شوند، تلاش آخر هم موفقیت‌آمیز بود اما مشکلات و عفونت‌هایی که در بدنش ایجاد شده بود با دانش دامپزشکی‌‌ای که ما داشتیم، باعث شد، نتوانیم او را نجات دهیم.

تغییرات اداره مهاجرت آلمان برای بررسی سریع تقاضاهای پناهندگی

نانسی فزر، وزیر کشور آلمان می‌گوید با هدف بررسی سریع‌تر درخواست‌های پناهندگی در این کشور، سیصد میلیون یورو بودجه اضافی و ۱۱۶۰ موقعیت شغلی جدید در اداره مهاجرت و پناهندگان در نظر گرفته شده است.وزیر کشور آلمان از اختصاص سیصد میلیون یورو بودجه اضافی و همچنین اضافه شدن ۱۱۶۰ موقعیت شغلی جدید در اداره مهاجرت و پناهندگان (BAMF) این کشور خبر داده است.

نانسی فزر در گفتگو با روزنامه “ولت‌ آم ‌زونتاگ” هدف از این اقدامات را بررسی سریع‌تر درخواست‌های پناهندگی در این کشور اعلام کرد.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

فزر گفت: «ما اقدامات بسیاری برای سرعت بخشیدن و دیجیتالی کردن مراحل پناهندگی انجام می‌دهیم و اینک ۳۰۰ میلیون یورو مازاد برای این موضوع هزینه می‌کنیم.»

بیشتر بخوانید: آلمان توقف اخراج پناهجویان ایرانی را لغو کرد

سخنگوی وزارت کشور آلمان در پاسخ به پرسش خبرگزاری آلمان، همچنین اعلام کرد که این موقعیت‌های شغلی تمام‌وقت هستند و باید “در اسرع وقت” پر شوند.

بر اساس اطلاعات منتشره از سوی اداره مهاجرت و پناهندگان، این اداره در حال حاضر تقریبا بیش از ۸۰۰۰ نفر شاغل دارد.

طرح رسیدگی به پناهندگی در کشور ثالث در دست بررسی است

نانسی فزر، وزیر کشور آلمان همچنین اعلام کرد که طرح رسیدگی به پناهندگی در کشور ثالث در دست بررسی است. بر اساس این طرح، روند رسیدگی به درخواست‌های پناهندگی در یک کشور ثالث، خارج از اتحادیه اروپا طی می‌شود.

الگوی اجرای این برنامه به این صورت است که پناهجویانی که وارد اتحادیه اروپا می‌شوند، به یک کشور ثالث منتقل می‌شوند و در آنجا در انتظار نتیجه پرونده پناهندگی‌شان می‌مانند. منتقدان این طرح بیش از هرچیز آن را مغایر کنوانسیون ژنو که مربوط به حقوق پناهندگان است می‌دانند.

بیشتر بخوانید: افزایش چشمگیر تعداد پناهندگان به کلیسا در چهار ایالت آلمان

وزیر کشور آلمان می‌گوید: «کارشناسانی وجود دارند که بر این باورند که چنین قانونی امکان‌پذیر است، برخی دیگر می‌گویند که بستر قانونی باید تغییر کند. ما اکنون به دقت این را بررسی می‌کنیم. معیار، حقوق بشری است که در قوانین اروپا و قانون اساسی تضمین شده است.»

وزیر کشور آلمان با اشاره به جزییات طرح رسیدگی به پناهندگی در کشور ثالث، یادآور شد که کشورهایی که می‌توانند در این طرح، به عنوان کشورهای ثالث در نظر گرفته شوند، آن‌هایی هستند که “در مسیر اروپای غربی قرار دارند و به استانداردهای قانون اساسی پایبندند.”

بیشتر بخوانید: حمایت رئیس‌جمهور آلمان از محدودیت پذیرش پناهجو

فزر افزود: «این بسیار مهم است که افراد مشمول این طرح، طی مراحل [درخواست پناهندگی] در امنیت باشند و در صورت عدم نیاز به حفاظت، بتوانند از آنجا به کشور خود بازگردانده شوند.»

پیش از این در ماه نوامبر سال ۲۰۲۳، اولاف شولتس صدراعظم آلمان و روسای ایالت‌های فدرال این کشور، بر سر بررسی این موضوع که آیا طرح رسیدگی به پناهندگی در خارج از اروپا امکان‌پذیر است یا خیر، به توافق رسیده بودند.

بیشتر بخوانید: آلمان روند رسیدگی به پناهندگی در کشور ثالث را بررسی می‌کند

نتیجه این بررسی‌ها هنوز مشخص نشده است اما این موضوع ممکن است در دور بعدی ملاقات آن‌ها در هفته آینده مورد بحث قرار گیرد.

پیش‌تر دفتر پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) در جریان بحث درباره این طرح با انتشار بیانیه‌ای بر این نکته تاکید کرده بود که این کار “اساسا ممکن است اما تنها تحت شروطی بسیار سخت‌، از جمله اینکه کشورهای ثالث باید قوانین کنوانسیون ژنو و تعهدات حقوق بشری را به طور کامل رعایت کنند”.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

همچنین بر اساس بیانیه دفتر پناهندگان سازمان ملل، توافقی که به این منظور حاصل شود باید “مسئولیت پناهندگان را به طور عادلانه بین کشورها تقسیم کند.”

نظام سلامت آلمان خود را آماده درگیری‌های نظامی ممکن می‌کند

کارل لاوترباخ، وزیر بهداشت دولت فدرال آلمان اعلام کرد که با توجه به ادامه یافتن جنگ روسیه علیه اوکراین، نظام سلامت آلمان قصد دارد خود را برای درگیری‌های نظامی احتمالی در آینده آماده کند.وزیر بهداشت دولت فدرال آلمان روز شنبه ۲ مارس (۱۲ اسفند) اعلام کرد که “با توجه به ادامه یافتن جنگ روسیه علیه اوکراین و لفاظی‌‌های تند از سوی روسیه، نظام سلامت این کشور قصد دارد خود را برای احتمال افزایش درگیری‌های نظامی در آینده، آماده کند.”

کارل لاوترباخ ضمن رد هرگونه ترس و وحشت در این خصوص گفت: «حتی اگر احتمال افزایش درگیری نظامی در آینده بعید باشد، بازهم هیچ کاری نکردن، راه‌حل خوبی به نظر نمی‌رسد.»

بیشتر بخوانید: ادامه نبرد در جبهه اوکراین، حمله پهپادی به سن‌پترزبورگ روسیه

لاوترباخ در گفتگو با رسانه‌های آلمان اعلام کرد که “تهیه پیش‌نویس قانون اصلاح نظام سلامت در این خصوص، تابستان ۲۰۲۴ آغاز می‌شود.”

