Previous Next

هشدار تحلیلگر داخلی: عواقب “هولناک” شکست برجام



خبرگزاری آمریکايی بلومبرگ در گزارشی نوشت: رزیم ایران مذاکرات وین را جدی نمی‌گیرد و بر این باور است که زمانی که به گفتگو ادامه دهد، دولت بایدن از اعمال تحریم‌های بیشتر خودداری خواهد کرد.

این منبع افزود: در این فاصله جمهوری اسلامی از فرصت مذاکرات مداوم و پایان‌ناپذیر به عنوان پوششی برای ادامه غنی‌سازی اورانیوم و نزدیک شدن به آستانه تولید سلاح اتمی استفاده خواهد کرد.

در همین حال رئیس جمهوری فرانسه روز گذشته در تماس تلفنی با رئیسی به وی گفت این مذاکرات باید به بازگشت سریع طرفین به برجام منجر شود.

این در حالیست که نخست وزیر اسرائیل هدف رژیم ایران از شرکت در مذاکرات وین را فشار بر دولت آمریکا برای لغو تحریم‌ها دانست و تاکید کرد جهان نباید تسلیم باج‌خواهی اتمی این رژیم شود.

وی گفت: اگر جهان کوتاه بیاید، رژیم ایران نه‌ تنها برنامه هسته‌ای خود را حفظ می‌کند، که از امروز بابت آن پول هم می‌گیرد.

از سوی دیگر نیکی هیلی، سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل در دولت ترامپ در توئیتی نوشت: توافقی که به تمام جنبه‌های بی‌ثبات کننده رژیم ایران نپردازد بی‌فایده است. اگر حکومت ایران دنبال کردن برنامه هسته‌ ای، حمایت از تروریسم و تهدید به نابودی اسراییل را متوقف نکند، هر توافقی که بایدن تلاش می‌کند به آن برسد، بی‌فایده است.

در این میان یک تحلیلگر سیاسی در ایران نسبت به عواقب شکست مذاکرات برجام هشدار داد و نوشت: شکست احتمالی مذاکرات، ایران را وارد یکی از دشوارترین مراحل تاریخ خود خواهد کرد؛ وضعیتی که شاید از زمان ظهور دولت ماد‌ها در این سرزمین فقط به‌طور انگشت‌شمار پدید آمده است.

احمد زیدآبادی در روزنامه اعتماد نوشت: روندی که در وین آغاز شده است، بی‌هیچ مبالغه‌ای برای جامعه ایرانی سرنوشت‌ساز است. به عبارت روشن‌تر، نتیجه مذاکرات وین جهتِ آینده کشور ما را به‌طور بنیادی رقم می‌زند.

وی نوشت: درحالی که رسانه‌های امریکا به عنوان کشورِ مقابل جمهوری اسلامی در مذاکرات وین، با کمترین محدودیتی برای بازتاب نظرات کاملاً مغایر درباره نوع مواجهه دولت جو بایدن با این ماجرا و هشدار نسبت به پیامد‌های شکست یا موفقیت مذاکرات روبرو نیستند، وسوسه اعمال فشار به رسانه‌های ایرانی درباره نوع پوشش روند مذاکرات و تحلیل‌های مربوط به آن، از هر جهت زیانبار و به ضرر نتیجه مذاکرات است.

زیدآبادی نوشت: خلاصه کلام اینکه، هیات ایرانی در هیچ شرایطی نباید دست خالی میز مذاکرات وین را ترک کند، زیرا شرایط داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی کشور پس از شکست احتمالی مذاکرات خیلی‌خیلی متفاوت از شرایط کنونی آن خواهد شد؛ فعلاً چیزی بیش از این نمی‌توان گفت.

اطلاعیه ۱۴۵۳ کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان با موضوع روز جهانی کودک

روز جهانی کودک را گرامی داریم در مقدمه کنوانسیون حقوق کودک آمده‌است: «کودک باید در فضایی سرشار از خوشبختی، محبت و تفاهم بزرگ شود». انسان با حقوق ذاتی (نفس کشیدن، دیدن، شنیدن، حرکت و …) زاده شده و جامعه بایستی حق شهروندی کودک (امکانات رفاهی، بهداشت، پرورش، آموزش و …) را برای رشد سالم حقوق …

ادامه‌ی مطلب

فتوای مرجع حکومتی در باره نگهداری سگ و گربه

مجلس ولایت چندی پیش طرحی را با عنوان صیانت از حقوق عامه در برابر حیوانات مطرح کرد که در روزهای اخیر بسیار بحث برانگیز شده است.

