Previous Next

عکس؛ کرونا: واکنش ورزشکار به گنده گویی های وزیر



علی کریمی کاپیتان سابق تیم ملی ایران نسبت به اظهارارت نمکی وزیر بهداشت واکنش نشان داد. کریمی به وزیر بهداشت گفت که به جای اظهار نظر در خصوص هند ایران را دریابد.

فیلم؛ لباس شخصی‌ها: بازداشت تجمع کنندگان روز کارگر



شنبه یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ نیروهای امنیتی و‌ انتظامی اقدام به دستگیری معترضین و کارگرانی نمودند که قصد داشتند تجمع روز جهانی کارگر را برگزار کنند. فیلم زیر لحظه دستگیری معترضین مقابل متروی شادمان را نشان می هد

به گزارش «اتحادیه آزاد کارگران ایران»، نیروهای امنیتی و انتظامی که روز شنبه، ۱۱ اردیبهشت، در مقابل و خیابان‌های اطراف ساختمان وزارت کار حضور دارند، علاوه بر بازداشت این افراد،‌ در تلاش هستند که از برگزاری هر نوع تجمعی جلوگیری کنند.

بنابراین گزارش، همزمان با برگزاری تجمع‌های روز جهانی کارگر در چند شهر در ایران، ‌دست‌کم ۳۰ تن در تهران بازداشت شدند.

کانون نویسندگان ایران خواهان آزادی کارگران زندانی شد

کانون نویسندگان ایران به مناسبت روز جهانی کارگر بیانیه‌ای منتشر کرده و خواهان به رسیمت شناختن حق اعتصاب برای کارگران و آزادی کارگران زندانی شده است.

کانون نویسندگان ایران در بیانیه‌ای به مناسبت روز جهانی کارگر، به مشکلات و سختی‌های کارگران به خصوص در دوران شیوع کرونا اشاره کرده است.

در این بیانیه از “تورم لگام گسیخته، بیکاری، فقر، دستزدهای ناچیز و تعویق در پرداخت همین دستمزدها” به عنوان عواملی که کارگران را “بیش از پیش از حداقل‌های اولیه­‌ی زندگی محروم کرده” اشاره شده است.

کانون نویسندگان ایران شیوع کرونا را عامل دیگری در بدتر شدن وضعیت کارگران دانسته و نوشته است: «در شرایطی که بسیاری از نهادهای غیرتولیدی و تشریفاتی را به دلیل خطرات ناشی از کرونا تعطیل کرده­‌اند، کارگاه­‌ها و کارخانه­‌ها نه تنها تعطیل نشده­‌اند، بلکه همچنان یکی از کانون­‌های اصلی بحران کرونا هستند.»

به عقیده این کانون بایستی کارگاه‌های تولیدی در دوران شیوع کرونا تعطیل می‌شدند و حقوق کارگران “از سوی دولتی که تمام منابع ثروت را در تصاحب دارد تأمین می­‌شد”.

کانون نویسندگان ایران همچنین به نداشتن حق تشکل‌های کارگری اشاره کرده و یادآور شده که “پاسخ اعتراض­‌ کارگران به این بی­‌حقی و ستم، پرونده‌سازی­ و حبس­ است”.

به گزارش دویچه وله، در حال حاضر تعدادی از کارگران کارخانه نیشکر هفت‌تپه در زنان دزفول زندانی هستند. جعفر عظیم‌زاده دبیر هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران دو روز پیش پس از دوسال و چهارماه حبس اززندان آزاد شد. رضا شهابی عضو سندیکای رانندگان شرکت واحد نیز اعلام کرده که خود و خانواده‌اش تهدید شده‌اند.

کانون نویسندگان ایران به وضعیت کارگران زندانی در دوران شیوع کرونا نیز اشاره کرده و نوشته است: «مسئله‌ی دیگری که مایه­‌ی نگرانی روزافزون است وضعیت کارگران و فعالان کارگری محبوس در زندان­‌هاست که به رغم رخنه‌ی کرونا به بندهای عمومی، از هیچ گونه حق مرخصی یا آزادی موقت برخوردار نشده‌اند.»

کانن نویسندگان در پایان بیانیه خود ضمن شادباش روز جهانی کارگر خواستار “به رسمیت شناختن عملی و رسمی حق آزادی بیان و اعتصاب” و نیز “آزادی بی­‌درنگ و بی­ قید و شرط تمام زندانیان سیاسی از جمله کارگران و فعالان کارگری زندانی” شده است.

بیانیه کانون نویسندگان ایران به مناسبت روز جهانی زن
دوشنبه، 18 اسفند ماه 1399 = 08-03 2021

خبرگزاری هرانا – کانون نویسندگان ایران به مناسبت فرارسیدن ۸ مارس مصادف با روز جهانی زن بیانیه ای را منتشر کرد. در این بیانیه با اشاره به به تبعیض‌های سیستماتیک و سیاست‌هایی چون پافشاری بر نقش سنتی زنان در خانواده، حجاب اجباری، ایجاد محدودیت برای فعالیت‌های هنری زنان و اعمال سانسور مضاعف بر آثار ادبی و هنری آنان، آمده است “مبارزه‌ی زنان در چهار دهه‌ی اخیر برای صیانت از حقوق خود و مبارزه با قوانین ارتجاعی و زن‌ستیزانه‌ای که هدف آن واپس راندن زنان است، نشان می‌دهد جنبش برابری‌طلبی زنان ایران، جنبشی ریشه‌دار است که از این مقطع دشوار و حساس تاریخی سربلند عبور خواهد کرد”.

به گزارش خبرگزاری هرانا، کانون نویسندگان ایران طی بیانیه ای، همزمان با روز جهانی زن، کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیه‌ای نسبت به تبعیض‌های سیستماتیک، حجاب اجباری، ایجاد محدودیت برای فعالیت‌های هنری زنان و اعمال سانسور مضاعف بر آثار ادبی و هنری آنها واکنش نشان داد.

متن کامل این بیانیه در پی می‌آید:

“گرامی‌ باد روز جهانی زن!

هشتم مارس، روز جهانی زن، روز یادآوری پیکار زنان و مردان برای دست یافتن به دنیایی است که در آن، همه‌ی انسان‌ها فارغ از جنسیت، نژاد، ملیت و عقیده، از حقوق یکسان برخوردار باشند.

دستاوردهای پیکار زنان در قرن گذشته نشان می‌دهد که با مبارزه‌ی پیگیر در صفوفی واحد، می‌توان گام‌هایی بلند در جهت تحقق آرمان‌های مشترک بشری برداشت. اگرچه هنوز در جهانی زندگی می کنیم که زنان از تبعیض جنسیتی، آزار جنسی و دستمزد کمتر در مقایسه با مردان رنج می‌برند، با این وجود، شرایطی که زنان امروز در آن به سر می‌برند قابل مقایسه با شرایط پرمشقت زنان در ابتدای قرن بیستم نیست. از این رو مهم‌ترین پیام روز جهانی زن، دست رد زدن بر سینه‌ی بی‌عملی و پای فشردن بر ادامه‌ی مبارزه است. تاریخ گواه آن است که جنبش زنان در ایران و دیگر نقاط جهان، هربار پس از سرکوب، نیرومندتر از پیش بر پاخاسته، شانه راست کرده و در صفوفی فشرده‌تر به پیش رفته است.

