خاتمي دوم يا جريان سوم !؟

رضا میرزا علی مشرف   3 یون 2003

شکي باقي نمي ماند که در بحبوحه بايکوت خبري ساخته دست حاکميت ( هر دو جناح درون بازي قدرت ) نسبت به نيروهاي فعال جنبش هاي مستقل و سکولار اعتراضي ، خصوصا طلايه داران جنبش نوين جوانان و دانشجويان ايران و تزريق شايعات بي اساس و جهت دار يکي از همين موارد بي اطلاعي و يا نامطمئني بخشي از ايرانيان ( عموما هموطنان ساکن برون مرز ) حشمت الله طبرزدي و جريانات همسو با ايشان مي باشد.

با گذر از کساني که حشمت طبرزدي را با وجود تمامي مبارزات آزاديخواهانه و پرداخت هزينه هاي سنگيني در اين راه همچون ماه هاي متمادي حبس در سلول انفرادي بازداشتگاههاي سپاه و اطلاعات و ضرب و شتم علني در خيابان و دفتر کار و بي حرمتي به خانواده اش همچون هجوم مغول وارانه اخير نيروهاي داگاه انقلاب به همراه استفاده از اسپره گاز اشک آور به محل زندگي اش و ... همچنان عنصري از سپاه و بسيج و حامي هاشمي رفسنجاني تلقي کرده و اين تلقي شان حاکي از بي خبري و يا شايد بتوان گفت بد مستي است که نمي توانند ببينند و يا به واقع نديدند که مثلا در اوايل فروردين ماه سال 1380 غريب به 20 نفر از قوه قضائيه به همراه نيروهاي لباس شخصي انصار حزب الله مغول وار با پرتاب گاز اشک آور دفتر 60 متري جبهه دمکراتيک در خيابان کارگر شمالي را به تسخير خود درآورده و در همان ماجرا طبرزدي ، اعضا و فعالين جبهه دمکراتيک ايران و جبهه متحد دانشجويي و بسياري از دانشجويان و هواداران مورد ضرب و شتم و بي حرمتي قرار گرفته و حشمت طبرزدي "دبير موسس جبهه دمکراتيک ايران" در جريان آن ماجرا بازداشت و غريب به 7 ماه را مظلومانه در سلول انفرادي بازداشتگاه غير قانوني و نظامي 59 سپاه در منطقه عشرت آباد تهران گذراند و اين داستان در زمستان سال گذشته تکرار شد و ايشان بار ديگر در پي ادامه فعاليت هاي شفاف و بي پرده و خارج از چارچوب قانون و انتقادات صريح به قدرتمداران جمهوري اسلامي و نگارش نامه شديد الحني به علي خامنه اي به زندان 59 سپاه افتاد و امسال نيز براي چندمين بار پياپي طبرزدي در 18 تير ماه در راه پيوستن به صفوف اعتراضي مردم به مناسبت سومين سالگرد فاجعه کوي دانشگاه تهران به همراه جمعي از فعالين جبهه دمکراتيک از جمله دکتر سيد جواد امامي ، محمد مسعود سلامتي ، پرويز سفري و اميد عباسقلي نژاد ، در خيابان 16 آذر بازداشت و  پس از ضرب و شتم روانه بازداشتگاه 325 در زندان اوين شد و پس از گذشت 6 ماه نيز همچنان در سلول انفرادي در بازداشت بسر مي برد روي کلام اين نوشتار به آندسته از کساني است که حشمت طبردي را خاتمي دومي ناميده و دلواپسانه نگران فريب ديگري از جانب حاکميت براي بقاي خود هستند.

ايشان در سلولهاي انفرادي بازداشتگاه 59 سپاه پاسداران مقاومت و شجاعت ايشان را عينا لمس کرده و چندين سال است که بدليل ارتباط با ايشان و مبارزات آزاديخواهانه در کنارشان با روحيات و تفکرات و نظراتشان به خوبي آشنا هستم وظيفه خود دانستم در شرايطي که طبرزدي خود در اين روزها پس از گذشت 6 ماه از 18 تير ماه ( روز بازداشت ) همچنان در سلول انفرادي بازداشتگاه 325 زندان اوين بسر مي برد مطالبي را در اين خصوص براي آگاهي آندسته از کساني که تلقي شان از طبرزدي " خاتمي دوم " است به نگارش در آورم.

هرچند حشمت الله طبرزدي مکررآ از طريق رسانه هاي برون مرزي نظرات و ديدگاههاي خود را راجع به مسائل مختلف به طور شفاف و بي پرده و بايد گفت شجاعانه بيان کرده است اما با اين حال در نقد طرز تلقي آن گروه از کساني که طبرزدي را خاتمي دوم قلمداد کرده و جريان طبرزدي را دسيسه اي از جانب حکومت براي ادامه بقاي خود مي دانند  بايد گفت ؛

طبرزدي در سال 76 با فرمایشي و غير دمکراتيک دانستن انتخابات رياست جمهوري به تحريم آن انتخابات پرداخت و پس از آن نيز ايشان و جريانات همسو با ايشان تمامي انتخابات ( انتصابات ) برگزار شده از آن مقطع زماني تا کنون را نيز به دليل رعايت نکردن قوائد دمکراتيک و حذف کانديداهاي تفکرات مختلف و مخالف و منتقد و خارج از حاکميت از سوي وزارت کشور و شوراي نگهبان تحريم و از طريق بيانيه ها و مصاحبه هاي مختلف با راديوها و تلوزيون هاي فارسي زبان برون مرز از مردم دعوت کرده است که در آن انتخابات شرکت نکنند.انتخاباتي که حتي بخشي از نيروهاي اپوزيسيون خارج از کشور به استقبالش رفته و به تاييدش پرداخته و ميپردازند .

