Previous Next

در جمهوری اسلامی با موتورگازی آمدند و با بنز رفتند!

شهردار تهران در مصاحبه با ایرنا در پاسخ به این سئوال که آیا اصلاح طلبان برای شورای شهر لیستی آماده کرده اند؟ گفت: تعداد زیادی از اعضای فعلی شورا رد صلاحیت شده و تعداد زیادی از متخصصانی که می‌توانستند کمک کنند هم تا این مرحله رد صلاحیت شده اند؛ هیات مرکزی هم باید اعتراضات این‌ها را بررسی کند. به هر صورت تعداد زیادی از افراد متخصص رد صلاحیت شده اند. کسانی که مثلا طرف استاد دانشگاه است و تدریس می‌کند و فرزندانمان زیر دست وی تربیت می‌شوند، چنین شخصی را رد صلاحیت بکنید یعنی چه؟

به نظر شما، این شهر نیاز به سیاستمدار دارد یا کارشناس؟

حناچی: به سیاستمدارانی نیاز دارد که عرضه استفاده از کارشناسان را داشته باشند؛ عرضه و دانش استفاده از کارشناسان را داشته باشند. داشتیم احزابی را که شب انتخابات به وجود آمده اند، رای هم آورده اند چون حرف‌های جدید می‌زدند ولی هیچ کدام از حرف هایی را که می‌زدند اجرایی نکردند. اکنون ائتلاف آبادگران کجاست؟ این حزب که به اعتقاد من، تخریب باغات تهران نتیجه تلاش آن است. کجاست الآن؟ اگر این حزب بود، می‌توانستیم به آنان بگوییم که شما باغات تهران را تخریب کردید.

شهردار تهران گفت: ما دوره هایی داشته‌ایم که افرادی با ۱۰۰ هزار رای وارد شورا شده‌اند، با موتورگازی آمدند و با بنز رفتند!

پاسخ زن زندانی سیاسی دربند به خواسته جنایتکاران حاکم



رندانی سیاسی آتنا دائمی که از شش سال پیش در زندان های جمهوری اسلامی به‌ سر می‌برد با رد کردن درخواست عفو از جنایتکاران حاکم تأکید کرد این شما هستید که باید از مردم طلب عفو و بخشش کنید.

آتنا دائمی در این رابطه اعلام کرد: شش سال از بهترین سال‌های عمرم با شکنجه های بسیار پشت میله های زندان گذشت چون در برابر کسانی که ۴۲ سال جانيت کرده و به انحاء گوناگون مردم را به کام فقر و حبس و مرگ کشیدن ایستادم ، حال که در کمال بی شرمی از من مى خواهند که درخواست عفو بنویسم که در صورت بررسی و موافقت با آن آزادم کنند اما من که آزادی بی قید و شرط را حق زندانيان سیاسی و عقیدتی میدانم، نه تنها هرگز بابت آزاد اندیشی و آزادی خواهی پافشاری بر حق، طلب عفو از شب نهادن زمانه نخواهم کرد بلکه مصمم تر از قبل به راهم ادامه خواهم داد و به آنها متذکر می شوم که این شما هستید که بايد از مردم طلب عفو و بخشش کنید.

گزارشی از آخرین وضعیت آتنا دائمی در زندان لاکان رشت

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز پنجشنبه ۱۹ فروردین‌ ۱۴۰۰، پس از گذشت ۲۳ روز از تبعید، آتنا دائمی، کنشگر مدنی از قرنطینه زندان لاکان رشت، به بند عمومی این زندان منتقل شد.

انسیه دائمی خواهر آتنا دائمی، با انتشار یادداشتی در صفحه شخصی خود با اشاره به انتقال وی به بند عمومی گفته است که به دستور مسئولان زندان، زمان استفاده از تلفن برای آتنا محدود شده و به دلیل ممانعت او از پوشیدن چادر از رفتن به کارگاه نیز محروم شده است. همچنین یک زندانى موظف است تمام مدت در کنار آتنا باشد.

آتنا دائمی ظهر روز سه‌شنبه ۲۶ اسفندماه ۹۹، با پابند و دستبند از زندان اوین خارج و ساعت ۸ شب از زندان اوین به زندان لاکان رشت تبعید شد.

پدر آتنا دائمی روز گذشته از وضعیت این زندانی سیاسی ابراز نگرانی کرده بود و در توییتر خود نوشت: «موضوع ورودی‌های جدید به قرنطینه زندانی که بیست روز آتنای من در آنجا نگه داشته شده باعث نگرانی من و خانواده‌ام شده.»

آقای دائمی در توییت دیگری پرسید: «در تاریخ ۲۷ اسفند ۹۹ دخترم را از زندان اوین به زندان لاکان رشت تبعید کردند؛ بیست روز از تبعید آتنای من گذشته وهنوز دخترم در قرنطینه هست، چرا؟»

زندان لاکان رشت ازجمله زندانهایی هست که تفکیک جرائم صورت نمی‌گیرد واز طرفی با تشدید شدن ویروس کرونا همچنان ورودی های جدید اضافه میشود

تبعید زندانیان سیاسی از تهران به سایر شهرستان‌ها در ماه‌های اخیر امری مسبوق به سابقه است. طی روزهای ۱۹ و ۲۱ اسفندماه مریم اکبری منفرد و سپیده قلیان از بند زنان زندان اوین به ترتیب به زندان‌های سمنان و بوشهر تبعید شدند. ی

کشنبه‌شب مورخ ۵ بهمن‌ماه نیز گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی از زندان قرچک ورامین به زندان آمل تبعید شد. هرانا در تاریخ ۱۵ آذرماه از انتقال سه زندانی دیگر از جمله سپیده فرهان و مژگان کشاورز از بند سیاسی زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین خبر داد. ه

مچنین پیشتر نیز در تاریخ ۳۰ مهرماه یاسمن آریانی و مادرش منیره عربشاهی از زندان اوین به زندان کچویی کرج و سمانه نوروز مرادی به زندان لاکان رشت منتقل شدند. به علاوه طی روزهای ۲۹ مهرماه تا ۱۷ آبان‌ماه نیز نسرین ستوده و مریم ابراهیم وند به زندان قرچک ورامین و سکینه پروانه به زندان قوچان فرستاده شدند.

انتقال تعدادی از این زندانیان بدون اطلاع قبلی و به صورت ناگهانی صورت گرفته بود. همچنین این شهروندان در زمان انتقال از بردن وسایل خود به ویژه در روزهای آغاز فصل سرما و نیاز به لباس‌های گرم محروم بوده‌اند.

