Previous Next

کرونا؛ پزشک: از دیدن این همه زجر تنفسی خسته شدم



یک متخصص بیماری‌های عفونی با انتقاد از آنچه که «عدم اجرای دستورالعمل‌های ستاد ملی مقابله با کرونا در راستای کاهش بار بیماری در کشور» خواند، گفت: اگر روند به همین منوال باشد روزهای سخت‌تری در انتظارمان خواهد بود.

به گزارش ایسنا، مینو محرز با اشاره به اینکه کرونا تمام برنامه ریزی‌ها را بر هم زده است، گفت: دستورالعمل‌ها ابلاغ می‌شود، اما کنترلی برای اجرای آن وجود ندارد؛ در حالی که باید هرچه سریع‌تر و قاطع‌تر عمل کرد.

وی درباره پیش بینی از شرایط بیماری در روزهای آتی نیز گفت: اکنون وضع خراب است، کرونای نوع دلتا فوق‌العاده مسری است و در صورت ابتلا همه خانواده باهم به مراکز درمانی مراجعه می‌کنند و از بچه‌های کوچک تا پدربزرگ و مادربزرگ همه مبتلا شده و حالت شدیدتری از بیماری را تجربه می‌کنند. به شخصه به لحاظ روحی از دیدن این همه زجر تنفسی خسته شدم و اگر روند به همین منوال باشد روزهای سخت‌تری در انتظارمان خواهد بود.

مدیر بیمارستان میلاد تهران نیز وضعیت کرونا در پایتخت را خراب توصیف کرد و گفت: داریم به شرایط جنگی دوباره برمی‌گردیم.

فرهاد حمزه‌زاده گفت: الان ما دقیقا داریم به شرایط جنگی دوباره بر می‌گردیم. کاش می‌شد من یک فیلمی از اورژانس نشان می‌دادم که وضعیت به چه صورت است ما الان مجبور شدیم که در بیمارستان میلاد که با دو هزار مراجعه کننده در روز مواجه هستیم از بنیاد برکت استمداد بطلبیم و بیمارستان صحرایی بزنیم ما الآن در بیمارستان صحرایی که به‌صورت چادر در حیاط اورژانس زدیم. اوضاع خیلی خراب است و ما الآن داریم به سمت صعودی تازه می‌رویم اگر الآن شروع این پیک پنجم به این صورت باشد من از همین الآن اینجا احساس خطر می‌کنم.

تقی ریاحی رئیس بیمارستان رسول اکرم تهران نیز با اشاره به افزایش مبتلایان به کرونا، از راه‌اندازی بخش های جدید خبر داد و گفت: شرایط بیمارستان رسول اکرم شرایط خوبی نیست یعنی ما به شرایط حداکثری بیماران بستری در پیک چهارم داریم نزدیک می‌شویم و هر دو تا سه روز مجبوریم یک بخش جدید راه بیاندازیم ۶۰درصد ظرفیت تخت های آی.سی.یو بیمارستان متعلق به بیماران کروناست.

چرا ایران به کشور موج‌ خیز کرونا در دنیا تبدیل شده‌؟

روزنامه شرق نوشت: وعده‌های بی‌سرانجام، رونمایی‌های پرسروصدا و بی‌نتیجه، اغراق در فتح‌الفتوحات کرونایی، بی‌ادبی و طلبکاربودن از مردمی که روزانه عزیزانشان را به خاطر زیاده‌خواهی‌ها و دروغ‌ها از دست می‌دهند،‌ تنها بخشی از اتفاقاتی است که در یک‌سال‌و‌نیم گذشته مردم ایران تجربه کرده‌اند.

در حالی سعید نمکی وزیر بهداشت در تمامی سخنرانی‌های خود ایران را به‌عنوان یک الگو که تمام جهان از مهار کرونا در آن انگشت به دهان شده‌اند، نام می‌برد که حالا و در ورود ایران به پیک پنجم کرونا کمتر از یک درصد مردم واکسینه شده‌اند. به خاطر وضعیت بد واکسیناسیون در ایران مردم به ارمنستان می‌روند تا واکسن بزنند. وضعیت آن‌قدر بد است و وعده‌ها عملی نشده که مردم دیگر ما را باور ندارند.

افزایش شیوع کروناویروس در کشور باعث شده است که ایران حالا برای پنجمین بار با یک موج مرگبار از بیماری درگیر شود، موجی که می‌گویند از همیشه سهمگین‌تر است.

کارشناسان معتقدند که عامل ایجاد موج‌های کرونا در کشور نه طبیعت ویروس کرونا بلکه سیاست‌های اشتباه است و به همین دلیل پیام طبرسی، رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری معتقد است که ایران به کشوری «موج‌خیز» درباره ویروس کرونا در دنیا تبدیل شده است، در صورتی که وضعیت در دیگر کشورها به این شکل نیست.

