Previous Next

چگونه می‌توان یک دولت-ملت را به نکبت و فلاکت کشاند؟



مجید محمدی/اندیپندنت فارسی

شعارهای انقلابی اسلام‌گرایان که در عالم واقع تبخیر یا به ضدخودی تبدیل شد

یکی از مسیرهای معقول و موثر برای شناخت انقلاب‌ها و حکومت‌های مدعی انقلابی بودن رجوع به شعارها و وعده‌های آن‌ها است. برای ارزیابی نتایج انقلاب‌ها می‌توان پیگیری کرد که در عالم واقع چه بر سر این شعارها و وعده‌ها آمده است. اینجا است که می‌توان دید یک ملت چه هزینه‌هایی پرداخته است و خواهد پرداخت تا بی‌اساس و مهمل و مخاطره‌انگیز بودن این شعارها را دریابد.

جامعه‌ بی طبقه‌ توحیدی

انقلابیون مذهبی در برابر شعار مد روز «جامعه‌ بی طبقه» کمونیست‌ها، شعار «جامعه‌ بی طبقه‌ توحیدی» را سر دادند؛ در حالی که در شریعت و تاریخ اسلام چنین باوری وجود ندارد. ۴۳ سال بعد، شکاف طبقاتی در ایران به حدی رسیده است که به قول مدیرعامل شرکت تولید، انتقال و توزیع برق ایران، از مجموع چهار میلیون مشترک خانگی در تهران، ۴۰۰ هزار مشترک ۲۰ تا ۳۰ برابر حدمجاز برق مصرف کرده‌اند. (ایرنا- ۳۰ شهریور ۱۴۰۰)

مصرف برق شاخص بسیار خوبی برای سنجش میزان امکانات و رفاه یک خانوار است. این‌ها همان یک درصد جامعه‌اند که گران‌ترین منازل، لوکس‌ترین‌ اتومبیل‌ها و پرهزینه‌ترین زندگی‌ها را دارند. بدون تردید در ۴۳ سال اخیر، اکثر این جمعیت جزو قشر حاکم جمهوری اسلامی‌ بوده‌اند. آن‌ها برای رفع شکاف طبقاتی، قدرت مطلق و پاسخ‌ناپذیری و نظارت‌ناپذیری را طلب کردند که به آن‌ها داده شد تا یکی از فاسدترین رژیم‌های سیاسی در تاریخ ایران و جهان را رقم بزنند.

نه شرقی، نه غربی

این شعار در دوران خمینی نخست به «نه غربی» تبدیل شد؛ چون روابط میان جمهوری اسلامی ایران و دولت کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی همیشه دوستانه بود. در دوران خامنه‌ای، «نه شرقی» به نگاه به شرق تبدیل شد؛ تا حدی که ایران با چین و روسیه پیمان‌های همکاری ۲۵ و ۲۰ ساله منعقد کرد، در رژیم دریای خزر ترتیبات موردنظر روسیه را پذیرفت و برای پذیرش در پیمان شانگهای، خود را به یکی از اقمار چین و روسیه تبدیل کرد.

جمهوری اسلامی ایران حاکمیت بر منابع کشور را نیز به روسیه سپرده است. بنا به گفته‌ اردشیر دادرس، رئیس انجمن صنفی سی‌ان‌جی، «طبق توافق قبلی با روسیه، ایران حق ندارد از هشت حلقه چاه بزرگ گازی در دریای خزر که در محدوده آبی ایران است، برداشت کند… طبق معاهده و توافق ایران و روسیه، تا زمانی که تراز گاز ایران مثبت و تولید به نسبت مصرف داخلی جوابگو است، ما حق نداریم منابع گازی دریای خزر را استخراج کنیم… بنابراین ما فعلا نباید به منابع گازی دریای خزر فکر کنیم… روسیه ۱۸.۱ درصد از ذخایر گاز دنیا را دارد و این رقم در مورد ایران ۱۷.۹ درصد است؛ چنانچه از خزر برداشت داشته باشیم، این رقم به ۱۸.۲ درصد می‌رسد و در مقام بالاتری از روسیه قرار می‌گیریم که بر اساس توافق‌هایی که قبلا با این کشور صورت گرفته است، نباید چنین شود تا روسیه همچنان در صدر باشد.» (تابناک- ۱۰ آبان ۱۴۰۰)

البته این نگاه به شرق برای کشور است و نه برای قشر حاکم. نگاه قشر حاکم به غرب است؛ به محل به دنیا آوردن فرزندانشان، محل خرید و گذراندن تعطیلات، خرید خانه، سرمایه‌گذاری و فرستادن فرزندانشان برای تحصیل و بعد هم مهاجرت پس از اتمام دوره‌‌ مسئولیت. مساجد و مراسم دینی شیعه در کشورهای غربی را همین نیروهای ضدامپریالیسم غربی پر می‌کنند. ضدامپریالیست بودن در جمهوری اسلامی ایران به یک صنعت بسیار پررونق تبدیل شد.

