در دوران روحانی و پس از هلاکت قاسم سلیمانی گفتند: هرکس حرفی از مذاکره (با آمریکا) زد بزنید محکم به دهنش…(فیلم زیر)
سوال: آیا نیروهای ارزشی نظام امروز حاضرند به دهان رهبرشان بزنند؟
ژانویه 28
در دوران روحانی و پس از هلاکت قاسم سلیمانی گفتند: هرکس حرفی از مذاکره (با آمریکا) زد بزنید محکم به دهنش…(فیلم زیر)
سوال: آیا نیروهای ارزشی نظام امروز حاضرند به دهان رهبرشان بزنند؟
ژانویه 28
نهم بهمن زادروز زنده یاد” فریدون فروغى” آهنگساز، نوازنده و خواننده ایرانی است
فریدون در نهم بهمن ماه ۱۳۲۹ خورشیدی در محله سلسبیل تهران متولد شد. پدرش فتحالله کارمند ادارهٔ دخانیات بود و در تنهایی خود به سرودن شعر و نواختن تار میپرداخت. خانوادهٔ پدری او از ملاکان بزرگ نراق بودند. در ابتدا از جانب پدر نام فرهاد برای او انتخاب شد ولی با خواست پدربزرگ نام او به فریدون تغییر یافت. او آخرین فرزند خانواده بود که سه خواهر بزرگتر از خود به نامهای پروانه، عفت و فروغ داشت. او در سال ۱۳۳۵ و از سن ششسالگی، تحصیل را آغاز کرد و عاقبت در سال ۱۳۴۷ مدرک دیپلم علوم طبیعی را گرفت و پس از آن دیگر تحصیل را رها کرد. وی موسیقی را بدون داشتن استاد و با توجه به علاقهای که به موسیقی راک و بهخصوص آثار ری چارلز داشت، با تمرین فراوان آموخت.
در سال ۱۳۵۸، بعد از انقلاب، او در ایران میماند و کنسرت اجرا میکند که ترانههای این کنسرت را در آلبوم فریدون فروغی در آغازی نو جای میدهد و دلیل نامگذاری آلبوم به این نام، وجود ترانههای ریتمیکی مانند «حقه» («مشتی ماشاالله») و «شیاد» است که در کارنامهٔ فروغی مانند آنها وجود نداشت. بعد از انتشار این کاست، در سال ۱۳۵۹، فروغی ترانهٔ یار دبستانی را برای فیلم از فریاد تا ترور به کارگردانی منصور تهرانی اجرا میکند که در تیتراژ فیلم استفاده میشود. در حالی که هنوز هیچ منع رسمیای برای فعالیت فروغی اعلام نشده بود، به تهرانی خبر میدهند که باید صدای فروغی را از تیتراژ فیلمش حذف کند. در همین زمان است که زمزمههایی در مورد ممنوعیت فعالیت فروغی شنیده میشود. او در همین سال ترانهٔ «کوچهٔ شهر دلم» را میخواند.
وی در روز جمعه، سیزدهم مهر ماه ۱۳۸۰ در منزلش در تهرانپارس به دلیل سکته قلبی در سن ۵۰ سالگی درگذشت. او را در روستای قورقورک بوئین زهرا قزوین در کنار برکهای کوچک، در سایهٔ کوهی بزرگ و در آرامشی که سالها انتظارش را میکشید به خاک سپردند.
شهیار قنبری (خواننده، ترانه ساز، آهنگساز و دوست قدیمی فریدون فروغی) در مورد مرگ او میگوید:
«فریدون فروغی برای دومین بار میمیرد. نخستین بار وقتی مرد که نتوانست بخواند و دومین بار وقتی مرد که میخواست بخواند. فریدون را فراموشی و خاموشی کشت.»
ژانویه 27
روزنامه شرق در گزارشی نوشت: اعضای مجلس یکباره حامی پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا شدهاند.