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

لاوترباخ می‌گوید، آلمان در صورت حملات نظامی احتمالی می‌تواند به مرکزی برای مراقبت از مجروحان کشورهای دیگر تبدیل شود.

ائتلاف احزاب تشکیل‌دهنده دولت آلمان در پاندمی کرونا تصمیم گرفت، تجهیز ساختارهای نظام سلامت را برای مقابله با بحران‌های بزرگ بهبود بخشد. لاوترباخ می‌افزاید: «پس از حمله جنایت‌کارانه روسیه به اوکراین این چالش متأسفانه از اهمیت بیش‌تری برخوردار شد.»

وزیر بهداشت آلمان به همین دلیل به خلاء قانونی در این کشور اشاره کرد که باید به آن پرداخت تا برای مقابله با شرایط بحرانی و حتی یک اتحاد نظامی، حتی اگر به نظر بعید هم برسد، آماده شد.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

ائتلاف تشکیل‌دهنده دولت آلمان به رهبری اولاف شولتس، صدراعظم این کشور، متشکل از حزب‌های سوسیال دموکرات، سبزها و دموکرات‌های آزاد است که به خاطر رنگ‌های نمادین این تشکل‌ها “ائتلاف چراغ راهنمایی” نام گرفت. این ائتلاف پیش از آغاز رسمی کار و معرفی اعضای کابینه در سپتامبر ۲۰۲۱، برنامه‌های خود برای مقابله با پاندمی کرونا را اعلام کرد.

وزیر بهداشت دولت فدرال آلمان تاکید کرد: «ما باید در صورت گسترش حمله نظامی، شرایط لازم را در خصوص توزیع تعداد مجروحان در کلینیک‌ها، روش‌های انتقال بیماران، ذخیره‌سازی اقلامی دارویی و درمانی و در نهایت نحوه اعزام و توزیع پرسنل پزشکی فراهم کنیم.»

انتشار بحث‌انگیز فایل مکالمه افسران آلمان در رسانه‌های روسی

بوریس پیستوریوس، وزیر دفاع آلمان در پی انتشار فایل مکالمه افسران نیروی هوایی این کشور در رسانه‌های روسی، تحت فشار قرار گرفته است. نظامیان آلمانی در این فایل صوتی درباره به‌کارگیری موشک کروز تاروس در کریمه صحبت می‌کنند.در پی انتشار فایل مکالمه افسران ارشد نیروی هوایی آلمان از سوی رسانه‌های روسی بوریس پیستوریوس، وزیر دفاع آلمان با بحران فزاینده‌ای روبرو شده است.

وزارت دفاع آلمان روز شنبه دوم مارس اعلام کرد، در حال بررسی این موضوع است که آیا ارتباطات درونی نیروی هوایی این کشور، شنود شده است یا نه.

بیشتر بخوانید: افزایش پهپاد‌های مشکوک به جاسوسی در مقرهای ارتش آلمان

نظامیان نیروی هوایی آلمان در فایل صوتی ۳۰ دقیقه‌ای منتشر شده، درباره احتمالات نظری به‌کارگیری موشک آلمانی تاروس در کریمه اوکراین صحبت می‌کنند.

در تازه‌ترین تحولات در این زمینه، سخنگوی وزیر دفاع آلمان در پاسخ به پرسشی اعلام کرد که اداره فدرال سرویس ضد اطلاعات ارتش (BAMAD)، تمامی اقدامات لازم را آغاز کرده است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

در پی انتشار این فایل صوتی، وزارت امور خارجه روسیه خواستار توضیح دولت آلمان درباره آن شد. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه در کانال تلگرامی خود نوشت: «تلاش برای اجتناب از پاسخ، به معنی پذیرش خطا تلقی خواهد شد.»

در همین حال، مارگاریتا سیمونیان، رئیس شبکه دولتی RT روسیه، بدون اشاره به چگونگی ضبط این مکالمه، یک فایل صوتی تقریبا ۳۰ دقیقه‌ای از این مکالمه را منتشر کرد.

بیشتر بخوانید: افسر ارتش آلمان مظنون به جاسوسی برای روسیه بازداشت شد

در این فایل صوتی، گفتگویی درباره پاسخ به این پرسش شنیده می‌شود آیا موشک‌های تاروس آلمانی، به لحاظ نظری قادر به تخریب پل ساخته‌شده توسط روسیه به شبه‌جزیره کریمه هستند یا خیر.

همچنین نکته دیگری که در این مکالمه شنیده می‌شود این است که آیا اوکراین می‌تواند بدون مشارکت ارتش آلمان، این بمباران را انجام دهد یا خیر. با این حال در فایل صوتی، گفتگویی مبنی بر این نیز شنیده می‌شود که هیچ چراغ سبزی برای انجام این عملیات در سطح سیاسی وجود ندارد.

استدلال صدراعظم آلمان در مخالفت با تحویل موشک‌های تاروس به اوکراین

اولاف شولتس، صدراعظم آلمان پیش از این بارها علیه تحویل موشک‌های تاروس به اوکراین صحبت کرده است. به گفته او، چنین اقدامی خطر کشانده شدن آلمان به جنگ تجاوزکارانه روسیه علیه اوکراین را به دنبال دارد.

کی‌یف مدت‌‌هاست که از آلمان خواسته تا موشک‌‌های تاروس خود را در اختیار این کشور بگذارد. این موشک‌ها قادرند به اهدافی تا فاصله ۵۰۰ کیلومتری برسند.

بر اساس اطلاعات به دست آمده از سوی نشریه آلمانی بیلد، این ۴ افسر آلمانی می‌گویند که برای انجام چنین کاری حتما باید سربازان آلمانی به اوکراین فرستاده شوند. این دقیقا همان دلیلی است که صدراعظم آلمان، بر مبنای آن همواره با ارسال این موشک به اوکراین مخالفت کرده است.

بیشتر بخوانید: جاسوسی روسیه در آلمان؛ “مسکو از هر روشی استفاده می‌کند”

در گفتگوی منتشر شده افسران آلمانی، این ایده پیشنهادی طرح می‌شود که نیروهای اوکراینی می‌توانند بدون دخالت مستقیم آلمان و به عبارتی بدون انتقال اطلاعات هدف نیز از این موشک استفاده کنند. چرا که صدراعظم آلمان بر این باور است که تعیین هدف حمله نظامی، آلمان را به یکی از طرف‌های متخاصم جنگ تبدیل خواهد کرد.

