ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات  بایگانی

 

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

سید ابراهیم نبوی

حقوق بشر

دانشجو

 
 

نمی انجامد بلکه استبدادی تازه نفس را جانشین استبداد پیشین می کند. بر این اساس و باور بود که یکسال و نیم پیش در مقاله ای تحت عنوان " رفراندوم فراگیرترین شعار در شرایط کنونی ایران" ( این مقاله هم چنان در بایگانی ایران امروز و میهن در دسترس است) به ضرورت شکل گیری جنبش ملی عدم خشونت علیه استبداد اشاره کردم و نوشتم که فراگیرترین شعار برای جنبش عدم خشونت شعار رفراندوم است. پیش از من بسیاری از جمله فعالان دانشجوئی، عباس امیر انتظام و برخی از دیگر مخالفان استبداد به اهمیت شعار رفراندوم اشاره کرده بودند. با این همه چه در آن زمان و چه هم اکنون که فراخوان 8 نفره بحث رفراندوم را داغ کرده است، بسیاری با اصل شعار رفراندوم مخالفت داشته و دارند. پس لازم می بینم که نخست به پرسش ها ونگرانی های مخالفان شعار رفراندوم بپردازم: به سه دسته از این پرسش ها پاسخ می دهم:

1- بعضی می پرسند در زمان جمهوری اسلامی رفراندوم آزاد محال است پس چرا باید به این شعار که ممکن است مایه توهم شود وعده ای را بفریبد روی آورد؟

می گویند نخست می بایست راهی برای براندازی جمهوری اسلامی پیدا کرد و بعد طبعا مردم آزاداند هرآنچه می خواهند انتخاب کنند.

پاسخ 1: مساله این است که مردم با کدام شعاری ممکن است علیه استبداد حاکم بسیج شوند و حاکمیت دینی را براندازند؟ آیا پرسش کنندگان، شعاری بهتر و فراگیرتر از رفراندوم برای متحد کردن مخالفان جمهوری اسلامی وآحاد ملت می شناسند؟ آن شعارچیست؟
طرح شعار رفراندوم به معنی آن نیست که جمهوری اسلامی رفراندوم را برگزار می کند و یا لزوما درزمان حیات جمهوری اسلامی رفراندومی برگزار می گردد. بلکه این شعارمناسب ترین شعار برای شکل گیری یک جنبش وسیع عدم خشونت و دامن زدن به نافرمانی مدنی علیه استبداد درجامعه کنونی ایران است. اگر پیچیدگی پیکار ملی در راه استقرار دموکراسی را به صحنه شطرنج تشبیه کنیم می توان گفت که در این مسابقه شطرنج میان جنبش آزادیخواهانه و استبداد بهترین بازی ممکن که استبداد را با خطر مات شدن روبه رو می کند، توسل به همین شعار رفراندوم است.

در شرایط مشخص کنونی این شعار سه جنبه مهم 1- گرایش به نفی استبداد حاکم، 2- اشتیاق به دموکراسی و3- وفاداری به جنبش عدم خشونت وشیوه دموکراتیک مبارزه علیه استبداد را یکجا و به وضوح با خود حمل می کند. به همین دلیل هم هست که بسیاری احساس می کنند که این شعار بهترین شعار وحدت دهنده اپوزیسیون دموکرات و بسیج کننده مردم علیه استبداد است.

جمهوری اسلامی خود مدعی است که با رفراندوم بر سر کار آمده است.

اما امروز آن نسلی که جمهوری اسلامی را با رفراندوم بر سر کار آورده کمتر از 20 درصد جمعیت را تشکیل می دهد. 80 درصد جامعه ایران را جوانانی تشکیل می دهند که یا در آن زمان هنوز زاده نشده بودند و یا شرایط سنی شرکت در رفراندوم را نداشتند.

آیت الله خمینی در نخستین روزهای بازگشت خود به ایران، چند روز پیش از انقلاب بهمن در بهشت زهرا گفت پدران ما چه حقی داشتند که به جای ما تصمیم بگیرند. و حالا نسل جوان ایران نیزحق دارد بگوید ما حکومت و قانونی که پدران ما به آن رای دادند را نمی خواهیم. ما می خواهیم خودمان سرنوشت مان را تعیین کنیم. این استدلال چنان قوی و منطقی است که نه فقط می تواند فراگیر شود، بلکه استبداد را هم خلع سلاح می کند.