در فتوای آخوند مکارم شیرازی در پاسخ به استفتای اقتصادآنلاین درباره نگهداری سگ و گربه آمده است: “نگهداری سگ اگر به قصد استفاده مشروع و عقلایی مثل نگهبانی باشد اشکالی ندارد. ولی خرید و فروش و نگهداری سگ های زینتی و امثال آن جایز نیست. نگهداری سایر حیوانات مانعی ندارد. ولی سزاوار است افراد با ایمان هدفی از آن داشته باشند هر چند استفاده از زیبایی و یا صدای خوش آنها باشد در ضمن باید این امر به اسراف‌کاری و یا آزار و اذیت دیگران منتهی نشود. ضمنا بدن گربه پاک است ولی فضله و ادرار آن نجس است و اگر جزئی از بدن آن مثل مو در بدن و لباس باشد نماز با آن اشکال دارد”.

سرکوب، موقعیت “نظام” را در جهان تضعیف می‌ کند

روزنامه همدلی به‌نقل از یکی از سرکردگان سپاه پاسدار کوثری در باره سرکوب اعتراضات اصفهان نوشت: جریان ضد انقلاب به‌دنبال آن هستند که بگویند در ایران امنیت وجود ندارد و در این شرایط مذاکره هم معنایی ندارد و نباید انجام شود.

روزنامهٔ مستقل هم در یادداشتی با‌ عنوان «پاس گل‌هایی که به‌دشمن دادیم» نوشت: سرانجام اعتراضات مردم اصفهان به خشونت گرایید. مسئولان به روال سابق دست به توجیه و فرافکنی زدند و به جای پذیرش نارضایتی مردمی، معترضان را فریب خوردگان و عوامل دشمن برچسب زدند.

روزنامه جهان صنعت هم به نقل از علی صوفی از فعالان موسوم به اصلاح طلب به نظام در مورد شکست سیاست سرکوب هشدار داد و نوشت: شاید برخی با نسبت دادن اتفاقات رخ داده به دشمن و افراد نفوذی و… پرونده این قضیه را ببندند اما واقعیت آن است که سرکوب، متهم و محکوم کردن مردم و این‌گونه برخوردها مشکلی را از کشور حل نمی‌کند. اتفاقاً برعکس عمل کرده و هر روز مسئولان را منزوی‌تر می‌کند. همین برخوردها است که موقعیت ما را در دنیا تضعیف می‌کند.

بحران برجام آمریکا و منطقه را درگیر جنگ خواهد کرد؟



یک کارشناس مسائل ایران و افسر اطلاعاتی پیشین ارتش اسرائیل در مصاحبه با رادیوی فرانسوی “فرانس کولتور” دستیابی به توافق در مذاکرات جاری وین را بسیار دشوار دانسته است.

به گزارش رادیو فرانسه، این کارشناس اسرائیلی همزمان با ازسرگیری مذاکرات وین اظهار داشت که نظر عمومی در اسرائیل، اعم از دولت و کارشناسان این کشور از جمله خود او این است که بازگشت به برجام به ویژه به دلیل رویکرد بسیار سرسختانه‌ای که حکومت ایران اتخاذ کرده، بسیار دشوار خواهد بود.

وی مطالبات تهران را در این مذاکرات از جمله ضمانت آمریکا و لغو کلیه تحریم‌های مرتبط یا غیرمرتبط به برجام را غیرقابل قبول و غیرقابل تحقق دانسته و افزوده است: اگر در این مذاکرات حکومت ایران هیچ نرمشی از خود نشان ندهد، معنای آن این است که جمهوری اسلامی نمی‌خواهد به برجام بازگردد. و اگر جمهوری اسلامی به برجام بازنگردد توافق موقتی هم در بین نخواهد بود و حکومت ایران به اقدام‌های اتمی‌اش ادامه خواهد داد. در این صورت، برای اسرائیل تمام گزینه‌ها از جمله عملیات نظامی روی میز خواهند بود.