طی ماه‌های اخیر مسئولان زندان اوین و سازمان زندان‌ها چندین بار با حضور در بند، با زندانیان صحبت کرده‌اند که در یکی از این موارد، معاون قضایی زندان اوین ضمن سلب مسئولیت از خود اعلام کرد که این انتقال‌ها با دستور نهادهای دیگری صورت گرفته است و آنان تنها نقش اجرا کننده در این امر را دارند.

این مقام مسئول دلیل انتقال‌های ناگهانی را مقاومت احتمالی زندانیان عنوان کرده و به زندانیان گفته بود که اگر با ما همکاری کنید در موارد بعدی از پیش به شما اطلاع داده خواهد شد.

مذاکرات وین؛ تودهنی وزیر خارجه آمریکا به روحانی



وزیر خارجه آمریکا امروز در اظهاراتی که به مثابه اذعان به عدم پیشرفت در مذاکرات برجامی وین است، گفت که کشورش هنوز نشانه‌ای از سوی رژیم ایران مبنی بر تصمیم برای بازگشت به تعهدات هسته‌ای خود ندیده است.

به گزارش خبرگزاری رویترز، وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با شبکه ای‌بی‌سی نیوز گفت: رژیم ایران، فکر می‌کنم می‌داند چه کاری لازم است برای بازگشت به تعهدات هسته‌ای انجام دهد. و چیزی که هنوز ندیده‌ایم این است که آیا آماده است و تمایل دارد تصمیم بگیرد که کاری را که لازم است، انجام دهد. آزمون این است و ما هنوز جوابی برای آن نداریم.

این در حالیست که روحانی هفته گذشته گفته بود که توافق با آمریکا برای لغو تحریم های اصلی انجام شده است و خبرنگار بی بی سی فارسی نیز به نقل از نماینده روسیه وعده وقوع تحولی عظیم تا پیش از پایان هفته را داده بود.

از سوی دیگر وزیر خارجه کشوری که میزبان مذاکرات احیای برجام است گفته به رغم تلاش ها برای پیشبرد گفتگوها، ابهام در برخی مسائل اساسی، به قوت خود باقی است.

به گزارش خبرگزاری مهر، «الکساندر شالنبرگ» وزیر خارجه اتریش در مصاحبه با یکی از رسانه های این کشور افزود: زمان در حال اتمام است و مسائل اساسی همچنان باز و مبهم است.

همزمان سایت دیده بان ایران نوشت:: یک دیپلمات ارشد آمریکایی روز یکشنبه ۲ خرداد، در مصاحبه با وبسایت «دیپلماتیک» در باره آخرین دور مذاکرات وین گفت: «توافق، ممکن به نظر می‌رسد اما صدرصد یا حتمی نیست».

او افزود:«مذاکره کنندگان پیشرفت واقعی داشته‌اند، اما هنوز اختلافات عمده‌ای وجود دارد و دشوار‌ترین موضوعات باقی مانده است».

دیپلمات آمریکایی گفت: «هر چه در مذاکرات جلوتر می رویم، حل و فصل مشکلات باقی‌مانده دشوارتر می‌شود».

وی تأکید کرد که زمان دستیابی به توافق تاکنون نامشخص است و آنچه به قطعی نبودن نتایج این مذاکرات می‌افزاید، نداشتن قدرت شناخت تأثیراتی است که انتخابات ایران بر روند مذاکرات و گفتگوهای حساس سیاسی خواهد گذاشت.

این دیپلمات ارشد آمریکايی تاکید کرد، تأثیر احتمالی انتخابات ایران بر روند مذاکرات وین هنوز نامشخص است، اما ممکن است مانع جدی در مسیر تحرک دیپلماسی شود، به‌رغم اینکه روش کار شرکت‌کنندگان در گفتگوهای وین تاکنون روشن بود همه برای پیشرفت مذاکرات و رسیدن به توافق تلاش می‌کردند.

او گفت: «ما مساله را به عهده حکومت ایران گذاشتیم تا ببینیم چگونه با کارت‌هایش بازی کرده و پرونده‌های خود را چگونه مدیریت می‌کند».

هواپیماربايی دیکتاتور بلاروس برای بازداشت روزنامه نگار



منابع خبری یکشنبه شب از فرود اضطراری یک فروند هواپیمای مسافربری در فرودگاه بین المللی “مینسک” خبر دادند. در بین مسافران این هواپیما یکی از مخالفان حکومت دیکتاتوری بلاروس حضور داشت که پس از فرود اضطراری این هواپیما در فرودگاه مینسک توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. (فیلم زیر)

مدافعان حقوق بشر بلاروس گفته اند که رومن پروتاسویچ موسس کانال تلگرامی “نکستا” که در بلاروس به عنوان رسانه ای شورشی شناخته می شود، در این پرواز بوده است.

به دنبال این حادثه؛ “جوزپ بورل” مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در توییتر با بیان اینکه از نزدیک تحولات را دنبال می‌کند، گفت این هواپیما مجبور به فرود در فرودگاه مینسک شده است.

دولت فرانسه نیز با محکوم کردن این اقدام رژیم بلاروس که آن را هواپیماربايی توصیف کرد، خواستار واکنش قوی اتحادیه اروپا شد.

اتحادیه اروپا از حامیان اصلی مخالفان حکومت بلاروس است. کشورهای اروپایی و آمریکا با حمایت از مخالفان در بلاروس در تلاش هستند رژیم دیکتاتوری “الکساندر لوکاشنکو”، رئیس جمهور این کشور را سرنگون کنند.

ترس و وحشت دیکتاتور بلاروس حتی از جوراب!
پنجشنبه، 23 اردیبهشت ماه 1400 = 13-05 2021

مقامات بلاروس حالا نه تنها کسانی را که پرچم سرخ و سفید اپوزیسیون را به دست می‌گیرند مجازات می‌کنند، حتی افرادی را که جوراب ورزشی با این ترکیب رنگی می‌پوشند نیز تحت پیگرد قرار می‌دهند. در شهر مینسک، پایتخت بلاروس، زنی که در مسیر رفتن به کلاس رانندگی بود، از سوی چهار مرد با کلاه صورت‌پوش سیاه دستگیر شد. آنها به او گفتند که لباس نامناسبی پوشیده است.

دلیل نامناسب بودن لباس او چه بود؟ او جوراب سفید با طرح نوارهای قرمز به پا داشت که شبیه پرچم ممنوع اپوزیسیون بود. او همچنین متهم به این بود که علامت V‌ به نشانه پیروزی برای رانندگان ماشین‌های در حال گذر نشان داده و آنها نیز به او پاسخ داده‌اند. این اتهامات منجر به جریمه سنگین برای آن زن شد و فروشگاهی که او جوراب‌ها را از آن خریده بود هم به اجبار فروش جوراب‌ها را متوقف کرد.