استدلال شولتس مبنی بر مخالفت با تحویل موشک تاروس به اوکراین، ناخشنودی بریتانیا را به دنبال داشت. صدراعظم آلمان اما در پاسخ به این انتقادها بدون روشن کردن مقصود دقیق خود افزود: «آن چه که بریتانیایی‌ها و فرانسوی‌ها در کنترل و هدایت [موشک‌ها] انجام می‌دهند، در آلمان انجام‌پذیر نیست.»

برخی از کارشناسان بر این باورند که این سخنان صدراعظم آلمان نشانه‌ای مبنی بر این است که فرانسوی‌ها و بریتانیایی‌ها از این که موشک‌های کروز “استورم شدو” (سایه طوفان) و “اسکالپ” آن‌ها که به اوکراین تحویل داده شدند، توسط نیروهای این کشورها هدایت و کنترل شوند حمایت می‌کنند.

بیشتر بخوانید: احتمال لو دادن اسرار اوکراین توسط مظنون به جاسوسی در آلمان

سخنگوی ریشی سوناک، نخست‌وزیر بریتانیا بلافاصله این موضوع را تکذیب کرد و گفت: «استفاده اوکراین از سامانه موشکی دوربرد استورم شدو و فرآیند انتخاب هدف بر عهده نیروهای مسلح اوکراین است».

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

توبیاس الوود، نماینده محافظه‌کار بریتانیا و رئیس سابق کمیته دفاع در پارلمان این کشور، در گفتگو با روزنامه تلگراف سخنان صدراعظم آلمان را به نوعی “سوء‌استفاده آشکار از اطلاعات محرمانه” خواند و هدف از آن را “پرت‌کردن عمدی حواس‌ها” از این واقعیت خواند که “آلمان از تجهیز اوکراین به سیستم موشکی دوربرد خود ممانعت می‌کند.”

کارشناسانی که مجله آلمانی اشپیگل با آ‌ن‌ها مشورت کرده است، به این نشریه گفته‌اند که از نظر آن‌ها فایل صوتی منتشر شده صحت دارد.

کنستانتین فون نوتس، معاون ریاست گروه پارلمانی سبزهای آلمان در همین زمینه اظهار داشت: «اگر این ماجرا واقعی باشد، این یک رویداد بسیار دردسرساز خواهد بود. این پرسش مطرح می‌شود که آیا این یک حادثه یکباره بوده یا یک مشکل امنیتی در سیستم‌هاست.»

حزب‌الله لبنان کشته شدن هفت تن از نیروهایش را تأیید کرد

حزب‌الله لبنان کشته شدن هفت از نیروهایش را تأیید کرد. اسرائيل اعلام کرده که در جنوب لبنان “خودرویی متعلق به افراد لشکر امام حسین، مرتبط با ایران و حزب‌الله که قبلا به خاک اسرائيل شلیک کرده بودند” را هدف قرار داده است.در روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیروهای گروه تروریستی حماس با عبور از موانع مرزی از نوار غزه وارد خاک اسرائیل شدند. در این حمله بیش از ۱۲۰۰ نفر در اسرائیل که بخش عمده آنها غیرنظامی بودند جان باختند. حماس حدود ۲۴۰ نفر را نیز به گروگان گرفت و در باریکه غزه اسیر کرد.

اسرائیل پس از حمله حماس اعلام وضعیت جنگی کرد و با حملات سنگین هوایی و زمینی دست به تعقیب و مجازات عاملان این جنایت زد. این کشور هدف عملیات خود را نابودی کامل ساختارهای نظامی حماس و به زیر کشیدن این گروه تروریستی از قدرت سیاسی در باریکه غزه اعلام کرد. تا کنون حدود یک میلیون نفر از ساکنان شمال غزه به مناطق جنوبی گریخته‌اند. به گفته مقام‌های سازمان ملل متحد هزاران نفر در نوار غزه کشته شده‌اند. دویچه وله فارسی در این مجموعه خبری تحولات در منطقه را دنبال کرده و به اطلاع کاربران خود می‌رساند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

مطالب بیشتر درباره درگیری نظامی اسرائیل با شبه‌نظامیان تروریست را اینجا بخوانید

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

هفت تن از نیروهای حزب‌الله لبنان کشته شدند
شبه‌نظامیان شیعه حزب‌الله لبنان بدون اشاره به جزئیات، کشته شدن هفت نفر از نیروهای خود را به صورت رسمی تایید کردند.

به گزارش خبرگزاری دولتی لبنان NNA، یک خودروی حامل افراد حزب‌الله در منطقه ناقوره واقع در جنوب لبنان مورد اصابت یک پهپاد اسرائیلی قرار گرفت و سه تن کشته شدند.

همچنین خبرگزاری آسوشیتدپرس با تکیه بر اظهارات محافل امنیتی لبنان خبر داده که چهار نفر دیگر از افراد حزب‌الله نیز در اثر گلوله‌باران خانه‌ای در شهر رامیه کشته شدند.

ارتش اسرائيل نیز اعلام کرده که صبح شنبه دوم مارس به خودرویی در جنوب لبنان که “متعلق به لشکر امام حسین، مرتبط با ایران و حزب‌الله” بود و نفراتشان پیش‌تر به “خاک اسرائیل موشک شلیک کرده بودند” شلیک کرده است.

در این خبر همچنین آمده که “ساختمان‌های نظامی و زیرساخت‌های سازمان تروریستی حزب‌الله در شب و صبح [اول و دوم مارس] مورد حمله قرار گرفت.”

انتخابات ایران؛ کم‌ترین میزان مشارکت و بیش‌ترین آرای باطله

جمهوری اسلامی با اعلام مشارکت ۴۱ درصدی رسما پایین‌ترین حد مشارکت در انتخابات‌ انجام‌شده در تاریخ خود را اعلام کرد. میزان آرای باطله به حدی بالا بود که در یزد این آرا رتبه دوم را کسب کرد. محمد خاتمی در انتخابات شرکت نکرد.علی‌رغم تبیغات گسترده حکومت برای دعوت از مردم برای حضور در رای‌گیری انتخابات روز ۱۱ اسفند پایین‌ترین حد مشارکت رقم خورد و بنا بر اعلام خبرگزاری‌های حکومتی، تنها ۴۱ درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کرده‌اند.

این میزان از مشارکت در حالی رخ داده است که بسیاری از چهره‌های حکومتی هم در بین تحریم‌کنندگان بودند و در بسیاری از نقاط “رای دادن” اجباری و با تهدید به اخراج از محل کار همراه بوده است.

جمهوری اسلامی با اعلام مشارکت ۴۱ درصدی مردم و به عبارتی حضور تنها ۲۵ میلیون نفر از واجدان شرایط در انتخابات، به صورت رسمی پایین‌ترین حد مشارکت در تاریخ انتخابات‌ متعدد خود را اعلام کرده است.