جمهوری اسلامی مظهر عدل و داد است

تجربه‌ ۴۳ ساله‌ جمهوری اسلامی ایران خلاف شعار خیالی بالا است. در جمهوری اسلامی ایران، عدل و داد عبارت بوده است از اعدام (بالاترین رتبه‌ها در مقایسه با دیگر کشورها)، شکنجه (تحت‌ عنوان تعزیرات)، کُشتن یا خودکُشاندن زندانیان، کشتارجمعی زندانیان، ترور مخالفان در داخل و خارج، بازرسی بدنی و خودرو میلیون‌ها نفر در سال بدون ارتکاب جرم، غیب شدن مخالفان در خیابان، تیراندازی بسیجیان و لباس شخصی‌ها به مردم در خیابان، دست باز مقام‌ها در فساد و امتیازجویی، نظام طبقاتی و محفل‌سالارانه در محاکمه و مجازات و فساد قضات و دادستان‌ها. قوانین و مقررات در جمهوری اسلامی ایران نه تنها غیرعادلانه‌اند بلکه در اجرا نیز همه را در برنمی‌گیرند.

بنا بر یک گزارش وزارت خارجه‌ آمریکا، جمهوری اسلامی به نقش داشتن در ۳۶۰ ترور در ۴۰ کشور جهان متهم شده است. بنا به گزارش دیگری از بنیاد برومند، جمهوری اسلامی ۵۴۰ ایرانی را در خارج کشور ربوده یا کشته است. بنا به گزارش سازمان عدالت برای ایران، در یک دهه (۱۳۸۸ تا ۱۳۹۸) دست‌کم ۸۶۰ مورد «اعتراف اجباری» و «محتوای افتراآمیز» علیه شهروندان منتشر شده و تلویزیون حکومتی ایران در این ۱۰ سال، اعتراف‌های اجباری بیش از ۳۵۵ نفر را پخش کرده است.

مولا ویلا نداشت

انقلابیون مذهبی برای جذب اقشار محروم در دوران پهلوی و آن‌هایی که یک دهه بعد از انقلاب آرزوی ویلا در شمال ایران را داشتند اما نمی‌توانستند این آرزو را تحقق بخشند، شعار «مولا ویلا نداشت» سر می‌دادند تا فقرا را پشت سر خود بسیج کنند. پس از ۴۳ سال، این شعار به سخنی یاوه و مضحک تبدیل شده است. امروز کسی از میان مقام‌های جمهوری اسلامی نیست که در شمال ایران ویلا نداشته باشد.

روند ویلاسازی و خرید ویلا پس از جنگ ایران و عراق آغاز و در دوران احمدی‌نژاد تشدید شد. در این روند، ۳۳ درصد مراتع و جنگل‌های استان‌های شمالی طی ۲۵ سال به خانه و ویلا تبدیل شدند (فرهیختگان- ۲۲ شهریور ۱۴۰۰). در نتیجه‌ عطش قشر حاکم -که منابع کشور را نیز در اختیار دارد- برای داشتن ویلا، ۲۰ درصد از کل بنگاه‌های معاملات املاک ایران که چیزی حدود ۳۰ هزار مورد است، در سه استان گلستان، مازندران و گیلان قرار دارند.

مرگ بر آمریکا و اسرائیل

نه تنها قبل از تاسیس نظام بلکه ۴۳ سال بعد از تاسیس آن هم اسلام‌گرایان شیعه همچنان نابودی آمریکا و اسرائیل را خواهان‌اند اما این خواسته آن‌ها محقق نشده است. در سال ۱۳۹۴، خامنه‌ای نابودی اسرائیل در ۲۵ سال آینده را پیامبرگونه پیشگویی کرد. دستگاه تبلیغاتی «نظام» در مورد آمریکا هم مدام از قول کارشناسان مارکسیست و کمونیست و آنارشیست اروپایی و آمریکایی تجزیه و فروپاشی آمریکا را نوید می‌دهد. این مقام‌ها حتی برای یهودیان اسرائیل جا و مکان‌هایی روی کره‌ زمین تعیین کرده‌اند تا به تمایل به کشتن میلیون‌ها یهودی در یک جنگ منطقه‌ای متهم نشوند. نتیجه‌ این آمریکاستیزی و اسرائیل‌ستیزی، هزاران میلیار دلار خسارت ناشی از فرصت‌سوزی به دلیل تحریم‌ها و ده‌ها میلیارد دلار هزینه برای حماس و حزب‌الله و جهاد اسلامی بوده است.