در سال جاری تا کنون بیش از ۲۷۰۰ نفر به دلیل فعالیت علیه رژیم دیکتاتوری وکاشنکو محاکمه شده‌اند و سرکوب همچنان ادامه دارد. اعتراضات ضد حکومتی هم با دستگیری یا تبعید رهبران اصلی اپوزیسیون تا حد زیادی فروکش کرده است.

صدور حکم ظالمانه دیگر علیه فعال حقوق بشری ایرانی



نرگس محمدی در یک حکم جدید به ۸۰ ضربه شلاق، زندان و جریمه مالی محکوم شد

خبرگزاری هرانا – نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر، از بابت پرونده‌ای که در دوران حبس برای او گشوده شده بود، به ۳۰ ماه حبس تعزیری، ۸۰ ضربه شلاق و پرداخت دو فقره جزای نقدی محکوم شده است.

بر اساس این حکم که توسط شعبه ۱۱۷۷ دادگاه کیفری دو مجتمع قضایی قدس تهران در تاریخ ۲۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰ صادر و به وی ابلاغ شده است، نرگس محمد از بابت اتهامات “فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق انتشار بیانیه (بیانیه مبارزه با اعدام)، تحصن در دفتر زندان، تمرد از ریاست و مقامات زندان (برای پایان دادن به تحصن اعتراضی)، تخریب شیشه‌ها، افترا و ایراد ضرب و جرح” به ۳۰ ماه حبس تعزیری، ۸۰ ضربه شلاق و پرداخت دو فقره جزای نقدی محکوم شده است.

هرانا اسفندماه ۹۹ در گزارشی از احضار نرگس محمدی به دادسرای اوین خبر داده بود، این فعال حقوق بشر با انتشار نامه‌ای سرگشاده در این خصوص گفته بود که “به هیچ عنوان در هیچ مرحله‌ای از این رسیدگی شرکت نکرده و از رای صادره از سوی محاکم قوه قضائیه در این پرونده تبعیت نکرده و قطعاً سرپیچی خواهم نمود”.

نرگس محمدی در تاریخ ۱۶ مهرماه ۹۹ با استفاده از قانون کاهش مجازات حبس از زندان زنجان آزاد شد. وی با گذشت حدود ۵ ماه از زمان آزادی کماکان از حق داشتن گذرنامه و خروج از کشور محروم است. ممنوعیت خانم محمدی از خروج از کشور جهت ملاقات با همسر و فرزندان خود در شرایطی است که در محکومیت پیشین وی مجازات تکمیلی ممنوعیت خروج از کشور عنوان نشده بود.

زندانیان سیاسی زن در ایران هدف آزار جنسی قرار گرفته‌اند

روزنامه گاردین روز شنبه ۱۱ اردیبهشت نوشت، زندانیان سیاسی زن در ایران با آزار و اذیت، محکومیت‌های طویل‌المدت و انتقال به زندانهایی با شرایط «خطرناک و نگران کننده» صدها کیلومتر دورتر از خانواده‌هایشان روبه‌رو هستند.

این روزنامه انگلیسی هم‌چنین اشاره دارد، تعدادی از زندانیان زن سیاسی در ایران هدف آزار جنسی و حتی تجاوز به عنف قرار گرفته و در مواردی از دسترسی آنها به دارو و درمان جلوگیری شده است.

گاردین افزود، در شش ماه گذشته، تعداد بیشتری از زندانیان زن که به اتهامات سیاسی و حقوق‌بشری زندانی هستند، بدون اعلام قبلی از زندان اوین در تهران به زندانهایی در خارج از پایتخت ایران منتقل شدند.

در گزارش گاردین آمده است که زندانیان سیاسی زن برخلاف قوانین ایران و موازین بین‌المللی به بندهای محکومان جرایم عادی مانند قاتلان منتقل شدند.

من شاکی هستم در جایگاه متهم نمی‌نشینم
آدينه، 22 اسفند ماه 1399 = 12-03 2021

خبرگزاری هرانا – نرگس محمدی، سخنگو و نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، با گذشت حدود ۵ ماه از زمان آزادی از زندان، از طریق ابلاغیه‌ای که در تاریخ ۹ بهمن‌ماه به دست او رسیده جهت رسیدگی به پرونده‌ای که در دوران حبس برای او گشوده شده به دادگاه احضار شده است. در این احضاریه از خانم محمدی خواسته شده که امروز شنبه ۹ اسفندماه در این دادگاه حاضر شود. نرگس محمدی با انتشار نامه‌ای سرگشاده در این خصوص گفته است که “به هیچ عنوان در هیچ مرحله‌ای از این رسیدگی شرکت نکرده و از رای صادره از سوی محاکم قوه قضائیه در این پرونده تبعیت نکرده و قطعاً سرپیچی خواهم نمود”.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات نرگس محمدی در پرونده ای که در دوران حبس علیه او گشوده شده امروز شنبه ۹ اسفندماه ۱۳۹۹ برگزار می‌شود.

نرگس محمدی اکنون طی نامه‌ای سرگشاده با بیان اینکه در این دادگاه و هیچ مرحله‌ای از رسیدگی به این پرونده شرکت نخواهد کرد، گفته است که “اینجانب نرگس محمدی اعلام می‌دارم به هیچ عنوان در هیچ مرحله‌ای از این رسیدگی شرکت نکرده و از رای صادره از سوی محاکم قوه قضائیه در این پرونده تبعیت نکرده و قطعاً سرپیچی خواهم نمود. با ذکر گوشه‌ای از وقایع هولناک سوم دی ماه سال گذشته که منجر به طرح این اتهامات شده است، دلایل این اقدام خود را ذکر می‌نمایم.”

متن کامل این نامه که نسخه‌ای از آن جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته عیناً در ادامه می‌آید:

“من شاکیم و در جایگاه متهم نمی نشینم حتی با زور و تعرض

در ۱۱ آذر ۱۳۹۹ و مدت کوتاهی پس از آزادی از زندان، من مجددا برای محاکمه در ۱۵ آذر به اتهامات واهی “برگزاری تحصن در اوین، افترا به رئیس زندان بابت ضرب و شتم، شکستن شیشه های ساختمان و توهین به مأمورین خدمت (رئیس زندان) و اخلال در نظم زندان از طریق برپایی مجلس بزم و رقص پس از خاموشی و در ایام سوگواری امام حسین” به دادگاه احضار شدم. در پی عدم حضورم در آن جلسه، و یک روز بعد از اعلام عمومی ممنوع خروجی من در ۹ بهمن، احضاریه مجددی به دستم رسید تا امروز ۹ اسفند برای محاکمه بر سر همین اتهامات در دادگاه حاضر شوم.