شعارهائی چون سرنگون باد جمهوری اسلامی، " نابود باد خلافت اسلامی" و یا "مرگ بر ولایت فقیه" با وجود هزینه سنگینی که برشعار دهندگان تحمیل می کنند، چندان منشاء اثر در جامعه ایران نیستند، چرا که به حکم قهرآمیز بودن و تند بودنشان فراگیر نیستند و فقط ممکن است گروههای کوچکی را به خود جلب کنند. این گونه شعارها چنان که در 25 سال گذشته دیده ایم در خدمت انسجام دستگاه سرکوب استبداد قرار می گیرند و چون اکثریت مخالفان استبداد به دلایل مختلف از قبیل پرهزینه بودن، قهرآمیز بودن و غیره حاضر به حمایت از آن نیستند فراگیر نمی شوند بلکه شعار دهندگان را منزوی و در معرض سرکوب شدید قرار می دهند که نتیجه آن نیز انسجام و تحکیم پوزیسیون استبداد و نومیدی و پراکندگی در جنبش آزادیخواهانه است.  

اما شعار رفراندوم برای تعیین تکلیف با ساختار حقوقی و قانون اساسی نظام حاکم درحالی که در مضمون قوی و نافی استبداد است، با مبارزه مسالمت آمیز و جنبش عدم خشونت که کم هزینه ترین و فراگیرترین راه تحول دموکراتیک در ایران است سازگاری مطلق دارد.

این شعار درحالی که پتانسیل گرد آوردن حداکثر نیروهای اپوزیسیون و اقشار مختلف مردم ایران را دارد و ازهمین رو جنبش حاصل از آن به آسانی سرکوب شدنی نیست، برای افکار عمومی بین المللی نیز شعاری جذاب است که می تواند حمایت وسیع جهانی را به همراه آورد. در صورت شکل گیری و فراگیر شدن جنبش رفراندوم ، سرکوب آن توسط رژیم آسان نیست ودر صورت توسل به سرکوب در میان نیروهای مسلح دستگاه حاکمه نیز شکاف می افتد.

2- یکی از شعارهایی که در نقد شعار رفراندوم برای جنبش عدم خشونت پیشنهاد می شود برگزاری انتخابات آزاد و یا حمایت از اصلاح طلبان حکومتی است. اما این شعار از شرایط کنونی پس از شکست اصلاح طلبی حکومتی عقب تر است و بیشتر می تواند مورد حمایت کسانی باشد که همچنان بر اصلاح حکومت از درون اصرار دارند.

حزب دموکراتیک مردم ایران و برخی از جمهوریخواهان از جمله بیژن حکمت و خانم ملیحه محمدی، عیسی سحرخیز، جلایی پور و غیره در روزهای اخیر در نقد شعار رفراندوم مستقیم و غیرمستقیم براین نگرش پای فشرده اند که ظرفیت اصلاحات ( مقصود اصلاح طلبی حکومتی) هنوز پایان نیافته است. بر این اساس آنان برآن هستند که باید شعارهائی مناسب با توان و ظرفیت اصلاح طلبان حکومتی جانشین شعار رفراندوم شود. این نگرش با تجارب 7 سال گذشته و روحیه و سطح کنونی جنبش دانشجوئی و اکثریت نیروهای دموکراتیک جامعه خوانائی ندارد و از شرایط کنونی جامعه عقب تر است.

3- نظریه پرداز حزب مشارکت، آقای سعید حجاریان در تخطئه شعار رفراندوم با اشاره به تفاوت میان رژیم حقوقی ورژیم حقیقی تلاش در تغییر نظام حقوقی را با واقعیت رژیم حقیقی بی ارتباط قلمداد کرده است که در این مورد خوانندگان را به پاسخ های خانم مهرانگیز کار،ناصر زرافشان، مرتضی نگاهی و عده دیگری که به وی پاسخ داده اند توجه می دهم. و به آن پاسخ ها اضافه می کنم که اگر همه پرسی به گفتمان ملی تبدیل شود آنگاه ما شاهد شکل گیری جنبش رفراندوم در ایران خواهیم بود، جنبشی که می تواند اکثریت ملت را علیه رژیم حقیقی موجود بسیج کند و با نقطه پایان گذاشتن بررژیم دینی حاکم، رژیم حقوقی نوینی را در ایران بنا کند و تضاد میان رژیم حقیقی و حقوقی را برای همیشه از

 

 

قبلی

برگشت

بعدی