این روزنامه با اشاره به اظهارات وزیر خارجه رئیسی و سخنگوی وزارت خارجه نوشت: این واکنشها و سخنان در داخل بهعنوان چراغ سبز مذاکرات مستقیم با آمریکا تلقی شده است، گویی مذاکره با این کشور برای اصولگرایان و تندروها دیگر تابو نیست… مجلسی که کاملاً مخالف مذاکره مستقیم با آمریکا در گذشته و حتی بازگشت به برجام آمریکا بود، یکباره حامی این پیشنهاد شد. عباسزاده سخنگوی کمیسیون امنیت گفت: اگر آمریکاییها حسننیت داشته باشند، میتوانیم با آنها مستقیماً مذاکره کنیم. جمهوری اسلامی با همه کشورهای دنیا حتی آمریکا میتواند مذاکره کند…
ژانویه 27
عصر امروز برخی شبکههای رادیو و تلویزیونی در صداوسیما، برای لحظاتی هک شدند و شعارهايی در حمایت از رهبران سازمان مجاهدین خلق و همچنین شعار مرگ بر خامنهای پخش گردید.
به گزارش ایسنا، مسئولان فنی سازمان صداوسیما میگویند احتمالاً سِرور هدف حمله هکری قرار گرفته است و معاون توسعهوفناوری صداوسیما، نیز این حمله را کار فوقالعاده پیچیدهای عنوان کرده است.
وی گفت: به احتمال خیلی زیاد کسانی که صاحب تکنولوژی هستند میتوانند از بک دورها و امکاناتی که خودشان روی سیستمها در نظر گرفتند بهرهبرداری کنند و بتوانند به زیرساختها صدمه بزنند.
اما خبرگزاری مهر در این مورد نوشت که با توجه به بسته بودن سیستمهای رایانهای پخش، احتمال حمله هکری بسیار پایین است، چرا که این سیستمها امکان دسترسی از طریق اینترنت را ندارند.
این منبع به نقل از یک کارشناس مطلع گفته که احتمال میرود کدهای مخرب از طریق عامل انسانی به این سیستمها وارد شده باشند.
خبرگزاری ایرنا هم نوشت: در اقدامی عجیب شبکه یک عصر امروز تصویری پخش کرد که گفته می شود خرابکاری است. در شبکه رادیویی آوا هم شعارهای هنجارشکن شنیده شد. منتظر توضیحات مسئولان صدا و سیما نسبت به این اتفاق زشت و هتک حرمت هستیم.
در این میان یک منبع از درون صداوسیما گفته: در ساعت۳ بعدازظهر کلیپ منافقین به ناگهان بر روی ۱۳تلویزیون و ۱۲رادیو ظاهر شد و ما را غافلگیر کرد. حراست صدا و سیما کلیه ورود و خروج محل را بسنه و جلوی ورورد و خروج کارمندان را گرفته است.
ژانویه 27
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کانون مدافعان حقوق بشر، نرگس محمدی، با انتشار نامهای به احکام صادره علیه وی، در پرونده جدید خود اعتراض کرد.
متن کامل این نامه در ادامه میآید:
“در مدت ۶۴ روزی که در سلولهای ۲۰۹ بودم پرونده ای برایم گشوده شد و با شتاب مورد رسیدگی، محاکمه و صدور حکم قرار گرفت که رفتاری سراسر خلاف قانون و مقررات، نامشروع و غیرانسانی و غیراخلاقی به شمار میآید.
۱۲ ساعت بعد از ورود به سلولهای انفرادی در بند ۲۰۹ نامه کتبی اجرای حکمِ هشتاد ضربه شلاق تعزیری، ۳۰ ماه حبس تعزیری توسط اجرای احکام و به دستور سرپرست دادسرا آقای نصیرپور به من ابلاغ شد. اول آذرماه در شعبه دوم دادسرای مقدس توسط بازپرس محمود حاجی مرادی برای پرونده جدید تفهیم اتهام شدم.
سوم دی ماه بدون هیچ توضیح و اطلاعی برای آخرین دفاع به همان شعبه برده شدم و البته هیچ دفاعی نکردم و درخواست حضور وکیل کردم. البته از لحظه بازداشتم در ۲۵ آبان ماه کتبا در حضور بازپرس علیرضا حسینی درخواست تماس و ملاقات با وکیل را دادم، که با آن موافقت نشد.