اینجانب نرگس محمدی اعلام می‌دارم به هیچ عنوان در هیچ مرحله ای از این رسیدگی شرکت نکرده و از رای صادره از سوی محاکم قوه قضائیه در این پرونده تبعیت نکرده و قطعاً سرپیچی خواهم نمود. با ذکر گوشه‌ای از وقایع هولناک سوم دی ماه سال گذشته که منجر به طرح این اتهامات شده است، دلایل این اقدام خود را ذکر می نمایم.

روز ۳ دی ۱۳۹۸ نامه کتبی ازسوی اجرای احکام، جهت ملاقات اینجانب با وکیلم، در حضور رئیس بند زنان و دوستان متحصنم ابلاغ شد و من از بند خارج شدم که دروغ، فریب و نیرنگی بیش نبود.

ساعت یک و نیم از بندخارج شدم، ولی به جای ملاقات با وکیل به اتاق ریاست زندان که مقامی امنیتی نیز حضور داشتند، برده شدم و چلسه با توهین های مکرر ریاست زندان شروع و ادامه یافت. اعلام کردم که به بند زنان بر می گردم و برای جلوگیری از درگیری از اتاق بیرون رفتم.

هنگام ترک ساختمان ریاست، از پشت سر مورد هجوم مردان قرار گرفتم. با حمله ناگهانی و شدید ریاست زندان شوکه شدم. در حالیکه ازحمله ایشان عصبانی بودم و فریاد میکشیدم، تذکر دادم که حق نداشتند به من دست بزنند و این خلاف قانون است و من شکایت خواهم کرد و در صورت ادامه تعرض، مقاومت خواهم نمود.

اما حمله های مکرر ایشان و جمعی از مردان که بیرون و داخل ساختمان تجمع کرده بودند، ادامه پیدا کرد. چند بار خودم را به در خروجی ساختمان رساندم که با حمله مردان و کشیدن، پرت کردن، با زور بالا کشیدن از پله ها مواجه شدم. وقتی در مقابل کشیده شدن روی پله ها مقاومت می کردم، آقای رئیس دستور دادند که ما دستهایش را گرفتیم، شما هم پاهایش را بگیرید بلند کنیم، ببریمش. ناگهان پارچه سیاهی روی سرم افتاد که از وحشت جیغ زدم و کنار انداختم. شال و کتم روی زمین افتاده بود و من با بلوز و شلوار بودم. چندین بار در اعتراض به بی حرمتی و تعرض و حمله های مردان و در تقلا برای بیرون رفتن از ساختمان، زمانی که دستانم را با فشار شدید از دستگیره جدا کردند، دستم را محکم به در کوبیدم و شیشه ها شکستند و دستانم مجروح شدند.

سه بار اقدام به سوار کردن به ماشین های متعدد(آمبولانس، پژو، ون) کردند که هر سه بار مقاومت کردم. من درخواست می کردم که به بند بازگردم و هر مجازاتی دارم ابلاغ شود و آنها میگفتند نمیتوانی به بند بازگردی. و من نمیدانستم مرا به کجا میخواهند ببرند و چه کار می خواهند بکنند.

سر سه راهی بازداشتگاه ۲۰۹ اطلاعات، بهداری و بند زنان، پژویی مقابل ما ایستاد. من بلافاصله روی پاهایم چمپاتمه نشستم و سوار نشدم. ناباورانه رییس زندان با دو دستشان بدنم را گرفتند و درست حالت پرت کردن یک حیوان به پشت وانت، با سر به داخل پژو پرتاب کردند. از وحشت برخورد سرم به ماشین دستانم را به سمت بالا بردم که بر اثر اصابت دستانم به بدنه ماشین، ساعت مچی ام شکست و بیرون افتاد و من با صورت روی صندلی افتادم. مردی که می‌شناختمش ان طرف نشست تا من نتوانم از ماشین بیرون بروم. من هنوز مقاومت میکردم و نیمی از بدنم بیرون بود. رئیس زندان به وقیحانه ترین و شرم آورترین شکل ممکن پایین بدنم را گرفتند و به داخل ماشین هل دادند و بلافاصله روی پاهایم نشستند. انچنان وضعیت هولناکی داشتم که به زحمت از روی صندلی بلند شدم و نشستم. در حالی که خون دستانم بند نیامده بود.

داخل ماشین آقای رئیس که کنارم نشسته بود، به راننده‌شان دستور دادند که برود و دو نخ سیگار کنت بیاورد. راننده، سیگارها را آورد تحویل داد و پائین ماشین ایستاد. آقای رئیس که دهانش لای موهایم و کنار گوشم بود دستور داد که نرگس سیگارها را روشن کن تا سیگار بکشیم. از شدت بغض و خشم دستانم را که خونریزی می‌کرد به هم فشار می‌دادم. سکوت کردم. با تحقیر دستور داد که اگر خودت نمی‌کشی، سیگار من را روشن کن. از شدت خشم و از بغض خفه‌کننده دندان‌هایم را روی هم گذاشته و فشار می‌دادم. من زن ایرانی هستم که شیوه تحقیر، ارعاب و سلطه جویی مردسالاران حکومت استبدادی را نیک میشناسم و انگیزه انها را میفهمیدم. چنانچه لحظه‌ای توان کنترل دستانم را از دست می‌دادم قطعاً سیلی و مشت محکمی بر صورت‌شان می‌کوبیدم که البته سزاوار بود چنین می‌کردم و البته نکردم. از ابتدای تعرضِ مردان بی‌اخلاق عهد کردم که وارد بازی و چرخهٔ خشونت تحقیرآمیر تدارک دیده شده توسط نهادهای امنیتی قضایی نشوم. همان‌طور که عهد کردم اشک و آه را در چشمان و سینه‌ام خشک و محبوس کنم که ذره‌ای عجز و تردید و ناله نداشته باشم و شعله خشم و مقاومت را از زنده نگه دارم.

مقاومت کردم، تمکین نکردم،‌فریاد زدم، با دستانم بر شیشه‌ها کوبیدم و خرد شدنِ‌قدرت پوشالی‌شان را با خرد کردن شیشه‌های درهای بسته‌شده به رویم نشان دادم.

