ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

روس‌ها در نيمه‌ی دوم قـرن نوزده بر خانات آسيای‌ميانه چيره شدند و مظفرالدين، امير بخارا به روس‌ها تسليم شد و امارت بخارا تحت‌الحمايه روس‌ها درآمد. مرزبانان روسيه با اشغـال و الحـاق بدخشان تـاجيـکستان امروزی به سرزمين‌های امپراتوری پتر کبـير، عملاً در نزديـکی با مرز هنـد انگليس خـيمه زدند.

در نيمه‌ی اول قرن نوزده شاه‌شجاع، امير دارالسلطنه کابل با حمايت انگليس‌ها در کابل به قدرت رسيد، و انگليس‌ها به مرزهای آسيای‌ميانه‌ی تحت‌الحمايه روس‌ها نزديک شدند. بدين‌سان «بازی بزرگ» در منطقه آغاز شد.

در اين ميانه انگليس درمستعمره خود، شبه قاره هند در ۱۸۲۹ زبان فارسی را که هشتصد سال زبان ديوانی آن سرزمين بود، از رسميت انداخت و به جای آن زبان انگليسی را زبان رسمی و ديوانی هندوستان اعلام کرد. بدين‌سان زبان فارسی نقش، مقام و نيروی تاريخی خود را آرام آرام در آن شبه قاره از دست داد.

استعمار انگليس و روس به عنوان بازيگران اصلی «بازی بزرگ»، بنابـر منافع خويش پيوسته سعی کرده‌انـد که زبان فارسی را به عنوان محور يگانگی و زبان مشترک منطقه ضعيف بسازند و فاصله‌ی بين فارسی‌زبانان را نه تنها حفظ کرده، بلکه آن‌را در عمق و پهنا بـيشتر سازند، مرزهـای سياسی را در قلمرو فرهنگی و زبانی وارد کنند و مانع تفاهم و يک‌دلی بين آن‌ها شوند.

فرارود درآغاز قرن بيستم، شاهد آغاز روند بيداری و وزش نسيم جنبش‌های تجددخواهی و ضد استعماری در منطقه بود. نشريات اصلاح‌طلب و تـجـدد‌خـواه، کـه در کشورهای ديگر منتشر می‌شد، در اوايل قرن بيستم راه خود را بـه سوی فرارود باز کرد.

در همين برهه جنبش‌های فکری و سياسی در فرارود پيش از همه بر محور تجددخواهی که به نام «جديدی‌ها»

معروف اند، سربلند کردند. آن‌ها روزنامه‌ی تجدد خواه‌ «بخارای شريف» را در ۱۹۱۲ در بخارا به زبان فارسی منتشر کردند. اين روزنامه برای نخستين‌بار به امر اصلاح و پاسداری از زبان فارسی پرداخت.

اما مسئله‌ی گفتمان زبان فارسی در فرارود در پی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، به يک مسئله‌ی بحث‌انگيز و داغ سياسی تبديل شد. گفتمان زبان فارسی به عنوان عنصر با اهميت هويت ملی تـاجيـکان و رکن اساسی دولت آن‌ها در تمام سال‌های سده‌ی بيست طنين داشته و بر بسياری بحث‌ها و پژواک‌های فکری سايه انداخته است. امروز نيز مسئله‌ی زبان فارسی و ميراث ادبی آن با نگرش‌های گوناگون، يکی از محورهای جدی گفتمان سياسی در جمهوری تاجيکستان می‌باشد.

در اين نوشته، نگاهی دارم بر داستان زبان فارسی در قرن بيست در فرارود و به طور ويژه در تاجيکستان بعد از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷. در آغاز به عنوان مدخل بحث نگاهی گذرا در رابطه به فرارود به عنوان مهد زبان فارسی می‌اندازم و در رابطه با تاجيک و جمهوری تاجيکستان به سخنانی چند اشاره می‌کنم.

فرارود زادگاه‌ و تجلی‌گاه‌ی زبان فارسی دری:

فــرارود بـراساس کـاوش‌ها، پـژوهـش‌ها و بـازيافـت‌های باسـتان ‌‌شـنـاسان، سـرزميــنی اسـت بسيار کهن کـه از ديـرگـاه در آن انسـان بـودوبـاش (زيست) داشـتـه اسـت. ايـن مـرزوبـوم، مهــد يـکی از درخـشـان‌‌تـرين و کهـن‌‌تـريـن تمـدن‌هـای جهـان بـوده، باشــندگـان (ساکنان) آن دارای تمـدن و فـرهـنگ چـنـديـن هـزار سـالـه اند و گنجـينه‌هـای فکـری و مـعـنـوی آن در مـراحـل مخـتـلف به زبان‌هـا و گويـش‌هـای گـونـاگــون نگـارش يافـتــه اسـت.

پـژوهــش‌های شمار زيادی از دانشمـندان بـيانگر اين امــر اسـت کـه فــرارود زادگـاه، تجــلی‌گـاه و پـرورشـگـاه زبان فارسی دری بــوده و باشندگان آن پـيش از يورش اعـراب به زبان فارسی سـخـن می گفـتنـد. به قول تاريخ بخارای نرشـخی «مـردم بخارا نماز فارسی خواندندی و عــربــی نـتوانسـتندی آمـوخــتن.» و يا به به سـخـن معـروف شـمس رازی در درالمحجم «زبان دری لغت اهل بلخ و بخارا» گفـته شـده.