بالاخره بدون دسترسی به وکیل و در حالی که ممنوع الملاقات بودم و در آن مقطع به مدت چهل روز از تماس تلفنی محروم بودم، پرونده طراحی و با شتاب مورد رسیدگی قرار گرفت و در تاریخ ۲۲ دی ماه در حالی که در سلول رها شده بودم و طبق اعلام وزارت اطلاعات هیچ گونه بازجویی نداشتم، به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برای محاکمه برده شدم.
[در شعبه دادگاه] درحالی که در میان ماموران وزارت اطلاعات تنها بودم، بدون مطالعه پرونده و حضور وکیل ظرف مدت پنج دقیقه محاکمه شدم. اعلام کردم که در این دادگاه هیچ دفاعی ندارم. رای دادگاه پس از دو روز یعنی ۲۵ دی ماه ابلاغ شد و کتباً نوشتم درخواست تجدید نظر و تسلیم به رای ندارم و آن را به رسمیت نمیشناسم.
طبق رای صادره در این پرونده به هشت سال و دو ماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق، منع اقامت در تهران، منع عضویت در گروههای سیاسی اجتماعی، توقیف هرگونه رسانه در شبکه اجتماعی و حتی مخابراتی و ثبت و ضبط موبایلم محکوم شدم. رسیدگی به این پرونده فاقد وجاهت قانونی و پروژه ای فریب کارانه، ظالمانه بود که در خفا و تحت انقیاد با حبس من در سلول بند امنیتی و به قصد بریدن صدای من از جامعه و محرومیت کامل از حق دفاع و اعتراض انجام شد.
آنچه مغرضانه و بیاساس بودن اتهامات و رسیدگی حکم این پرونده را روشنتر میکند مجرم شناخته شدن من به دلیل کاندید شدن برای جایزه صلح نوبل به معرفی عفو بینالملل نروژ است. این مساله نه تنها توسط نماینده وزارت اطلاعات در بند ۲۰۹ اعلام شد و آن را توطئه خارجی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران دانستند بلکه در اقدامی بهتانگیز و غیرقابل توجیه در سطر اولِ صفحه دوم رای صادره توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب مورد تاکید قرار گرفته است.
سوال من از رییس قوه قضاییه و مجریه این است که آیا اعلام کاندیدا شدن من برای دریافت جایزه صلح نوبل توسط عفو بینالملل نروژ به موجب فعالیتهای صلحطلبانه و حقوقبشری این جانب اقدامی علیه امنیت نظام و مستحق ۸ سال زندان ۷۴ ضربه شلاق بوده که ۶۴ روز در سلولهای بند امنیتی حبس و رها شده بودم.
در پایان من به نهادهای صلح طلب و حقوقبشری جهان از جمله عفو بینالملل و همچنین پارلمان اروپا این است که صدور این رای بیانگر موضع شفاف جمهوری اسلامی ایران در سرکوب صلحطلبان نه تنها در ایران بلکه در جهان است و جهان نباید نسبت به این سرکوب عریان صلحطلبان اغماض و چشمپوشی کند.
نرگس محمدی/دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰/زندان قرچک ورامین”
خانم محمدی اخیرا توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۸ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید و سایر محرومیتهای اجتماعی محکوم شد. این فعال حقوق بشر اواخر آبانماه توسط نیروهای امنیتی در کرج بازداشت و پس از نگهداری در یکی از سلولهای انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین هفته گذشته به زندان قرچک ورامین منتقل شد.
ژانویه 27
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نتیجه آزمون دوره کارشناسی دانشگاه جامع علمی کاربردی، کسری شعاعی، شهروند بهائی ساکن زاهدان در سایت اعلام نتایج اعلام نشده است.
این شهروند بهائی که در آزمون بدون کنکور کارشناسی ناپیوسته رشته آسانسور شرکت کرده بود، در این سایت با پیام “پس از مشخص شدن وضعیت صلاحیت عمومی، اعلام نتیجه خواهد شد”، مواجه شده است.