شال بر سر نداشتم و لباسم بر اثر کشیده شدن روی زمین و ماشین و … بسیار نامناسب بود. یقه لباسم شکافته شده بود.

بعد از تاریک شدن هوا در آن سرمای دی‌ماه، سراسر لباس‌هایم آغشته به خون بود. ماشین ون در مقابل شکنجه‌گاهِ سلول‌های ۲۰۹ وزارت اطلاعات مقابل پاهایم متوقف شد و در حالیکه سرود «زده شعله در چمن» را فریاد می‌زدم توسط سه مرد امنیتی از پشت سر به داخل ماشین پرت شدم و روی صندلی افتادم. بلافاصله دستبند را بر روی زخم مچ دستم کوبیدند و آنچنان فشار دادند که دوباره زخمم باز شد و خون از ناخن‌های دستم روی پاهایم می‌چکید، و من برای همرزمانم در بندهای زندان اوین «یار دبستانی» را سر داده بودم. نمی‌دانستم چرا و به کجا می‌برند و چه در انتظار من است.

۱- آنچه بر من گذشت، امری شخصی نیست، بلکه کاملاً مساله‌ای سیاسی است و البته برای من بُعد زنانگی، مهمتر از هر بُعد دیگری است. گو اینکه این عمل هتک حرمت انسان، لگدمال کردن حقوق زندانی سیاسی و مخالف حکومت است، اما تعرضی فاحش به زنانگی ماست که در مقابلش تمام قد خواهم ایستاد.

۲- در ایام کودکی وقتی دبستانی بودم و از مدرسه ما را به اجبار به نماز جمعه برده بودند، ناگهان زنی را در مقابل نمازگزاران، روی زمین انداختند و براداران و خواهران حزب‌الهی در مقابل چشمان ما که کودکی بیش نبودیم، زن را زیر شلاق کشیدند. من شنیدم که او یک زناکار است، یعنی حد شرع مقدس را رعایت نکرده است. وقتی سال دیپلم بودم به دلیل رنگ آجری مانتو-ام در ایام ده روز اول ماه محرم که ایام امر به معروف بود بازداشت شدم و در بازداشتگاه وزرا شلاق خوردنِ سه زن را با بهت و وحشت نگریستم۰ چون حجاب‌هایمان ایراد داشت. تن ما زنان آماج شلاق‌های مردان متشرعِ حکومت استبداد دینی شد تا شرع را حرمت گزارند. من از نسلی هستم که کمربند پشت مانتومان به دلیل تحریک مردان، روسریِ کوچک روی موهایمان، رنگ لباس‌مان، لاک ناخن‌مان، تنگی و کوتاهی شلوار و مانتومان، جوراب سفیدِ زیر شلوار و در داخل کفش کتانی‌مان، ایستادن با یک پسر همکلاسی برای بحث سر موضوعِ درسی، یا قدم زدن با یک مرد در پیاده‌روی خیابان و در انظار عمومی، حتی زیبایی و شادابیِ طبیعی چهره‌هایمان موجب ترس، اضطراب، تحقیر، توهین و مجازات، شلاق، کمیته انضباطی و زندان شد. عکس‌های پزشکی قانونی زنجان نشان می‌دهد که تن من از شانه و سینه تا بازو و ران پا چگونه توسط مردان دریده شده بود. چه شده است که تن محکوم به پوشیده ماندن، دیده نشدن، و حتی حذف شدن ما زنان، اکنون با دستان مردان حکومت دریده می‌شود و غیرتی را برنمی‌انگیزد و مستوجب مجازات نمی‌گردد، بلکه زن دریده‌شده در جایگاه متهم می‌نشیند. تن ما زنان روزی برای حفظ ایمان و شرع مردانِ در حکومت، و روزی دیگر برای حفظ قدرتشان، فرودگاه شلاق‌ها و تازیانه‌هایشان شد و چه سخت است تمکین به اینکه اکنون هم باید زنان در بیدادگاه‌های‌شان در جایگاه متهم بنشینند که چرا وقتی تن‌شان را دریدند، دهان‌شان باز شد و فریاد زدند! این یک مسالهٔ شخصی و یک رسیدگی حقوقی نیست که من در دادگاه حاضر شوم و از خود دفاع کنم.

۳- آیا به شکایت دختری بی‌پناه و زندانی، نیلوفر بیانی علیه بازجویان رسیدگی شد؟ یا او نیز در جایگاه متهم به تشویش اذهان عمومی نسبت به مردانِ حکومتی نشسته‌ است؟ آیا این تعرض مشابه تعرض به فهیمه، نگارا، و فریبا در بازداشتگاه ۲۰۹ و زهرا در بازداشتگاه ۲الف نیست که حکایت‌ و شکایت‌شان به گوش مسئولان رسید و ره به جایی نبرد؟ من متهم به شکستن شیشه‌های زندان، اخلال در نظم زندان، و افترا به رئیس زندان اوین شده‌ام. اعلام می‌کنم من به دلیل دروغ، نیرنگ، توهین، و تعرض مردان اوین و در اعتراض به دست درازی، حملات و رفتارشان شیشه‌هایِ در و پنجره ساختمان ریاست زندان را شکستم و اگر عملی متقابل انجام میدادم حق داشتم که البته انجام ندادم و نه چنین مدیرانی، نه چنین زندان‌هایی، و نه نظم چنین زندان‌هایی را به رسمیت نمی‌شناسم. من متهم به توهین و افترا به رئیس زندان شده‌ام. اینجانب به رئیس زندان نه فحش داده‌ام و نه کتک‌شان زده‌ام (که اگر می‌زدم قطعاً شهامت اعلامش را داشتم و قابل دفاع میدانستم)، اما به شدت مقاومت کرده و فریاد زدم. اگر فریاد اعتراض، یا مقاومت و ایستادگی من در مقابل‌ رفتارچنین مردانی، توهین است، بسیار به جا کردم.