دکتر طبرسی در این رابطه می‌گوید: «مدیریت ما اشتباه است، چرا کشورهای دیگر با چنین چالش‌هایی درگیر نمی‌شوند؟ بله در برخی کشورها یک موج سنگین کرونا به وجود آمد، اما از اشتباهاتشان درس گرفتند و کنترل کردند. چرا در همین ترکیه که کنار ماست این اتفاقات رخ نمی‌دهد؟ چرا ترکیه توانسته ۵۰ درصد جمعیتش را واکسینه کند اما ما نتوانستیم؟»

فیلم زیر: وضعیت فاجعه‌بار بیمارستان مسیح دانشوری

روز پنجشنبه ۲۴ تیر – بیمارستان مسیح دانشوری، بیماران بر روی نیمکت‌های فلزی راهروها و مقابل سرویس بهداشتی به‌حال خود رها شده‌اند

فیلم؛ حمله مردم خشمگین به منزل نماینده سوسنگرد

مردم خشمگین منزل عضو مجلس ولایت از سوسنگرد بنام قاسم ساعدی را محاصره کرده و سنگ به سوی آن پرتاپ میکنند

آقای روحانی!، ‏موضوع فقط ‎خوزستان بی‌ آب نیست…



پروحانی دستور داده تا بودجه ویژه برای حل مشکل بی‌آبی استان خوزستان اختصاص داده شود و از «صبر و تحمل» مردم خوزستان هم تشکر کرده است.

این در حالی است که مشکلات از جمله بی‌آبی، چنان مردم این استان را جان به لب کرده که گروهی در شهرهای مختلف این استان چهار شب است که دست به اعتراض زده‌اند.

بی بی سی گزارش داد: نیروهای امنیتی در چهارمین شب از اعتراض‌ها هم به سوی معترضان آتش‌ گشودند. در تصاویری که از اعتراض‌های سوسنگرد در یکشنبه شب منتشر شده است، زخمی شدن یک نفر دیده می‌شود.

سایت جامعه 24 در این باره نوشت: مردمی که روی ذخایر نفتی نشسته و چرخ اقتصاد کشور از طریق منابع طبیعی استان آن‌ها تامین می‌شود سال‌هاست که از نبود کار، برق، آب و… رنج می‌برند. حالا، اما مردمی که این روز‌ها به دنبال خشک شدن تالاب پرافتخارشان یعنی هورالعظیم در سوگ مرگ تلخ دام‌ها و سرمایه‌هایشان نشسته‌اند، کارد به استخوانشان رسیده و نگران از تداوم این بی‌کفایتی‌ها و به خطر افتادن حیاتشان به کف خیابان‌ها سرازیر شده‌اند. در این بین مرگ دو و به گفته منابع محلی سه جوان در این اعتراضات خیابانی ماجرا را دردناک‌تر کرده است، جوانانی که می‌توانستند به فکر آینده و سرخوش از روز‌های خوب جوانی باشند حالا راهی گورستان می‌شوند
.
این منبع نوشت: متاسفانه مسائل خوزستان ناشی از سوءمدیریت و ترک فعل و انجام ندادن مسئولیت‌های بهنگام و به جا از سوی مسئولان است. به عنوان مثال وزارت نفت به جای اینکه برای به دست آوردن نفت از هورالعظیم از دکل آبی استفاده کند بخش عظیمی از این تالاب را خشک کرده و جاده زده بود که از خشکی اقدام کند به این دلیل که ارزان‌تر بود.

پروانه سلحشوری، نماینده اصلاح طلب مجلس دهم به موضوع بی آبی در خوزستان واکنش نشان داد و در توئیتی نوشت: ‏موضوع فقط ‎خوزستان بی‌ آب نیست. کجای ایران آباد است که فقط خوزستان مانده باشد…چه کرده‌اید با این همه نعمت که پس از سالها مدیریت باید نظاره‌گر مرگ تدریجی مردم، طبیعت و عقب‌ماندگی سرزمین‌مان باشیم.خدا می‌داند تاوان چه چیز را پس می‌دهیم…

زیرساخت‌های اقتصادی خوزستان در حال نابودی‌ است

یکی از فعالان حوزه گردشگری می‌گوید سیاست‌های اشتباه پیرامون تامین حق‌آبه هورالعظیم و رودخانه‌های دیگر، سدسازی‌ها و طرح‌هایی مانند انتقال آب کارون، زندگی عادی مردم در خوزستان را طاقت‌فرسا کرده و در حال نابودی زیرساخت‌های اقتصادی و گردشگری این استان است.

باسم حمادی گفته میراث ناملموس خوزستان تحت‌تأثیر خشک شدن هورالعظیم قرار گرفته است؛ «هورالعظیم یکی از مهمترین جاذبه‌های گردشگری کشور خشک شد. شهرهای ما دور آب ایجاد شده‌اند. فرهنگ مردم عرب خوزستان برگرفته از آب است. ما موسیقی خود را از آب می‌گیریم. ساز ما از نی ساخته می‌شود. مضیف سازه‌ای است که ۶ هزار سال قدمت دارد و از نی ساخته می‌شود. مردم حاشیه هور، دامپروری می‌کنند. صنعتگران سال‌هاست که بوریا بافی داشته‌اند اما دیگر نمی‌توانند تولید داشته باشند. صید و صیادی به خوبی انجام می‌شد اما الان همین صیادی که یکی از فرهنگ‌های مردم هورنشین است نیز از بین رفته است. دو سال پیش ما را سیل برد حالا چه شده که در مدت دو سال داریم از تشنگی می‌میریم؟ مردم هورنشین الان مهاجرت کرده و به شهرها رفته‌اند».

