در این میان، برخی گروههای مخالف جمهوری اسلامی، با اشاره به خشنودی بخش زیادی از مردم ایران از کشته شدن کسانی که در نظر آنها، عاملان سرکوب کنشگران و نهادهای مدنی و اعتراضات مسالمتآمیز بودهاند، کانون حملات خود را حکومت ولایت فقیه قرار داده و از محکوم کردن صریح حمله نظامی اسرائیل به خاک ایران خودداری میکنند.
این گروهها و جریانات هدف حملات اسرائیل را نه ایران، بلکه حکومت جمهوری اسلامی میدانند و معتقدند که نیروهای مخالف نیز باید از حمله نظامی خارجی به عنوان یک “فرصت” استفاده کرده و به کمک آن برای تضعیف هر چه بیشتر رژیم و سرنگونی آن بکوشند.
گروهی دیگر اما، در مخالفت با “دوقطبی همراهی با حمله اسرائیل یا محکوم کردن آن”، بر این نظرند که میتوان و باید هم صلحطلب بود و استفاده از ابزار نظامی را محکوم کرد و هم مخالف جمهوری اسلامی و خواهان سرنگونی آن بود.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
گروه نامبرده که طیفهای متنوعی را شامل میشود، در روزهای اخیر با صدور بیانیههای جداگانهای به حمله اسرائیل در روز ۲۳ خرداد و واکنش جمهوری اسلامی نسبت به آن واکنش نشان دادهاند.
کانون نویسندگان: خطر محو دستاوردهای جنبش ۱۴۰۱
کانون نویسندگان ایران یکی از این جریانات فکری است که با انتشار بیانیهای در روز ۲۶ خرداد (۱۶ ژوئن)، از “حمله تجاوزکارانه اسرائیل” سخن گفته و ضمن حمله شدید به سیاستهای این کشور در غزه، عنوان کرده که اسرائیل با این اقدام “دامنه جنگافروزی و تجاوزکاریاش را با طرح خاورمیانه جدید به خاک مردم ایران کشانده است”.
این تشکل مدنی افزوده است: «مردمی که سالها در برابر سرکوب و جنایات جمهوری اسلامی ایستادهاند، زیباترین فرزندانشان را در کشتارهای خیابانی و اعدامها و زندانها و بازداشتگاهها از دست دادهاند و همزمان فقر و فساد و تبعیض سازمانیافته را تاب آوردهاند، اکنون رد چکمههای دشمن خارجی را نیز بر گلوی خود احساس میکنند.»
نویسندگان این بیانیه همچنین میگویند، حملات اسرائيل باعث توقف “سالها مبارزه برای تحقق آزادی و برابری” و حتی به عقب راندن آن خواهد شد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
به باور کانون نویسندگان ایران: «اکنون بیم آن میرود که دستاوردهای جنبش آزادیخواهی ۱۴۰۱ که خود از پس خیزشهای متعدد پیشین برآمده بود، در هنگامه این تجاوز محو شود و در زمین سوخته پس از آن ناسیونالیسم افراطی، راست افراطی و فاشیسم نو بروید.»
این تشکل صنفی−سیاسی در نهایت خواستار شکسته شدن “دوقطبی حاکم بر رسانهها به نفع شنیده شدن صدای مستقل مردم و تقویت جنبشهای آزادیخواهانه آنان” شده است.
خواست همگرایی در مسیر “زن، زندگی، آزادی”
همزمان ۳۴۰ تن از “فعالان برابریخواه و فمینیست” نیز به درگیریهای نظامی اخیر میان اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران واکنش نشان داده و بیانیهای را “علیه مداخله نظامی و استبداد” با عنوان “نه به جنگ، نه به جمهوری اسلامی” منتشر کردهاند.
امضاکنندگان این بیانیه نیز ضمن حمله شدید به سیاستهای اسرائیل در غزه، نپیوستن به پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای و متهم کردن آن به “نقض فاحش قوانین بینالمللی”، از “جنگ خانمانسوز” این کشور علیه ایران سخن گفته و آن را محکوم کردهاند.
آنها معتقدند: «جمهوری اسلامی بدون کمترین ملاحظه و تمهیدی برای حفاظت از جان شهروندان بر آتش جنگی میدمد که از پس دههها پافشاری بر غنیسازی اورانیوم، نتیجهای جز فقیرسازی گروههای مختلف مردم و سرکوب حداکثری آنان نداشته است.»
به باور”فعالان برابریخواه و فمینیست”: «نه نیروهایی که چشم امید به بمبافکنهای اسرائیلی دوختهاند و نه حامیان جمهوری اسلامی نسبتی با آبادانی و آزادی سرزمین ما ندارند.»
این بیانیه هر دو حکومت جمهوری اسلامی و اسرائیل را “جنگافروز و مردسالار” خوانده و ایرانیان را فراخوانده است تا «برای تداوم مسیر “زن، زندگی و آزادی” همگرا شوند.»