محمد خاتمی در انتخابات شرکت نکرد

یکی از افرادی که انتخابات مجلس و خبرگان این دوره را تحریم کرد و حاضر به رفتن پای صندوق رای نشده بود، محمد خاتمی،‌ رئيس‌جمهور پیشین کشور در سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ بود که تصمیم او واکنش‌های گسترده‌ای را هم به دنبال داشت.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

محمد خاتمی در تمامی انتخابات دوره‌های گذشته از جمله افرادی بود که افراد را به شرکت در رای‌گیری دعوت می‌کرد اما این بار، عدم حمایت او از این انتخابات خبرساز شده است.

محسن آرمین، تحلیلگر سیاسی و قائم مقام جبهه اصلاحات پیش‌تر در این باره گفته بود: «اولین گام اصلاح‌طلبان، جلب و بازسازی اعتماد از دست‌رفته باید باشد. شرکت در انتخابات در شرایط قهر اجتماعی می تواند به احساس بی‌پناهی و خشم جامعه و بی‌اعتمادی بیشتر جامعه به اصلاح‌طلب‌ها دامن بزند. اصلاح‌طلب‌ها که نماد آن‌ها محمد خاتمی است نمی‌توانند با انتخابات قهر کنند، انتخابات در کانون پروژه اصلاح‌طلبی قرار دارد.»

حسین قدیانی ، فعال رسانه‌ای اصولگرا نیز در واکنش به عدم شرکت محمد خاتمی نوشته است: «به شخصه اصلا فکر نمی‌کردم روزی سید محمد خاتمی که شهره به اصلاح و اصلاحات است، انتخابات جمهوری اسلامی را بپیچاند‌‌. خاتمی اما دیروز جمعه نشان داد که “خود غلط بود آن‌چه می‌پنداشتیم!” باری خاتمی بی‌آن‌که دست به ماشه ببرد یا ساختارشکنی کند، کاری کرد، کارستان!»

محمود احمدی‌نژاد و حسن روحانی، دو رئيس‌جمهور سابق ایران در انتخابات شرکت کردند.

علی مطهری و فهرست صدای ملت “در میان۶۰ نفر اول منتخبان تهران نیستند”

بنا بر اعلام خبرگزاری ایرنا، نام علی مطهری و کاندیداهای “صدای ملت” و همچنین محمدرضا باهنر در ۶۰ نفر اول منتخبان تهران نیستند.

فهرست “صدای ملت” ترکیبی از اصلاح‌طلبان میانه‌رو و اصولگرایان معتدل بود و برخی این لیست را نخستین فهرست انتخاباتی جدی در انتخابات مجلس ایران دانسته بودند.

بنا بر اعلام رسانه‌های حکومتی، از بین ۳۰ منتخب نخست شهر تهران ۱۷ کاندیدا مشترکا به جبهه ائتلاف نیروهای انقلاب و جبهه صبح ایران تعلق دارند و ۱۰ کاندیدا، عضو اختصاصی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب هستند.

علی مطهری، نایب‌رئیس سابق مجلس شورای اسلامی روز گذشته در پیامی که در شبکه X منتشر کرد، از مردم حوزه انتخابیه تهران، ری، اسلامشهر، شمیرانات و پردیس خواست، “برای تغییر وضع موجود” پای صندوق رای بروند.

همچنین بنا بر برخی اخبار غیررسمی، تاکنون بین ۴۰ تا ۵۰ درصد آرای مردم تهران نیز باطله بوده است.

آرای باطله در یزد دوم شد

با پایان یافتن زمان انتخابات مجلس، نتیجه شمارش آرا از شهرهای مختلف ایران در حال انتشار است. در این بین میزان بسیار اندک مشارکت و شمار آرای باطله در شهرهای مختلف خبرساز شده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

بر اساس اعلام رسانه‌های داخل ایران، در یزد میزان آرای باطله ۲۹ هزار و ۳۰۳ رای اعلام و به عبارتی دوم شده است. از این شهر، محمدصالح جوکار با تعداد ۸۱ هزار و ۶۳۴ رای به مجلس راه یافته است. کاندیداهای بعدی با اختلاف زیاد، تنها از ۱۹ هزار تا سه هزار رای آورده‌اند.

تغییر تیتر اصلی روزنامه هم‌میهن

تغییر تیتر اصلی روزنامه هم‌میهن، متعلق به جناح اصلاح‌طلب به مدیریت غلامحسین کرباسچی واکنش گسترده‌ای در پی داشته است.

صفحه اول این روزنامه بامداد روز شنبه ۱۲ اسنفد (۲ مارس) حدود ساعت ۱۲ شب ۱۱ اسفند با تیتر “اکثریت خاموش” انتخابات را بازتاب داد ما دقایقی بعد این تیتر به “حضور و غیاب” تغییر داده شد.

روزنامه هم‌میهن تا کنون واکنشی به این تغییر ناگهانی تیتر اول نشان نداده است.

چپ و سیاست هویت‌محور: رقابت بر سر قربانی‌بودن

اوا ایلوز

ما چپ‌ها زمانی همراه با هم برای ارزش‌های جهان‌شمول می‌جنگیدیم. اما امروز چیزی باقی نمانده جز رقابت بر سر رنج و خودستاییِ بیمارگونه. برندگان این بازی در منتهی‌الیه راست ایستاده‌اند.

 

توضیح مترجم:اوا ایلوز جامعه‌شناس فرانسوی-اسرائیلی و از تبار یهودیان سفارادیِ مراکشی‌تبار است. او را یکی از بلندترین صداهای چپِ لیبرال در دنیا می‌دانند، صدایی که در عرصه‌ی روشنفکریِ ایرانی کمابیش غایب است. ایلوز از مهم‌ترین منتقدان سیاست هویت‌محور و مدافع سرسخت ارزش‌های روشنگری است، از جمله آزادی بیان برای مخالفانِ خود. هرچند او با جنبش بایکوت، عدم سرمایه‌گذاری و تحریم اسرائیل (BDS) مخالف است، اما جزو روشنفکران یهودی‌ای است که مصوبه‌ی پارلمان آلمان در محکوم‌کردن این جنبش را نقض آزادی بیان می‌داند و برای لغو آن تلاش می‌کند. او همچنین در سال ۲۰۱۲ در مقاله‌ای با عنوان «دیالکتیک آزادی بیان» در برابر کسانی که خواهان لغو اهدای جایزه‌ی آدورنو (یکی از مهم‌ترین جایزه‌های روشنفکری آلمان) به جودیت باتلر (یهودیِ منتقد دولت اسرائیل) بودند، ایستاد و نوشت «جودیت باتلر باید این جایزه را بگیرد، هرچند سزاوارِ آن نیست.» ایلوز از منتقدان جدیِ نتانیاهو و راست‌گرایان اسرائیلی است. او از تدوین‌کنندگان «اعلامیه‌ی اورشلیم» است که تعریف محدودتری از یهودستیزی ارائه می‌کند و مخالف چسباندن برچسب یهودستیزی به منتقدان اسرائیل است. در مقاله‌ی زیر ایلوز به خطر اتحاد نامبارک بخشی از چپو اسلام سیاسی می‌پردازد و می‌کوشد تا تهدید سیاستِ هویت‌محور را آشکار کند.