وی ضمن انتقاد از سیاست‌های وزارت نیرو گفته «الان آب پشت سد داریم اما مافیای آب و مدیریت غلط موجب شده تا حقابه را ندهند. انتقال آب کارون به فلات مرکزی اشتباه است. سی و سه پل از آب کارون پر می‌شود ما دوست داریم مردم آب بخورند اما نه اینکه برای کارخانه‌ها و شرکت‌ها مصرف شود. این شرکت‌ها باید در جایی قرار می‌گرفتند که آب‌های آزاد وجود دارد. چرا ما تشنه باشیم اما شرکت‌ها آب داشته باشند؟ در دهه ۵۰ طرح آمایش سرزمین توسط فرانسوی‌ها انجام شده بود و گفته بودند که صنایع فولاد باید در کنار بنادر و آب باشد اما متأسفانه آن سند اجرا نشد».

وضعیت بحرانی تالاب هورالعظیم
چهارشنبه ۱۶تیرماه ۱۴۰۰

گاومیش‌هایی که در دمای ۵۰ درجه‌ی خوزستان مرگ و زندگی‌شان به آب وصل است در لجن‌زاری از آخرین قسمت‌های بازمانده‌ی تالابِ بی‌آب دست و پا می‌زنند.

نبود هورالعظیم مساوی است با نبود حیات…احداث سد‌های غیرمجاز و متعدد بر روی این تالاب سبب شده تا ورودی آب به هورالعظیم کاهش یابد و همگان می‌دانند که اگر این تالاب نباشد، گرد و خاک و ریزگرد‌هایی که بر اثر خشکی تالاب ایجاد می‌شود زندگی را برای مردم منطقه و استان‌های اطراف سخت خواهد کرد، به تبع آن اگر آب در این تالاب نباشد، مردم منطقه مجبور به مهاجرت خواهند شد و به دنبال آن مشکلات متعدد دیگری ایجاد خواهد شد.

آقای اصغر فرهادی، بعضی ها حرف نزنند سنگين ترند!



دیشب در اختتامیه هفتاد و چهارمین جشنواره فیلم کن جایزه بزرگ هیات داوران به طور مشترک به «قهرمان» ساخته اصغر فرهادی و «محفظه شماره ۶» به کارگردانی یوهو کاسمانن رسید.

دامون قنبر زاده (منتقد سینما) در این باره نوشت: جایزه‌ی آقای فرهادی که به شکل مشترک با فیلمی دیگر نصیبش شده، مبارک‌شان باشد. امیدوارم به‌زودی بتوانیم فیلم را ببینیم و درباره‌اش حرف بزنیم. اما نکته‌ای که این میان وجود دارد، نوع برخورد کمی ناآگاهانه، بیش‌تر آگاهانه و البته به‌شدت موذیانه‌ی رسانه‌های ایرانی با این جایزه است که یک چیزی شبیه تقدیرنامه می‌ماند. طبعاً قصدم پایین آوردن ارزش جایزه نیست. ولی این نوع خبررسانی که به‌شدت اشتباه، ناقص و در جهت بالا بردن غرور ملی و سیستم «تو جایزه بگیر، من می‌خواهم شاد باشم» است، کاملاً و دقیقاً ناقض رفتار ژورنالیستی‌ست.

دیشب که جوایز اعلام شد، به هر پیجی که سر می‌زدید، با تیتر درشت نوشته بودند اصغر فرهادی برنده‌ی «جایزه‌ی بزرگ کن» شده است. بعد یک نخل طلا هم کنار عکس گذاشته بودند. کسی که این تصویر و تیتر را می‌دید، اگر اطلاع چندانی از موضوع نداشت، گمان می‌کرد اصغر فرهادی جایزه‌ی اصلی کن، که همان نخل طلا باشد را برنده شده است. این رویکرد موذیانه، باعث شد حتی جناب پرویز پرستویی هم تصور کند اصغر فرهادی نخل طلا برده است! ایشان در استوری مبسوطی، برنده شدن «نخل‌های طلایی» آقای فرهادی را به او تبریک گفت!

این خبررسانی جهت‌دهی‌شده، کاری کرد که حتی کسی متوجه نشود این جایزه، فقط متعلق به آقای فرهادی نیست و با فیلم‌ساز دیگری به شکل مشترک دریافت شده است. حتی رسانه‌ای مانند «بی‌بی‌سی فارسی» هم هیچ اشاره‌ای به این موضوع نکرد، رسانه‌های جوزده‌ی داخلی که دیگر بماند! نگاه غرورزده و اغراق‌آمیز به شرکت فیلم‌های‌مان در جشنواره‌های خارجی، موجب می‌شود ذات فیلم و سینما زیر سئوال برود. حالا با این شکل از خبررسانی اشتباه و عامدانه‌غلط، ذات ژورنالیستی هم زیر سئوال رفته است.