هر ساله گزارشات زیادی از محروم شدن شهروندان بهائی از ادامه تحصیل در دانشگاههای ایران منتشر میشود. این موضوع حتی افرادی را که در آستانه فارغالتحصیلی هستند را نیز در بر میگیرد.
شهروندان بهائی در ایران از آزادیهای مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار شهروند بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمیشناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.
ژانویه 27
یکی از مخالفان جدی حذف ارز ترجیحی در مجلس، علیرضا پاکفطرت نمانیده شیراز است. او معتقد است دلار نباید بالاتر از ۴۲۰۰ تومان باشد. این عضو کمیسیون عمران مجلس در گفتوگو با رویداد۲۴ گفت: من به شخصه مخالف حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی هستم. به نظر من نباید قدرت پول ملی کشور پهناوری مثل ایران با چنین مردم با فرهنگی اینقدر سقوط کند و حالا که سقوط کرده باید علتهایش پیدا شود.
وی افزود: یکی از دلایل حذف ارز ترجیحی جلوگیری از فساد و رانت و سوءاستفادههای آقازادههاست، چون دولت در جلوگیری و کنترل این موارد ناتوان است. اما باید بدانیم که حذف ارز دولتی، فشار زیادی روی قشر ضعیف جامعه میآورد و از سوی دیگر، باعث نابودی قشر ضعیف و ایجاد دوقطبی شدن در کشور میشود و ۱۰ درصد جامعه ثروتمند شده و بقیه حتی قشر متوسط به سمت فقیر شدن میروند.
پاکفطرت تصریح کرد: در دنیا بیشتر کسانی که تحولگرا و دنبال حق و عدالت بودند، قشر متوسطند، چون قشر ضعیف تا حد زیادی به دنبال این است که نانی برای خوردن پیدا کند و قشر خیلی غنی هم دنبال خوشگذرانی خودش است. از اینرو، اکثراً قشر متوسط دنبال عدالت است و حرف میزند. اگر قشر متوسط با این تصمیم دولت حذف شود و به عبارت ساده، فقیرتر شود، برای آینده و استقلال کشور بسیار مضر است.
نماینده شیراز اظهار داشت: اینکه دولت میگوید حذف ارز ترجیحی را جبران میکنیم و مثلاً دارو و نهادههای دامی را مدل دیگری تامین میکنیم، حرف مفت است و ممکن است دو ماه بتوانند این کار را بکند، ولی بعد دیگر توان اداره کار را ندارد. تاریخ هم همین را میگوید. در گذشته قیمت مرغ کیلویی سه تومان بود، بعد کمکم حذف شد و گفتند مابهالتفاوتش را میدهیم که آن را هم ندادند. پنیر هم به همین صورت و اینها همه کوپنی بودند. گفتند اگر یکییکی حذف بشود ما کمک میکنیم، ولی حذف شد و هیچ کمکی هم نکردند.
رییس مجمع نمایندگان استان فارس افزود: اگر قرار است ارز ترجیحی حذف یا تکنرخی شود باید یک جایگزین خوب داشته باشد. دولت باید مکانیزمهای اجرایی جبرانی را به مجلس بیاورد و قول بدهد. هرچه تا الان گفته شده در حد حرف است با صحبت چیزی پیش نمیرود. چیزی که در بودجه شفاف گفته نمیشود را نمیتوانیم از دولت قبول کنیم. از نمایندگان محترم خواستارم برای حذف ارز به این راحتیها کوتاه نیایند.
وی گفت: بحث دارو و نهادههای دامی و کشاورزی که منتج به تهیه نان، گوشت، غلات و لبنیات میشود بسیار مهم است. اینها کالاهای استراتژی هست که نباید بیش از حد گرانشان کنیم.
پاکفطرت در پایان خاطرنشان کرد: رییس سازمان برنامه و بودجه گفته نان را کارتی کنیم. متاسفم که این موضوع حتی بیانش هم برای مردم و کشور زشت و زننده است و گفتن این حرف بسیار خطرناک و توهین به مردم است. این کار، صدقهپروری است و اینطور صحبت با مردمی که هشت سال در جنگ حضور جدی و قوی داشتند و از خاک کشور دفاع کردند، شایسته نیست.