***

زمانی ما در جایگاهی بودیم که هم‌زمان بتوانیم از ارزش‌های متعدد دفاع کنیم: برابری و آزادی، آزادی بیان و مقابله با نژادپرستی، تنوع و رواداری. حال‌وهوای کنونیِ سیاسی ــ به‌ویژه در طیف چپ ــ نسبت به آن زمان عمیقاً تغییر کرده است. حالا ما وظیفه‌ی خود می‌دانیم که یک طرف را بگیریم: بین مبارزه با مسلمان‌هراسی و مبارزه با یهودستیزی یکی را انتخاب کنیم؛ یا بین سانسور خشکه‌مقدسانه و آزادی بیان؛ بین مردم غزه و حق موجودیت اسرائیل؛ بین تعریف«ائتلاف یادبود هولوکاست»از یهودستیزی و تعریف«اعلامیه‌ی اورشلیم»از یهودستیزی[1] (که خود من هم در تدوین آن نقش داشتم). انگار همه‌ی ما با هم در یک کنج ایدئولوژیک گیر افتاده‌ایم و باید «قربانیانمان» را اولویت‌بندی کنیم. حتی بدتر: در رقابت بر سر قربانیان، هر دارودسته‌ای به شکل تحمل‌ناپذیری ادعا می‌کند که فقط قربانیانِ جبهه‌ی خودش ارزش دارند.

با توجه به این فقدان همدلی و بلندنظری، وسوسه می‌شویم که از روح زمانه روی برگردانیم و همه‌ی نبردهای دنیا علیه تحقیر انسانیت را هم‌ارزش بدانیم. در واقع، این باید تنها پاسخ معقول به این میدان نبردِ جنون‌آمیزِ ایدئولوژی‌ها باشد. اما هرقدر هم این راه اغواگر باشد، من نمی‌توانم قدم در آن بگذارم. با چند مثال خواهم گفت چرا.

در سال ۲۰۱۴ دانشگاه برندایس در ماساچوست ایالات متحده‌ی آمریکا تصمیم گرفت به آیان هرسی علی، فعال فمینیست سومالیایی، دکترای افتخاری اهدا کند. هرسی علی برای حقوق زنان و دخترانِ کشورهای اسلامی تلاش می‌کرد و خودش از ازدواج اجباری، خشونت فیزیکی و ناقص‌سازیِ جنسی‌ (ختنه زنان) گریخته است. تجربه‌هایش او را به منتقد بی‌پرده‌ی اسلام تبدیل کرده‌اند. او تا آنجا پیش می‌رفت که ادعا می‌کرد «ما در حال جنگ با اسلام هستیم.» وقتی خبر اهدای این دکترای افتخاری پخش شد، تعدادی از دانشجویان و استادان نامه‌ای را امضا کردند و دانشگاه را تحت فشار گذاشتند تا مراسم تجلیل را لغو کند، با این استدلال که اگر از چنین شخصی تجلیل شود دانشجویانِ مسلمان احساس تعلقِ خود به دانشگاه را از دست خواهند داد. دانشگاه دکترای افتخاری را پس گرفت.

 

یک درخواست مشروع بر دیگری اولویت دارد ــ اما چرا؟

ممکن است از لغو این برنامه‌ی مهم چنین برداشت شود که دانشگاه صرفاً می‌خواست احساسات دانشجویان مسلمان را مراعات کند. اما این تصمیم در عمل به این معنی هم بود که یک موضوع پیچیده (ملاحظات مذهبی و اتنیکی) بر موضوع پیچیده‌ی دیگری (حمایت از زنانی که در کشورهای زیادی قربانیِ تجاوز و تعرض مردان می‌شوند) اولویت دارد. موضوع اصلیِ فمینیسم ــ به‌رسمیت‌شناختن اینکه زنان به صورت ساختاری تحت سلطه بوده‌اند و هنوز هدف خشونت سیستماتیک هستند ــ به نفع هواداران مذهبی که درست به‌اندازه‌ی یهودیت و مسیحیت مردسالار است، نادیده گرفته شد.

مثال دومِ من، رژه‌ی دایک شیکاگو[2] در سال ۲۰۱۷ است. دو زن شرکت‌کننده در این رژه که پرچم رنگین‌کمانیِ حاوی ستاره‌ی داوود را به همراه داشتند از تظاهرات بیرون رانده شدند. کارین اشتوگنر،[3] جامعه‌شناس، موضوع را این‌طور توضیح داد که ستاره‌ی داوود به‌عنوان «نماد صهیونیسم» فهمیده شده و «دیگران را پریشان کرده است.» به گفته‌ی اشتوگنر، «برگزارکنندگان اعلام کردند که از حضور یهودیان در رژه استقبال می‌کنند، مشروط به اینکه علیه صهیونیسم موضع بگیرند. هیچ شکل دیگری از ناسیونالیسم مشمول چنین ممنوعیتی نبود.» اینجا هم یک موضوع پیچیده بر دیگری اولویت داشت. آزادیِ بیان فراموش شد زیرا مخالفت بسیاری از شرکت‌کنندگان با صهیونیسم به صهیونیست‌بودن دیگر شرکت‌کنندگان و حتی به خودِ آزادی بیان ترجیح داده شد.