طبرزدي و جريانات همسو با ايشان با غير دمکراتيک دانستن ساختار قدرت جمهوري اسلامي و تحريم انتخابات در چنين سيستمي به طبع آن ، با گذر از جريانات چپ و راست درون حاکميت که جدا از اختلافات عميق در شيوه اداره امور ، وجوه مشترک و انقلابي و بنيادين بي شماري با يکديگر دارند ، شعار "رفراندوم ساختار شکن" را مطرح نموده است.

رفراندومي که نه همچون رفراندوم سطحي ، حداقلي و غير ساختاري پيشنهادي از سوي اصلاحطلباني که پس از فهم از اصلاح ناپذير بودن ساختار قدرت و به بن بست رسيدن کارکرد اصلاحطلبانه شان اين روزها به سر زبانها آورده اند بلکه رفراندومي با تمام وجوه ساختاري اش يعني "رفراندوم نوع نظام" با شرکت نمايندگان تمامي طيف ها و تفکرات دمکراتيک با نظارت سازمان ملل.

" چرا که به راستي پس از گذشت بيش از 5 سال از به روي کار آمدن مدعيان اصلاحات و توسعه سياسي به رهبري سيد محمد خاتمي و عدم موفقيت اين جريان نسبت به دستيابي به اهداف دمکراتيک اين جنبش و عينيت بخشيدن به مطالبات و خواست هاي مردم ، بر همگان ثابت شد که مشکل ؛ ساختار قدرت غير دمکراتيک جمهوري اسلامي و عدم پتانسيل لازم در اصلاح طلبان درون حکومتي براي شکستن موانع پيش روي اين جريان است که ما را بر آن مي دارد قبل از ورود به مباحث ديگري به اين نکته بانديشيم که آيا اين نظام با چنين ساختار قدرتي که در آن نهادهاي انتصابي و غير دمکراتيک قدرتمندتر از بخش انتخابي ( شبهه دمکراتيک ) آن هستند ، اصلاح پذير است يا نه . و در چنين شرايطي که کثيري از اصلاح طلبان با عدم استفاده از پتانسيل عظيم مردمي براي شکستن موانع پيش روي حرکت جنبش اصلاح طلبي به انسداد سياسي معترف و گروهي حتي نداي خروج از حاکميت را بسر داده اند ، نيروي سوم جامعه سياسي ايران يعني همان پتانسيل عظيم مردمي که از سوي اصلاح طلبان به بازي گرفته نشدند به رهبري خود به صحنه آمده اند و فرياد آزاديخواهانه و عدالتجويانه طلبانه شان را در موارد مختلفي همچون مراسم اعتراضي 18 تير ماه ، 1 آذر ماه ، 16 آذر ماه سال جاري و ... مکررآ سر دادند.

حشمت الله طبرزدي و جريانات مستقل ، دمکراتيک و سکولار همسو با ايشان با فهم از چنين شرايطي همپاي با تمامي طبقات معترض و مخالف جامعه با گذر از جريان اصلاح طلبي درون حکومتي  شيوه نويني از مبارزات آزاديخواهانه و دمکراسي طلبانه اي را مبتني بر روشهاي دمکراتيک و مسالمت آميزي همچون ؛ نافرماني مدني ، مقاومت فعال ، اعتراضات و اعتصابات دانشجويان و کارگران و فرهنگيان و تظاهرات عمومي تمامي طبقات مختلف و معترض جامعه را که حق شهروندي و دمکراتيک سلب شده خود مي دانند را در پيش گرفته و در اين راه متحمل هزينه هاي گزافي همچون شکنجه و سلول انفرادي و بي حرمتي به خانواده شان و مهمتر از همه بايکوت خبري از سوي رسانه هاي مدعي اصلاحطلبي و انتشار و انتشار اخبار کذبي همچون خبر کذب منتشر شده اخير به ظاهر مدعي اصلاح طلبي راجع به آزادي حشمت الله طبرزدي 3 روز قبل از 16 آذر ! که به منظور تخريب چهره ايشان و القا سوئ ظن به مخاطبان صورت گرفته شده اند ولي هرگز با وجود اين مشقت ها و ناجوانمردي ها قدمي به عقب برنداشته و استوار و راسخ همچنان پايبند به اصول آزاديخواهانه شان به مبارزه براي دستيابي به حقوق شهروندي خود و هموطنانشان ادامه داده اند.

و حال با چنين شرايطي حشمت الله طبرزدي و جريانات مستقل و همسو با ايشان با اعتقاد به جدايي دين و دولت و با همسويي با اعتراضات مردمي براي رسيدن به مرحله رفراندوم ساختاري ، خاتمي دوم است يا جريان سوم !؟

چه نيکوست اگر آندسته از کساني که با طرح مسائلي همچون طبرزدي ؛ خاتمي دوم و ... همپاي با اغلب به ظاهر اصلاح طلبان دانسته يا ندانسته در جهت تخريب چهره طبرزدي و مخدوش کردن حرکت رو به جلو و  آزاديخواهانه تشکل هاي مستقل دانشجويي گام برداشته اند با درک صحيح از مسائل به جاي تخطئه به حمايت از اين جريان پيشرو بپردازند.