جشنواره‌ی کن، مانند جشنواره‌ی فجر خودمان عمل کرد و به تمام فیلم‌ها جایزه‌ای رساند تا مبادا کسی دست خالی به کشورش برگردد. فیلم‌ها را کم‌کم خواهیم دید و قضاوت خواهیم کرد. در نهایت این سروصداها، حرف‌وحدیث‌ها، سخنرانی‌های عجیب کارگردان، تیتر‌های غلط، رویکرد موذیانه و حتی «شادی‌های بعد از گل» به فراموشی سپرده خواهند شد. باز هم یک فیلم خواهد ماند و یک من و شما، که باید تماشایش کنیم، با آن حرف بزنیم و به روند تاریخ بسپاریمش.

فرهادی در بخشی از صحبت هایش پس از دریافت جایزه خود گفت: با تمام محدودیت‌ها، فشارها، مشکلات و گرفتاری‌هایی که می‌توانست من را از مسیری که در آن بودم منصرف کند تا این فیلم‌ها را نسازم و شما آن‌ها را نبینید، اما باز هم فیلم ساختم به امید اینکه با هر فیلمی که می‌سازم پرسش‌هایی از شرایط تلخ اجتماعی اطرافم را در فیلمم با تماشاگران آن به اشتراک بگذارم و با فکر کردن به آن‌ها به یک راه حلی دست پیدا کنم.

پوریا ذوالفقاری (منتقد سینما) هم در این باره نوشت: نسبت جامعه با اصغر فرهادی پیچیده شده است. برخلاف آنچه دوست‌دارانش می‌گویند این ربطی به «حسادت» ندارد. شاید دیگر فیلم‌سازان و سینماگران به او حسادت کنند، ولی دلیلی ندارد کسانی را که تا جدایی و حتی فروشنده برای موفقیت‌های او اشک شوق می‌ریختند، حالا که به منتقدانش بدل شده‌اند با این برچسب‌ها طرد و تحقیر کنیم. فرهادی باید تکلیفش را روشن کند. یا مثل کیارستمی کلا قید موضع‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی را بزند و فیلمش را بسازد و جایزه‌اش را بگیرد و طرفدارانش را خوش‌حال کند یا اگر می‌خواهد تصویر هنرمندی حساس به مسائل سیاسی و اجتماعی از خود ارائه دهد، پایش بایستد و اگر لازم شد هزینه‌اش را بدهد.

این که زمان خون دادن به مردم غزه و رای دادن به حسن روحانی حاضر باشی زمان‌های دیگر نه، تناقض دارد. با داشتن دو اسکار و بهره‌مندی از شهرتی جهانی که برایت حاشیه امنی گسترده‌تر از همکاران داخلی‌ات می‌سازند، حتی به اندازهٔ بازیگران و فیلمسازان درجه سه و چهار کشورت موضعی نگیری، این که وقتی فروشنده‌ات در ایران اکران می‌شود نگران گورخواب‌ها شوی و تا نامه‌نگاری برای رئیس‌جمهور پیش بروی و بعد که سه سال از ملتهب‌ترین سال‌های تاریخ معاصر بر مردمت می‌گذرد، چیزی نگویی (چون فیلمی در اکران نداری و نیازمند خبرسازی نیستی؟) و دوباره که با قهرمان به کن می‌روی درباره سیاست جهانی و بهتر شدن دنیا با آمدن بایدن حرف بزنی و همزمان تنها هنرمند تاریخ این سرزمین باشی که سطری علیه سانسور نگفته و ننوشته، شبیه شترسواری دولا دولاست.

حالا دیگر بسیاری از منتقدان به این رفتار فرهادی مردم عادی‌اند و نه آن‌ها که خبر‌های سینما را رصد می‌کنند. با کلی‌گویی‌ها و تحلیل‌های مبهمی مثل «حرکت پاندولی مردم ایران بین خودشیفتگی و خودباختگی» نمی‌توان این تناقض را حل کرد. دربارهٔ حاتمی‌کیا بسیار گفته‌اند که شخصیت‌های فیلم‌های اخیرش برخلاف آثار خوب سال‌های دور او، خیلی گنگ و مبهم حرف می‌زنند و صراحت قبل را ندارند و گاهی اصلا معلوم نیست چه می‌گویند. حالا متاسفانه فرهادی شبیه شخصیت‌های فیلم‌های اخیر حاتمی‌کیا شده. مبهم، نصیحت‌گر و کمی طلبکار. انگار حاتمی‌کیا او را نوشته! فرهادی می‌خواهد با گرفتن نوک انتقاد به سمت جامعه و پرهیز از هر انتقادی، مرجعیت اجتماعی‌اش را همچنان بین مردم حفظ کند. دیگر نمی‌شود. نه برای او. برای هیچ کس نمی‌شود. پایان.

وقوع زلزله نسبتا شدید در جنوب ایران و جنوب عراق



عصر امروز یکشنبه، زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۵.۷ ریشتر برای دقایقی مرز استان‌های بوشهر و فارس را تکان داد. به گزارش ایسنا، شدت زمین‌لرزه به حدی بود که به مذت چندثانیه، در شهرستان‌های بوشهر، گناوه، دیلم و دشتی هم احساس شد.