زنان که در دوره‌ی مشروطه نخستین شکاف را در دیوار مستحکم و دیرینه‌سال جامعه‌ی سنتی و مردسالار ایجاد کردند، مسیری پر فراز و نشیب را برای دستیابی به خواست‌های خود پیموده‌اند و همچنان راه درازی پیش رو دارند. مبارزه‌ی زنان در چهار دهه‌ی اخیر برای صیانت از حقوق خود و مبارزه با قوانین ارتجاعی و زن‌ستیزانه‌ای که هدف آن واپس راندن زنان است، نشان می‌دهد جنبش برابری‌طلبی زنان ایران، جنبشی ریشه‌دار است که از این مقطع دشوار و حساس تاریخی سربلند عبور خواهد کرد.

کانون نویسندگان ایران همواره در اسناد و بیانیه‌های خود بر برابری حقوق زنان در همه‌ی عرصه‌های حیات فردی و اجتماعی تاکید کرده و در برابر تبعیض‌های سیستماتیک و سیاست‌هایی چون پافشاری بر نقش سنتی زنان در خانواده، حجاب اجباری، ایجاد محدودیت برای فعالیت‌های هنری زنان و اعمال سانسور مضاعف بر آثار ادبی و هنری آنها، مخالفت صریح خود را ابراز داشته است.

کانون نویسندگان ایران روز جهانی زن را به همه‌ی زنان و مردان آزاداندیش، به ویژه زنان نویسنده، شاعر و هنرمند که با آثار خود نویدبخش دنیایی به دور از هرگونه نابرابری هستند، شادباش می‌گوید.

کانون نویسندگان ایران
۱۷ اسفند ۱۳۹۹”

برکناری مدیر دولتی به دلیل همراه داشتن سگ در خودرو

دادستان شهرستان اهواز از برکناری و احضار یک مدیر دولتی به دلیل آنچه که وی “سگ گردانی با خودروی دولتی” عنوان کرد، خبر داد. هرچند بر اساس سیستم قضایی ایران، قانون مشخصی همراه داشتن سگ در خودرو را ممنوع نمیکند با این حال بسیاری از مسئولان کشوری صرفا به دلیل آنچه که این اقدام را “ترویج فرهنگ غربی” می خوانند، با شهروندان به دلیل همراه داشتن سگ برخورد می کنند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فارس، دادستان شهرستان اهواز از برکناری یک مدیر دولتی به دلیل آنچه که “وی سگ گردانی با خودروی دولتی” عنوان کرد، خبر داد.

عباس حسینی اظهار کرد: این فرد که معاون مالی اداری یکی از ادارات کل استان خوزستان بود توسط مسوول مستقیم خود از منصبی که داشت برکنار شد.

وی همچنین از احضار این شهروند به دادسرا برای روز شنبه ۱۱ اردیبهشت خبر داد و گفت که به سرعت پرونده‌ای قضایی برای این فرد تشکیل خواهد شد.

بازداشت یک نفر به دلیل “تامین خوراک شبکه‌های معاند”

بازداشت یک شهروند به دلیل انتشار ویدیویی از درگیری نیروی انتظامی با مردم کهمان

دادستان عمومی و انقلاب شهرستان سلسله با اشاره به درگیری روز چهارشنبه نیروی انتظامی با اهالی یک روستا در منطقه کهمان، از بازداشت یک مدیر گروه تلگرامی به دلیل انتشار فیلم این ماجرا تحت عنوان “تامین خوراک شبکه‌های معاند” خبر داد. وی بدون اشاره به هویت این شهروند مدعی شده است که او “فردی از نزدیکان مسئولان شهرستان” است.

به گفته او تاکنون در این خصوص ۶ نفر روانه زندان شده اند و تمامی کسانی که در درگیری با نیروی انتظامی مانع اجرای حکم قلع و قمع و رفع تصرف اراضی ملی منطقه شده بودند شناسایی و به اشد مجازات محکوم می شوند. روز گذشته فرمانده انتظامی شهرستان سلسه نیز از بازداشت ۱۳ شهروند در این رابطه خبر داد. روز چهارشنبه ۸ اردیبهشت‌ماه، ویدیوها و تصاویری از درگیری و تیراندازی نیروی انتظامی به سمت مردم عادی در منطقه کهمان شهرستان الشتر واقع در استان لرستان در شبکه های اجتماعی منتشر شد که گفته شده چند تن از ساکنین در این واقعه زخمی شده اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، روز جمعه ۱۰ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان سلسله از بازداشت یک مدیر گروه تلگرامی به دلیل انتشار فیلم ماجرای درگیری روز چهارشنبه نیروی انتظامی با اهالی یک روستا در منطقه کهمان، تحت عنوان “تامین خوراک شبکه‌های معاند” خبر داد.

یونس آزادپور با اشاره به اینکه تاکنون در این خصوص ۶ نفر روانه زندان شده اند، مدعی شد: تمام کسانی که به هر نحوی در ارتباط با وقایع اخیر کهمان دخیل بودند شناسایی و امروز نیز مدیر یک گروه تلگرامی که “از نزدیکان مسئولان شهرستان” بود بازداشت و پس از تفهیم اتهام روانه زندان خواهد شد. بر اساس تحقیقات بعمل آمده برخی از مدیران شهرستانی در منطقه کهمان، در درگیری اخیر پشت صحنه این جریانات را مدیریت کرده اند که بزودی تفهیم اتهام و روانه زندان می شوند.

وی با بیان اینکه کهمان سرمایه عمومی و متعلق به نظام جمهوری اسلامی است، اظهار داشت: تمامی کسانی که در مقابل نیروی انتظامی ایستادند و از اجرای حکم قلع و قمع و رفع تصرف اراضی ملی منطقه ممانعت کردند شناسایی شده اند که بزودی دستگیر و به اشد مجازات محکوم می شوند!

در این گزارش به هویت فرد بازداشت شده اشاره ای نشده است.

روز پنجشنبه ۹ اردیبهشت‌ماه، فرمانده انتظامی شهرستان سلسه از بازداشت ۱۳ شهروند دیگر در این رابطه خبر داد.

لازم به ذکر است روز چهارشنبه ۸ اردیبهشت‌ ماه، ویدیوها و تصاویری در شبکه های اجتماعی منتشر شد که در آن نیروی انتظامی با مردم عادی در یکی از روستاهای منطقه کهمان شهرستان الشتر واقع در استان لرستان درگیر شدند.

در برخی از این ویدیوها صدای تیراندازی شنیده میشد و گفته شده چند تن از ساکنین این روستا نیز زخمی شده اند.