آمریکا یک کشور قدرتمند بوده و خواهد بود و حتی اگر قدرت‌های دیگر بتوانند در برخی زمینه‌ها با آن رقابت کنند، این موضوع از قدرت این کشور نخواهد کاست. قدرت ایالات متحده در اقتصاد و فناوری آن است و نه در تبلیغات سیاسی‌اش. اسرائیل نیز در این چهار دهه، نه تنها ضعیف‌تر نشده، بلکه در منطقه، قدرت بیشتری کسب کرده است و مدام بر تعداد کشورهای عربی که آن را به رسمیت شناخته‌‌اند و با آن کار می‌کنند، افزوده می‌شود.

همراهان جمهوری اسلامی ایران برای نابودی آمریکا تنها القاعده و داعش‌ و همراهانش برای نابودی اسرائیل گروه‌های حماس، جهاد اسلامی و حزب‌الله لبنان‌اند. این گونه ائتلاف‌ها ظرفیت نابودی یک ابرقدرت یا دولت اسرائیل مجهز به بمب اتم را ندارند.

از مقام‌ها می‌توان پرسید که چرا این نوید پیامبرانه‌ نابودی اسرائیل طی ۲۵ سال را در سال ۱۳۵۷ یا ۱۳۶۷ یا حتی ۱۳۷۷ و ۱۳۸۷ نداده‌اند؟ آیا می‌توان سیاست خارجی یک کشور را بر اساس پیشگویی‌های پیامبروار تنظیم کرد؟ آیا بدون پرتاب چندین بمب اتمی می‌توان یک کشور را نابود کرد؟ آیا اسرائیل حق دفاع ندارد و نباید همین رفتار را با ایران داشته باشد؟

خودکفایی

وابستگی ایران به واردات در طی دوران جمهوری اسلامی نه تنها کاهش نیافت بلکه بیشتر شد. یک مورد که بسیار بر آن تاکید می‌شود، محصولات کشاورزی است. مقام‌های جمهوری اسلامی ایران بعضی سال‌ها، خودکفایی در تولید برخی اقلام مثل گندم را اعلام کردند. بنا گفته‌ رئیس کمیسیون کشاورزی و صنایع تبدیلی اتاق تهران، «تراز تجاری محصولات کشاورزی و صنایع غذایی در این دوره [۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹] به لحاظ ارزشی از منفی ۲.۹ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۵ به ۴.۷ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۹… و ارزش واردات محصولات کشاورزی و صنایع غذایی هم از ۸.۶ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۵ به حدود ۱۰.۹ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۹ رسیده است.» (ایسنا ۸ آذر ۱۴۰۰)

نتیجه‌ شش شعار فوق و پیگیری آن‌ها در ۴۳ سال گذشته، جز فلاکت و بدبختی بیشتر ایرانیان چیزی نبوده است. برای مقایسه می‌توانید ملت‌هایی را که این شعارها را در مقام قدرت ننشاندند و با ایران سال ۵۷ مشترکات زیادی داشته‌اند (ترکیه، کره‌ جنوبی، امارات)، با وضعیت امروز مردم ایران مقایسه کنید.

آمریکا هنوز ویزای کشتی‌گیران ایرانی را صادر نکرده

سخنگوی فدراسیون کشتی گفت: تا این لحظه روادید هیچ کدام از اعضای تیم ملی کشتی آزاد برای سفر به آمریکا صادر نشده است.

محمد ابراهیم امامی درباره انتشار برخی اخبار مبنی بر صدور روادید برای اعضای تیم ملی کشتی آزاد ایران برای سفر به آمریکا، اظهار کرد: تا این لحظه ویزای اعضای تیم ملی و مسئولان تیم برای سفر به این کشور صادر نشده است.

سخنگوی فدراسیون کشتی افزود: در صورت صادر شدن روادید، فدراسیون کشتی اطلاع رسانی خواهد کرد.

این در حالیست که در پی اظهارات ضد آمریکایی علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی جمهوری اسلامی، احتمال جلوگیری از سفر او به آمریکا برای شرکت در یک رویداد ورزشی قوت گرفته است.

یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در این رابطه به فاکس نیوز گفته است که «موضوعات مربوط به صدور روادید برای هر یک از اعضای تیم ایران مشمول نگرانی‌های قانون حفظ حریم خصوصی است، و مطابق با قوانین ایالات متحده به آن‌ها رسیدگی خواهد شد».

رئیس فدراسیون کشتی جمهوری اسلامی که به پاسدار قالیباف و بازجو-خبرنگاران صداوسیما نزدیک است، اخیرا در مصاحبه ای گفته بود: ما همیشه شعار مرگ بر آمریکا سر می‌دهیم اما مهم این است که آن را در عمل نشان دهیم. بعضی‌ها زیاد حرف می‌زنند اما کار زیادی نمی‌کنند. ما باید این را شعار را در عمل ثابت کنیم.