این ۳۴۰ کنشگر در خواستار همگرایی در سه محور «محکومیت حملات نظامی اسرائیل به ایران، فعالیت گسترده و مستمر علیه گسترش جنگ درخاورمیانه و تقویت مقاومتهای مردمی در ایران بر ضد استبداد جمهوری اسلامی و جنگ» شدهاند.
پرستو فروهر، خدیجه مقدم، رضا علیجانی، ژانت آفاری، فرهاد خسروخاور، کاظم کردوانی، منصوره شجاعی، محبوبه عباسقلیزاده، منیره برادران، مهرانگیز کار، نیره توحیدی و ناصر مهاجر، از جمله امضاکنندگان این بیانیه هستند.
رهنورد: به جنگ پایان دهید
زهرا رهنورد نیز که از بهمن ۱۳۸۹، در پی اعتراضات سراسری موسوم به “جنبش سبز”، به همراه همسرش میرحسین موسوی در حبس خانگی به سر میبرد، با انتشار یادداشتی در روز ۲۶ خرداد، حمله اسرائیل به ایران را “نقض آشکار همه موازین بین المللی” خواند و زنان را “همچون همیشه” نخستین قربانیان آن دانست.
رهنورد همچنین به “حاکمان” جمهوری اسلامی هشدار داده است که اجازه فرسایشی شدن جنگ را ندهند و «تا دیرتر از این نشده با روشهای ابتکاری و هوشمندانه و ایستادن در کنار مردم به چارهای سرافرازانه برای پایانِ جنگ» اقدام کنند.
فراخوان به پرهیز از “قطبیسازی” و “تفکیک صفها”
پیشتر نیز بیانیهای در روز ۲۴ خرداد از سوی ۲۳۹ تن از فعالان سیاسی، مدنی و فرهنگی “علیه جنگ، جنگطلبی، و امید بستن به حمله خارجی” و با عنوان “هنگام تفکیک قطعی صفهاست” منتشر شده بود.
امضاکنندگان این بیانیه اعلام کردهاند: «با امضای خود همگان را به تلاش برای گشودن مسیری بدیل فرامیخوانیم، بدیل در مقابل جنگطلبی رژیم و آنانی که به حمله خارجی امید بستهاند و مشوق آن شدهاند.»
آنان “عامل بیواسطه” وضعیت کنونی را “حمله اسرائیل به ایران” دانسته و ضمن حمله شدید به سیاستهای اسرائیل در حوزههای مختلف، از جمله سیاست هستهای، منطقهای و بینالمللی، آن را آخرین کشوری دانستهاند که به گفته آنها «حق دارد درباره برنامه هستهای دیگران نظر دهد، چه رسد به آنکه علیه آن –و در مورد ایران در واقع به بهانه آن− دست به اقدام نظامی زند.»
امضاکنندگان بیانیه همچنین تأکید کرده اند که «حکومت ولایی ایران که قدرتنماییاش در برخورد سرکوبگرانه با زنان، کارگران، بازنشستگان، دانشجویان، روشنفکران و دیگر خواهندگان آزادی و عدالت و رفع تبعیض است، در برابر موج حملات اسرائیل که ممکن است با همدستی مستقیم آمریکا به زودی گسترش یابد، ناتوان است، با وجود این بر طبل جنگ میکوبد.»
بیانیه مزبور با اشاره به اینکه “رژیم هست و نیست کشور را به غنیسازی گره زده” و اینک هم “میرود که با جنگطلبیاش کشور را در معرض ضربههایی جبرانناپذیر قرار دهد”، خواستار برجستهسازی “ربط غنیسازی اورانیوم و فقیرسازی کشور” توسط فعالان سیاسی و مدنی شده است.
نویسندگان بیانیه سپس خواستار پرهیز از “قطبیسازی” شده و نوشتهاند: «رژیم فضا را به گونهی همیشگی خود، قطبی میکند و خود را در قطب مدافع کشور و پیروز جنگ مینشاند. […] اما تلاش دیگری هم برای قطبیسازی صورت میگیرد که نسخهی بدیل جنگ “حق علیه باطل” رژیم است. در این نسخهی بدیل، نتانیاهو و ترامپ در مقام “حق” قرار میگیرند.»
امضاکنندگان این بیانیه در نهایت خواستار “تفکیک قاطعانه صفها” و روشنگری درباره “مسائل پدیدآورندهی این وضعیت” شدهاند و خواستهای مشخص خود را “پایان دادن به جنگ” از طریق فشار بر رژیم جمهوری اسلامی و فشار بینالمللی بر اسرائیل و آمریکا، “پایان دادن به برنامهی جنونآمیز هستهای” از طریق “طرح مداوم لزوم انجام همهپرسی در مورد آن” و «تحکیم پیوند میان نیروهای خواهان پایان دادن به رژیم ولایی با اتکا به مردم و بر بنیاد هنجارهای آزادی و برابری و رفع تبعیض» عنوان کردهاند.
تقی رحمانی، باربد گلشیری، عفت ماهباز، فرج سرکوهی، گیسو جهانگیری، محمدرضا نیکفر، مریم سطوت، مهدیه گلرو، نازی عظیما، نسیم خاکسار و هایده مغیثی، از جمله امضاکنندگان این بیانیه هستند.