۴. شکایت من در ۴ دی‌ماه در زندان زنجان علیه رئیس زندان اوین به مقامات قضایی تقدیم شد،که هرگز مورد رسیدگی قرار نگرفت، اما شکایت وزارت اطلاعات آقای روحانی و رئیس زندانِ آقای رئیسی منجر به محاکمهٔ اینجانب شده است. چند روز پس از تبعید من به زندان زنجان سخنگوی قوهٔ قضائیه ضرب و شتم مرا کذب خواند. من هیچ نمی‌گویم جز اینکه این سیستم قضایی مدعی مبارزه با فساد اقتصادی است، جای طرح این سوال است که آیا غارت‌گران ابرو و حیثیت مردم می‌توانند با غارت‌گرانِ اموال مردم مبارزه کنند؟

نرگس محمدی/ ۹ اسفند ۱۳۹۹

در ارتباط با نرگس محمدی گفتنی است او در تاریخ ۱۶ مهرماه امسال با استفاده از قانون کاهش مجازات حبس از زندان زنجان آزاد شد. وی باگذشت حدود ۵ ماه از زمان آزادی کماکان از حق داشتن گذرنامه و خروج از کشور محروم است. ممنوعیت خانم محمدی از خروج از کشور جهت ملاقات با همسر و فرزندان خود در شرایطی است که در محکومیت پیشین وی مجازات تکمیلی ممنوعیت خروج از کشور عنوان نشده بود.

خانم محمدی که از تاریخ ۱۵ اردیبهشت ١٣٩۴ در زندان بسر می‌برد، برای سه اتهام به ۱۶ سال زندان محکوم شده بود. پنج سال برای ” اجتماع و تبانی علیه نظام” یک سال برای “برای تبلیغ علیه نظام” و ده سال برای تاسیس و همکاری با انجمن لگام، انجمنی برای لغو مجازات اعدام، مطالبه‌ای که از سوی حکومت در ایران تحمل نمی‌شود. بنا بر ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی و با در نظر داشت «مجازات اشد»، نرگس محمدی باید ١٠ سال زندان را تحمل می‌کرد.

خانم محمدی روز شنبه ۳۰ آذرماه ۹۸ همراه با ۷ زندانی سیاسی دیگر در بند زنان زندان اوین طی نامه‌ای از تحصن چند روزه خود در زندان به مناسبت چهلمین روز و در همراهی با خانواده‌های داغدار اعتراضات سراسری آبان خبر داده بودند. در پی این تحصن مسئولان زندان اوین خانم محمدی و دیگر زندانیان تحصن کننده را به تبعید به زندان دیگر تهدید کرده بودند که در نهایت روز سه شنبه ۳ دی ماه ۹۸ وی را از زندان اوین به زندان زنجان منتقل کردند. خانم محمدی دیماه سال گذشته نیز طی نامه ای به شرح وقایع و برخورد رییس زندان اوین و نیروهای امنیتی در جریان انتقال وی پرداخته بود.

فیلم؛ نخستین نشانه های “ترکمانچین” در زندگی ایرانیان



یک کاربر ایرانی در کامنتی در مورد اظهارات مجتبی واحدی، تحلیلگر سیاسی مقیم خارج در باره قطعی برق در ایران و نقش چینی ها در ویدئوی زیر نوشته است: مزارع بیت کوئینن در رفسنجان و بافق و بهاباد و اردکان یزد سی درصد از تولید برق کشور رو مصرف میکنند و در این مناطق چینی ها و سپاه با اسکورت شدید امنیتی در حال بهره برداری هستند

جمهوری اسلامی در ادامه بیش از چهار دهه هدر دادن سرمایه های کشور امروز بخش های بیشتری از منابع و دارائی‌های ایران را در یک قرارداد ۲۵ساله با چین به حراج می‌گذارد

جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در این باره در پاسخ به خبرنگاری که پرسید شراکت بین چین و ایران تا چه میزان نگران کننده است، گفت: سالهاست که نگران این موضوع هستم.

بسیاری از تحلیلگران می گویند که خامنه ای با امضای این قرارداد خائنانه با هدف فرار از سرنگونی در واقع موجودیت ایران را به خطر انداخته است.

توافق برجام؛ دیپلمات آمریکايی: صدرصد یا حتمی نیست



وزیر خارجه کشوری که میزبان مذاکرات احیای برجام است می گوید به رغم تلاش ها برای پیشبرد گفتگوها، ابهام در برخی مسائل اساسی، به قوت خود باقی است.

به گزارش خبرگزاری مهر، «الکساندر شالنبرگ» وزیر خارجه اتریش در مصاحبه با یکی از رسانه های این کشور افزود: زمان در حال اتمام است و مسائل اساسی همچنان باز و مبهم است.

همزمان سایت دیده بان ایران نوشت:: یک دیپلمات ارشد آمریکایی روز یکشنبه ۲ خرداد، در مصاحبه با وبسایت «دیپلماتیک» در باره آخرین دور مذاکرات وین گفت: «توافق، ممکن به نظر می‌رسد اما صدرصد یا حتمی نیست».

او افزود:«مذاکره کنندگان پیشرفت واقعی داشته‌اند، اما هنوز اختلافات عمده‌ای وجود دارد و دشوار‌ترین موضوعات باقی مانده است».

دیپلمات آمریکایی گفت: «هر چه در مذاکرات جلوتر می رویم، حل و فصل مشکلات باقی‌مانده دشوارتر می‌شود».

وی تأکید کرد که زمان دستیابی به توافق تاکنون نامشخص است و آنچه به قطعی نبودن نتایج این مذاکرات می‌افزاید، نداشتن قدرت شناخت تأثیراتی است که انتخابات ایران بر روند مذاکرات و گفتگوهای حساس سیاسی خواهد گذاشت.

این دیپلمات ارشد آمریکايی تاکید کرد، تأثیر احتمالی انتخابات ایران بر روند مذاکرات وین هنوز نامشخص است، اما ممکن است مانع جدی در مسیر تحرک دیپلماسی شود، به‌رغم اینکه روش کار شرکت‌کنندگان در گفتگوهای وین تاکنون روشن بود همه برای پیشرفت مذاکرات و رسیدن به توافق تلاش می‌کردند.

او گفت: «ما مساله را به عهده حکومت ایران گذاشتیم تا ببینیم چگونه با کارت‌هایش بازی کرده و پرونده‌های خود را چگونه مدیریت می‌کند».

تحلیلگر داخلی: مصیبت‌های این جامعه یکی دو تا نیست



احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی در یادداشتی نوشت: وقتی فیلم «خانۀ پدری» ساختۀ کیانوش عیاری مجوز اکران گرفت، رسانه‌های حکومتی به خشم آمدند و ساخت این فیلم را اقدامی علیه فرهنگ ایرانی و اعتقادات مذهبی مردم قلمداد کردند.

در واقع، آنچه خانه پدری به نمایش می‌گذاشت، قتلِ دختری جوان توسط پدرش به ظن ارتباط نامشروع در حدود یک قرن پیش بود، در حالی که این رسمِ بی‌رحمانه، نه فقط در آن دوران که تا همین دهه‌های اخیر نیز در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران جاری بود و هنوز هم کم و بیش و به صورتی عمدتاً اعلام نشده جریان دارد.