کارشناس اسرائیلی، در بارۀ توانایی عملیاتی اسرائیل ابراز بی اطلاعی کرده است. با این حال، او با استناد به اظهارات مقامات اسرائیلی طی ماه های گذشته گفته است که “اسرائیل از نو در حال استقرار در میدان است”. ”

راز زیمت” تصریح کرده است که اسرائیل قادر است برغم مخالفت آمریکا به طور یکجانبه دست به اقدام نظامی علیه برنامۀ اتمی رژیم ایران بزند. اما، این تصمیم به تنش و منازعه نظامی در کل منطقه و ورود ارتش آمریکا به آن منجر خواهد شد.

عکس و فیلم و بیانیه در باره وقایع روز جمعه اصفهان



تصاویر متعددی از اصابت تعداد زیادی از گلوله‌های ساچمه‌ای به بدن و چشم و صورت افراد معترض در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. تلویزیون ایران اینترنشنال یک تصویر رادیوگرافی منتشر کرد که نشان‌دهنده اصابت ده‌ها ساچمه به صورت معترضان است. (عکس زیر)

فیلم زیر: اظهارات پزشک با شرف اصفهانی خطاب به وحوش خامنه‌ای

خامنه‌ای مسئول اصلی فاجعه است

بیانیه ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی در ایران در واکنش به اعتراضات اصفهان:

نظام استبداد دینی به ریاست مستبد امروز ایران علی خامنه‌ای بالاخره نتوانست تحصن اعتراضی مسالمت آمیز، خشونت پرهیز و مدنی مردم شریف و شجاع اصفهان را تحمل کند و ناگزیر ماهیت ضد مردمی، خشن و سرکوبگر خود را بار دیگر آشکار کرد و پس از آتش زدن چادرهای بر پا شده متحصنین در زاینده رود با گاز اشک آور و شلیک گلوله های ساچمه‌ای و باتوم به معترضان حمله ور شد و به ضرب و جرح آنان پرداخت، کثیری از معترضان را به شدت مجروح و عده زیادی از آنان را دستگیر کرد و به خیال خام خود آتش اعتراضات به حق مردم را خاموش کرده است اما زهی خیال باطل، این حاکمیت استبدادی خوب می داند که آتش اعتراضات خاموش شدنی نیست ممکن است این آتش برای مدت کوتاهی زیر خاکستر رود اما تا رسیدن به مقصود خاموش شدنی نیست.

حکومت تلاش کرد که بین معترضان اصفهان و معترضان چهار محال بختیاری تفرقه ایجاد کند و با این ترفند اعتراضات دو استان را علیه خود به انحراف بکشاند اما معترضان هوشمندانه شعار اتحاد اتحاد سر دادند و از این طریق دسیسه حکومتیان را خنثی کردند. می گویند این ابر بحران آب، خشکی رودخانه ها، دریاچه‌ها و تالاب‌ها، تخلیه سفره های زیرزمینی آب و فرو نشست زمین ناشی از سوء مدیریت و نا کار آمدی مدیران جمهوری اسلامی است البته این سخن درست است اما قضیه بالاتر از این حرفها ست این مدیریتی که در این کشور اعمال می‌شود مدیریت تخریب و ویرانگری است مدیریت غارت و تاراج است مدیریتی است که فقط منافع حاکمان و در رأس آنان منافع علی خامنه‌ای و بقای حکومت غیر قانونی، نامشروع و غاصبانه و مادام العمر وی در نظر گرفته می شود .موضوعی که اساساً در مدیریت جمهوری اسلامی محلی از اعراب نداشته و ندارد منافع ملی و حقوق مردم است.

این فجایع در حقیقت نتیجه مدیریت و سلطه همه جانبه علی خامنه‌ای بر تمامی نهادها، ارگان ها اعم از مجلس، دولت، قوه قضاییه، نیروهای مسلح… است. تمامی ارگان های مهاجم و فرمانده های آنان به اعتراضات مسالمت آمیز، خشونت پرهیز و مدنی مردم شریف اصفهان مسئولند و پاسخگو اما مسئول اصلی این تهاجم و فجایع ایجاد شده‌اند علی خامنه‌ای جبار ایران است که باید پاسخگو باشد.

