ارتباط با ما

دانشجو لینک ها

درباره آزادگی

شماره جدید آزادگی 

بایگانی


مقالات

سید ابراهیم نبوی

مسئله ملی و فدرالیسم

حقوق بشر و میثاق های آن

ملاحسنی

 

از يهوديان بياموزيم

• بيش از ۶٠ سال است که از جنايات هيتلر عليه بشريت ميگذرد و هنوز هر روز از گوشه و کنار جهان خبر ميرسد که عاملي از دستگاه جهنمي فاشيسم را که در کوره هاي آدم سوزي سالهاي ١۹۴٠ دست داشته را دستگير و تسليم دادگاه هاي جنايات عليه بشريت کرده اند. 

• آنچه مايه شگفتي است اين است که بسياري از مأمورين ساواک شاه،  که دستشان به خون مخالفين سياسي در دوران شاه آغشته بوده است، ٢۵ سال است که در کشورهاي غربي آزادانه زندگي کرده اند،  و ايرانيان و بويژه فعالين سياسي ايراني در پي دستگيري و تحويل آنها به دادگاه هاي رسيدگي به جنايات عليه بشريت نبوده اند. 

سام قندچي                        يکشنبه ١١ بهمن ١٣٨٣ – ٣٠ ژانويه ٢٠٠۵

 

بيش از ۶٠ سال است که از جنايات هيتلر عليه بشريت ميگذرد و هنوز هر روز از گوشه و کنار جهان خبر ميرسد که عاملي از دستگاه جهنمي فاشيسم را که در کوره هاي آدم سوزي سالهاي ١۹۴٠ دست داشته را دستگير و تسليم دادگاه هاي جنايات عليه بشريت کرده اند.  يهوديان از تمام امکانات قضائي در کشورهاي دموکراتيک استفاده کرده و به اين جنايات رسيدگي کرده اند.  ابدأ هدفشان انتقام يا ترور نبوده، ولي با اين کار خواسته اند جلوي  قتل عام هاي مشابه در آينده را بگيرند،  و به همه کس نشان دهند که يهوديان،  جنايات عليه مردم خود را جدي ميگيرند. اين ها مسائل شخصي نيست. اين قتل عام ها ، برعليه يک گروه بخاطر قوميت، مذهب، يا ديدگاه سياسي آنها انجام ميشود، نظير قتل عام مخالفين سياسي توسط جمهوري اسلامي در ١٣۶۷ که بفرمان خميني انجام شد.

  

در واقع جنايات مشابه درباره يهوديان پيش از آلمان هيتلري،  در کشورهاي ديگر هم انجام شده بود، مثلأ پوگروم هائيpogrom که در روسيه تزاري بر عليه  يهوديان انجام شده بود،  و موضوع نمايشنامه ويلون زن روي بام است.  اما جنايات فاشيسم هيتلري،  موضوع حقوق بشر را به پيش روي کل تمدن پيشرفته قرار داد،  و از يک موضوع مربوط به يهوديان خارج کرد، و بدرستي در اين فضاي جديد بعد از جنگ جهاني دوم، يهوديان به بهترين وجه جناياتي که بر عليه آنها شده بود را به آگاهي جهانيان رساندند. امروزه در بيشتر مدارس آمريکا، کتاب خاطرات آن فرانک (http://www.annefrank.com)  در ليست کتب اصلي تدريس است.

  

من در اين مقاله موضوع بحثم مسائل يهوديان و حقوق بشر در سرزمين هائي که آن ها در گذشته و حال حضور داشته اند نيست.  موضوع بحث من ايران است و نوعي که ما ايرانيان با مسأله حقوق بشر مواجه شده ايم.

  

بارز ترين شکل پايمالي حقوق بشر در تاريخ ايران،  قبل از به روي کار آمدن جمهوري اسلامي، رژيم محمد رضا شاه بوده است.  در رژيم محمد رضا شاه، پس از کودتاي ٢٨ مرداد است که شکنجه و کشتار مخالفين *سيستماتيک* ميشود و تشکيلات ساواک (http://www.fas.org/irp/world/iran/savak )  که تشکيلات امنيتي رژيم بود ايجاد ميشود، و رژيم زندان اوين را براي مخالفين سياسي ميسازد و در آن جا انواع وسائل مدرن شکنجه و اعدام را فراهم ميکند.  در واقع رژيم جمهوري اسلامي، فقط با تغيير نام به ساواما،  از آن تشکيلات براي سرکوب مخالفين استفاده کرده است.  آمار و ليست جنايات زمان شاه در همه جا مدون است ( http://www.iran-chabar.de/١٣٨٣/٠٢/٢۹/٠١١.htm ) و نيازي به تکرار من در اين مقاله نيست،  و همه مخالفين سياسي که در دوران شاه نابود شدند،  همه طيف هاي سياسي فعال آندوره،  از حسين فاطمي تا خسرو گلسرخي را در بر ميگرفت.