به گفته منابع محلی، بسیاری از درختان گردو این روستا به بهانه اینکه در بستر رودخانه و جاده هستند قطع شده‌اند و شماری از مردم روستای مذکور که از راه این درختان گردو امرار معاش می کردند به این اقدام اعتراض کرده‌اند که درگیری نیروهای نظامی با آنها را درپی داشته است.

بازداشت به دلیل انتشار تصاویر پرسینگ در فضای مجازی

oبرگزاری هرانا – یک زن در شهرستان پردیس که به دلیل جذب مشتری و کسب درامد در صفحه خود اقدام به انتشار تصاویر پرسینگ و نمونه کار خود کرده بود، بازداشت و علیه او پرونده قضایی گشوده شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، بنابر اعلام بهزاد عبدیان فرمانده انتظامی شهرستان پردیس، یک زن به دلیل انتشار تصاویر پرسینگ و تبلیغ کار خود در فضای مجازی بازداشت شد.

آقای عبدیان مدعی شد: “در پی رصد فضای مجازی توسط پلیس فتا شهر بومهن، مشخص شد فردی در شبکه اجتماعی ایستاگرام با آدرس مشخص اقدام به انتشار تصاویر پرسینگ کرده و در حال ترویج و گسترش آن است که با بررسی تکمیلی مشخص شد گرداننده پیج مذکور در محدوده این شهرستان درحال فعالیت است.”

وی ادامه داد: “با پیگیری صورت گرفته پس از هماهنگی با مقام قضائی فرد مذکور که یک زن است دستگیر شده و پس از انتقال به پلیس فتا انگیزه خود را از این اقدام را درآمد زایی بیان کرده است۔ این فرد جهت پیگرد قضائی به دادسرا معرفی شده است.”

منبع آمریکايی: ترامپ با گردهمایی‌های “ماگا” بازمی‌گردد



بنا به گزارش‌ها، دونالد ترامپ در پی آن است تا دوباره با برگزاری گردهمایی‌های خود موسوم به ماگا (دوباره به آمریکا عظمت بدهیم) به خیابان‌ها بازگردد.

به گزارش ایسنا، به نقل از ایندیپندنت، منابع آگاه نزدیک به رئیس جمهور سابق آمریکا به شبکه خبری سی‌ان‌ان گفته‌اند ترامپ دوباره فکر برگزاری این راهپیمایی‌ها به سرش افتاده است و امکان دارد به زودی در ماه مه و پس از سپری شدن نخستین ۱۰۰ روز دوران ریاست جمهوری جو بایدن، گردهمایی‌های حضوری ماگا را برگزار کند.

این منابع آگاه به سی‌ان‌ان گفتند: «قطعا آرایش این گردهمایی‌ها متفاوت خواهد بود، اما در سال ۲۰۲۰ در برگزاری آن به خوبی عمل کرده بودیم و احتمال دارد دوباره از بسیاری از همان دست‌اندرکاران استفاده کنیم.»

منبع آگاهی گفت که ترامپ «دلتنگ بازگشت به سرخط‌های خبری» و به دست گرفتن سررشته امور در کاخ سفید است.

به گفته منابع آگاهی که در فعالیت‌های ترامپ پس از دوران ریاست‌جمهوری‌اش دستی دارند او به طور مرتب با نامزد‌های بالقوه انتخابات کنگره دیدار می‌کند تا در نهایت افراد مورد پشتیبانی خود را برگزیند.

ترامپ هنوز قصد خود برای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۴ را اعلام نکرده است و با این کار باعث ناراحتی فراوان راهبردپردازان حزب جمهوری‌خواه شده است.

وفاداران به ترامپ در حزب جمهوری‌خواه دوست دارند او هرچه زودتر اعلام آمادگی کند تا برای مقابله با چالش‌های اصلی آینده مهیا شوند و هراس دارند که اگر او اعلام حضور خود را خیلی به تعویق بیاندازد برخی از نامزد‌ها مثل مایک پنس، معاون سابق ریاست جمهوری، دست بالا را پیدا کنند.

این در حالیست که ترامپ به مجری یک برنامه تلویزیونی گفته که به زودی» یک گردهمایی برگزار خواهد کرد و احتمال دارد بلافاصله بعد از انتخابات میان‌دوره‌ای سال ۲۰۲۲ برنامه‌های خود برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ را اعلام کند.

نمایش انتخابات؛ فائزه هاشمی: آزموده را آزمودن خطاست



روزنامه آرمان چاپ تهران نوشت: این روزها در جمع‌های سیاسیون مباحث حول محور انتخابات 1400 است؛ انتخاباتی که عدم‌حضور گسترده در آن دغدغه اصلی دلسوزان (اصلاح طلبان قلابی) است. برخی هم مانند فائزه هاشمی تمایلی به حضور در انتخابات ندارند و دلایل خودشان را دارند. به عنوان نمونه دختر آیت‌ا… هاشمی معتقد است عملکرد اصلاح‌طلبان چنان نبوده که مردم راضی باشند و بخواهند بار دیگر به آنها رای دهند.

فائزه رفسنجانی در پاسخ به این سئوال که این روزها بحث انتخابات 1400 گرم است. شما هم فعالیتی دارید؟ گفت: من هیچ فعالیت انتخاباتی ندارم. قصد شرکت در انتخابات را نیز ندارم.

خبرنگار می پرسد هنوز که شرایط مشخص نیست و به نظر نمی‌رسد بزرگان و اعتدالیون با عدم‌شرکت موافق باشند.

فانزه رفسنجانی در پاسخ می گوید: متوجه نمی‌شوم منظور از اعتدالیون و بزرگان چیست و مدت‌هاست که کلمات ما از معانی واقعی آن فاصله گرفته است.

سئوال: بسیاری از اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس سال 98 شرکت نکردند که نتیجه آن را مشاهده می‌کنید. تصور نمی‌کنید عدم‌شرکت در انتخابات 1400 هم همین وضعیت را رقم بزند؟

پاسخ خانم فائزه: دولت دوم آقای روحانی که با رای بالا شکل گرفت، به نظرم بدتر از مجلس یازدهم است، چرا که اقدامات آقایان روحانی و ظریف و… در دولت دوم موافق مردم نبود. آنها با حرف نزدن، تحریف حقایق و بحران‌زایی مسیر دیگری را رفتند و برخلاف وعده‌ها و مطالبات مردمی که به آنها رأی داه بودند عمل کردند. صحبت‌های آقای ظریف که اخیراَ منتشر شده نیز مؤید همین مطلب است. افرادی که با رأی ما قدرت می‌گیرند و مطیع اوامر می‌شوند، فرق‌شان با مجلس یازدهم چیست؟ به‌نظرم این نوار با هر هدفی‌، زمان خوبی انتشار یافت و حداقل من مطمئن شدم که تصمیم انتخاباتی هم درست است!

سئوال: اصلاح‌طلبان مجلس را از دست دادند؛ به راحتی باید دولت را هم از دست بدهند؟!