اجازه‌ راه‌ اندازی‌ سندیکای “سیاه‌ بازی” را نمی‌ دهند

بسیاری از گونه‌های نمایش‌های آیینی و سنتی سال‌هاست که نه مورد اقبال هنرمندان قرار می‌گیرد و نه مخاطبان تئاتری. «جواد انصافی» پژوهشگر، نویسنده، کارگردان و یکی از شناخته‌شده‌ترین بازیگران نمایش‌های سیاه‌بازی است که این روزها در نمایشی از این سبک با نام «رختشورشاه» به کارگردانی علی یداللهی روی صحنه رفته است.

به گزارش ایلنا، به بهانه این اجرا، با او که هم مدرس تئاتر شادی‌آور است و هم با نگارش کتاب‌هایی پژوهشی، نشان داده که نگاهی علمی به این گونه نمایش ایرانی دارد، گفتگویی کرده‌ایم که مشروح آن را می‌توانید در ادامه بخوانید.

نمایشی آیینی و سنتی ایران از جمله سیاه‌بازی و نمایش‌های شادی‌آور زنانه، مدت‌هاست که در فضای تئاتر ما خیلی کمرنگ شده‌اند؛ هم از حیث اجرا و هم مخاطب. در نگاهی آسیب‌شناسانه به این اتفاق، چه عواملی را موثر می‌دانید؟

نمایش سیاه‌بازی تنها نمایشی است که زمان و مکان نمی‌شناسد و می‌تواند آن را بشکند و به هر جایی و هر زمانی برود و به هر فرم و شکلی دربیاید. اما متاسفانه مدت‌هاست که در ایران کم‌رنگ شده و دلیلش از نظر من، در درجه اول مسئولان هستند که به صراحت آن را نمی‌خواهند. دلایلش را هم خیلی ساده برایتان می‌آورم. تمام جشنواره‌های تئاتری از ابتدای شروع به کارشان و در هر فرمی که بودند، همه‌ساله برگزار می‌شدند و جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی هم این‌گونه بود. اما بعد از مدتی گفتند نه، ما توان مالی‌اش را نداریم، یک سال در میان شود؛ یعنی هر دو سال، یک دوره جشنواره. از همین‌جا مشخص شد که آن را نمی‌خواهند. اما به همین بسنده نکردند. بعد از مدت کوتاهی، گفتند شما که همه رفیق‌اید، همه قدیمی هستید، رقابت چه معنایی دارد؟ گفتیم این شکل از رقابت خاصیت همه جشنواره‌هایی‌ست که جایزه می‌دهند. گفتند نه، و جایزه‌هایشان را هم برداشتند. حالا دو تا سکه می‌دادند به کسی، یک سکه می‌دادند به کسی و تشویقی بود به نظر من، مخصوصا برای نسل جوان. اما الان که هیچ جایزه و تشویقی وجود ندارد، به چه امیدی بیایند و در این جشنواره‌ها شرکت کنند؟ سومین مطلب این‌که ما، یعنی هنرمندان نمایش‌های سیاه‌بازی و سنتی، تنها گروه‌های تئاتری هستیم که یک سندیکا نداریم. یعنی نمی‌گذارند که داشته باشیم. در حالی‌که مثلا تئاتر کودک یا عروسکی و… برای خودشان صنف و تشکیلات دارند.

چرا نمی‌گذارند؟
نمی‌دانم، باید این را باید از مسئولان پرسید.

یعنی اقدام کرده‌اید، ولی در راه آن سنگ‌اندازی شده؟
بله، رسما. یعنی چندین بار خواسته‌ایم این تشکیلات پا بگیرد و نگذاشته‌اند. نکته چهارم این‌که تمام گروه‌ها یک سالنی برای خودشان دارند؛ حتی همین تئاتر کودک که کم‌تر از سایر گونه‌ها به آن توجه شده هم جایش در تالار هنر است، تئاتر دانشجویی در مولوی است و… غیر از نمایش‌های سیاه‌بازی و آیینی و سنتی. چرا؟ چون همیشه سردرگم هستیم. یک مدت قرار بود سنگلج برای این‌گونه نمایش‌های ایرانی باشد، اما با تعویض مدیریت‌ها آن را به هم ریختند و گفتند نه، اینطور نیست. قرار شد که برویم جای دیگری، آن را هم نگذاشتند. در صورتی که اصلا بین خیابان امام خمینی (ره) یعنی سپه سابق تا طالقانی، بیش از ۸۰ ساختمان قدیمی هست که طی پانزده سال اخیر بارها و بارها، درخواست کردیم که یکی از آن‌ها را به ما اختصاص دهید تا تبدیل به سالنی برای نمایش‌های سیاه‌بازی کنیم که مردم هم بدانند که یک جای ثابت برای اجرای این آیین‌ها هست.

