ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

حقوق خود را دریافت نکرده اند، با این وجود احمدی نژاد، مدعی می شود «امروز در همه بخش های صنعتی و عمرانی شاهد جهش های قابل توجهی نسبت به سال ۸۴ هستیم.»؟!
 محمود احمدی ‌نژاد، در هفت سال گذشته ریاست جمهوری اش با توجیه «خصوصی سازی» صنایع مادر و بزرگ کشور از صنایع نفت و پتروشیمی گرفته تا مخابرات و جاده سازی و غیره را به برادران سپاهی اش واگذار کرده است. به علاوه بسیاری از وزرا و مشاوران و مقامات دولتی را نیز از میان سرداران سپاه انتخاب کرده است. حال چه اتفاقی افتاده است که او، از سپاه می خواهد بخشی از اموال خود را واگذار کند؟ یا این که اخیرا مخالف واگذاری صنایع به سپاه شده است؟
روشن است که ما از بحث ها و کشمکش ها درونی و پشت پرده حاکمیت به خصوص میان خامنه ای و احمدی نژاد خبر نداریم. اما با توجه به داده های بیرون می توان به چند فاکت درباره این موضع گیری های تازه احمدی نژاد درباره سپاه، اشاره کرد. فاکت هایی چون نزدیک شدن مضحکه انتخابات ریاست جمهوری، رقابت های جناحی در درون جناح بندی های تازه اصول گرایان حاکم، مذاکره مخفیانه با «شیطان بزرگ - آمریکا»، عمیق تر و گسترده تر شدن بحران های اقتصادی و موج تازه نارضایتی عمومی در جامعه تاکید کرد.
 روزنامه حکومتی قانون، خبر داده است که علی سعيدی نماينده علی خامنه ای سردسته چماقداران و آدم کشان حکومت اسلامی در سپاه پاسداران، گفته است: «اوضاع اقتصادی نبايد منجر به مذاکره شود» و مردم بايد اين «شرايط حساس را درک کنند.» در جامعه شایع شده است که علی اکبر ولایتی، از سوی خامنه ای با مقامات آمریکایی دیدار و مذاکره کرده اند. به نوشته روزنامه قانون، نماينده علی خامنه ای در سپاه پاسداران گفت که «دشمن به دنبال وارد کردن ما به کافه خود است» اما «ما با آمريکا مسائل استراتژيک زيادی از جمله حزب الله لبنان، فلسطين، حاکميت شيعی عراق و بحرين داريم که هيچ کدام در قالب مذاکره قابل حل نيست.»
 دولت احمدی نژاد، هم چنین در هفت سال گذشته، بر فعالیت اتمی حکومت اسلامی، تاکید داشته است. این سیاست احمدی نژاد و کل حاکمیت جمهوری اسلامی، ایران را در محاصره اقتصادی و احتمال حمله نظامی نیز قرار داده است. این سیاست از آن جا ناشی می گردد که حکومت اسلامی به ویژه سپاه پاسداران، به دنبال دست یابی به سلاح های کشتار جمعی اتمی هستند. در حقیقت بحران پرونده هسته ای حکومت اسلامی ایران در سال های اخیر، به یک بحران داخلی حکومت تبدیل شده است. هر میزان که بحران های داخلی حکومت در ابعاد مختلف داخلی و بین المللی عمیق تر و گسترده تر می شود بحران هسته ای نیز به یکی از کانون های مرکزی سیاست دولت احمدی نژاد و سپاه پاسداران تبدیل می گردد.
 در این میان، آیا کارت بازی با بحران هسته ای، به یک رویارویی حکومت اسلامی با قدرت های بین المللی منجر خواهد شد؟ آیا سرکوب های داخلی را بیش از این تشدید خواهند کرد؟  
 امروز اکثریت مردم ایران، علاوه بر نگرانی روزمره شان از تامین نیازهای اولیه زندگی شان و امنیت شغلی شان و سرکوب وحشیانه اعتراضات و اعتصابات بر حق و عالانه شان توسط نیروهای حکومتی، نگران تشدید تحریم های اقتصادی بین المللی، افزایش گراین و تورم و بی کاری و فقر نیز هستند!
 
چهارشنبه بیست و نهم آذر 1391 - نوزدهم دسامبر 2012

 
بحثی در ادبیات و زبان شناسی ِ سیاسی
   در یک تعریف کلی از زبان میتوان چنین گفت:

زبان یعنی شیوه، روش یا وسیله ارتباط  و تبادل اطلاعات.