پاسخ: با از دست دادن چنین دولتی که شاید نبودنش بهتر از بودنش باشد، ضرری نمی‌کنیم. اتفاقی رخ نمی‌دهد با این شرایط رای ما سیاست‌های قبلی را تایید، آنها را در این مسیر غلط قدرتمندتر می‌کند. رأی ندادن شاید تلنگری باشد برای کسانی که شرایط را به اینجا رسانده‌اند، چرا باید وارد مسیری بی‌نتیجه شویم که تشویق‌کننده خطا هم باشد. اصلاح‌طلبی برای تغییر بود؛ نه توجیه. چرا همیشه باید به دنبال بد و بدتر باشیم؟! این بد و بدتر دیگر آنقدر فرقی با هم ندارند. آزموده را آزمودن خطاست

مذاکره ما با آمریکا شده یک جوک
یکشنبه، 22 فروردین ماه 1400 = 11-04 2021

فائزه هاشمی رفسنجانی در گفتگویی با سایت انصاف نیوز درباره مذاکرات جمهوری اسلامی با آمریکا گفت: روابط ما با آمریکا تبدیل به جوک شده است. مثلا در نشست وین آمریکا در یک هتل بنشیند و ما در یک هتل دیگر. چرا ما نباید با آمریکا و کشورهای غربی روابط درست داشته باشیم؟ (فیلم زیر)

وی گفت: چرا نباید با آمریکا روابط درست داشته باشیم. چرا نباید با کشورهای غربی روابط درست داشته باشیم. الآن چند سال چند دهه است که این مذاکره شده یک جوک. یک دوره تمام می‌شود دوباره از اول شروع می‌شود. به نظرم یک جوک عجیب ‌و غریبی شده. رفتیم توی وین آمریکا در یک هتل دیگر نشسته و ما در یک هتل دیگر بنشینیم بعد اروپایی و رئیس اتحادیه اروپا حرفهای اینها را بشنود و پا شود برود در ان هتل با آمریکا صحبت کند. سیاست‌های ما خیلی خنده‌دار است مگر ما همین چند سال پیش ننشستیم برای برجام با آمریکا مذاکره کردیم. مگر نمی‌گوییم آمریکا به برجام برگردد. مذاکره نمی‌کنیم یعنی چی؟ آنور ببینید ما رفتیم برای عراق رفتیم با آمریکا مذاکره کردیم. برای افغانستان رفتیم با آمریکا مذاکره کردیم. برای هزار جای دیگر رفتیم با آمریکا مذاکره کردیم…

فائزه رفسنجانی پیش تر در نامه‌ای سرگشاده در پاسخ به برادرش بر مواضع خود تاکید کرد و نوشته بود که دونالد ترامپ را برای ایران ترجیح می‌دهد “چون بخش‌هایی و افرادی خطرناکتر از ترامپ در قلدری و عدم پایبندی به اصول و مقررات، کشور را در سراشیبی ناکارآمدی ها، سوء مدیریت‌ها، بی کفایتی‌ها، دگم اندیشی‌ها و حتی گاهی تا مرز تلاشی پیش برده‌اند…

زمینه‌ چینی کیهان خامنه‌ای برای رد صلاحیت‌های گسترده



محمدباقر قالیباف رئیس مجلس ولایت طی پستی در اینستاگرام خود تلویحا برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اعلام کاندیداتوری کرد. وی نوشت: «مدد ز غیر تو ننگ است یا علی مدد» به نظر می‌رسد این پست اینستاگرامی قالیباف حکایت از اعلام نامزدی او در انتخابات ریاست جمهوری دارد.

این در حالیست که رسانه ای نزدیک به اصلاح طلبان با اعلام زنگ خطر رد صلاحیت‌های گسترده در انتخابات ۱۴۰۰ نوشتند: ردصلاحیت کاندیدا‌ها در انتخابات شورا‌ها در حالی به شدت افزایش یافته که بسیاری تاکید می‌کردند احتمالا در انتخابات پیش‌رو شاهد کاهش مشارکت شهروندان نسبت به گذشته باشیم و حالا ردصلاحیت گسترده کاندیدا‌ها هم می‌تواند مزید بر علت باشد.

در همین حال کیهان خامنه‌ای امروز با زمینه‌ چینی برای قلع و قمع جناح رقیب در نمایش انتخابات نوشت: بدون تردید یکی از اهرم‌هایی که در سلامت انتخابات نقش مهم و حساسی دارد، شورای نگهبان است. هر چقدر شورای نگهبان در تأیید صلاحیت داوطلبان فراتر از اسم و رسم نامزدها و وابستگی جناحی و حزبی آنها، منافع و مصالح نظام را در نظر بگیرد به روی کار آمدن دولتی توانمند می‌شود امیدوار بود.

کیهان خامنه‌ای افزود: انتظار می‌رود شورای نگهبان با توجه به شرایط حساس نظام و تهدیدات و توطئه‌های دشمنان نظام، در انجام وظیفهٔ خطیر خود بیش از گذشته شجاع و قاطع عمل کند.

در همین رابطه کانال چند ثانیه نزدیک به روحانی نوشت: توصیهٔ کیهان برای رد صلاحیت گستردهٔ کاندیداهای ریاست‌جمهوری نظام…

روزنامه آرمان هم نوشت: رد صلاحیت اصلاح‌طلبان در انتخابات شورای شهر ششم این زنگ خطر را برای اصلاح‌طلبان به صدا درآورده که احتمال رد صلاحیت گزینه‌های آنها در انتخابات ریاست‌جمهوری نیز نسبت به گذشته بیشتر خواهد بود.

این در حالیست که ابطحی، رئیس دفتر سابق خاتمی گفته است: مردم از اصلاح امور گذر کرده‌اند و می‌گویند چرا باید در انتخابات شرکت کنیم؟

تاجزاده: حاکمیت تصمیم گرفته حکومت را یکدست کند

این فعال سیاسی که خود را اصلاح طلب معرفی می کند، گفته: با پیروزی ترامپ و اعتراضات دی ۹۶ و ۹۸ و بحران اقتصادی، شرایط سختی را برای جمهوری اسلامی رقم زدند. در این شرایط سوال این بود که قرار است جمهوری اسلامی چه مسیری را انتخاب کند؟ یکی از آن‌ها برگشت به مردم بود که امکان حل مشکلات بود و مسیر دوم این بود که به سمت سختگیری بیشتر پیش بروند و به سمت حکومت اقلیت. متاسفانه حاکمیت مسیر دوم را انتخاب کرد و نتیجه آن مجلس و انتخابات سال ۹۸ بود که آدم از حضور آن‌ها خجالت می‌کشد.

وی گفت: گرایش معروف به نظامی‌گری (سپاه پاسداران) فکر می‌کنند هیچ راهی جز تشکیل دولت نظامی نداریم و باید فضای امنیتی در ایران شکل بگیرد. آنها اقلیت هستند اما می‌گویند اقلیت با مشت آهنین و منسجم می‌تواند اکثریت پراکنده و منفعل را زیر سلطه بگیرد و آنها می توانند مشروعیت خودشان را با بهبود وضعیت اقتصادی جبران کنند اما معتقدم این توهمی بیش نیست.