آزمایش موشکی کره شمالی برای هفتمین بار در یک ماه

ارتش کره جنوبی بامداد امروز یکشنبه اعلام کرد که کره شمالی یک “پرتابه نامشخص” را به سمت دریای شرقی که به دریای ژاپن نیز معروف است، شلیک کرد.

به گزارش ایسنا، خبرگزاری یونهاپ کره جنوبی اعلام کرد، این پرتاب هفتمین آزمایش موشکی پیونگ یانگ از ابتدای سال جاری میلادی و ظرف یک ماه گذشته است.

همزمان دولت ژاپن هم اعلام کرد که پرتابه جدید کره شمالی احتمالا یک موشک بالستیک بوده است.

همچنین مون جائه این، رئیس جمهور کره جنوبی خواستار نشست اضطراری شورای امنیت ملی کشورش در این باره شد.

اوایل روز شنبه، هان تائه سونگ، سفیر کره شمالی در سازمان ملل گفت که “آزمایش‌های تسلیحاتی اخیر که توسط کشورش انجام شده هیچ تهدیدی برای همسایگانش ایجاد نمی‌کند. ”

وی در سخنانی در کنفرانس خلع سلاح سازمان ملل گفت: آزمایش اخیر بخشی از فعالیت‌های اجرایی برنامه میان مدت و بلندمدت توسعه علوم دفاعی بوده است و هیچ گونه تهدید یا آسیبی برای امنیت کشور‌های همسایه ایجاد نمی‌کند.

سفیر کره شمالی همچنین از آمریکا خواست سیاست‌های خصمانه و استاندارد‌های دوگانه خود را در قبال کره شمالی متوقف کند و به تمرین‌های نظامی تهاجمی پایان دهد و تجهیزات هسته‌ای راهبردی مختلف را در شبه جزیره کره و اطراف آن مستقر کند.

فاصله معنادار میز کاخ کرملین و مژده کیهان خامنه‌ای



یک استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران درباره فاصله معنادار میز کاخ کرملین در دیدار پوتین و رئیسی گفت: روسها با برخورد سردشان به رئیسی گفتند یا با ما باشید یا با برجام…

کیومرث اشتریان گفت: هر چه به غرب نزدیک شوید از ما دور می‌شوید…. این منطق روسیه است که به نظر می‌آید در فاصله معنادار «میز روسی»، در ملاقات اخیر «سران» دو کشور، هویدا شده است؛ یعنی چهره‌ای دیگر از سیاست خارجی روسیه و تحکیم پیوند روسی-اسرائیلی در مواجهه با ایران…

آنها احتمالاً به‌دلیل اطلاعاتی که از «وین» دارند و پیش از اظهارات رسمی وزیر خارجه نظام، تغییر رویکرد ما را دریافته بودند. خودتان را جای روسیه بگذارید تا «منطق» رفتار آنان را دریابید.

وی افزود: برخورد سرد روسیه با رئیس‌جمهور ایران به‌دلیل آن است که چشم‌انداز «حل برجام بدون روسیه» را می‌بیند. روسیه بر این باور است که اگر نظام خود مستقیم به سازوکاری برای حل بحران با غرب برسد، در ادامه راه تنها خواهد بود و هزینه آن را نیز باید بپردازد. در این بحبوحه، موشک‌پرانی به امارات نیز به تحریک هرکس بوده باشد، در همین چارچوب قابل فهم است؛ فعلاً بیش از این نمی‌توان گفت…

با نگاه به شرق، مردم طعم خدمت واقعی را می‌چشند

کیهان خامنه ای هم با حمله به منتقدان سفر رئیسی به روسیه نوشت: مشکل غربزده‌ها آدامس پوتین نیست، کسادی دکان دونبش صرافی و دلالی آن‌ها و موفقیت سفر مسکوست.

این منبع حکومتی افزود: به فضل خدا اگر نگاه هوشمندانه و عاقبت‌اندیش به شرق و بازار‌های نزدیک، اجرایی شود و دولت، باوجود شیطنت دشمنان و تحریک‌کنندگانِ غوغازیستِ کنارزده شده، بتواند تمرکز خود را بر حل مشکلات موجود حفظ کند، به زودی مردم طعم خدمت واقعی و انتخاب حقیقی را خواهند چشید و چهل‌وچهارمین سال انقلاب اسلامی، آغاز دوران رونق ایران خواهد شد.

شکست دولت کابل از اصرار اوباما بر خروج آغاز شد



چاپ سریع کتاب «حساب و کتاب یک جنگ…» از کلکالن و میلز، فقط چهار ماه پس از سقوط دولت پیشین افغانستان، نشان می‌دهد که چقدر برای فهم و تحلیل این شکست سهمگین غرب در افغانستان اشتیاق وجود دارد.