زبان میتواند آن چیزی باشد که مردمان بصورت عادی و روزمره با هم صحبت میکنند مانند زبان پارسی، عربی، چینی، انگلیسی ووو.

زبان میتواند بصورت علامت باشد مثلا در گذشته اشکال یاعلاماتی می کشیدند و بوسیله آن زبان پیامی را به دیگری یا دیگران میرساندند.

زبان میتواند با علامات دست یا صورت و بدون هیچ صوتی باشد.

زبان میتواند میان دو وسیله باشد مثلا دو اتومبیل در حال حرکت بوسیله چراغ یا بوق زدن با هم صحبت میکنند و  یک رانند با زدن چراغ چشمک زن به دیگران اعلام میکند که میخواهد به کدام طرف برود.

در سالهای اخیر زبان های جدید بسیاری ایجاد شده است مثلا زبان برنامه نویسی کامپیوتر.

    اما صحبت این نوشتار تمام این گستردگی را شامل نمی شود بلکه بسیار محدود تر است.

آنگاه که زبان عادی که مردم با هم صحبت میکنند بصورت نوشته در آید تقریبا با زبان گفتاری یکی است. لیکن همین زبان وقتی در علوم مختلف عقلی و عملی بکارمیرود تفاوت هائی پیدا میکند و کلمات میتوانند معانی دیگری سوای معنی اولیه و ریشه ای خود بگیرند. حتی در بسیاری موارد اسم یک شخص که معنی خاصی هم میتواند داشته باشد بر روی یک اختراع و یا یک فرمول گذاشته می شود. در نتیجه اگر زمانی  بخواهیم از راه ریشه یابی آن نام به ریشه پیدایش آن چیز برسیم راه به جائی نخواهیم برد.

   با این مقدمه مختصر به مبحث زبان در ادبیات سیاسی میرسیم. شاید بکار بردن همین کلمه ادبیات سیاسی خود جای بحث داشته باشد ولی در یک تعریف و یا پذیرش کلی مقصود این است که هر نوشتاری که با الفبای عادی و با کلمات و املاء و دستور زبان معمولی نوشته شود میتواند شکلی از ادبیات باشد که باید قوانین دستوری  را در خود داشته باشد و نمیتواند از آن خارج شود و مثلا ً نمی شود جای افعال و ضمایر و... را خارج از قانون اصلی و هر کجا بخواهیم بگذاریم بلکه باید با رعایت قوانین دستوری به شکلی مطلب را نوشت که کاملا قابل فهم باشد. پس در اینجا علی الحساب می پذیریم که نوشته های سیاسی هم نوعی از ادبیات است که بدان ادبیات سیاسی میتوان گفت. اما این ادبیات سیاسی انشاء خاصی دارد و در آن کلمات خاصی نیز بکار میرود که میتواند از معنی اصلی و اولیه آن کلمات بسیار دور باشد.

برای روشن شدن موضوع و کوتاه کردن کلام چند کلمه اولیه سیاسی را در نظر میگیریم. در زبان عادی کلمات کثیف و خونخوار وجود دارد که در نوشته های سیاسی هم بکار میرود. ولی آیا وقتی گفته می شود فلان کشور یا دولت یا رژیم خونخوار است بدین معنی است که روزانه خون مردم را در لیوان میریزند و می خورند؟ هر چند در میان ایرانیان به صراحت حتی میگویند که فلان رژیم خونخوار خون مردم را در شیشه کرده و می خورد. اما اینها واقعا ً به معنی آن نیست که خون مردم را  با وسایلی میگیرند و می نوشند بلکه مقصود ریختن خون و یا گرفتن مال و املاک مردمان است.

حال برای اینکه موضوع بهتر مشخص شود به بررسی کلمه کثیف در انشاء سیاسی پرداخته می شود.  در ابتدا به بررسی معنی لغوی آن پرداخته می شود. برای اینکار از میان انبوه فرهنگهای لغات تنها از دو کتاب فرهنگ عمید و غیاث اللغات استفاده می شود.

فرهنگ عمید- تالیف حسن عمید چاپ سوم 1347 تهران. این فرهنگ که زمان زیادی از تالیف آن نمیگذرد از بسیاری جهات بسیار ارزشمند است مخصوصا ً معانی کلمات و اعراب گذاری ها به نسبت بقیه بهتر است.

 

قبلی

برگشت

بعدی