ممکن است این بار موجب تخریب کل سد شود

همزمان عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی طی مطلبی با عنوان «سونامی خاموش سیاست» در روزنامه اعتماد با اشاره به وضعیت انفجاری جامعه و با هشدار به سران نظام نوشت:

مردم بدون آگاهی از میزان شدت و خطر سونامی، از یک بلندی شاهد نابودی شهرشان بودند. وقتی امواج نزدیک شد، یک‌باره متوجه اندازه خطر واقعی آن شده و فرار کردند، ولی دیر بود. ابعاد امواج ‎انتخابات به‌زودی بر همه روشن می‌شود. همه از سونامی سیاسی بپرهیزیم. اگر این حوضچه آرامش در سیاست وجود نداشته باشد، با متراکم شدن آب پشت سد و پر شدن مخزن آن و رسیدن به شب انتخابات این آب سرریز می‌شود و زیر سد را تخریب می‌کند و ممکن است موجب تخریب کل سد شود. هر چه میزان ورودی آب (تنش های سیاسی) به پشت سد سیاست (جامعه) بیشتر باشد و سد به مرحله سرریز (روز انتخابات) می‌رسد و هر چه توان و اندازه حوضچه آرامش (واقعی بودن انتخابات) کمتر باشد، میزان سرریز بیشتر و قدرت تخریبی آن افزون‌تر خواهد شد. باید گفت که کارکرد انتخابات در ایران در اغلب موارد نه حل مناقشات و تنش ها، بلکه تشدید آنها است.

خواست مردم با خواست حاکمیت متفاوت استمصطفی هاشمی‌طبا، فعال سیاسی گفته: جامعه علاقه‌ای به انتخابات ۱۴۰۰ نشان نمی‌دهد. خواست مردم با خواست حاکمیت متفاوت است. یک فعال سیاسی دیگر اصلاح طلب هم گفته: امکان حضور مردم در انتخابات به حداقل رسیده است

وی باره مشارکت درانتخابات پیش رو می‌گوید: جامعه، جامعه سردی است، امکان حضورش در انتخابات به حداقل رسیده است و هیچ اتفاق خاصی هم نیفتاده که جامعه دوباره گرم شود و چشم اندازی که ما می بینیم چشم انداز روشنی نیست.

به گزارش خبرآنلاین، ابراهیم اصغرزاده می‌گوید: در همه جای دنیا سیاستمداران، احزاب بر اساس قطعیت‌ها، سیاست‌ها، چیزی که می‌خواهند اجرا کنند می‌آیند با مردم حرف می‌زنند اما الان اصلا نمی‌دانیم که قرار است چه اتفاقی بیفتد، شورای نگهبان آنجا نشسته است و به راحتی می‌تواند صلاحیت تمام کاندیداهای ما را رد کند و آب از آب تکان نخورد.

وی افزود: یک فرصتی برای کشور وجود دارد برای اینکه انتخابات پیش رو را مثلا معنادار کند و بگوید که هم قانون اساسی به این انتخابات معنا می‌بخشد و هم این ظرفیت وجود دارد که گروه هایی که مشابه آن هسته سخت قدرت نمی‌اندیشند، بیایند. به نظر می‌رسد همین مسئله را هم مهندسی می‌کنند هم تحمل نمی‌کنند که یک انتخاباتی معنادار برگزار شود و باید حتما انتخابات ریاست جمهوری معطوف به یک نتیجه دولت جوان حزب اللهی باشد که از نظر آنها شک و شبهه ای هم در آن نباشد.

باید به آقای اصغرزاده گفت: جامعه سرد نشده است. در نقطهٔ جوش و آمادگی برای قیام قرار دارد. جامعه در حال غلیان است و علامت غلیان آن خروش هر روزه در کف خیابان‌ها و بایکوت نمایش انتخابات و طرد کلیت نظام ولایت فقیه است. به بن‌بست رسیدن هر دو جناح در معرفی نامزد انتخاباتی، بیانگر اعتلای شعور سیاسی مردم و روی‌آوری آنها به استراتژی تغییر نظام به‌ عنوان تنها راه‌ حل در شرایط کنونی است.

روزنامه انگلیسی: آزار جنسی زندانیان سیاسی زن در ایران



زندانیان سیاسی زن در ایران هدف آزار جنسی و شکنجه‌های روانی قرار گرفته‌اند

روزنامه گاردین روز شنبه ۱۱ اردیبهشت نوشت، زندانیان سیاسی زن در ایران با آزار و اذیت، محکومیت‌های طویل‌المدت و انتقال به زندانهایی با شرایط «خطرناک و نگران کننده» صدها کیلومتر دورتر از خانواده‌هایشان روبه‌رو هستند.

این روزنامه انگلیسی هم‌چنین اشاره دارد، تعدادی از زندانیان زن سیاسی در ایران هدف آزار جنسی و حتی تجاوز به عنف قرار گرفته و در مواردی از دسترسی آنها به دارو و درمان جلوگیری شده است.

گاردین افزود، در شش ماه گذشته، تعداد بیشتری از زندانیان زن که به اتهامات سیاسی و حقوق‌بشری زندانی هستند، بدون اعلام قبلی از زندان اوین در تهران به زندانهایی در خارج از پایتخت ایران منتقل شدند.

در گزارش گاردین آمده است که زندانیان سیاسی زن برخلاف قوانین ایران و موازین بین‌المللی به بندهای محکومان جرایم عادی مانند قاتلان منتقل شدند.

من شاکی هستم در جایگاه متهم نمی‌نشینم
آدينه، 22 اسفند ماه 1399 = 12-03 2021

خبرگزاری هرانا – نرگس محمدی، سخنگو و نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، با گذشت حدود ۵ ماه از زمان آزادی از زندان، از طریق ابلاغیه‌ای که در تاریخ ۹ بهمن‌ماه به دست او رسیده جهت رسیدگی به پرونده‌ای که در دوران حبس برای او گشوده شده به دادگاه احضار شده است. در این احضاریه از خانم محمدی خواسته شده که امروز شنبه ۹ اسفندماه در این دادگاه حاضر شود. نرگس محمدی با انتشار نامه‌ای سرگشاده در این خصوص گفته است که “به هیچ عنوان در هیچ مرحله‌ای از این رسیدگی شرکت نکرده و از رای صادره از سوی محاکم قوه قضائیه در این پرونده تبعیت نکرده و قطعاً سرپیچی خواهم نمود”.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات نرگس محمدی در پرونده ای که در دوران حبس علیه او گشوده شده امروز شنبه ۹ اسفندماه ۱۳۹۹ برگزار می‌شود.

نرگس محمدی اکنون طی نامه‌ای سرگشاده با بیان اینکه در این دادگاه و هیچ مرحله‌ای از رسیدگی به این پرونده شرکت نخواهد کرد، گفته است که “اینجانب نرگس محمدی اعلام می‌دارم به هیچ عنوان در هیچ مرحله‌ای از این رسیدگی شرکت نکرده و از رای صادره از سوی محاکم قوه قضائیه در این پرونده تبعیت نکرده و قطعاً سرپیچی خواهم نمود. با ذکر گوشه‌ای از وقایع هولناک سوم دی ماه سال گذشته که منجر به طرح این اتهامات شده است، دلایل این اقدام خود را ذکر می‌نمایم.”