حادثه‌ای که خانه پدری از اقدامی در صد سال پیش به تصویر می‌کشید، در مقابل جنایتی که در هفته‌های اخیر در شهرک اکباتان رخ داده است، رنگ می‌بازد! در خانۀ پدری، مردی سنتی از بیم آبروریزی، دخترش را به قتل می‌رساند، اما از ارتکاب قتل سخت متأثر است و آن را به عنوان رازی مگو از همسر و دیگر اعضای خانواده‌اش پنهان می‌کند.

در جنایت اکباتان، اما بدون آنکه پای آبروریزی در میان باشد، پدر و مادری با قساوت فرزند خود را می‌کشند و بعد جسدش را تکه تکه می‌کنند و اجزای آن را به زباله دانی می‌اندازد و پس از افشای ماجرا نیز نه فقط اظهار ناراحتی و ندامت نمی‌کنند بلکه با افتخار به قتل دختر و دامادشان نیز اعتراف می‌کنند!
این زن و مردِ بدبخت بدون شک روانی و بیمارند، هر چند ظاهر آن‌ها علامتی از جنون و دیوانگی نشان ندهد.

از همین رو، به نظرم به جای آنکه اظهارات «افتخارآمیز» این دو نفر برای سرگرمی و یا برانگیختن بهت و حیرت جامعه مورد پوشش رسانه‌ها قرار گیرد و یا عده‌ای خواستار اشد مجازات‌شان در آستانۀ گور شوند، بهتر است در اختیار تیمی نخبه از روانکاوان و روانپزشکان و روانشناسان اجتماعی قرار گیرند تا روشن شود که آن‌ها به دلیل چه نوع اختلالات ذهنی و رفتاری و اجتماعی مرتکب چنین اقدامات فجیع و قابل قابل باوری شده‌اند.

بدبختانه اختلال رفتاری در جامعه ایرانی رو به افزایش است و نوعی از کنش جامعه‌ستیزانه در بین افرادی در تمام سطوح اجتماع به چشم می‌خورد. معمولاً این افراد هر اعتراضی به کنش جامعه‌ستیزانه خود را با تندی و پرخاش پاسخ می‌دهند و از شرایط سیاسی و فشارهای اقتصادی برای توجیه رفتار ناهنجار خویش و لزوم نادیده گرفتن آن از سوی دیگران سود می‌جویند.

برای نمونه هنگامی که به شکستن شاخۀ درختی یا آلوده کردن چشمۀ آبی توسط فردی بی‌مبالات اعتراض می‌شود؛ بلادرنگ پاسخش این است که: «دارند مملکت را یکجا بالا می‌کشند و غارت می‌کنند و بعد تو آمده‌ای سر شکستن یک شاخه به من گیر می‌دی؟»

بدون تردید وضعیت اجتماعی و سیاسی در گسترش ناهنجاری‌ها، نقش نخست را دارد، اما این، رافع مسئولیت فردی اشخاص برای رعایت هنجارها و حقوق عمومی‌نمی شود. بدبختانه نوعی از آنچه «مبارزه سیاسی» نام گرفته است، در توسعه رفتار جامعه‌ستیزانه برخی افراد بی‌تأثیر نیست، چنانکه گویی وقتی دولتی ناکارآمد یا نامقبول و فاسد است، افراد جامعه حق دارند به هر نوع کنش ناهنجاری دست بزنند و در عین حال از هر انتقاد و اعتراضی هم در امان باشند! راه این ناهنجاری‌ها از کارهای ریز و کوچک آغاز می‌شود و وقتی مورد نقد و اعتراض قرار نگیرد، به صورت رویه‌ای عادی و فزاینده در می‌آید و نهایتاً کار را به وضعیتی آنامیک می‌کشاند.

متأسفانه مصیبت‌های این جامعه یکی دو تا نیست.strong>

انتخابات در جمهوری اسلامی؛ حکایت بشنو و باور نکن!



«چرا وعدهٔ تغییر سرابی بیش نیست» عنوان مطلبی در روزنامه شرق است که ضمن اشاره به وعده‌های کاندیداهای حکومتی در مورد بهبود اوضاع نوشته است: «بررسی و تحلیل برنامه‌های مکتوب، سخنرانی‌ها و خطابه‌های اغلب داوطلبان، حکایت از واقعیت‌های تلخی دارد که به‌نظر می‌رسد این‌بار نیز تغییر را به «وعده سرخرمن» یا به تعبیر دیگر حکایت «بشنو و باور نکن» برای ایرانیان تبدیل می‌کند».

روزنامه جهان صنعت هم در مطلبی با عنوان «مشارکت کمتر و ریسک‌های بزرگتر» نوشته است: «شمار قابل اعتنایی از احزاب و شخصیت هایی که در چارچوب همین نظام سیاسی فعالیت دارند باور دارند نرخ مشارکت پایین در انتخابات می‌تواند مقبولیت نظام سیاسی حاکم را در میان شهروندان ایرانی و نیز کشورهای خارجی سست کند و این به زیان نظام سیاسی موجود است».

گویی این جماعت بی آبرو ​از کره مریخ آمده‌اند
یکشنبه، 26 اردیبهشت ماه 1400 = 16-05 2021

صادق زیباکلام، استاد دانشگاه، در یادداشتی نوشت: اگر فــردی از کــره مـریخ می‌آمد و دیروز که آخرین روز ثبت‌نام می‌بود و از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعدازظهر ثبت‌نام در جریان داشت، ثبت‌نام‌ها را رصد می‌کرد و به‌خصوص به بیانیه‌هایی که ثبت‌نام‌کنندگان بعد از ثبت‌نام قرائت می‌کردند یا در اختیار رسانه‌ها می‌گذاشتند، دقت می‌کرد، با یک سوال خیلی اساسی روبه‌رو می‌شد که خیلی عجیب است هیچکدام از این نامزدها، هیچ سابقه اجرایی در این مملکت نداشتند و جملگی از خارج آمدند! چون همه‌شان، وعده بهبود اوضاع را می‌دادند و به گونه‌ای صحبت می‌کردند که ظرف ۴۲ سال گذشته، هیچ نقشی در به‌وجود آوردن این وضعیت نداشته‌اند.