ایسنا نوشت: چاپ سریع کتاب «حساب و کتاب یک جنگ…» از کلکالن و میلز، فقط چهار ماه پس از سقوط دولت پیشین افغانستان، نشان می‌دهد که چقدر برای فهم و تحلیل این شکست سهمگین غرب در افغانستان اشتیاق وجود دارد.

به نقل از ایندیپندنت، نویسندگان به دلیل سال‌ها کار در افغانستان، به راحتی توانسته‌اند یک روایت جمع‌وجور از ماموریت غرب و شکست آن در آن کشور به دست دهند. تسلط آنان بر اتفاقات و تحولات ۲۰ سال گذشته در افغانستان، به خواننده کمک می‌کند که تصویر روشن‌تری از این ماموریت به دست آورد.

کلکالن، مشاور پیشین ژنرال دیوید پترائوس در عراق، و میلز، از کارشناسان حوزه دولت‌های ناکام، جفت مناسبی برای توضیح سقوط دولت افغانستان هستند. همان طور که در کتاب خود شرح می‌دهند، در این شکست مجموعه‌ای از عوامل نظامی و دولت‌داری دخیل بوده است. خروج شتاب‌زده و بدون دوراندیشی نیروهای غربی همان‌قدر به سقوط حکومت اشرف غنی کمک کرد، که فساد و سوء مدیریت دولتمردان افغان.

اما، در پایان کتاب شاید خواننده به این نتیجه برسد که بازیگران غربی، به‌خصوص روسای جمهوری آمریکا، بار بیشتر ملامت را بر دوش دارند. آنها رئیس جمهوری اوباما را نقد می‌کنند که چطور همزمان با اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان در سال ۲۰۱۱، بر خروج نهایی تمام سربازان آمریکایی در سال ۲۰۱۴ تاکید می‌کرد.

موضوع خروج بر اساس یک جدول زمانی مشخص، از سوی ترامپ و بایدن نیز تکرار شد. نویسندگان می‌گویند که دولت‌های غربی با تاکید بر زمان خروج، «به طالبان پیام می‌دادند که چقدر باید دوام آورند. فرماندهان طالبان هم دقیقاً همان کار را کردند.»

از نظر آنان، عنصر مهم در برابر شورشیان، صبر و خروج بر اساس چگونگی وضعیت است.

آنان اعتقاد دارند که روستاییان افغان، به‌خصوص در مناطق پشتون‌نشین، پشت حکومت افغانستان را خالی کردند، چون نه حکومت می‌توانست از آنان در برابر طالبان محافظت کند، و نه نیروهای خارجی. نیروهای غربی مدام به ساعت خود برای خروج از آن کشور نگاه می‌کردند و نیروهای امنیتی افغان هم بدون پشتیبانی هوایی و لجستیکی خارجی، توان مبارزه با طالبان را نداشتند.

به نقل از یکی از مذاکره کنندگان طالبان، پیام این گروه به مردم محلی این بود: «شما پیام رئیس جمهوری آمریکا را شنیدید. وقتی خارجی‌ها در مرداد بیرون شوند، ما در شهریور اینجا خواهیم بود.»

در واقع، سقوط به همین سرعت رخ داد. هنوز خروج نیروهای غربی تکمیل نشده بود که اشرف غنی و دولتمردان دیگر به ترکیه و دبی فرار کردند، واحدهای ارتش یکی پس از دیگری سقوط کردند.

از نظر نویسندگان، سقوط ارتش افغانستان تدریجی بود و یکباره رخ نداد. طالبان پس از توافقات صلح دوحه، حملات خود را بر نیروهای نظامی افغان شدت بخشیدند؛ اما نظامیان افغان بدون پشتیبانی هوایی و ترابری آمریکا نمی‌توانستند هم‌زمان در چند ولایت، با طالبان بجنگند.

در اینجا، کلکالن و میلز از همان مشکلی سخن می‌گویند که در چند ماه گذشته مورد بحث بوده است: وابستگی ارتش افغانستان به نیروی هوایی آمریکا و آمریکایی‌سازی ارتش افغانستان. یک نمونه، اصرار آمریکایی‌ها بر تعویض هلیکوپترهای روسی میل-۱۷ با هلیکوپترهای بسیار پیچیده بلک‌هاوک بود که برای نظامیان افغان، استفاده و ترمیم آن پیچیده و دشوار بود. برعکس، نیروهای افغان راه بهره‌گیری و نگهداری از هلیکوپترهای روسی را به خوبی بلد بودند.

به گفته نویسندگان، «هدف از آن کار این نبود که ارتش افغانستان صاحب هلیکوپتر شود، مستقلانه از آن استفاده کند، و از پس ترمیم و نگهداریش برآید، بلکه باید به نیروهای نظامی آمریکا و ناتو وابسته می‌ماند.»