اغلب پژوهشگران بر آن بوده و هستند که زبان فارسی‌دری نخست در بلخ، بخارا و سمرقـند پديد آمده و سپس در سراسر ايران گسترش يافته است. اين زبان پيش از حمله عرب به فرارود زبان رايج مردم بوده است و در عهد سامانيان رشد کرده و هويت ايرانيان را در برابر تازيان پاسداری کرده است.

دکتر پــرويــز نـاتـل خانـلـری تأکـيد می‌کند: «منـطـقه‌ی رواج و رونق فارسی‌دری ابــتدا در شـرق و شـمال شـرق ايران بود ... [و شـاعـران آن دوران] ... غالباً به يکی از شهرهای بخـارا، سـمـرقـند، هرات، بـلخ، ... و آبادی‌های ديگر خـراسـان منسـوب هـســتند.»

ملک‌الشـعـرا بهار می‌‌نـويسـد: «زبان فارسی دری اصلاً لهجه اهـالی ماوراءالنهـر، سـمرقـند و بخـارا اسـت که در ايـن جای‌هـا تـاجيـکان زنـدگـی می ‌کـنند.»

نخستين دولت تـاجيـکان در سال ۸۹۹ ميلادی به وسيله امير اسماعيل سامانی در بخارا تشکيل شد. اين دولت منشاء خدمات با اهميتی، در حوزه زبان فارسی شد. داريـوش آشـوری در باره عهـد سـامانيان می‌نويسـد: «خـدمت بـزرگی کـه امـيران سـامــانی بـه قـوم ايـرانی کـردند زنـده داشـتن زبـان فـارسی در نگارش بود و با اين کار ما با آنکه اسـلام آورديم، عرب نشـديم. باری اين قـدر اسـت که زبان فارسی مانـد و ما فارسی زبان مانـديـم.»

وقتی‌که از سامانيان و فرارود ياد می‌کنم، بی‌محبا رودکی سمرقندی که در تاريخ ادبيات به عنوان پدر شعر پارسی شهرت دارد، در ذهن تداعی می‌شود، که چه زيبا سروده است.

بوی جوی مولیان

بــــوی جـوی مولیــان آیـــد هـمـی
یـــاد یــار مهـــــربان آیـد هــــمی

ریـگ آمـوی و درشـتـی‌هـــای او
زیـر پــایم پــرنـیــــان آیـد هــمی

آب جیحون از نشاط روی دوست
خنـگ مـا را تـا میـــان آیـد همی

ای بخارا، ای بخارا! شاد باش و دیر زی
مــیــر زی تــو شــادمان آیــد هــمــی

مـیـر مــاه اســـت و بــخارا آســمان
مــاه ســوی آسـمـــان آیــــد هــــمی

مـــیر ســرو است و بخـارا بوستان
سـرو ســوی بــوسـتان آیـد هـــمی

بوی جوی مولیان، یاد یار مهربان
بوی جوی مولیان، یاد یار مهربان آید همی

در فرارود گزينش و استفاده زبان فارسی براساس ادبيات نوشتاری و توانايی پاسخگويی آن به نياز‌های ديوانی، علمی، ادبی و معاشرتی در درازنای قرن‌ها، به عنوان زبان مشترک و عمومی به طور طبيعی و جا افتاده پذيرفته شده بود.

سخنی مختصر در باره تاجيک‌ها و تاجيکستان:

تاجيک‌ها، باشندگان بومی سرزمين‌هـای خراسان بزرگ و فرارود باستانی هستند. «تاجيک‌ها از زمان‌های قديم که به بـيش از شش هزار سال می‌رسد، در اين سرزمين زندگی می‌کنند.» آن‌ها آريائـی هستند و دارای تمدن و فرهنگ چندين هزار ساله می‌باشند.

ولاديمر بارتولد، خاورشناس شناخته‌شده‌ی روس می‌نويسد که: «مطالعات ما در باب تاريخ آسيای‌ميانه نشان می‌دهد که مردم بومی آنجا آريائی بوده اند» و «تـاجـيک‌ها نماينـده‌ی يکی از قـديمی‌ترين تمدن‌هـای آسيای‌ميانه هستند و قبل از ظهور ترکان در اين ناحيه زندگی می‌کردند.» واژه‌ی تاجـيک، واژه‌ی است بسيار کهن که قرن‌ها پيش از حمله‌ی اعراب بـه خراسان در زبان فارسی پهلوی وجود داشته است. تاجيک‌ها به‌رغم اين‌که گستره‌ی مرزوبوم آن‌ها در شاهراه تردد خلق‌ها و تبادل تمدن‌ها، و هم‌چنين در گـره‌‌گـاه آمـيزش و روياروئی فرهنگ‌ها قرار داشته‌است، توانستند هويت فرهنگی و زبانی شان را پاسداری کنند. آن‌‌ها در حـوزه‌ی علم و ادبيات، فرهنگ و هنر، خدمات ارزش مندی ارائه کـرده‌ و در عرصه‌ی سياست و ديوان‌سالاری نـقش
 

قبلی

برگشت

بعدی