می‌توان این اتفاقات را خاص و منحصربه‌فرد تلقی کرد، اما چنین برداشتی درست نیست. در واقع، این اتفاقات مبتنی بر بنیادی نظری هستند‌ که به خوبی شرح‌وبسط داده‌ شده است و بخشی از ائتلافی گسترده میان اسلام‌گرایان و چپ‌گرایان به شمار می‌رود. به‌ویژه جودیت باتلر[4] سهم زیادی در این داشته که این شکل تاکتیکی از حذف و محروم کردن دیگران[5] چفت‌وبستی روشنفکرانه به‌خود بگیرد ــ به‌واسطه‌ی بسیاری از نوشته‌هایش و البته نقش مهمی که در جنبش «بایکوت، عدم سرمایه‌گذاری و تحریم اسرائیل دارد[6]. او در کتابی با عنوان «آیا نقد سکولار است؟» که همراه با طلال اسد[7] و صبا محمود[8] تدوین کرده، ایده‌ی از نظرش غرب‌زده‌ی جدایی دین از دولت و همین‌طور آزادی بیان را زیر سؤال برده و این ایده‌ها را قواعدی خوانده است که بدون بازبینیِ کافی پذیرفته‌ شده‌اند. نویسندگانی مثل او ادعا می‌کنند که سکولاریسم و آزادی بیان در نهایت در خدمت این هستند که غربی‌ها به هویتی چنگ بزنند که به آن‌ها اجازه می‌دهد که «دیگران» (در واقع مسلمانان) را بنیادگرا جا بزنند.

آن‌ها برای تقویت استدلالشان به مجادله‌ بر سر کاریکاتورهایی اشاره می‌کنند که در سال ۲۰۰۵ دانمارک را به لرزه درآورد. روزنامه‌ی دانمارکیِ «یولاندز-پستن»[9] کاریکاتور هجوآمیزی از پیامبر اسلام منتشر کرده بود با این هدف که باب صحبت را درباره‌ی سانسور و خودسانسوری باز کند. اما به‌جای توجه به این موضوع، سفارت‌های کشورهای مختلف عربی به دولت دانمارک اعتراض کردند و کار به تظاهرات‌ گسترده در کشورهای اسلامی کشید. باتلر و همکارانش دفاع کشورهای غربی از انتشار این کاریکاتورها به نام آزادی بیان را ریاکاری دانستند. به نظر آن‌ها، دلیل پنهان اما واقعیِ دفاع از این کاریکاتورها بی‌احترامی به اسلام و نیاز غربی‌ها به این بود که دست‌بالای اخلاقی را داشته باشند. حتی فراتر از این، به نظر باتلر «آزادی بیان و جدایی دین از دولت ابزارهایی هستند که غرب سلطه‌طلبیِ نفرت‌انگیزش را به کرسی بنشاند و به ‌رخ بکشد.»

 

انشقاق اجتناب‌ناپذیر بین چپ‌گرایان

من به این متن که در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است ارجاع می‌دهم، چون نویسندگانش بسیار معروف‌اند، چون مواضع این متن برای بخش بزرگی از چپ‌گرایان در سراسر جهان به حبل‌المتین تبدیل شده‌اند و چون استدلال‌های اصلی این متن شکاف‌های عمیق درونیِ چپ را روشن می‌کنند. تا همین چند وقت پیش فکر می‌کردم که عدم‌انسجام درونی چنین مواضعی آن‌ها را به مواضعی بی‌آزار و بی‌اثر تبدیل می‌کند. اما حالا باید اعتراف کنم که اشتباه می‌کردم و این مواضع به شکل خطرناکی اثرگذارند، به دو دلیل: اول این که این مواضع پایه و اساس نوعی سیاست نفرت‌پراکنی علیه یهودی‌ها را تشکیل می‌دهند؛ و دوم این که این مواضع چپ را به چیزی تبدیل کرده‌اند که شباهت چندانی به آنچه از چپ می‌شناسیم ندارد. چپ به ارزش‌های بنیادینش خیانت کرده است، چیزی که انشقاقی اصولی را به امری اجتناب‌ناپذیر و ضروری تبدیل می‌کند. برای روشن کردن موضوع بار دیگر به متن «آیا نقد سکولار است؟» ارجاع می‌دهم.

پس از کشتار هفت اکتبر، جودیت‌ باتلر در مصاحبه‌ای با دموکراسی‌ناو ادعا کرد که «حماس نه یک سازمان تروریستی بلکه نوعی گروه مقاومت مسلحانه است.»

جودیت باتلر و دیگر نویسندگان این کتاب از تظاهرات‌ بزرگی که بعد از انتشار این کاریکاتورها در جهانِ عرب شکل گرفت حمایت و «ریاکاری» غرب را محکوم می‌کنند، غربی که به گفته‌ی آن‌ها محمد را مسخره می‌کند، اما از «شاشمسیح»[10] اثر آندرس سرانو یا کاریکاتور یهودستیزانهی «ساندی تایمز»[11] که در آن نتانیاهو به شکلی غیرانسانی تصویر شده و با اجساد خونینِ فلسطینیان دیوار می‌کشد عصبانی می‌شود. به گفته‌ی باتلر و همکارانش این‌ها نشان می‌دهد که اسلام قربانیِ محروم‌کردن و دیگری‌سازی است و غربِ ریاکار یهودیت و مسیحیت را ترجیح می‌دهد. این استدلال چنان در سطوح مختلف گمراه‌کننده و حیرت‌انگیز است که نمی‌دانم باید از کجا شروع به پاسخ دادن کرد.

این استدلال این واقعیت را نادیده می‌گیرد که مسیحیت از قرن ۱۸ در بیشتر کشورهای غربی هدف تمسخر و طنز تند بوده است. همین طنز و تمسخر بود که به کاهش چشمگیر قدرتِ کلیسا ختم شد. همین‌طور نادیده گرفته می‌شود که روشنفکران و هنرمندان از اثر «شاش مسیح» جانانه دفاع کردند، امری که مجادله‌های زیادی برانگیخت. می‌توان پرسید کجا هستند مسلمانانی که از حق کشیدنِ کاریکاتور پیامبر دفاع کنند؟ علاوه‌ بر این، کاریکاتورهای یهودستیزانه از قدیم بخشی از شیطان‌سازی از یهودیان بوده‌اند و در کشتار، آزارواذیت و نسل‌کشیِ یهودیان هم نقش بسزایی بازی کرده‌اند. هرقدر هم کفرگویی و انکار دین توهین‌آمیز به‌نظر برسد، شیطان‌سازی از یهودیان بسیار فراتر از این‌هاست. متهم کردن غرب به اینکه در برابر یک مورد واضح یهودستیزی طرفِ یهودیان را گرفته شگفت‌انگیز است، آن‌ هم از جانب پژوهشگرانی که مدعی دفاع از ارزش‌های اخلاقی و زیر سؤال بردنِ انتقادیِ عرصه‌ی روشنفکری هستند.

بنا به شواهد آشکار، بخش بزرگی از هرج‌ومرجی که در خیابان‌های کشورهای اسلامی به راه افتاد کار چند روحانیِ مسلمان بود که اسنادی جعلی را به مردم نشان دادند تا جماعتی را برانگیزند. نویسندگان «آیا نقد سکولار است؟» درباره‌ی وضعیتی سکوت می‌کنند که ابداً اجازه ندارند نادیده‌اش بگیرند، اما این نادیده‌انگاریِ عمدی به‌ آن‌ها فرصت می‌دهد که قدم تعیین‌کننده‌ای بردارند: از این طریق می‌توانند وانمود کنند که توده‌های مسلمان سیاسی نیستند. در نتیجه، به‌آسانی می‌توانند مسلمانان را پیشاپیش بی‌تقصیر جلوه دهند.