فاجعه از همین جا آغاز شد. وقتی آمریکایی‌ها تصمیم گرفتند از افغانستان بیرون روند، نیروی هوایی افغانستان در نبودِ تکنیسین‌های آمریکایی، فلج شد. در فقدان پشتیبانی هوایی و ترابری، سربازان افغان در پاسگاه‌ها بدون غذا و مهمات در محاصره طالبان ماندند و مواضع خود را به آن جنگجویان واگذاشتند.

آنان بر نقش رهبری و مدیریت تاکید می‌کنند که خلأ آن، ماموریت غرب و بازسازی دولت در افغانستان را ناکام کرد. این نکته روشن است که دولت‌مردان افغان دست‌کم در هشت سال گذشته هیچ فکری به حال ضعف‌های ارتش، به‌ویژه وابستگی آن به نیروی هوایی آمریکا در افغانستان، نکردند.

این روزها، رئیس جمهوری پیشین افغانستان و دولت‌مردان نزدیک به او تلاش زیادی دارند که عوامل عمده سقوط دولت افغانستان را در گفت‌وگوهای صلح آمریکا با طالبان در قطر، توقف حمایت هوایی از ارتش افغانستان جست‌وجو کنند. ولی نویسندگان کتاب، با آن که استراتژی‌های آمریکا را از جمله پیشبرد دو جنگ همزمان در عراق و افغانستان، نقد می‌کنند؛ اما در عین حال، باور دارند که «ناکامی مطلق در نپرداختن به مشکلاتی چون فساد، خویش و قوم‌پرستی در حکومت مرکزی، به اضافه ناتوانی نهادهای دولت در سطح استانی و محلی بود.»

در عین حال، آنان معتقدند که پرهیز آمریکایی‌ها از گفت‌وگو با طالبان و ادغام‌شان در دولت با پادرمیانی حامد کرزای پس از سال ۲۰۰۱، اشتباه استراتژیک غرب بود که باعث بازگشت طالبان به جنگ شد.

با آن که افغانستان تجربه دولت‌های نوگرا و مستحکم را دارد؛ اما در نهایت نویسندگان این کتاب هم مانند بسیاری از سیاستمداران غربی، بر این نظرند که غرب برداشت اشتباه از «جامعه قبایلی» افغانستان داشت. معنای این سخن آن است که افغانستان، مستعد نظام دموکراتیک مرکزی نبود.

اگر با استناد به کتاب، فساد نخبگان و ناتوانی نهادهای رسمی را از عوامل عمده سقوط دولت افغانستان به دست طالبان به شمار آوریم، طالبان و هر دولت دیگری هم می‌تواند دچار معضلات دولت‌های پیشین شود. سقوط دولت‌ها در افغانستان، پیش از آن که محصول نوع نظام سیاسی باشد، ثمره ناتوانی آن در مهار شورش‌های داخلی و توزیع مشروع و عادلانه قدرت است.

فیلم؛ اجرای ترانه گوگوش توسط هنرمندان بزرگ نروژی

صعود به جام جهانی؛ هیچ چیز دیگر خوشحالمان نمی‌کند



چرا از صعود به جام جهانی خوشحال نشدیم؟

هموطنی در سایت بهار نیوز نوشت: مقداری گوشت و مرغ خریدم و پاک‌ کردم و بالطبع کمی آشغال و چربی داشت. ریختم تو یه پاکت که روزی که رفتیم خونه خواهرم در روستایی نزدیک هشتگرد بدم به سگهایی که آنجا هستند. به سگ‌و گربه‌ها غذا نمیدم ولی آشغال‌گوشت‌ها را در سطل زباله نمی‌ریزم. پاکت را کنار سطل زباله کوچه خالی کردم. هنوز چند متری دور نشده بودم که زنی میانسال با پاکتی در دست آمد و مشغول جمع‌کردن آشغال‌گوشت‌ها شد.

همسرم گفت شاید خودش سگ یا گربه‌ای دارد، اما چرا همه‌اش را نبرد؟ ضایعات گوشت را وارسی و از میان آنها کمی جدا کرد و توی پلاستیک‌ریخت و با خود برد. پس قطعا برای حیوانی نمی‌خواست. حس بدی داشتم، دیدن این همه فقر و ناداری مردم وقتی کاری از دستت برنمی‌آید رنج بزرگی است.

با همسرم رفتیم قصابی و مقداری گوشت خریدیم و در خانه‌اش را زدیم و به او گفتیم‌ گوشت قربانی‌است. نمی‌دانید چه گفت و چه شنیدیم. شوهرش کارگر ساختمانی است که از داربست پرت شده و خانه‌نشین است.سه کودک قد و نیم‌قد داشت که بزرگترین‌شان۱۴ ساله بود. می‌گفت ماه‌هاست رنگ‌گوشت را ندیده و خوراکشان نان و گوجه و بادمجان است.