در همین حال خبرگزاری رویترز گزارش داد، زلزله‌ای به قدرت ۵/۶ ریشتر شهر بصره در عراق را لرزاند. جزییات بیشتری در این باره تا کنون منتشر نشده است.

خطر زلزله برای خطوط انتقال آب، نفت و گاز

یک زلزله‌شناس و محقق مدیریت بحران گفت: تاکنون برای شهرها، شبکه‌های گاز، خطوط نفتی و خطوط انتقال آب نقشه‌های خطر لرزه‌ای تدوین نشده است. در حالی که هر تحریک لرزه‌ای می تواند در این مناطق شکاف ایجاد و خطوط را منهدم کند.

به گزارش ایرنا، فریبرز ناطقی الهی زلزله‌شناس در پاسخ به این سوال که چه برنامه‌هایی برای تهیه نقشه‌های خطر لرزه‌ای خطوط شریان های حیاتی کشور انجام شده است، اظهار داشت: تاکنون برای شهرها، شبکه های گاز، خطوط نفتی و خطوط انتقال آب برنامه ای برای تهیه نقشه های خطر لرزه ای تدوین نشده است.

وی ادامه داد: لوله های نفت و گاز از روی گسل ها هم عبور می کنند و ما بارها شاهد بودیم که بر اثر لغزش لایه های زمین به خصوص در مناطق گسل، شکست های خیلی ناهماهنگ و بسیار بدی در این خطوط لوله در تمام کشورهای زلزله خیز و در داخل کشور رخ داده است.

بنیاگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران در ایران توضیح داد: چیزی که نگران کننده هست این است که به دلیل بلندی و مسیر طولانی که خطوط به خصوص لوله های گاز و نفت دارند و از مسیرهای مختلفی عبور می کنند، شناسایی به خصوص محل هایی که به دلیل تغییر شرایط منطقه یعنی خطوط (در بعضی مناطق لوله ها روی خاک، در برخی مناطق روی سنگ و در برخی مناطق روی گسل هستند) قدری مشکل است. چراکه در این مناطق خطر بیشتر از بقیه جاها خطوط را تهدید می کند و دلیل آن هم این است که هر تحریک لرزه ای می تواند در همان منطقه ایجاد شکاف و خطوط را منهدم کند.

ناطقی الهی اضافه کرد: مطالعه جامعی روی تهیه نقشه‌های خطر لرزه‌ای برای خطوط شریان های حیاتی کشور انجام نشده و در خصوص لوله های گازرسانی در سطح کشور هم در سال های گذشته برنامه ای بود که حتی تصویب و آغاز شد و کارهای مقدماتی هم روی آن انجام شد ولی متاسفانه به دلیل نبود بودجه کافی، این پروژه بسیار حیاتی و حائز اهمیت مسکوت ماند.

وی افزود: اگر خطوط انتقال لوله از انواع آب رسانی و شبکه انتقال برق خسارتی در زلزله ببیند، به صورت موضعی خواهد بود که قابل ترمیم و بازسازی است ولی اگر شریان های حیاتی گازرسانی و انتقال نفت خام مشکل پیدا کند، کار آسانی نخواهد بود.

ربوده شدن دختر سفیر افغانستان در پاکستان و شکنجه وی



سخنگوی مشترک نهاد‌های امنیتی افغانستان از آزاد سازی ۲۴ شهرستان این کشور از تصرف طالبان خبر داد.

«اجمل عمر شینواری» امروز در یک نشست خبری گفت: نظامیان افغان با راه اندازی عملیات‌هایی با همکاری نیرو‌های مردمی در مجموع ۲۴ شهرستان را از تصرف طالبان آزاد کرده اند و این شهرستان‌ها دوباره به کنترل دولت افغانستان درآمده است.

سخنگوی نهاد‌های امنیتی افغانستان گفت: حضور طالبان در مراکز شهرستان‌های افغانستان کوتاه مدت خواهد بود و دولت این کشور برنامه‌های مشخصی برای آزاد سازی این شهرستان‌ها دارد.

ماجرای ربوده شدن دختر سفیر افغانستان در پاکستان

در پی ماجرای ربوده شدن دختر سفیر افغانستان در پاکستان و شکنجه وی، کابل از فراخواندن سفیر خود از اسلام آباد به دستور رئیس جمهور افغانستان خبر داد.

بر اساس این گزارش، وزارت خارجه افغانستان با انتشار بیانیه‌ای در همین خصوص اعلام کرد: در پی ربوده شدن دختر سفیر افغانستان در پاکستان، اشرف غنی، سفیر و دیگر دیپلمات‌ها (افغانستان) را تا زمان از بین رفتن تهدیدات امنیتی، به کابل فرا خواند.

لازم به ذکر است در واکنش اعتراض‌آمیز افغانستان به ماجرای ربوده شدن دختر سفیر این کشور در پاکستان، روز گذشته سفیر پاکستان در کابل به وزارت خارجه افغانستان کشور احضار شد.