 

نادیده‌انگاشتن عمدی به‌عنوان نوعی استراتژی

نمی‌خواهم بگویم آمریکا و شرکایش در اورینتالیسم،[12] استعمار، و جنگ‌های بی‌معنی در دنیای اسلام تقصیری ندارند. بی‌تردید آن‌ها در ویرانیِ شدید خاورمیانه مقصرند. با این حال، وقتی می‌خواهیم سیاست خشونت‌آمیز غرب در برابر مسلمانان را توضیح دهیم، راهی نداریم جز اینکه حداقل راهبردها و منافع سیاسیِ کشورهای عربی و دیگر کشورهای مسلمان را در نظر بگیریم. مسلمانان آن بازیگران سیاسیِ بی‌عیب‌و‌نقصی نیستند که جودیت باتلر و همکارانش وانمود می‌کنند. واقعیت این است که در نوشته‌های جودیت باتلر به‌ندرت عباراتی مانند «تروریسم»، «اخوان‌المسلمین» یا «اسلام سیاسی» به چشم می‌خورد. این نادیده گرفتنِ عمدی بهترین استراتژی است برای اینکه مسلمانان را ــ که «غرب آزارشان می‌دهد» ــ از هر انگیزه‌ی سیاسی‌ای مبرا بدانیم. اما گویا همین مسلمانان به‌محض اینکه علیه اسرائیل فعال می‌شوند ردای سیاست را تمام‌وکمال بر تن می‌کنند. پس از کشتار هفت اکتبر، جودیت‌ باتلر در مصاحبهای با دموکراسیناو ادعا کرد که «حماس نه یک سازمان تروریستی بلکه نوعی گروه مقاومت مسلحانه است.»

نشانه‌ی دیگری دال بر فقدان انسجام در این جنبش روشنفکری: اسرائیل عموماً (و به‌درستی) نژادپرست خوانده می‌شود، زیرا یهودیت در تمام ساختار فرهنگیِ اسرائیل گنجانده شده است، زیرا غیریهودیان «دیگری» شمرده می‌شوند و در مقایسه با یهودیان از حقوق کمتری برخوردارند. این تمایزگذاری ریشه در یهودیت دارد که مثلاً ازدواج یهودیان با غیریهودیان را مجاز نمی‌داند. این تمایزگذاری یکی از اجزای محوریِ الهیات و آیین یهودی است. اما سخت است باور کنم که نویسندگان «پیشرو»[13] و ضدصهیونیستْ همان‌طور که امتناع اسلام و مسلمین از پذیرش پدیده‌ی «غربیِ» جدایی دین از دولت را توجیه می‌کنند، نژادپرستیِ مذهبی را بر یهودیان ببخشند. همان‌ چیزی که برای مسلمانان پذیرفتنی و مشروع است، اگر توسط یهودیان انجام شود کریه و مشمئزکننده خواننده می‌شود. این موضع و این استدلال تنه‌به‌تنه‌ی خشکه‌مقدسیِ روشنفکرانه می‌زند، یا در واقع خودِ خشکه‌مقدسیِ روشنفکرانه است.

چنین دیدگاه‌هایی مهم‌ترین‌ آرمان‌های اساسیِ غرب را هدف گرفته‌اند ــ از جمله آزادی بیان، رهایی‌بخشی و جدایی دین از دولت. چنین دیدگاه‌هایی این ارزش‌های بنیادین را صرفاً تاکتیک غربی‌ها برای سلطه بر بقیه‌ی دنیا جلوه می‌دهند. این دیدگاه‌ها امکان استناد به هنجارهای بنیادین را از چپ می‌گیرند و راه را بر چپ می‌بندند، چپی که باید به نام برابریِ همه‌ی انسان‌ها علیه بی‌عدالتی، سرکوب و استثمار بجنگد. وقتی این آرمان‌ها را امپریالیستی و غربی جلوه می‌دهیم و صرفاً تاکتیکی برای تداوم تسلط بر سرکوب‌شدگان می‌شماریم، دیگر نمی‌دانیم که چپ برای چه باید مبارزه کند. آ‌ن‌وقت از چپ چیزی باقی نمی‌ماند جز خودانتقادیِ بی‌پایان و خودستاییِ بیمارگونه. اگر قرار است ارزش‌های ایجابیِ روشنگری چیزی جز ابزار غرب برای قدرت‌نمایی نباشد، آن‌وقت مباحثه‌ی روشنفکری هم چیزی جز میدان نبردی نیست که در آن هیچ نظم اصولی‌ای در جایگاهی نخواهد بود که خودش را در برابر دیدگاه‌های متفاوت محک بزند. در این صورت، اشخاص و گروه‌ها صرفاً بر مبنای هویتشان تعریف می‌شوند. و از آنجا که هویت‌ها قابل مذاکره و مباحثه نیستند، در این بحث‌ها همیشه گروهی برنده می‌شود که احساس می‌کند به بدترین شکل مورد توهین قرار گرفته است. عرصه‌ی روشنفکری به میدان نبرد قربانیان تبدیل شده است.

 

تنها امر تغییرناپذیر محروم‌کردن و دیگری‌سازی: یهودیان هرگز اولویت ندارند

سه مثالی که در این مقاله آوردم (لغو دکترای افتخاری آیان هرسی علی، اخراج صهیونیست‌ها از رژه‌ی دایک و موضع‌گیری بحث‌برانگیز جودیت باتلر به نفع اسلام و تحقیر غرب) نشان می‌دهند که این شکل از چپ‌گرایی نه از طریق شمول (inclusion)، بلکه از طریق حذف (exclusion) کارش را پیش می‌برد. این مثال‌ها ثابت می‌کنند که این شکل از چپ‌گرایی به‌ میزان چشمگیری به محافظه‌کاریِ مذهبی گرایش دارد، البته تا وقتی که آن مذهب اسلام باشد؛ این چپ‌گرایان مدام منافع یک گروه اقلیت را به گروه دیگری ترجیح می‌دهند: حساسیت مسلمانان را به فمینیسم؛ کوئیرهای ضدصهیونیست را به کوئیرهای صهیونیست؛ حساسیت مسلمانان به کفرگویی را به حساسیت یهودیان به کاریکاتورهای یهودستیزانه؛ و شریعت اسلامی را به مفهوم «غربیِ» جدایی دین از دولت. تنها امر تحلیلی و اخلاقی‌ای که در این بازیِ متناقض و نامنسجمِ محروم‌کردن همیشه ثابت می‌ماند، این است که هرگز یهودیان در اولویت نیستند.

