ارتباط با ما

دانشجو لینک ها

درباره آزادگی

شماره جدید آزادگی 

بایگانی


مقالات

سید ابراهیم نبوی

مسئله ملی و فدرالیسم

حقوق بشر و میثاق های آن

ملاحسنی

 

قیمت نفت و ...

میلاد مهابادی پور

 

در این دوره که حکومت در دست جانشین خدا در زمین می باشد ، انسان از هر اتفاقی ابتدا برداشت خوبی دارد ولی متاسفانه به دلیل دات جانی و خائن بودن ولایت فقیه و اعوان و انصارش تمامی خوبی های آن اتفاق سهم آیات خدا و جانشین مدعی خدائی (خودی ها ) می شود و برای ما مردم که غیر خودی هستیم چیزی جز فقر ، اعتیاد ، فحشا ، سرکوب و ... باقی نمی ماند .

یادم می آید چندی پیش که برای اولین بار بعد از سا لها قیمت نفت افزایش یافت خیلی ها گفتند که ایران خوشبخت شد!!! پولدار شد!!! اما……

امروز که از آن ماجرا می گذرد و ما چیزی از آن افزایش قیمت نفت نفهمیدیم وجز گرانی اجناس و از بین رفتن توان ملت برای مقاومت در برابر نداری و گرانی دستاورد دیگری نداریم، نزدیک یک ماه است که مفتخر به بهره برداری هسته ای شده ایم.!

حالا پول آن ها کجا رفت خدا داند!!!!                                                                                          

بگذریم می خواهم کمی خودمانی صحبت کنم. بار ها وبارها در همین خیابانهای تهرا ن شاهد بچه های کوچکی بوده ام که در خفقان فساد بیداد این شهر بزرگ، سرگردان و غریب، ، در حسرت یک دنیا آرزو ، صبح تا شب را با فروختن یا نفروختن چند برگ فال حافظ می گذرانند؛ فکر نمی کنم آنها چیزی از انرژی و اورانیوم و نفت و… بدانند. وحتی اگر رییس جمهور را هم ببینند ،  خوشحالی شان بابت دستاوردهای هسته ای(!) نمی تواند باشد، بلکه دیدن او را هم یکی از آرزو های دست نیافتنی شان می دانند.

خیلی سخت ست می دانم؛ ولی همیشه دلم می خواست برای یک روز هم که شده جای آنها بودم شاید بهتر می فهمیدم ماه ها گوشت و مرغ نخوردن و سال ها رنگ سینما را ندیدن چقدر سخت ست!

حالا میخواهم این را بدانم که آیا قیمت دستیابی به انرژی هسته ای و نفت بیشترست یا یک کیلو گوشت و یک سانس سینما؟؟؟؟؟؟؟!!

کاش یکی پیدا می شد و پرونده فقر را به شورای امنیت می فرستاد!!!؟

یادم می آید چندی پیش که برای اولین بار بعد از سا لها قیمت نفت افزایش یافت خیلی ها گفتند که ایران خوشبخت شد!!! پولدار شد!!! اما……

امروز که از آن ماجرا می گذرد و ما چیزی از آن افزایش قیمت نفت نفهمیدیم وجز گرانی اجناس و از بین رفتن توان ملت برای مقاومت در برابر نداری و گرانی دستاورد دیگری نداریم، نزدیک یک ماه است که مفتخر به بهره برداری هسته ای شده ایم.!

حالا پول آن ها کجا رفت خدا داند!!!!  

 بگذریم می خواهم کمی خودمانی صحبت کنم. بار ها وبارها در همین خیابانهای تهرا ن شاهد بچه های کوچکی بوده ام که در خفقان فساد بیداد این شهر بزرگ، سرگردان و غریب، ، در حسرت یک دنیا آرزو ، صبح تا شب را با فروختن یا نفروختن چند برگ فال حافظ می گذرانند؛ فکر نمی کنم آنها چیزی از انرژی و اورانیوم و نفت و… بدانند. وحتی اگر رییس جمهور را هم ببینند ،  خوشحالی شان بابت دستاوردهای هسته ای(!) نمی تواند باشد، بلکه دیدن او را هم یکی از آرزو های دست نیافتنی شان می دانند.

خیلی سخت ست می دانم؛ ولی همیشه دلم می خواست برای یک روز هم که شده جای آنها بودم شاید بهتر می فهمیدم ماه ها گوشت و مرغ نخوردن و سال ها رنگ سینما را ندیدن چقدر سخت ست!

حالا میخواهم این را بدانم که آیا قیمت دستیابی به انرژی هسته ای و نفت بیشترست یا یک کیلو گوشت و یک سانس سینما؟؟؟؟؟؟؟!!

کاش یکی پیدا می شد و پرونده فقر را به شورای امنیت می فرستاد!!!؟

او بايد شرمگين باشد يا ما؟ 

بعد از خواندن بالا رفتن درآمد ملی :

زیباست ! وقتی از درون مرزبندی های سیاسی و ایدئولوژیکی خارج می شوی و از دید یک انسان عادی یک دانشجوی ساده به مسئله نگاه می کنی! وقتی ساده به داستان نگاه می کنی تازه عمق فاجعه را در می یابی!وقتی ورای ایسم ها و نظریات مختلف جامعه شناسی به یک مسئله ی انسانی می نگری تازه عمق فاجعه را در چشمان آن کودک خیابانی که زورکی می خواهد به تو آدمس بفروشد می بینی!

آری انرژی هسته ای شاید برای  او به اندازه ی یک غذای گرم و جای خواب راحت و شادی کودکانه اهمیت نداشته باشد! حق مسلم آن کودک شاید یک سانس سینما به همراه یک چیپس باشد! اما بزرگترهایش می گویند نه! شکوه عظمت وطن آریایی عظیممان را ارزان نمی فروشیم به یک سانس سینما و چیپس! وارثان کوروش و داریوش و خلافای بزرگ و عظیم الشان به دنبال امور بزرگند!

یک جمله در این مطلب زیبا تر از همه چیز بود! (( کاش یکی پیدا می شد و پرونده فقر را به شورای امنیت می فرستاد!!!؟ ))

من هم اضافه می کنم. ای کاش یکی هم پیدا شود این پرونده را به نزد وجدانش ببرد!

 

 
 

 

برگشت