این در حالی‌ست که در گذشته نه‌چندان دور سالن‌های ویژه‌ای به نمایش‌های ایرانی و سنتی اختصاص داشت…
بله. در دوره سابق سه سالن داشتیم که هر شب در آن سیاه‌بازی اجرا می‌شد، که دو تایشان در لاله‌زار بود؛ یکی تئاتر نصر که هر شب سعدی افشار آن‌جا سیاه‌بازی داشت و دیگری تئاتر دهقان که هر شب سیدحسین یوسفی در آن اجرا می‌رفت. موزه آب‌انبار هم بود که هر شب مجید افشار در آن نمایش روی صحنه می‌برد. در کنار این‌ها سه کاباره هم بود که هر شب در آن‌ها سیاه‌بازی روی صحنه می‌رفت. ولی الان حتی یک مکان ثابت نداریم و اگر یک مهمان خارجی به همین تهران بیاید و بخواهد سیاه‌بازی ببیند، جایی را نداریم که نشانش دهیم. یک دوستی داشتیم که از تاجیکستان آمده بود و به محض اینکه پایش به تهران رسید پرسید حالا کجا برویم نمایش سیاه‌بازی شما را ببینیم؟ گفتیم هیچ کجا. خندید و گفت یعنی هیچ جایی ندارید؟ گفتیم نه، باید صبر کنید تا جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی شروع شود که دو سال بعد است! یا این‌که ببینیم نوبت چه کسی رسیده که به او اجرای عمومی بدهند و کجا بدهند و برویم آن‌جا و کار را ببینیم و این، دردآور است.

تجربه کشورهای شرقی دیگر که نمایش‌های آیینی‌شان را زنده نگاه داشته‌اند، در این زمینه چطور است؟
مدتی پیش سفری به پاتایا در تایلند داشتیم و همراه خانواده به سالنی رفتیم که مخصوص نمایش آیینی‌شان بود و بلیت خیلی گرانی هم داشت. تازه تایلند کشوری درجه یک هم نیست. یا در هندوستان، نه‌تنها در دهلی، که در تاج‌محل هم سالنی به نمایش‌هایی آیینی‌شان اختصاص داشت و نمایشی را با موضوع تاج محل اجرا می‌کردند که بی‌ربط به ایران هم نبود. آن جا به قدری خجل شدم که نتوانستم بگویم من هم سیاه‌بازی و نمایش آیینی – سنتی کار می‌کنم. از ما پرسیدند شما کجایی هستید؟ گفتیم ایرانی. گفتند دکمه پنج را بزنید. دیدیم به شش زبان زنده دنیا این نمایش پخش می‌شود، آن‌ها هندی اجرا می‌کردند و ما به فارسی گوش می‌کردیم. واقعا خجالت کشیدیم که شهری -آن‌هم نه پایتخت- در هندوستان چنین پیشرفتی دارد و آن وقت ما حتی در تهران، جایی ثابت برای نمایش‌های سنتی خودمان نداریم. در حالی‌که سالن آماده‌ای به نام «تالار فرهنگ» را جنب تالار وحدت داریم که قبلا برای نمایش‌های ایرانی بوده و حالا آن را واگذار کرده‌اند به آموزش و پرورش و سال‌هاست که تعطیل شده و خاک می‌خورد؛ یک سالن آماده که رها و تمام صندلی‌هایش پوسیده شده و دارد از بین می‌رود.