متن کامل این نامه که نسخه‌ای از آن جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته عیناً در ادامه می‌آید:

“من شاکیم و در جایگاه متهم نمی نشینم حتی با زور و تعرض

در ۱۱ آذر ۱۳۹۹ و مدت کوتاهی پس از آزادی از زندان، من مجددا برای محاکمه در ۱۵ آذر به اتهامات واهی “برگزاری تحصن در اوین، افترا به رئیس زندان بابت ضرب و شتم، شکستن شیشه های ساختمان و توهین به مأمورین خدمت (رئیس زندان) و اخلال در نظم زندان از طریق برپایی مجلس بزم و رقص پس از خاموشی و در ایام سوگواری امام حسین” به دادگاه احضار شدم. در پی عدم حضورم در آن جلسه، و یک روز بعد از اعلام عمومی ممنوع خروجی من در ۹ بهمن، احضاریه مجددی به دستم رسید تا امروز ۹ اسفند برای محاکمه بر سر همین اتهامات در دادگاه حاضر شوم.

اینجانب نرگس محمدی اعلام می‌دارم به هیچ عنوان در هیچ مرحله ای از این رسیدگی شرکت نکرده و از رای صادره از سوی محاکم قوه قضائیه در این پرونده تبعیت نکرده و قطعاً سرپیچی خواهم نمود. با ذکر گوشه‌ای از وقایع هولناک سوم دی ماه سال گذشته که منجر به طرح این اتهامات شده است، دلایل این اقدام خود را ذکر می نمایم.

روز ۳ دی ۱۳۹۸ نامه کتبی ازسوی اجرای احکام، جهت ملاقات اینجانب با وکیلم، در حضور رئیس بند زنان و دوستان متحصنم ابلاغ شد و من از بند خارج شدم که دروغ، فریب و نیرنگی بیش نبود.

ساعت یک و نیم از بندخارج شدم، ولی به جای ملاقات با وکیل به اتاق ریاست زندان که مقامی امنیتی نیز حضور داشتند، برده شدم و چلسه با توهین های مکرر ریاست زندان شروع و ادامه یافت. اعلام کردم که به بند زنان بر می گردم و برای جلوگیری از درگیری از اتاق بیرون رفتم.

هنگام ترک ساختمان ریاست، از پشت سر مورد هجوم مردان قرار گرفتم. با حمله ناگهانی و شدید ریاست زندان شوکه شدم. در حالیکه ازحمله ایشان عصبانی بودم و فریاد میکشیدم، تذکر دادم که حق نداشتند به من دست بزنند و این خلاف قانون است و من شکایت خواهم کرد و در صورت ادامه تعرض، مقاومت خواهم نمود.

اما حمله های مکرر ایشان و جمعی از مردان که بیرون و داخل ساختمان تجمع کرده بودند، ادامه پیدا کرد. چند بار خودم را به در خروجی ساختمان رساندم که با حمله مردان و کشیدن، پرت کردن، با زور بالا کشیدن از پله ها مواجه شدم. وقتی در مقابل کشیده شدن روی پله ها مقاومت می کردم، آقای رئیس دستور دادند که ما دستهایش را گرفتیم، شما هم پاهایش را بگیرید بلند کنیم، ببریمش. ناگهان پارچه سیاهی روی سرم افتاد که از وحشت جیغ زدم و کنار انداختم. شال و کتم روی زمین افتاده بود و من با بلوز و شلوار بودم. چندین بار در اعتراض به بی حرمتی و تعرض و حمله های مردان و در تقلا برای بیرون رفتن از ساختمان، زمانی که دستانم را با فشار شدید از دستگیره جدا کردند، دستم را محکم به در کوبیدم و شیشه ها شکستند و دستانم مجروح شدند.

سه بار اقدام به سوار کردن به ماشین های متعدد(آمبولانس، پژو، ون) کردند که هر سه بار مقاومت کردم. من درخواست می کردم که به بند بازگردم و هر مجازاتی دارم ابلاغ شود و آنها میگفتند نمیتوانی به بند بازگردی. و من نمیدانستم مرا به کجا میخواهند ببرند و چه کار می خواهند بکنند.

سر سه راهی بازداشتگاه ۲۰۹ اطلاعات، بهداری و بند زنان، پژویی مقابل ما ایستاد. من بلافاصله روی پاهایم چمپاتمه نشستم و سوار نشدم. ناباورانه رییس زندان با دو دستشان بدنم را گرفتند و درست حالت پرت کردن یک حیوان به پشت وانت، با سر به داخل پژو پرتاب کردند. از وحشت برخورد سرم به ماشین دستانم را به سمت بالا بردم که بر اثر اصابت دستانم به بدنه ماشین، ساعت مچی ام شکست و بیرون افتاد و من با صورت روی صندلی افتادم. مردی که می‌شناختمش ان طرف نشست تا من نتوانم از ماشین بیرون بروم. من هنوز مقاومت میکردم و نیمی از بدنم بیرون بود. رئیس زندان به وقیحانه ترین و شرم آورترین شکل ممکن پایین بدنم را گرفتند و به داخل ماشین هل دادند و بلافاصله روی پاهایم نشستند. انچنان وضعیت هولناکی داشتم که به زحمت از روی صندلی بلند شدم و نشستم. در حالی که خون دستانم بند نیامده بود.

داخل ماشین آقای رئیس که کنارم نشسته بود، به راننده‌شان دستور دادند که برود و دو نخ سیگار کنت بیاورد. راننده، سیگارها را آورد تحویل داد و پائین ماشین ایستاد. آقای رئیس که دهانش لای موهایم و کنار گوشم بود دستور داد که نرگس سیگارها را روشن کن تا سیگار بکشیم. از شدت بغض و خشم دستانم را که خونریزی می‌کرد به هم فشار می‌دادم. سکوت کردم. با تحقیر دستور داد که اگر خودت نمی‌کشی، سیگار من را روشن کن. از شدت خشم و از بغض خفه‌کننده دندان‌هایم را روی هم گذاشته و فشار می‌دادم. من زن ایرانی هستم که شیوه تحقیر، ارعاب و سلطه جویی مردسالاران حکومت استبدادی را نیک میشناسم و انگیزه انها را میفهمیدم. چنانچه لحظه‌ای توان کنترل دستانم را از دست می‌دادم قطعاً سیلی و مشت محکمی بر صورت‌شان می‌کوبیدم که البته سزاوار بود چنین می‌کردم و البته نکردم. از ابتدای تعرضِ مردان بی‌اخلاق عهد کردم که وارد بازی و چرخهٔ خشونت تحقیرآمیر تدارک دیده شده توسط نهادهای امنیتی قضایی نشوم. همان‌طور که عهد کردم اشک و آه را در چشمان و سینه‌ام خشک و محبوس کنم که ذره‌ای عجز و تردید و ناله نداشته باشم و شعله خشم و مقاومت را از زنده نگه دارم.