  

آنچه مايه شگفتي است اين است که بسياري از مأمورين ساواک شاه،  که دستشان به خون مخالفين سياسي در دوران شاه آغشته بوده است، ٢۵ سال است که در کشورهاي غربي آزادانه زندگي کرده اند،  و ايرانيان و بويژه فعالين سياسي ايراني در پي دستگيري و تحويل آنها به دادگاه هاي رسيدگي به جنايات عليه بشريت نبوده اند.  حتي افراد معروفي نظير شعبان جعفري (معروف به شعبان بي مخ) که کارشان حمله و ضرب و شتم مخالفين در رژيم شاه بوده است، نه تنها تسليم دادگاه هاي رسيدگي به حقوق بشر نشده اند، بلکه وي دسته گل اهدائي رضا پهلوي و فرح پهلوي را در مراسم ختم خواننده ايراني سوسن در لوس آنجلس بر عهده داشت.

  

همه اينها تحت عنوان اينکه  رژيم جمهوري اسلامي خود رژيمي جنايت کار است توجيه ميشود، و اينکه گوئي اين جنايت کاران متحدان ما بر عليه رژيم جمهوري اسلامي هستند. شکي نيست که رژيم جمهوري اسلامي رژيمي جنايتکار است که بايستي از بين برود. اما نه آنکه بعد دوباره امثال رژيم شاه به ايران بازگردانده شود، و اينبار دوباره قتل عام هاي مخالفين سياسي ٢۵ سال ديگر توسط رژيم تازه انجام شود.

  

اشکال بحث اين است که برخي فعالين سياسي ما نميبيند که مهم نيست زندان اوين را امروز که ميگرداند، و اگر ما از يهوديان ياد گرفته و جنايت کاران رژيم شاه را در اين سالها در کشورهاي دموکراتيک به دادگاه هاي جنايات عليه بشريت برده بوديم، جنايت کاران رژيم جمهوري اسلامي نيز عاقبت خود را ميديدند،  و همه آنهائي که جنايت عليه مخالفين سياسي را جايز ميشمارند نيز ميديدند که مردم ايران، نظير يهوديان، در مورد حقوق بشر خود جدي هستند، و مهمتر آنکه، هر رژيمي که در آينده در ايران به سر کار آيد، بدينگونه مأمورينش از قبل، حساب کار خود را ميکننند.  همانگونه که يک سرباز دولت آلمان امروز آگاه است که نميتواند فردا به دادگاه برود و بگويد که جنايت عليه بشريت کرده، و عذرش اين باشد که از دستور پيروي ميکرده است.

 

اما به عوض،  بسياري از فعالين سابق جنبش سياسي ايران،  که خود از قربانيان جنايات رژيم شاه در گذشته بوده اند،  و بسياري از اين مأمورين ساواک را حتي در شکنجه گاه هاي رژيم شاه در اوين و ديگر جا ها ديده و ميشناسند، امروز بخاطر اتحاد با سلطنت طلبان، در باره اين جنايت کاران خاموش هستند،  و همه اين سالها در پي دستگير کردن آنها که در رژيم شاه مرتکب جنايت شده اند نبوده اند،  و براي رسيدگي به جنايات ساواک در دادگاه هاي جنايات عليه بشريت،  اقدامي نکرده اند، در صورتيکه در اروپا و آمريکا،  امکان چنين کاري بوده است، همانگونه که يهوديان سالهاست از اين امکانات استفاده کرده و به جنايات مأمورين نازي رسيدگي کرده اند.

 

 

تا زمانيکه فعالين سياسي ما چنين نکنند، رژيم ديگري فردا در ايران به سر کار ميايد،  و دوباره شکنجه و جنايت ميکند،  و مأمورينش هراسي نخواهند داشت، چون فکر ميکنند بعد از سقوط رژيمشان،  کسي به جنايات آنها عليه بشريت رسيدگي نخواهد کرد، بلکه فکر ميکنند که ميتوانند که متحد اپوزيسيون رژيم بعدي شوند، و اين وضع دوباره ادامه خواهد يافت.  اين است که همانگونه که قبلأ در "رهبران و جنايات مأمورين" (http://www.ghandchi.com/٣٣٣-Leaders.htm)  ذکر کردم، مآمورين اين جنايت کاران،  کساني نظير من را مورد حمله شخصي قرار ميدهند،  تا که نظري که خواهان رسيدگي به جنايات آنها در رژيم شاه است،  ميان فعالين حقوق بشر ايران تقويت نشود.

 

 

اينان با ايجاد وحشت و سانسور و تهديد مخالفين، خود را حالا طرفدار حقوق بشر نشان ميدهند، در صورتيکه هدفشان بازگرداندن سلطنت به ايران با کمک آمريکا و نيز با استفاده از بخشي از جنبش سياسي ايران است، وگرنه اگر درباره حقوق بشر جدي بودند، شعبان بي مخ را نماينده خود نميکردند،  بلکه وي را به دادگاه رسيدگي جنايات عليه بشريت روانه ميکردند،  تا که امثال الله کرم هاي جمهوري اسلامي نيز امروز، حساب کار خود را بکنند.  اما اين ها مردم ايران را خيلي دست کم گرفته اند.

 

به اميد جمهوري آينده نگر، فدرال، دموکراتيک، و سکولار در ايران

 سام قندچي، ناشر و سردبير ايرانسکوپ

 

http://www.iranscope.com

١٠ بهمن ١٣٨٣

 

January ٢۹, ٢٠٠۵

 

 

 

برگشت