این نخستین بار نیست که دانشگاهیانی که در آسودگی و آرامش در دانشگاه‌های غربی فعالیت می‌کنند، نظریه‌های عجیب و نامعقولی را ارائه می‌کنند، نظریه‌هایی که وانمود می‌کنند این دانشگاهیان از شرایط آسوده‌ی اخلاقی و حقوقی‌شان بیزارند، همان شرایطی که بدون آن اصلاً امکان فعالیت نداشتند. اما این نظریه‌ها ــ که تناقض‌های درونی‌شان دیگر ضامن بی‌آزار بودنشان نیست ــ نوعی خودکشیِ دسته‌جمعیِ چپ است. من شاید مشکل خاصی با عدم‌انسجام یا شاید حتی موذی‌گریِ روشنفکرانه نداشتم، اگر بر این باور نبودم که ادامه‌ی این راه قدرت مقابله‌ی مؤثر با راست افراطی را از چپ سلب خواهد کرد، همان راست‌ افراطی‌ای که در بسیاری از کشورها دموکراسی را تهدید می‌کند. استانداردهای دوگانه‌ی این چپ‌ها، بی‌اعتناییِ آن‌ها به عقل سلیم، انکار ارزش‌های بنیادینی که در ۲۰۰ سال گذشته نبردهای فراوانی بر سرِ آن‌ها در اروپا به راه افتاده، و چرخه‌ی بی‌پایانِ خودانتقادی و سوءظنِ بیمارگونه صرفاً به این ختم می‌شود که این چپ‌ها به چشم خیلی‌ها مضحک و غیرقابل‌اعتماد به‌نظر برسند.

اکنون تنها امکانِ سازنده این است که یهودیان و عرب‌هایی که زیر سایه‌ی نظام‌های دموکراتیک کنار هم زندگی می‌کنند ائتلافی تشکیل دهند، البته بدون کمک چپی که این روزها فقط در زمین سوءظنِ بیمارگونه و محروم‌کردن دیگران دورِ خودش می‌چرخد. چنین ائتلافی از یهودیان و عرب‌ها می‌تواند زمینه‌ی انجام کاری را مهیا کند که این ملت‌ها ــ عرب‌ها و یهودیان ــ دیگر حق ندارند آن را به تأخیر بیندازند: چنین ائتلافی می‌تواند به فلسطینی‌ها کمک کند تا کرامت و استقلال سیاسی‌شان را بازیابند؛ این ائتلاف می‌تواند نوار غزه را دوباره بسازد؛ می‌تواند با یهودستیزی مقابله کند؛ می‌تواند جذابیت بنیادگرایی مذهبیِ یهودی و اسلامی که زنان را از حقوقشان محروم می‌کند از بین ببرد؛ می‌تواند استبدادهای ورشکسته‌ی عربی و موعودگراییِ ورشکسته‌ی یهودی را محکوم کند و به جنگشان برود، همان موعودگرایی‌ای که با برنامه‌های ضددموکراتیکش اسرائیل را به گروگان گرفته است. در برابر نیهیلیسمِ خودویرانگر بخش عمده‌ای از چپ‌ها در سراسر جهان، یهودیان و عرب‌ها در موقعیت ممتازی قرار دارند تا آ‌نچه را چپ‌ها زمانی به خوبی از عهده‌اش برمی‌آمدند احیا کنند: در تاریکی نور امید برافروزند؛ از طریق نهادهای عادلانه وعده‌ی همبستگی بدهند و جهان‌شمولیِ اخلاقی را که هنوز نیرویی انقلابی است به نمایش بگذارند.

 

 

برگردان: امید رضایی


[1] در عرصه‌ی سیاسی، روشنفکری، و دانشگاهی دو تعریف عمده از یهودستیزی وجود دارند، تعریف «ائتلاف یادبود هولوکاست» که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد و برداشت گسترده‌تری از یهودستیزی دارد، و تعریف موسوم به «اعلامیه‌ی اورشلیم» که جمعی از پژوهشگران و روشنفکرانِ عمدتاً یهودی در سال ۲۰۲۱ ارائه کردند و برداشت محدودتری دارد. [م]

[2] رژه‌ی دایک یکی از رژه‌های افتخار دگرباشان جنسی‌ است که هر سال در شهرهای مختلف ایالات متحده‌ی آمریکا برگزار می‌شود. [م]

[3] جامعه‌شناس و پژوهشگر اتریشی. [م]

[4] استاد دانشگاه کلمبیا در نیویورک و یکی از برجسته‌ترین و محبوب‌ترین چهره‌های فمینیستِ چپ در سال‌های اخیر که آثارش به فارسی هم ترجمه شده‌ است. [م]

[5] در این متن کلمات Ausgrenzung و Exklusion (به انگلیسی ostracism و exclusion) به محروم‌کردن ترجمه شده‌اند. [م]

[6] جنبش Boycott, Divestment and Sanctions جنبشی جهانی از جانب هواداران فلسطین است برای تحت‌فشار قراردادن دولت اسرائیل. این جنبش به مناقشه‌های بسیاری دامن زده است؛ عده‌ای آن را مدنی و مشروع می‌دادند و عده‌ای آن را یهودستیزانه می‌پندارند. [م]

[7] نویسنده و انسان‌شناس متولد عربستان سعودی و ساکن ایالات متحده‌ی آمریکا که در مطالعات پسااستعماری فعال است و اخیراً به «انسان‌شناسی سکولاریسم» روی آورده است. [م]

[8] استاد انسان‌شناسی در دپارتمان مطالعات خاورمیانه‌ی دانشگاه برکلی که در سال ۲۰۱۸ درگذشت. [م]

[9] Jyllands-Posten

[10]به انگلیسی: Piss Christ، عکسی از آندرس سرانو، هنرمند آمریکایی، که یک صلیب پلاستیکیِ عیسی مسیح را غرق در ادرار هنرمند به تصویر می‌کشد. این اثر به مناقشه‌های فراوانی درباره‌ی آزادی بیان در غرب انجامید. [م]

[11] Sunday Times

[12] شرق‌شناسی به نگاه وارونه‌ به شرق (خاورمیانه و شمال آفریقا) از جانب هنرمندان و روشنفکران غربی اطلاق می‌شود که تصویری استعماری از این منطقه دارند و عاملیت مردمان این منطقه را انکار می‌کنند. [م]

[13] Progressive