ژانویه 27
خبرگزاری هرانا – آرمان کاظمی، برادر بکتاش آبتین عضو زندانی کانون نویسندگان ایران، طی مصاحبه ای با یکی از رسانه های داخلی ناگفته های تازه ای را از فوت برادرش عنوان کرده است. بکتاش آبتین شاعر، فیلمساز و یکی از اعضای زندانی کانون نویسندگان ایران، روز ۱۸ دی بر اثر کرونا در بیمارستان ساسان تهران درگذشت. مرگ او در پی عدم رسیدگی مناسب پزشکی و تاخیر در اعزام او به بیمارستان و مرخصی استعلاجی با موجی از اعتراض روبرو شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از حادثه ۲۴، آرمان کاظمی، برادر بکتاش آبتین عضو زندانی کانون نویسندگان ایران، طی مصاحبه ای با یکی از رسانه های داخلی ناگفته های تازه ای را از فوت برادرش عنوان کرده است.
این مصاحبه عینا در ادامه می آید:
از چه زمانی بیماری شروع شد و شما در جریان قرار گرفتید؟
چیزی که می توانم بگویم این است که هر اتفاقی که برای برادرم افتاد همان چیزی بود که در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و در بیانیه هایی که دوستانش داشتند، مثل کانون نویسندگان و زندانیانی که همبندش بودند و به شرایط او اشراف داشتند. کاملا منعکس شد. تا زمانی که برادرم در زندان بود به شرایط زندان آگاهی نداشتیم؛ چون بیرون بودیم اما بعد از طریق هم بندیان و دیگر افرادی که در زندان بودند و با توجه بیانه هایی آنها مطلع شدیم. اطلاعات ما چیزی بجز آنچه که در شبکه های اجتماعی بود نیست. بخاطر همین مهم ترین و کامل ترین روایت همان روایت هایی است که بیرون آمده و در دسترس همگان قرار گرفته است. بیشتر از آن حداقل من اطلاعی ندارم.
در مدتی که برادرتان در زندان بودند با ایشان ارتباط داشتید؟چه به صورت ملاقات حضوری یا تماس تلفنی؟
بله
برادرتان در این تماس ها شما را در جریان شرایطی که در زندان حاکم بود می گذاشتند؟
کم و بیش بله اما اطلاعاتی که ایشان به ما می داد به هیچ وجه قابل مقایسه با اطلاعاتی که بیرون می آمد نبود. ایشان اگر هم می توانست تماسی بگیرد در حد ۳۰ ثانیه یا یک دقیقه می توانست صحبت کند. اطلاعاتی که ایشان می خواست به ما بدهد یقینا اطلاعاتی که همبندی ها و کسانی که کنارش بودند و در تمام لحظات دیدند و درک کردند که چه شرایطی بر او گذشته واقعا اطلاعات جامع و کامل تری بود. ما هرجایی هم که خواستیم صحبت کنیم دیدیم که ما می خواهیم حرفهای هم بندی هایش را تکرار کنیم. نقل قول ها به صورت رسمی و مکتوب پخش شده است.
البته اطلاعاتی که در شبکه های اجتماعی منتشر شده روایت های غیررسمی است. اما حرف های شما بعنوان برادر ایشان رسمی و معتبر است.
اگر از نظر شما آن روایت ها غیررسمی است اما از نظر ما رسمی ترین روایت همان روایت ها است. به دلیل اینکه کسانی که در زندان بودند تنها کسانی بودند که شاهدان عینی و ملموس شرایط بودند. ما شنیدیم؛ اما آنها دیدند. وقتی که برادرم از زندان به بیمارستان منتقل شد انقدر شرایط جسمی اش بد بود که کلمات معدودی را توانستیم از او بشنویم. زمانی است که ایشان شرایط جسمی اش طوری بود که می توانست صحبت کند و روایتی را خودش بی واسطه می توانست به ما انتقال دهد، ما می گفتیم که از خودش شنیدیم اما متاسفانه بعد از اینکه ایشان به بیمارستان رسید و ما می توانستیم صدایش را بشنویم اما ایشان نای صحبت نداشت و به سختی می توانست حرف بزند.