مقاومت کردم، تمکین نکردم،‌فریاد زدم، با دستانم بر شیشه‌ها کوبیدم و خرد شدنِ‌قدرت پوشالی‌شان را با خرد کردن شیشه‌های درهای بسته‌شده به رویم نشان دادم.

شال بر سر نداشتم و لباسم بر اثر کشیده شدن روی زمین و ماشین و … بسیار نامناسب بود. یقه لباسم شکافته شده بود.

بعد از تاریک شدن هوا در آن سرمای دی‌ماه، سراسر لباس‌هایم آغشته به خون بود. ماشین ون در مقابل شکنجه‌گاهِ سلول‌های ۲۰۹ وزارت اطلاعات مقابل پاهایم متوقف شد و در حالیکه سرود «زده شعله در چمن» را فریاد می‌زدم توسط سه مرد امنیتی از پشت سر به داخل ماشین پرت شدم و روی صندلی افتادم. بلافاصله دستبند را بر روی زخم مچ دستم کوبیدند و آنچنان فشار دادند که دوباره زخمم باز شد و خون از ناخن‌های دستم روی پاهایم می‌چکید، و من برای همرزمانم در بندهای زندان اوین «یار دبستانی» را سر داده بودم. نمی‌دانستم چرا و به کجا می‌برند و چه در انتظار من است.

۱- آنچه بر من گذشت، امری شخصی نیست، بلکه کاملاً مساله‌ای سیاسی است و البته برای من بُعد زنانگی، مهمتر از هر بُعد دیگری است. گو اینکه این عمل هتک حرمت انسان، لگدمال کردن حقوق زندانی سیاسی و مخالف حکومت است، اما تعرضی فاحش به زنانگی ماست که در مقابلش تمام قد خواهم ایستاد.

۲- در ایام کودکی وقتی دبستانی بودم و از مدرسه ما را به اجبار به نماز جمعه برده بودند، ناگهان زنی را در مقابل نمازگزاران، روی زمین انداختند و براداران و خواهران حزب‌الهی در مقابل چشمان ما که کودکی بیش نبودیم، زن را زیر شلاق کشیدند. من شنیدم که او یک زناکار است، یعنی حد شرع مقدس را رعایت نکرده است. وقتی سال دیپلم بودم به دلیل رنگ آجری مانتو-ام در ایام ده روز اول ماه محرم که ایام امر به معروف بود بازداشت شدم و در بازداشتگاه وزرا شلاق خوردنِ سه زن را با بهت و وحشت نگریستم۰ چون حجاب‌هایمان ایراد داشت. تن ما زنان آماج شلاق‌های مردان متشرعِ حکومت استبداد دینی شد تا شرع را حرمت گزارند. من از نسلی هستم که کمربند پشت مانتومان به دلیل تحریک مردان، روسریِ کوچک روی موهایمان، رنگ لباس‌مان، لاک ناخن‌مان، تنگی و کوتاهی شلوار و مانتومان، جوراب سفیدِ زیر شلوار و در داخل کفش کتانی‌مان، ایستادن با یک پسر همکلاسی برای بحث سر موضوعِ درسی، یا قدم زدن با یک مرد در پیاده‌روی خیابان و در انظار عمومی، حتی زیبایی و شادابیِ طبیعی چهره‌هایمان موجب ترس، اضطراب، تحقیر، توهین و مجازات، شلاق، کمیته انضباطی و زندان شد. عکس‌های پزشکی قانونی زنجان نشان می‌دهد که تن من از شانه و سینه تا بازو و ران پا چگونه توسط مردان دریده شده بود. چه شده است که تن محکوم به پوشیده ماندن، دیده نشدن، و حتی حذف شدن ما زنان، اکنون با دستان مردان حکومت دریده می‌شود و غیرتی را برنمی‌انگیزد و مستوجب مجازات نمی‌گردد، بلکه زن دریده‌شده در جایگاه متهم می‌نشیند. تن ما زنان روزی برای حفظ ایمان و شرع مردانِ در حکومت، و روزی دیگر برای حفظ قدرتشان، فرودگاه شلاق‌ها و تازیانه‌هایشان شد و چه سخت است تمکین به اینکه اکنون هم باید زنان در بیدادگاه‌های‌شان در جایگاه متهم بنشینند که چرا وقتی تن‌شان را دریدند، دهان‌شان باز شد و فریاد زدند! این یک مسالهٔ شخصی و یک رسیدگی حقوقی نیست که من در دادگاه حاضر شوم و از خود دفاع کنم.

۳- آیا به شکایت دختری بی‌پناه و زندانی، نیلوفر بیانی علیه بازجویان رسیدگی شد؟ یا او نیز در جایگاه متهم به تشویش اذهان عمومی نسبت به مردانِ حکومتی نشسته‌ است؟ آیا این تعرض مشابه تعرض به فهیمه، نگارا، و فریبا در بازداشتگاه ۲۰۹ و زهرا در بازداشتگاه ۲الف نیست که حکایت‌ و شکایت‌شان به گوش مسئولان رسید و ره به جایی نبرد؟ من متهم به شکستن شیشه‌های زندان، اخلال در نظم زندان، و افترا به رئیس زندان اوین شده‌ام. اعلام می‌کنم من به دلیل دروغ، نیرنگ، توهین، و تعرض مردان اوین و در اعتراض به دست درازی، حملات و رفتارشان شیشه‌هایِ در و پنجره ساختمان ریاست زندان را شکستم و اگر عملی متقابل انجام میدادم حق داشتم که البته انجام ندادم و نه چنین مدیرانی، نه چنین زندان‌هایی، و نه نظم چنین زندان‌هایی را به رسمیت نمی‌شناسم. من متهم به توهین و افترا به رئیس زندان شده‌ام. اینجانب به رئیس زندان نه فحش داده‌ام و نه کتک‌شان زده‌ام (که اگر می‌زدم قطعاً شهامت اعلامش را داشتم و قابل دفاع میدانستم)، اما به شدت مقاومت کرده و فریاد زدم. اگر فریاد اعتراض، یا مقاومت و ایستادگی من در مقابل‌ رفتارچنین مردانی، توهین است، بسیار به جا کردم.

۴. شکایت من در ۴ دی‌ماه در زندان زنجان علیه رئیس زندان اوین به مقامات قضایی تقدیم شد،که هرگز مورد رسیدگی قرار نگرفت، اما شکایت وزارت اطلاعات آقای روحانی و رئیس زندانِ آقای رئیسی منجر به محاکمهٔ اینجانب شده است. چند روز پس از تبعید من به زندان زنجان سخنگوی قوهٔ قضائیه ضرب و شتم مرا کذب خواند. من هیچ نمی‌گویم جز اینکه این سیستم قضایی مدعی مبارزه با فساد اقتصادی است، جای طرح این سوال است که آیا غارت‌گران ابرو و حیثیت مردم می‌توانند با غارت‌گرانِ اموال مردم مبارزه کنند؟

نرگس محمدی/ ۹ اسفند ۱۳۹۹

در ارتباط با نرگس محمدی گفتنی است او در تاریخ ۱۶ مهرماه امسال با استفاده از قانون کاهش مجازات حبس از زندان زنجان آزاد شد. وی باگذشت حدود ۵ ماه از زمان آزادی کماکان از حق داشتن گذرنامه و خروج از کشور محروم است. ممنوعیت خانم محمدی از خروج از کشور جهت ملاقات با همسر و فرزندان خود در شرایطی است که در محکومیت پیشین وی مجازات تکمیلی ممنوعیت خروج از کشور عنوان نشده بود.