گلایه و شکایت می‌کردند که این چه وضعی است؟ چرا اقتصادمان اینگونه است؟ چرا مردم ناامیدند؟ چرا جوانان سرخورده هستند؟ چرا بیکاری وجود دارد؟ چرا ناامنی اقتصادی وجود دارد و قس علیهذا. به گونه‌ای صحبت می‌کردند که گویی آنان کوچکترین نقشی ظرف ۴۲ سال گذشته نداشته‌اند. نه معاون بوده‌اند، نه رئیس بوده‌اند، نه رئیس قوه قضائیه بوده‌اند، نه استاندار بوده‌اند، نه رئیس مجلس بوده‌اند. هیچکدام‌شان هیچ نقشی و قصوری در به‌وجود آوردن وضعیتی که ایران ۱۴۰۰ با آن روبه‌روست، نداشته‌اند. کسان دیگری اوضاع کشور را به این روز درآورده‌اند و آنان آمده‌اند تا خدمت نمایند و کشور را از این وضع نجات بدهند.‌ ای کاش آنان یک گام دیگر هم برمی‌داشتند و اعلام جرمی می‌کردند علیه کسانی (خامنه ای و پاسدارانش) که کشور را به این روز سیاه نشانده‌اند.

تمدید مشروط توافق جمهوری اسلامی با آژانس انرژی اتمی



به گزارش نور نیوز (وابسته به سپاه پاسداران)، یک مقام مطلع در دبیرخانه شورای‌ عالی امنیت جمهوری اسلامی گفته است که با توجه به پایان یافتن ضرب‌ الاجل سه‌ ماهه به آژانس انرژی اتمی، احتمال تمدید مشروط توافق قبلی برای مدت یک ماه وجود دارد.

این منبع نوشت: بر اساس توافق آژانس بین‌ المللی انرژی اتمی و سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی که در سفر اسفندماه سال گذشته رافائل گروسی مدیرکل آژانس به ایران به دست آمد مقرر شد دوربین‌ هایی که نظارت‌ های فراپادمانی را پشتیبانی می‌ کنند تا اول خرداد ماه ۱۴۰۰ روشن بماند، اما فیلم‌ دوربین‌ ها در داخل کشور حفظ شود. در چارچوب این توافق فیلم دوربین‌ ها تنها در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات وین به آژانس انرژی اتمی تحویل می‌ شود و در غیر آن تصاویر فیلم‌ ها برای همیشه پاک خواهد شد.

این در حالیست که پیش تر روز یکشنبه در مجلس شورای اسلامی اعلام شد که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حق دسترسی به دوربین‌های سازمان انرژی اتمی در ایران را ندارد

به گزارش خبرگزاری مهر، علیرضا سلیمی، عضو هیئت رئیسه در جلسه علنی امروز مجلس در تذکری شفاهی، گفت: ” آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سه ماه فرصت داشت که به تعهدات خود عمل کند اما اینگونه نشد و روز گذشته هم فرصت قانونی آنها به اتمام رسید.”

وی خاطرنشان کرد: ” بر اساس قانون باید کلیه تصاویر و فیلم‌هایی که توسط دوربین‌های سازمان انرژی اتمی ضبط شده است، پاک شود و انتظار ما از رئیس سازمان انرژی اتمی این است که هر چه سریع‌تر خبر دهد که فرصت آژانس تمام شده و ذخیره تصاویر و فیلم‌ها پاک شده است.”

سلیمی همچنین تاکید کرد: ” ما به هیچ وجه نباید اجازه دهیم که نحوه اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها مانند قانون اقدام متقابل در اجرای برجام شود چرا که آن قانون به خوبی اجرا نشد.”

در همین زمینه و در پاسخ به این تذکر، محمدباقر قالیباف گفت: ” ما مصمم هستیم که قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران در زمان‌های مشخص و بر اساس مصوبات اجرا شود و مقام معظم رهبری هم بارها بر این موضوع تاکید فرمودند.”

وی گفت: ” فرصت سه ماهه آژانس تا اول خرداد ماه بود و بر این اساس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حق دسترسی به تصاویر و اطلاعات سازمان انرژی اتمی را ندارد و روز گذشته هم در این باره بحث و تصمیم‌گیری شد.”

گفته می شود که مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، که اوایل اسفند ماه برای ادامه بازرسی‌های حیاتی آژانس به تهران سفر کرد و در پایان سفر از یک توافق سه ماهه در این زمینه خبر داد، همچنان در تلاش برای تمدید آن است و اخیرا در یک نشست مجازی در وین گفت: امیدواریم پیش از آن که به پایان مهلت برسیم، نوعی توافق حاصل شود.

مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار است امروز یکشنبه دوم خرداد در یک کنفرانس خبری شرکت کند.

چرا گفتگوهای وین به نتیجه نمی‌رسد؟

خبرگزاری روسی اسپوتنیک چهارشنبه شب در یک گزارش تحلیلی با عنوان “چرا گفتگو های وین به نتیجه نمی رسد؟”، نوشت: علیرغم اظهار نظر های مثبت که درباره گفتگوهای وین می شود اما هنوز هیچ نتیجه ای از این مذاکرات عاید نشده است. این در حالی است که بسیاری پیش بینی می کردند ظرف چند هفته نتیجه ای حاصل گردد و آمریکا به برجام برگردد و تعهدات خود را انجام دهد.

این منبع نوشت: بله، اگر آمریکایی ها واقعا تصمیم داشتند به برجام برگردند کار چند ساعت بیشتر نیاز نداشت، لیست همه تحریم را تهیه می کردند و آنها را رفع می کردند و ایرانی ها هم به تعهدات خود در برجام بر می گشتند. اما از همان اول مشخص بود آمریکایی ها در صدد بازی در آوردن بودند و به هیچ وجه به دنبال باز کردن گره نبودند.

این منبع افزود: از همان ابتدا که بحث هایی مبنی بر بهره بردن از تحریم های کذایی ترامپ وضع شد مشخص بود دولت آقای بایدن علیرغم همه اختلافات با دولت ترامپ ولی در این زمینه تمایل دارد از این تحریم ها بهره ببرد. دولتمردان جدید آمریکایی هنوز باور دارند که این تحریم ها می تواند ابزار خوبی برای امتیاز گیری باشد.

این خبرگزاری روسی نوشت: قطعا آمریکایی ها به خوبی به شرایط داخلی ایران واقف هستند به همین دلیل هم تلاش دارند مذاکره کنندگان ایرانی را به لبه پرتگاه برسانند تا شاید مجبور شوند امتیازاتی به آنها بدهند.

این منبع نوشت: به نظر می آید تا زمانی که آمریکایی ها واقعا تصمیم ندارند تحریم ها را رفع کنند و به تعهدات خود عمل کنند، مذاکرات و گفتگو ها به هیچ نتیجه ای نخواهد رسید.