گفتیم این‌جا را در اختیار ما بگذارید تا در سالن بزرگ آن هر شب سیاه‌بازی اجرا شود و در ایام محرم و صفر هم محلی برای برپایی تعزیه شود که آن‌هم گونه‌ای از نمایش ایرانی است. و یک سالن کوچک داخل آن درست کنیم که در آن خیمه شب‌بازی و نقالی و پرده‌خوانی و حتی نمایش‌های زنانه اجرا شود. قسمت دیگری از مجموعه را هم می‌شد تبدیل به رستوران کرد تا در آن کوفته، چلوکباب، دیزی و غذاهای سنتی ایرانی طبخ شود تا وقتی یک خارجی به این فضا آمد با محیطی سنتی – ایرانی مواجه شود. وقتی این ایده‌ها را با مسئولان و متولیان مطرح می‌کنی، همه‌شان می‌گویند به به، واقعا فکر جالبی است، ولی عمل نمی‌کنند. خب، این یعنی چی؟ یعنی مسئولان نمی‌خواهند.

علاوه بر این‌ها، یکی از دغدغه‌های فعالان نمایش‌های آیینی و سنتی، جای خالی آن در دانشگاه است. این دغدغه تا چه اندازه پیگیری شده و به کجا رسیده است؟
بیش از ۱۵ سال است که داریم دوندگی می‌کنیم تا بگوییم در دانشگاه‌مان و برای جوان‌های دانشجوی تئاتری، چهار واحد درس سیاه‌بازی بگذارید، ولی نمی‌گذارند. شما از این ممانعت چه نتیجه‌ای می‌گیرید؟ یعنی نمی‌خواهند. دیگر از این واضح‌تر؟ خب، وقتی مسئولان این گونه نمایشی را نمی‌خواهند، معلوم است که ما هم به‌طور ملموسی در تئاتر کمرنگ می‌شویم. وقتی در دانشگاه ما که محیط هنری‌مان است، بچه‌های جوان اصلا نمی‌دانند سیاه‌بازی چیست و بندگان خدا حتی نمونه‌هایش را ندیده‌اند چه انتظاری از بقیه مردم می‌توانیم داشته باشیم؟ در حالی‌که خود من چندین جا ورک‌شاپ‌هایی برای سیاه‌بازی و نمایش‌های آیینی گذاشته‌ام و اتفاقا خیلی هم استقبال شده و همه جوان‌ها می‌گویند ای کاش که یک چنین درسی در دانشگاه هم داشته باشیم.

ولی الان تمام این تجربه‌های نمایشی سنتی ما دارد از بین می‌رود. ما، معدود باقی‌مانده‌هایی هستیم که علاقه‌مندیم و از جیب‌مان برای بقای این هنر خرج می‌کنیم. صراحتا و رسما بگویم که نزدیک به ۱۵-۱۴ سال است که در تمام نمایش‌هایی که اجرا می‌کنم، در تلاشم تا شیوه‌ها و موضوعاتی را نشان دهم که در حال از بین رفتن است؛ از جمله کسبی‌خوانی و کاسبی‌های ریتمیکی که از بین رفته و یک نمونه‌اش راجع به خیار است که می‌گوید: «گل به سر دارم خیار، کاکل به سر دارم خیار، سبز و نازکه خیار، به به چه سرسبزه خیار، خیار دولابه، بدو چه ارزونه، هر کی که نخره، من رو می‌رنجونه.» این‌ها از زبان یک خیارفروش در تهران قدیم است که همه را یک کتاب کردم که حداقل ثبت شود و در جایی باقی بماند. در واقع ۶۰ مورد از این کسبی‌خوانی‌ها را جمع‌آ‌وری و آماده انتشار کرده‌ام که البته به برخی موارد ایراد گرفته بودند که حذف‌شان کردیم. می‌خواهم بگویم در این سال‌ها در هر کدام از نمایش‌هایم، سعی کرده‌ام یکی از این بازارها را داشته باشم تا مردم با این کسبی‌خوانی‌ها آشنا شوند. در کنار این‌ها، تلاش من این است که نمایش‌های زنانه‌ای که از بین رفته، کمرنگ شده یا یادگارهای اندکی از زمان پهلوی از آن مانده، را زنده نگاه دارم؛ در واقع همین ما چند نفر که دل‌بسته این هنر هستیم دست از تلاش برنمی‌داریم.

