ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها

لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی


مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

هواي آزاد، ادبیات و هنر

جان لنون و یک گفت و گو

ن. سادات

 http://www.seemorgh.com/images/iContent/1389-14/Lennon6.jpg      

       «زنان خیلى مهم اند.

        ما نمى توانیم بدون مشارکت زنان و آزاد شدن آنان انقلابی داشته باشیم. برتری مردان به شیوه ی بسیار زیرکانه یی آموزش داده شده است. خیلى طول کشید که من متوجه شوم مرد بودن من چه گونه میدان حرکت «یوکو» را محدود مى کند. او زن سرخ و آزاده اى است که توانست به سرعت به من نشان دهد که کارمن کجا غلط است. هرچند خودم تصور می کردم رفتار کاملن طبیعی دارم و به همین دلیل من همیشه علاقمندم بدانم رفتار کسانى که ادعاى رادیکالیسم مى کنند با زنان چه گونه است.»

                                                                «جان لنون»

برای قضاوت در باره ی «جان لنون» بهتر است افکار و احساسات او را از زبان خود ش بشنویم. در سال ۱۹۷۱ «طارق علی» و «رابین بلاکبورن» گفت وگویی با «جان لنون» صورت داده اند که از اسناد شناخته شده ی آن دوران است.

«طارق علی» خود یکی از سازمان دهندگان برجسته ی «دادگاه راسل» بود. چهره ی «جان لنون» واقعی در این مصاحبه به خوبی پیداست. اشتیاق او به حقیقت و به رفع ستم از مردم. نفرت عمیق اش از ستمگران وریاکاران، صداقت زیبا و شور فوق العاده اش. سرگردانی ها و نگرانی هایش... و او حرف های جالبی دارد درباره ی فرهنگ، سیاست و طبقه و در باره ی طغیان خودش و «جرج هاریسون» علیه جنگ «ویتنام» و فشار بر بیتل ها برای ساکت ماندن در مورد آن و نیز در باره ی نقش مذهب در کارهای اولیه اش، استفاده ی قدرت از مذهب و شورش مقامات علیه او وقتی که با مذهب در افتاد و موسیقی فولکلورآمریکایی و اروپایی،موسیقی سیاهان، بلوز و البته راک اند رول، مقاومت سنتی بی بی سی در برابر لهجه های شهرستانی و انقلاب بیتل ها در این زمینه و دولت ویلسون و کمک به رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی، انقلاب و کیش شخصیت، رابطه ی کارگر و دانشجو و سرانجام این که درباره ی مساله ی برابری جنسی! گفت و گو را «طارق علی» برای کتاب جدیدش «سال های نبرد خیابانی» که توسط «انتشارات ورسو» منتشر شده تنظیم کرده و نسخه یی از آن در نشریه ی اینترنتی «کانتر پانچ» چاپ شده است. گفت و گو بسیار بلند است. در این جا چکیده یی از آن را که آزاد ترجمه شده می خوانید.*

 تصور کن 

 تصور کن هیچ بهشتی در کار نیست

آسان است اگر تلاش کنی

و هیچ جهنمی در زیر پای مان نیست

بر بالای سرمان تنها آسمان است

تصور کن همه انسان‌ها

برای امروز زندگی می‌کنن...!

تصور کن هیچ کشوری نیست

تصورش سخت نیست

هیچ بهانه‌ یی برای کشتن یا مردن در راه اش نیست

چنان که مذهبی وجود ندارد

تصور کن همه انسان‌ها در صلح زندگی می‌کنند!

شاید بگویی من رؤیا می‌بینم

اما من تنها نیستم

من امید دار روزی هستم که تو به ما بپیوندی

و جهان یکی شود!

تصور کن مالکیتی وجود ندارد

تعجب می‌کنم اگر نتوانی!

نیازی به حرص یا گرسنگی نیست؛

برادری بشر.

تصور کن همه ی مردم

زمین را با یک دیگر قسمت می‌کنند...!

شاید بگویی من رؤیا می‌بینم

اما من تنها نیستم

من امیدوار روزی هستم که تو به ما بپیوندی 

و جهان یکی شود...

                                        ***

«به واقع مضحک است. چگونه مى توان از قدرت براى مردم دم زد بدون این که درکى از این داشته باشى که مردم شامل هر دو جنس اند.»                

                                                                    جان لنون

                                       ***

«جان لنون» می گفت:«آرزو دارد برمردمی که زیر ستم اند تاثیر بگذارد، به نحوی که خودشان بیدار شوند و ابتکار عمل را به دست بگیرند.»

صمیمیت و صداقت «لنون» در این آرزو، برجسته ترین خصوصیت اش بود. متاسفانه خود او نتوانست شاهد تاثیر کار صمیمانه اش در جهت این هدف انسانی و عمیقن دمکراتیک باشد. اما نزدیک به یک ربع قرن بعد از این که گلوله یی در«سنترال پارک نیویورک» برای همیشه به زندگی او خاتمه داد، صدای او در برابر قدرتمندانی که در اجلاس سازمان تجارت جهانی در«مکزیک» جمع شده بودند، با قدرتی هرچه تمام تر طنین انداخت و مردمی که هزاران کیلومتر راه را برای اعتراض به نابرابری تحمیل شده بر مردم بی قدرت جهان پیموده بودند، همراه جوانان معترض شروع به خواندن اثر ماندگار او «تصور کن» کرده و ترانه را همان طور که او می خواست به سرود اعتراض و احقاق حق دمکراتیک مردم تبدیل کردند. نفوذ کلام «جان لنون» یک بار دیگر احیا شده است و باز هم با قوتی

صفحه قبل

برگشت

صفحه بعدی