امروز ایران به جام جهانی صعود کرد.بیخود نیست هیچ چیز دیگرخوشحالمان نمی‌کند. ما همه فقیر شده‌ایم فقط نمرده‌ایم.ما مردمان کشوری ثروتمند اما فقیریم.

دیشب که دیدم بسیاری از دوستانم نوشته‌اند چرا از صعود به جام‌جهانی خوشحال نشدند، یاد قصه این زن افتادم. از امثال او دور و برمان تا بخواهید هست و هر روز آنها را می‌بینیم. ما دلیل برای غمگین بودن کم نداریم.

به قول استاد کدکنی: طفلی به نام شادی دیری است گم شده در این کشور.

هیچ توافقی بدون تأیید سنای آمریکا الزام‌آور نخواهد بود



نشریه «پالتیکو» در گزارشی در مورد مذاکرات وین نوشت: در حالی که مذاکره‌کنندگان به پایتخت‌های خود بازمی‌گردند تا راهنمایی‌های سیاسی در مورد اقداماتی که در روزهای آینده باید انجام شود دریافت کنند، مقامات می‌گویند که مذاکرات برای احیای توافق برجام در حال وارد شدن به مرحله نهایی خود است.

به گزارش این رسانه آمریکایی، دیپلمات‌های غربی با ضرب‌الاجل اواسط فوریه که خودشان تعیین کرده‌اند، برای احیای توافقنامه ۲۰۱۵ روبرو هستند. مقامات نگران پیشرفت‌های سریع هسته‌ای رژیم ایران از زمان خروج آمریکا از برجام و همچنین گزارش قریب‌الوقوع آژانس اتمی که انتظار می‌رود جزئیات بیشتر پیشرفت‌های هسته‌ای تهران را شرح دهد و احتمالاً اصطکاک‌های جدیدی را ایجاد کند، هستند. این بدان معناست که چند هفته آینده برای تعیین اینکه آیا توافق احیا می‌شود یا مذاکرات به طور کلی از بین می‌رود، حیاتی است.

طبق این گزارش، یک دیپلمات ارشد غربی که نخواست نامش فاش شود، گفت: ما به پایان این مذاکرات چشم دوخته‌ایم، اما درک این نکته مهم است که مسائل سیاسی اصلی در همه موضوعات هنوز حل نشده است.

برت مک‌گورک» هماهنگ‌کننده امور خاورمیانه در شورای امنیت ملی کاخ سفید گفت: ما در محدوده یک توافق احتمالی هستیم. ولی یک شانس بسیار واقعی هم وجود دارد که این مذاکرات می‌تواند خیلی زود از بین برود.

در همین حال سنااتور جمهوریخواه جان کورنین با ضمیمه مقاله پولیتیکو به توئیت خود نوشت: هیچ توافقی در مذاکرات اتمی با رژیم ایران، بدون تأیید سنای آمریکا الزام‌آور نخواهد بود.

دادستان بازنشسته شده و برای تفریح مسافرکشی می‌ کند

روزنامه شرق نوشت: انگار مسافرکشی نه کار اول و دوم و حتی سوم بلکه جزء امور روزمره همه ما شده؛ اما اینکه روزنامه‌نگاری توییت کند دادستان سابق تهران با پراید مسافرکشی می‌کند، حتما عجیب و شاید دروغ به نظر می‌آید؛ ولی من در اوایل بهار و چند‌روزی مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری به صورت اتفاقی در مسیر خانه به دفتر روزنامه سوار تاکسی آقای عباس جعفری‌دولت‌آبادی شدم. بله، او که تا سال 98 و به مدت 10 سال دادستان پایتخت بود، بدون کت‌و‌شلوار همیشگی خود، با پیراهن معمولی که آستین‌های آن را بالا زده بود، با پرایدش جلوی مسافران می‌ایستاد و آنها نیز بدون آنکه او را بشناسند، سوار و پیاده می‌شدند.

من که در صندلی پشت نشسته بودم و دادستان سابق را در مراسم‌های رسمی و از راه دور دیده بودم، در ابتدا شک کردم؛ اما وقتی دست چپ خود را که از مچ قطع شده، بالا آورد تا عرق خود را پاک کند، مطمئن شدم که خود اوست. منتظر ماندم تا مسافرها پیاده شوند و سر صحبت را باز کردم، وقتی پرسیدم آیا شما آقای جعفری‌دولت‌آبادی هستید، از آینه من را نگاه کرد و با لهجه اصفهانی تأیید کرد و گفت بازنشسته شده و برای تفریح مسافرکشی می‌کند. به شوخی گفتم می‌دانید تفریح شما شغل خیلی از مردم این شهر است؟ تأیید کرد و گفت برای اینکه حوصله‌اش سر نرود، برای خود مشغولیت درست کرده است.