گفته شده علت احضار سفیر پاکستان، حادثه برای فرزند سفیر افغانستان از طریق ربودن و شکنجه شدن او از سوی افراد ناشناس در اسلام‌آباد بوده است.

در همین ارتباط وزارت خارجه افغانستان اعلام کرده «منصور احمد خان»، سفیر پاکستان در کابل را احضار و مراتب اعتراض شدید دولت جمهوری اسلامی افغانستان را در مورد ربودن دختر سفیر افغانستان در اسلام آباد به وی اعلام کرده است.

بر اساس این گزارش همچنین از احمدخان خواسته شده تا مراتب اعتراض و نگرانی عمیق دولت افغانستان را به وزارت امور خارجه و دولت پاکستان در مورد این رویداد ناگوار اطلاع دهد.

در بیانیه وزارت خارجه افغانستان آمده است: وزارت امور خارجه از دولت پاکستان به صراحت خواست تا در شناسایی و مجازات عاملان این جنایت اقدام فوری انجام داده مطابق منشورهای بین‌المللی، امنیت و مصونیت کامل دیپلمات‌های افغان و اعضای خانواده‌های آنها را تأمین کند.

خانم سلسله علی‌خیل دختر سفیر افغانستان در پاکستان روز جمعه در اسلام آباد برای چند ساعت ربوده و پس از شکنجه رها شد.

مردم گرسنه و تشنه؛ مدیران دولتی در راه سفر تفریحی



کارگران بیش از ۶۱ شرکت و واحد کارگری به موج اعتصاب سراسری کارگران صنعت نفت، گاز و پتروشیمی پیوسته‌اند. شش تشکل از جمله سندیکا‌های کارگران نیشکر هفت تپه و کارگران اتوبوسرانی تهران، اتحاد بازنشستگان و فرهنگیان اسلامشهر نیز در بیانیه مشترکی از این اعتصاب حمایت کردند. یکی از کارگران شاغل در کنگان درباره اعتصاب و خواسته کارگران گفته «او و تمام همکارانش که شرایطی مشابه او را دارند، خسته، ناامید و گرسنه هستند.»

او گفته «در سخت‌ترین شرایط کاری هستیم؛ از گرما گرفته تا دوری از خانواده و مهم‌تر از همه این‌ها، همیشه در معرض خطر مرگ بودن. اما در مقابل از کمترین حقوق انسانی و شغلی برخورداریم. درست است که زمان زیادی تحمل کردیم، ولی کاسه صبر خیلی از کارگران از این شرایط لبریز شده و کمرشان زیر بار نخواندن دخل و خرجشان خم شده است.»

در یک چنین شرایطی، اخباری به دست رویداد۲۴ رسیده که برخی از مدیران پتروشیمی‌ها به عنوان پاداش پایان کار دولت قرار است سفر تفریحی به اسپانیا داشته باشند.

حمید حسینی رئیس اتحادیه صادرکنندگان نفت و گاز و پتروشیمی گفته «در محل دفتر برای دومین بار میزبان آقای گونزالس متصدی نمایشگاه پتروشیمی اسپانیا بودم، ایشان آدم خونگرم و نکته‌سنجی است و می‌گفت سه ماه قبل که ایران بودم همه خوشبین بودند، ولی در این سفر هیچکس را امیدوار به آینده ندیدم.

حسینی همچنین گفته «از مدیران پتروشیمی‌های ایران دعوت به عمل آمده و طبق هماهنگی که با کنسولگری به عمل آورده با حداقل مدارک و تست PCR ویزا صادر خواهد شد و فرصتی است که مدیران در پایان دوره یک سفر تجاری تفریحی به اروپا داشته باشند.»

مشخص نیست مخارج سفر مدیران پتروشیمی به اسپانیا که در میانه اعتصابات صنعت نفت و پتروشیمی انجام خواهد شد، از کدام بودجه تامین خواهد شد اما آنچنان که مشخص است پیگیری‌هایی در سطح سفارت و کنسولگری برای انجام این سفر شده است. با توجه به این پیگیری‌ها به نظر می‌رسد هزینه این سفر از منابع عمومی خواهد بود.

بحران آب در خوزستان؛ آقای عراقچی چه پاسخی دارید!



کارگران نیشکر هفت تپه در جریان اعتصاب سراسری خود، شعارهایی در همبستگی با تظاهرات اخیر خوزستان در اعتراض به وضعیت کم‌آبی سردادند. آنها در راهپیمایی‌هایی ۲۷ تیرماه شعار می‌دادند: “خوزستان بیچاره یه قطره آب نداره”.

مهدی قایدی، بازیکن فوتبال هم نوشته: خوزستان آب ندارد، ما هم وجدان!

از سوی دیگر با شدت گرفتن اعتراضات در خوزستان و کشته شدن حداقل دو نفر، کانون مدافعان حقوق بشر از میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر در خواست کرد که از تمامی امکانات خود برای جلوگیری از تداوم سرکوب‌ها استفاده کند.