خانم محمدی که از تاریخ ۱۵ اردیبهشت ١٣٩۴ در زندان بسر می‌برد، برای سه اتهام به ۱۶ سال زندان محکوم شده بود. پنج سال برای ” اجتماع و تبانی علیه نظام” یک سال برای “برای تبلیغ علیه نظام” و ده سال برای تاسیس و همکاری با انجمن لگام، انجمنی برای لغو مجازات اعدام، مطالبه‌ای که از سوی حکومت در ایران تحمل نمی‌شود. بنا بر ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی و با در نظر داشت «مجازات اشد»، نرگس محمدی باید ١٠ سال زندان را تحمل می‌کرد.

خانم محمدی روز شنبه ۳۰ آذرماه ۹۸ همراه با ۷ زندانی سیاسی دیگر در بند زنان زندان اوین طی نامه‌ای از تحصن چند روزه خود در زندان به مناسبت چهلمین روز و در همراهی با خانواده‌های داغدار اعتراضات سراسری آبان خبر داده بودند. در پی این تحصن مسئولان زندان اوین خانم محمدی و دیگر زندانیان تحصن کننده را به تبعید به زندان دیگر تهدید کرده بودند که در نهایت روز سه شنبه ۳ دی ماه ۹۸ وی را از زندان اوین به زندان زنجان منتقل کردند. خانم محمدی دیماه سال گذشته نیز طی نامه ای به شرح وقایع و برخورد رییس زندان اوین و نیروهای امنیتی در جریان انتقال وی پرداخته بود.

پخش آگهی‌ محصولات لاکچری؛ …مردم نانِ شب هم ندارند



رئیس کانون انجمن‌های صنفی کارگران بوشهر با بیان اینکه در استان بوشهر به عنوان پایتخت انرژی و قطب اقتصادی کشور نباید شاهد این اتفاق باشیم، گفت: وضعیت کارگران به مرز هشدار رسیده است تا جایی که یک گونی برنج را برای مصرف سه ماه خود استفاده می‌کنند و با حذف بسیاری از اقلام از سفره خود به نان‌خوری رسیده‌اند!

در همین حا تبلیغات و پخش آگهی‌ محصولات لاکچری در صداوسیما در روزهایی که مردم در تهیه ملزومات اساسی زندگی نیز با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو هستند، باعث انتقادهای زیادی شده است.

دستمان به نان خالی هم نمی‌رسد
شكم‌هايي كه گرسنه‌تر مي‌شوند

بقال محل ما، يك دفتر نسيه براي خرده بدهي‌هاي مشتريان آشنا دارد؛ دو هفته قبل، صفحات دفتر را ورق مي‌زد و همين‌طور كه با انگشت سبابه، روي ستون اسامي مي‌گشت، مي‌گفت كه تا اوايل سال، نسيه‌برها، كارگران ساختماني بودند و سرايدارهاي مجتمع‌هاي مسكوني و راننده‌هاي پيك موتوري، ولي از آن به بعد، كارمندها و معلم‌ها و راننده‌هاي تاكسي تلفني محل هم آمده‌اند براي خريد قسطي، براي قسط‌بندي بدهي‌هاي كوچك؛ 18 هزار تومان، 75 هزار تومان، 37 هزار تومان.

در ادامه گزارش روزنامه اعتماد آمده است: بقال محله انگشتش روي سه تا ضربدر مي‌ايستد. سه تا ضربدر و بدون نام، برخلاف بقيه كه اسم و شماره تلفن‌شان را نوشته؛ خانم …. آقاي ….. بقال مي‌گويد اين ضربدرها، آدم‌هايي هستند كه پيش از اين، كاسب‌هاي خوشنامي بودند ولي در روزگار گره خوردن تورم و تحريم و گراني و كرونا، ورشكست شدند و‌ دار و ندارشان را فروختند براي تسويه طلب‌هاي مردم و حالا اواخر وقت و در خلوتي مغازه، مي‌آيند و نسيه مي‌برند و پول قند و چاي و برنج و شكر را قسطي مي‌دهند.

مي‌گويد اين آدم‌هاي ضربدري، تا چند ماه قبل، هفته‌اي يك بار مي‌آمدند و قيمت هيچ جنسي را نمي‌پرسيدند و طوري خريد مي‌كردند كه وقت رفتن، دو تا كيسه بزرگ از ريز و درشت ضروري و غير ضروري خارجي، دست خودشان بود و دو تا كيسه بزرگ هم دست شاگرد مغازه كه تا صندوق عقب ماشين‌شان مي‌برد و به اندازه يك روزمزد، انعام مي‌گرفت.

روي يكي از ضربدر‌ها انگشت مي‌گذارد و مي‌گويد: «اين، عتيقه‌فروش بود، اول تابستان، خانه‌اش را فروخت كه يك خانه بزرگ‌تر بخرد. دو ماه معطل كرد كه كدام منطقه و با چه متراژ و طبقه چند بخرد كه آخر شهريور، روز قبل از امضاي قولنامه، فروشنده، معامله را به‌هم زد و همان شب، پول همان خانه‌اي كه اين بنده خدا فروخته بود، فقط به اندازه يك رهن كامل ارزش داشت. صبح فردايش، مرد بدبخت روي پله‌هاي مغازه ما نشسته بود و فقط توي سرش مي‌زد و گريه مي‌كرد و مي‌گفت حاصل 30 سال جان كندن را يك شبه باخته. حالا هر 10 روز يك بار تلفن مي‌زند و مي‌گويد مجيد جان، ارزان‌ترين برنج و روغن و چاي و پنير و مايع ظرفشويي، از هر كدام يك كيلو و يك بطري و يك بسته و يك قوطي كنار بگذار، شب، بچه‌ها را مي‌فرستم ببرند.»

بقال محل ما، صفحات آخر همان دفتر نسيه را از آخر به اول ورق مي‌زند تا مي‌رسد به صفحه‌اي كه 3 رديف شماره تلفن در آن نوشته؛ هر رديف، 15 شماره تلفن. بقال مي‌گويد صاحبان اين شماره‌ها، كساني هستند كه تا اوايل سال، هر ماه مي‌آمدند و بي‌خبر و بي‌نشان، بدهي افراد مستمند و فقير را تسويه مي‌كردند. روي 2 رديف و يك نيمه، روي 40 شماره تلفن خط كشيده و مي‌گويد كه از آن جمع شماره تلفن‌ها، فقط همين 5 نفر مانده‌اند.