از اوضاع روزگار و فضای کشور پرسیدم که گفت خراب و از ناملایماتی که بر او در دوران خدمتش در قوه قضائیه گذشته، گلایه کرد. از او پرسیدم در انتخابات به چه کسی رأی بدهیم که با خنده گفت امام زمان. دولت‌آبادی از رد صلاحیت علی لاریجانی هم تعجب کرده بود و گفت تصویب برجام کار دستش داد.

دادستان سابق تهران از اینکه با آمدن ابراهیم رئیسی به قوه قضائیه او را کنار گذاشتند، ناراحت بود و گفت که کارهایی از دستش بر‌می‌آمده تا انجام دهد. او گفت دلش برای کشور می‌سوزد و می‌خواهد کسی رئیس‌جمهور شود که بتواند مملکت را اداره کند و رئیس دولت بعدی اگر بخشی‌نگر باشد، حتما شکست خواهد خورد.

دولت‌آبادی که شغل جدیدش باعث شده بود بیشتر با ادبیات کوچه و بازار سخن بگوید، گفت که برای مردم فرق نمی‌کند چه کسی رئیس‌جمهور باشد و فقط می‌خواهند مشکلات تمام شود. دولت‌آبادی از قیمت مرغ هم گلایه کرد که در زمان دادستانی او پایین آمده بود؛ اما عده‌ای نگذاشتند این رویه ادامه پیدا کند و داد او بلند شده بود که حقوق مردم یعنی مبارزه با گرانی. دادستان گفت ‌وقتی می‌گفتند دولت‌آبادی فلان موضوع را پیگیری می‌کند، همه حساب کار دست‌شان می‌آمد.

راننده تاکسی این روزها و دادستان سابق تهران از وضع بد مردم نالید که چطور با سه‌میلیون تومان زندگی می‌کنند! هنگام پیاده‌شدن باز به شوخی گفتم وقتی مسئول مملکت به مسافرکشی بیفتد، وای به حال مردم. دولت‌آبادی هم تنها لبخندی زد و رفت. کاش گاهی مسئولان چه از سر اجبار و چه تفریح و وقت‌گذرانی به میان مردم می‌آمدند تا حداقل مانند دادستان پیشین تهران فضای زندگی شهری و دغدغه‌های مردم را تجربه می‌کردند.

جبران کسری بودجه، خدمت سربازی را به فروش گذاشتند

جمهوری اسلامی برای جبران کسری بودجه، خدمت سربازی را به قیمت ۲۵۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان به فروش گذاشت

در حالی که دولت جمهوری اسلامی با کسری بودجه شدید مواجه است، رحیم زارع، سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۱ روز شنبه از موافقت این کمیسیون با خرید سربازی برای بخشی از مشمولان خبر داد.

به گفته زارع، خرید سربازی برای سربازان غایب بیش از پنج سال و با اولویت افراد متأهل و بالاتر از ۳۵ سال سن، امکانپذیر خواهد بود و این افراد با پرداخت مبالغ مشخص شده، کارت معافیت از خدمت در زمان صلح را دریافت می‌کنند.

او اظهار داشت: به موجب این مصوبه، دارندگان مدرک تحصیلی کاردانی و کمتر از آن با پرداخت ۲۵۰ میلیون تومان، دارندگان مدرک تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد با پرداخت مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان و دارندگان مدرک پزشکی عمومی و دکترای تخصصی و بالاتر از آن در تمامی رشته‌ها با پرداخت مبلغ ۶۰۰ میلیون تومان به حساب خزانه کل کشور قادر به خرید سربازی خود خواهند بود.

زارع ادامه داد: همچنین مشمولان متاهل به ازای هر فرزند از ۲۰ درصد تخفیف تا سقف حداکثر ۶۰ درصد برخوردار خواهند بود و افراد متاهل تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی از تخفیف ۵۰ درصدی برخوردار شدند.

این در حالی است که پیشتر حمیدرضا میرتاج‌الدینی نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی اعلام کرده بود در یک نشست کمیسیون تلفیق بودجه سال ۱۴۰۱ تصویب شد که مشمولان سربازی که در خارج از کشور هستند بتوانند سربازی خود را بخرند.

وی افزود: برای این که این مشمولان «برای تردد به کشور با مشکلی مواجه نشوند» می‌توانند خدمت سربازی خود را با قیمت ۱۵ هزار یورو بخرند.

اما فروش سربازی برای مشمولان ساکن خارج از کشور به یورو با موجی از واکنش‌ها در شبکه‌های اجتماعی همراه شده است.

برخی از کاربران نوشتند که چنین اقدامی صرفا برای کسب درآمد ارزی برای دولتی است که تحت تحریم‌های بین‌المللی قرار دارد.

به فروش گذاشتن خدمت سربازی در ایران در حالی است که دولت جمهوری اسلامی با کسری بودجه مواجه است.