زمانی که به بیمارستان منتقل شدند بیماری شان در چه مرحله ای بود؟
متاسفانه شرایط خیلی وخیم بود و شرایط طوری نبود که دکتر و درمان بتواند جوابگو باشد.
برادرتان به بیماری زمینه ای هم مبتلا بودند؟
بله. همه مدارک پزشکی مربوط به بیماری های ایشان را قریب به یکسال قبل وکلای ایشان اعلام و به پرونده اضافه کردند. نوع بیماری ها هم در گواهی های پزشکی عنوان شده است.
در این مدت که برادرتان بیمار بودند اینطور گفته شد که ایشان درخواست مرخصی استعلاجی کرده اند اما مخالفت شده و ایشان برای درمان دیر از زندان به بیمارستان منتقل شده است. شما در این باره اطلاعاتی دارید؟
اطلاعاتی که ما داریم نقل قول هایی است که از دیگران شنیده ایم و خودمان به عینه چیزی را مشاهده نکردیم اما با روایتی که هم بندی های شان اعلام کردند شروع علائم بیماری ایشان ۶ آذرماه بود در حالی که مرخصی ایشان ۲۲ اذرماه صادر شده است.
عکس معروفی از برادر شما در شبکه های اجتماعی منتشر شده که او را با پابند روی تخت بیمارستان نشان می دهد. این عکس مربوط به چه زمانی است؟
برادر من دفعه قبلی که از زندان برای درمان به بیمارستان منتقل شده بود به ایشان پابند وصل کرده بودند. نمی دانم چه کسی از ایشان عکس گرفته بود اما این عکس پخش شد. دفعه اخیر که باز از زندان به بیمارستان طالقانی اعزام شدند متاسفانه این بار هم به ایشان پابند زدند. پابندی که این دفعه زده بودند طوری بود که حتی بعد از اینکه ما توانستیم مرخصی بگیریم و ایشان را از روز ۲۲ آذرماه منتقل کردیم به بیمارستان خصوصی بابت درمان، تا چند روز همسر برادرم یکی از کارهایی که انجام می داد با پماد جای پابندی را که در بیمارستان قبلی ایجاد شده بود می مالید تا کبودی و زخم و خون مردگی های قبلی را التیام دهد. متاسفانه فضا طوری شده که اگر جایی عکس باشد انگار اتفاقی افتاده و اگر عکس نباشد انگار که اتفاقی نیفتاده است. در حالی که برادرم را دفعه دوم در شرایط سخت تری پابند زدند. دفعه اولی که به برادرم پابند زده بودند، پابند او را محدود کرده بود اما دفعه دوم پابندی که به او زده بودند نه تنها ایشان را محدود کرده بود بلکه به شدت به لحاظ فکری و روحی تحت تاثیر قرار داده بود و استرس مضاعفی به او وارد کرده بود. برادرم در شرایطی در بیمارستان طالقانی بستری بود که بیماری اوج گرفته بود و ایشان امکان دستشویی رفتن نداشت و به او سوند پزشکی وصل بود. بیماری که به او سوند وصل شده یقینا اگر قابلیت این را داشت که بتواند حرکت کند به او سوند وصل نمی کردند. ولی با این حال ایشان را به تخت پایند زده و زنجیر کرده بودند.
بکتاش آبتین که در حال تحمل دوران محکومیت خود در زندان اوین بود، روز دوشنبه ۱۵ آذرماه، به دلیل حال نامناسب جسمی و بروز علائم کرونا پس از چند روز نگهداری در بهداری زندان، به بیمارستان طالقانی تهران منتقل و چند روز بعد به دنبال تایید ابتلا به کرونا به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان طالقانی تهران منتقل شد. نهایتا عصر روز دوشنبه ۲۲ آذرماه، خانواده و وکیل آقای آبتین پس از روزها تلاش موفق به گرفتن مرخصی استعلاجی جهت انتقال او به بیمارستانی دیگر شدند. این عضو کانون نویسندگان ایران نهایتا روز شنبه ۱۸ دیماه در بستر بیماری درگذشت.