این در حالیست که در جلسه روز یکشنبه ۲۷تیر مجلس ولایت، محمد مولوی از آبادان گفت: خوزستان دارد له می‌شود. استان های جنوب کشور را ببینید، خوزستان در حال نابود شدن است و بی‌برنامگی بیداد می‌کند. این‌که در پایان دولت گزارش می‌دهید به درد خودتان می‌خورد. در این گزارش تقصیر را به گردن طبیعت، بارش کم و گرمای زیاد انداختید. از بی‌مدیریتی و بی‌توجهی خودتان حرف بزنید. سرمایه‌های اجتماعی را نابود کردید….

احمدی بی غش یک عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس هم در توییتی به بحران خوزستان اشاره کرد و در توییتی نوشت: سر بسته می‌گویم، خیلی مراقب حوادث خوزستان باشید! بوی خون و توطئه صوری می‌آید. حتی شده تمام آب را بروی خوزستان باز کنید تا هم عطش را رفع کند هم آتش را خاموش کند …

ناصری نژاد عضو مجمع نمایندگان استان خوزستان هم با انتقاد از برگزار نشدن جلسه فوق العاده ای در مجلس برای حل مشکلات خوزستان گفت: از همه مسوولان خاضعانه درخواست دارم که به داد خوزستان برسید. گوش شنوایی در مدیریت وزارت نیرو وجود ندارد. زندگی در خوزستان از بین رفته، به دادشان برسید…

در این میان صادق زیباکلام استاد دانشگاه که معمولا در مورد هر رویدادی در ایران به اظهارنظر می پردازد این روزها در سکوت بسر می‌برد. با توجه به شرایط وخیم و خطیر استان خوزستان این سکوت زیباکلام برای بسیاری سوال ایجاد کرده است.

این استاد دانشگاه توضیح داده است که چرا این روزها در مورد خوزستان سکوت کرده است: «دوستان میگن راجع به خوزستان چیزی نمیگی؟ هشت سال پیش قبل از مذاکرات هسته‌ای از جناب دکتر عراقچی پرسیدم‌ اگر سالها بعد نوه‌تان از شما بپرسد که پدربزرگ آنهمه هزینه هنگفت که خرج هسته‌ای بیفایده شد، اگر بروی آب مملکت سرمایه‌گذاری شده بود، مردم ‌امروز خوشبخت‌‌تر نمی‌بودند، چه پاسخی به او می‌دادید؟»

هشدار نسبت به تکرار حوادث ۹۶و ۹۸

روزنامه همدلی چاپ تهران امروز نوشت: در جلسه شورای هماهنگی مدیریت بحران خوزستان نسبت به تکرار حوادث ۹۶ و ۹۸ هشدار داده شد.

پاسدار حسن شاهوارپور سرکرده سپاه ولی عصر خوزستان در جلسه روز جمعه مدیریت بحران خوزستان نسبت به شکل‌گیری زمینه بحران در این استان هشدار داده است.

وی گفته است: مشکل امروز ما در استان خوزستان مربوط به مردمی است که منتظر هستند کشت کنند و نان شب‌شان به کشاورزی که سودی ندارد، وابسته است. با توجه به وضعیت کنونی کم‌آبی در استان خوزستان، زمینه بحران اجتماعی در حال شکل‌گیری است و بحران اجتماعی نیز پیشران بحران امنیتی است.

به گزارش ایسنا، سرکرده سپاه ولی عصر خوزستان ادامه داد: اگر این وضعیت مدیریت نشود و درست حرکت نکنیم، تبعات آن مانند بحرانه ای سال‌های ۹۶ و ۹۸ خواهد بود.

اوضاع غیرقابل تحمل/منتظر درو کردن توفان باشیم

آن که باد بکارد… عنوان مطلب روزنامه شرق، به قلم مصطفی هاشمی طبا، کاندیدای پیشین انتخابات ریاست‌ جمهوری است که با یادآوری ناکارآمدی های حکومتی در عرصه‌های مختلف، از جمله برق و خاموشی های خسارت بارش، مسکن، بیکاری و… تهدید خیزش اجتماعی و جارو شدن نظام را به حاکمیت گوشزد کرده و نوشته است: «ایران آن‌قدر وسیع است که می‌شود دهها باد در آن بکاریم و منتظر دروکردن توفان باشیم، توفان هایی را رد کرده‌ایم و در انتظار توفان های دیگر نشسته‌ایم».

وی در ادامه نوشته است: «رئیسی وارث ویرانه‌های روحانی شده و کیهان می‌نویسد که دو سال باید صرف آواربرداری شود، آنچه آوار خوانده می‌شود، آوار نیست، بلکه حاصل کشت بادهایی است که تنها محصول عملکرد روحانی نیست، نهال بی‌تفاوتی نسبت به خاصه‌خوری و رانت‌خوری و زندگی لوکس و مرفهانه را کاشتیم و امروز توفان فساد و تضاد طبقاتی و محرومیت را درو می‌کنیم».

