ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

ملا حسنی

مسئله ملی  و فدرالیسم

شماره 224   

دانشجو

حقوق بشر

آزادگی   Azadegy

Politisch, Kulturell, Sozial

September 2013 Nr. 224

 

تنها به ... نروید

تنها به بوتیک نروید

تنها به کلاس درس خصوصی نروید

تنها نزد دکتر نروید

تنها سوار تاکسی نشوید

تنها به مسافرت نروید

تنها برای انجام امور کاری و یا تحصیلی‌ وارد دفتر کسی‌ نشوید

(البته در رسانه ها کمتر هشدار داده میشود که مراقب بسیجی‌‌ها ، اطلاعاتی‌‌ها ، و آخوند‌ها باشید)

از چادر مشکی‌ استفاده کنید، در زیر چادر سیاه و ضخیم نیز روپوش و مقنعه و در زیر روپوش نیز لباس دیگری بپوشید مبادا مردی تحریک شود و به شما تجاوز کند، و اگر از خود دفاع کنید و فرد متجاوز کارمند وزارت اطلاعات باشد، آنگاه به اعدام محکوم میشوید ...

آیا این است نتیجه و دست آورد ۳۵ سال آموزه‌های آخوند‌های پیرو ولایت مطلق فقیه برای زنان و دختران کشور ما؟

چرا در "کشور‌های خارج از مرز‌های تحت سلطه ولایت فقیه"، زنان امنیت به مراتب بیشتری نسبت به زنان ایرانی‌ دارند؟

آیا همصحبتی، همنشینی، همکاری، هم کلاسی‌ بودن یا حتی دوستی‌ با زنان و دختران حقی‌ برای مردان جهت تجاوز جنسی‌ به آنها ایجاد می‌کند؟

چرا میلیون‌ها زن در سراسر جهان با لباس شنا در سواحل حضور می‌‌یابند و حکومت‌ها نیز خود را ملزم می‌بینند امنیت زنان را برقرار نمایند. آیا حکومت‌ها به بهانه لباس سبک زنان میتواند از تأمین امنیت شانه خالی‌ کنند؟ اگر سران جمهوری اسلامی تصور میکنند آموزه‌های نظامشان برتر از همهٔ کشور‌های جهان است، پس چرا آمار آزار و اذیت زنان در ایران بیشتر از هر کجای دیگری در دنیاست؟

مهسا غلامی میگوید: مرا هم اعدام کنید ... من ریحانه هستم ... من هم برای دفاع از حیثیت خودم، همان را میکردم که ریحانه کرد ... پس مرا هم اعدام کنید ... اگر شرافت در قاموس شما مفهومی ندارد مرا هم اعدام کنین ... اگر دفاع از ناموس برای جمهوری اسلامی مفهومی ندارد، مرا هم اعدام کنید ... من فریاد میزنم ... من ریحانه هستم ... مرا اعدام کنید!

ریحانه جباری، ۲۶ ساله، دکوراتور، مادرش یکی از مدرسان و بازیگران تآتر است او طی ماجرای پیچیده‌ توسط مردی که هم‌سن پدر اوست و از کارکنان وزارت اطلاعات بوده است به خانه‌اش برده می‌شود و قصد تجاوز به او را داشته است و ریحانه برای فرار از دست او چاقویی را به کتف او می‌زند و می‌گریزد. ضربه او کشنده نبوده است اما براثر خون‌ریزی جان می‌دهد. اکنون او زیر تیغ اعدام است. حکم اعدامش برای اجرا به دایره‌ی احکام رفته است!

ن. سادات

 

 

 

 

قبلی

برگشت

بعدی