ژانویه 27
مسئولان فنی سازمان صدا و سیما میگویند احتمالا سرور، مورد حمله هکری قرار گرفته است. بر اساس این گزارش، اتفاقاتی شبیه به این در شبکه قرآن، رادیو پیام و جوان هم رخ داده است.
ژانویه 27
دهها قاضی و بازرس بینالمللی: درباره نقش رئیسی در کشتار ۶۷ تحقیق شود
قضات و بازرسان برجسته سابق سازمان ملل از میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر این سازمان، خواستند درباره کشتار زندانیان سیاسی در ایران در تابستان ۶۷ و بهویژه نقش ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری فعلی، در آن زمان تحقیق به عمل آورد.
نامه سرگشاده این چهرههای برجسته به خانم باشله که روز پنجشنبه، هفتم بهمن، منتشر شد را نزدیک به ۴۶۰ نفر از جمله سانگ هیون سانگ، رئیس پیشین دادگاه کیفری بینالمللی و استفان راپ، سفیر سابق ایالات متحده در این دادگاه دادگستری امضا کردهاند.
در این نامه آمده که افراد دستاندرکار در این کشتار «همچنان از مصونیت برخوردار هستند. آنها از جمله شامل ابراهیم رئیسی رئیس جمهور فعلی ایران و غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه میشوند.»
این نامه که توسط سازمان حقوق بشری «عدالت برای قربانیان کشتار ۶۷ در ایران» به نگارش درآمده، برای شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز ارسال شده است.
ابراهیم رئیسی که در تابستان سال ۱۴۰۰ کار خود به عنوان رئیس جمهوری را آغاز کرد، یکی از چهار نفری بود که بر پروندههای قتل زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ نظارت داشت.
او در پاسخ به پرسشی درباره نقش خود در کشتار زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ گفته است که به نقش خود در این زمینه «افتخار» میکند.
چهرههای اصلی این هیئت چهارنفره که به عنوان «هیئت مرگ» شناخته میشود، حسینعلی نیری حاکم شرع وقت، مرتضی اشراقی دادستان وقت، ابراهیم رئیسی معاون وقت دادستان و مصطفی پورمحمدی نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین هستند.
اسامی آنها از سوی شاکیان و شاهدان، در جریان دادگاه حمید نوری که متهم است در مقام دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج در اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی مشارکت داشته و دادگاه وی در ماههای اخیر در اروپا در حال برگزاری است، مرتب تکرار میشود.
دور دوم «دادگاه بینالمللی مردمی آبان» برگزار میشود
به گزارش رادیو فردا، همزمان برگزارکنندگان دادگاه بینالمللی مردمی آبان اعلام کردهاند دومین دور این دادگاه در روزهای ۱۵ تا ۱۷ بهمن به صورت غیرعلنی در لندن برگزار خواهد شد.
قرار است در این دوره، بیش از ۱۰۰ شهادت جدید در دادگاه مطرح و مورد بررسی قرار بگیرد.
در دور پیشین این دادگاه که آبانماه سال جاری توسط سازمانهای «عدالت برای ایران»، «حقوق بشر ایران» و سازمان بینالمللی «با هم علیه اعدام» برپا شده بود، ۳۴ شاهد و شش کارشناس شاهد اسناد و مدارک خود را ارائه کردند.
بر اساس گزارشها، هیئت دادستانی این دادگاه پس از بررسی اسناد شاهدان جدید، ۲۷ مقام دیگر جمهوری اسلامی را نیز به دلیل مشارکت در سرکوب آبان ۹۸، به جنایت علیه بشریت متهم کرده است.
در دور نخست، ۱۳۳ مقام جمهوری اسلامی در این زمینه متهم شده بودند که با احتساب افراد جدید، شمار آنها به ۱۶۰ نفر خواهد رسید.