روزنامه آرمان هم در مطلبی از رئیسی خواسته با اکثریت هم‌سو باشد و در ادامه او را با طالبان و داعش مقایسه کرده و نوشته است: «ادبیات طالبانیسم یا همان داعشیسم مثل قطره آب کدری‌ست که انبوه آب صاف و زلال را به چالش می‌کشد! بنابراین اگر اندیشه اجرایی شما در جایگاه ریاست‌جمهوری متناسب با خرد‌عمومی جامعه امروز ایران نباشد و فقط بر اساس دیدگاه امنیتی و نظامی باشد در فرآیند زمان چالش های جدی را تجربه خواهید کرد».

این مقاله در ادامه به رئیسی گوشزد کرده است: «حضوری که با ارعاب و تهدید و زور و اسلحه باشد؛ معنی و مفهوم حضور نمی‌دهد!».

روزنامه جهان صنعت هم نوشته است: «دیگر اوضاع غیرقابل تحمل‌تر از آن است که بتوانیم چیزی بگوییم». این سخنان کادر درمان بیمارستان نیکشهر، در شهرستان نیکشهر است».

زجرکش کردن زندانیان سیاسی با “کرونا” در زندان اوین



عالیه مطلب‌زاده، عکاس و فعال حقوق زنان از وضعیت وخیم کرونا در بند زنان زندان اوین و عدم رسیدگی به وضعیت مبتلایان خبر داده است.

خانم مطلب‌زاده در گفت‌وگو ی تلفنی با همسر خود، صدرا عبداللهی گفته است که در حال حاضر زندانیان این بند که تست کرونای آن‌ها مثبت شده، در یک اتاق نگهداری می‌شوند ولی هیچ کس به آن‌ها رسیدگی نمی‌کند و تنها در صورت وخامت حال، به بهداری منتقل می‌شوند و پس از دریافت یک سرم، به حال خود رها می‌شوند.

او می‌گوید انگار یک عده را ریخته‌اند اینجا و درها را بسته‌اند که همه بمیرند. صدای گریه و بی‌تابی راحله احمدی، زندانی دیگری که نتوانسته برای آخرین بار مادرش را ببیند یا دستکم با او صحبت کند هم شنیده می‌شود.

خانم مطلب زاده همچنین به ابتلای به کرونا سپیده کاشانی، از فعالان محیط زیست زندانی اشاره کرد و گفت که او با حال بسیار بد می‌خواسته با همسرش تلفنی صحبت کند اما به او این اجازه را ندادند و پس از چند روز توانسته تلفنی صحبت کند.

به گفته خانم مطلب‌زاده، معاون زندان اوین در واکنش به اعتراض او که گفته است «یک عده را ریخته‌ و درها را بسته اید تا بمیرند»، پاسخ داده که «در بیرون زندان هم وضعیت همین است و مردم دارند می‌میرند».

کرونا در زندان مرکزی کرج و قزل‌ حصار بیداد می‌ کند

بنا به برخی گزارشها، کرونا در زندان های مرکزی کرج و قزل‌حصار به‌طور گسترده‌ای در بندها شیوع پیدا کرده است. هم اکنون دست‌کم ۵۰زندانی از یکی از واحدهای زندان قزل‌حصار در بهداری این زندان بستری شده‌اند. اما تعداد بیشتری از مبتلایان در سالنها بدون رسیدگی پزشکی و درمانی رها شده‌اند.

بر اساس همین گزارش در زندان مرکزی کرج به‌دلیل نبودن سیستم تهویه و کولر و لوازم سرمایشی هوا به‌شدت خفه و گرم است. به‌طوری که تنها ۵دقیقه ماندن در سالنها باعث تعریق و خیس شدن لباس زندانیان می‌شود.

مقامات زندان در پاسخ اعتراضات زندانیان فقط به دادن وعده و وعید بسنده می‌کنند. به زندانیان گفته شده که کولر به آنها داده می‌شود. اما پس از گذشت یک ماه هنوز از کولر خبری نیست.

این در حالی است که روزانه چند بار برق زندان قطع می‌شود و به‌دنبال آن آب نیز قطع شده و شرایط در داخل زندان را غیرقابل تحمل‌تر از پیش می‌کند.

این هوای ناسالم و تراکم جمعیت باعث تشدید وضعیت کرونا در سالنها شده است.

از سوی دیگر آب این دو زندان که یک مجموعه را تشکیل می‌دهند، ناسالم و کثیف است.

آب زندان مرکزی کرج بدبو و گل‌آلود است و باعث بیماری های مختلف و گوارشی در میان زندانیان می‌شود.

لازم به ذکر است که زندان مرکزی کرج، بخش شمالی زندان قزل‌حصار را تشکیل می‌دهد که تعدادی از زندانیان سیاسی در سالن های این زندان، محبوس هستند.

اطلاعیه ١۴٢٧ کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان با موضوع تجاوز دولتی یا قانونی بودن کودک همسری

ایا کودکان و نوجوانان در ایران از قربانیان تجاوز دولتی به حساب میایند ؟؟ اگر خیر پس چرا کودک همسری قانونی است ؟ یک دختر ۱۳ ساله در بیمارستان رازی سراوان هنگام زایمان جانش را از دست میدهد وجای سوال را باقی میگذارد اینکه ” مسؤل ثبت این ازدواج نباید تحت پیگیرد قانونی قرار گیرد …

ادامه‌ی مطلب