کتاب‌هایی را هم در این زمینه منتشر کرده‌اید که قابل تامل و ارجاع هستند. پژوهش‌هایتان هم با همین هدف بود؟
من ۲۶-۲۵ سال پیش تنها کتاب سیاه‌بازی ایران را که از نگاه یک سیاه‌باز است چاپ کردم که متاسفانه دیگر نسخه‌ای از آن در بازار موجود نیست و به دنبال چاپ مجدد آن هستیم که البته دردسرهایی دارد. همچنین به اتفاق همسرم خانم «فروغ یزدان‌آشوری» دو کتاب راجع به نمایش‌های زنانه نوشتیم که یکی از آن‌ها با نام نمایش‌های زنانه ایران در سال ۸۸ و دیگری با نام نمایش‌های شگفتانه زنانه ایران دو سال پیش منتشر شده است. حُسن نمایش‌های زنانه در کوتاه بودن‌شان است؛ یعنی هر نمایش حدود ۱۰ دقیقه. در این ۱۰ سال بارها و بارها به مسئولان و متولیان گفتم همه این‌ها می‌تواند در دل نمایش‌های دیگر جا بگیرد و بشود یک قسمتی از یک تئاتر. اتفاقا «رختشورشاه» که اکنون در حال اجرایش هستیم از این ترفند استفاده کرده است؛ و دو سه مورد از نمایش‌های زنانه را آورده در دل این نمایش. یا همین امسال خود من «عروس فراری» را با همین تکنیک نوشتم و چندین نمایش زنانه را در دل آن گنجانده‌ام، البته کاملا به‌جا؛ این عروس می‌رود آرایشگاه، می‌رود سلمانی، می‌رود حمام و همه آن اشعار نمایش‌های زنانه‌ای که مربوط به این مکان‌هاست، خوانده می‌شود؛ این نمایش را در روزهای کرونایی در خانه تمرین کردم و قرار است در بستمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی اجرا شود؛ جشنواره‌ای که قرار است به صورت آنلاین برگزار شود و این خودش اتفاقی عجیب و خنده‌دار است. الان مدت‌هاست که تئاترها باز شده، و اجراهای متعددی روی صحنه می‌روند ولی جشنواره آیینی سنتی می‌خواهد آنلاین باشد. چرا؟ تا استقبالی از آن نشود، تا مردم نیایند و از نزدیک آن را نبینند. ما داریم تلاش می‌کنیم که این‌ها را زنده نگه داریم، ولی تلاش‌مان ابتر است، چون کوچکیم، و تعداد بسیار کمی هستیم که هر روز هم کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شویم.

به جز رختشورشاه و عروس فراری، برنامه‌ای برای اجراهای دیگری در این زمینه دارید؟
چهار نمایش از دوره پیش جشنواره آیینی و سنتی قرار بود به شکل یک رپرتوار در مجموعه تئاتر محراب اجرا شود که «باباکرم» اجرایش را رفت، دومی‌اش، همین «رختشورشاه» به کارگردانی علی یداللهی است، سومی «چلچراغ» به کارگردانی آقای علوی و چهارمین اجرا اثری به کارگردانی خود من است، که نوبت اجرایش افتاده به آخرهای بهمن و اسفند. بعد از ۸۰-۷۰ سال و بعد از اجراهای استاد مهرتاش، قرار است یک اپراتئاتر، در واقع یک اُپِرَت کمدی دوباره روی صحنه بیاید. این اپرت کمدی ایرانی قصه‌ای کاملا ایرانی و ۴۰ ترک موسیقی دارد.

فیلم؛ اینهم پاسخی به نمایش مسخره سلبریتی‌ حکومتی

در پاسخ به نمایش جدید سلبریتی‌ دلقک جمهوری اسلامی و درخواست وی از مردم برای کمتر خوردن در شرایط تحریم

فیلم؛ واکنش مردم ایران به سرقت دریچه های فاضلاب

آقای مسئولین جمهوری اسلامی! طرح صیانت از مردم در برابر پاپی‌ها و پیشی‌ها رو نمی‌خواد در نظر بگیرید، شکم مردم را سیر کنید که مجبور نباشند دست به‌این جور کارها بزنند

فیلم؛ تصاویری از وحوش چماقدار خامنه ای در اصفهان

تصاویری از حضور اراذل اوباش بسیجی و امنیتی در لباس عادی به ظاهر لباس ورزشی که با در دست داشتن باتوم و شات گان به ضرب و شتم مردم‌ معترض و کشاورزان پرداخته بودند روز جمعه پنجم آذر ماه ۱۴۰۰