Previous Next

رئیسی: مشکلات کشور با مذاکره (آمریکا) حل نمی‌شود



مشکلات کشور با مذاکره حل نمی‌شود. آن‌ها که فکر می‌کنند با مذاکره مشکلات کشور حل می‌شود اشتباه می‌کنند.

به گزارش ایرنا، حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی با اشاره به این نکته که بیشترین تحریم های دشمنان علیه ایران اسلامی، در حوزه های هسته ای و نظامی بوده است، گفت: با این وجود شاهد هستیم که ما در این دو عرصه قله های قابل افتخاری را فتح کرده ایم.

وی با بیان اینکه امروز جمهوری اسلامی حرف اول را در منطقه می زند، «قوی شدن» در همه عرصه ها را لازمه خنثی سازی تحریم ها دانست و گفت: قدرت اقتصادی، قدرت سخت افزاری و نرم افزاری و همچنین دارا بودن یک نظام اداری قوی، می تواند باعث خنثی سازی تحریم ها و عقب راندن دشمنان به عقب شود.

رئیسی در ادامه، «قوی شدن» را راه‌حل اصلی حل مشکلات کشور دانست و تاکید کرد: آنها که احساس می کنند مشکلات کشور با مذاکره حل می شود اشتباه می کنند. هرجا که ما با قوت در آن عرصه کار کردیم، دشمن را به عقب رانده و مایوس کرده ایم.

رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه آنچه می تواند آمریکا و اروپایی ها را ناامید و تحریم ها را حنثی کند، اجرای دقیق قانون مجلس شورای اسلامی است، بر نصب العین قرار دادن فرمایشات راهبردی مقام معظم رهبری در روز نوزدهم دی ماه تاکید کرد.

پرده ‌گشایی آلمان از روح برجام!

احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی نوشت: سخنان هایکو ماس، وزیر خارجۀ آلمان در بارۀ برجام، نشان دهندۀ شکل‌گیری تدریجیِ سیاستی اجماعی در سطح بین‌الملل نسبت به ایران، پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست.

هایکو ماس در گفتگو با مجلۀ اشپیگل به صراحت گفته است که بازگشت به شکل کنونی برجام کافی نیست و باید در یک توافق جدید، دیگر مسائل از جمله برنامۀ موشکی ایران را نیز گنجانده شود.

وزیر خارجۀ آلمان تأکید کرده است: “انتظار ما از تهران روشن است. ایران نباید سلاح هسته‌ای و برنامه موشکی تهدیدآمیز داشته باشد. ایران باید نقش متفاوتی در منطقه بازی کند. ما دقیقا به چنین توافقی نیاز داریم. ”

چنین سخنانی پیش از این به تلویح یا به تصریح، از زبان دیگر رهبران اروپایی و همینطور جو بایدن و همکارانش نیز بیان شده است. حتی رهبران چین و روسیه هم اشاراتی با همین مضمون مطرح کرده‌اند.

در واقع امضاءکنندگان برجام، احیای این توافقنامه را مستلزمِ بازگشت “روح” آن به کالبد فسرده و رو به موتش می‌دانند و منظورشان از روح برجام نیز تعیین مسیری برای حل تمام اختلافات فی‌مابین ایران و “جامعۀ بین‌المللی” و یا در حقیقت عمدتاً دنیای غرب و متحدان منطقه‌ای آن است.

کتمان نمی‌توان کرد که کشور‌های ۱+۵ از همان ابتدا به انگیزۀ وجود یک “روح” در برجام، به امضای آن مبادرت کردند و آن را سرآغازی برای مذاکره تا رفع اختلاف نهایی با جمهوری اسلامی بر سر دیگر موضوعات مورد منازعه برشمردند.

به همین علت، پس از آنکه طرح مسائلی مانند لزوم دستیابی به برجام‌های ۲ و ۳ و ۴ و … از سوی حسن روحانی در داخل ایران با مقاومت و بن‌بست مواجه شد، طرف غربی، جمهوری اسلامی را به “نقضِ روح برجام” متهم کرد؛ اتهامی که نهایتاً دونالد ترامپ با تمسک به آن، کل توافقنامه را ابطال کرد.

این در حالی بود که طرف ایرانی، برجام را منحصر به “جسم” آن و بی‌ارتباط با هر موضوع مورد اختلاف دیگری می‌دانست و خواستار برچیده شدن تمام تحریم‌های اقتصادی و غیراقتصادی بود.

در هر صورت، با خروج آمریکا از برجام، روح و جسم آن به طور کامل از هم جدا شد و به همین دلیل اعضای دولت ترامپ، مرگ آن را اعلام کردند. با این همه، اروپایی‌ها امید به احیای دوبارۀ برجام را از دست ندادند، اما آنگونه که وزیر خارجۀ آلمان تأکید کرده است بدان شرط که روح آن به جسمش بازگردد! دولت بایدن نیز با این نوع احیای برجام موافق است و به نظرم چین و روسیه هم چراغ خاموش همین هدف را دنبال می‌کنند.

بر این اساس، می‌توان پیش‌بینی کرد که در آینده‌ای نه چندان دور، طرح تازه‌ای از سوی اعضای ۱+۵ برای مذاکره جهت احیای برجام به ایران ارائه شود، طرحی که علاوه بر ایجاد محدودیت بیشتر در زمینۀ فعالیت‌های هسته ای، برنامۀ موشکی و بخصوص سیاست ایران در خاورمیانه را هم در برگیرد.

در این میان، مسئله این است که حامیان احیای برجام در ایران تا چه اندازه برای پذیرش یا رد چنین پیشنهادی آماده‌اند؟ در حقیقت، تاکنون هیچ جناح یا نهاد رسمی در ایران لزوم بازگشت به برجام را به طور کلی نفی نکرده است و حتی مصوبۀ اخیر مجلس هم درنهایت تلاشی – هر چند به نظر من ناکام – برای بازگشت به آن با قرائتِ خاص جمهوری اسلامی است. این قرائت، اما در جامعۀ جهانی هیچ هواخواهی ندارد و بنابراین، هر دو جناح به دلیل عدم آمادگی برای پذیرش یا رد یک طرح اجماعی احتمالاً با غافلگیری تازه‌ای روبرو خواهند شد.

از نگاه طرف غربی، اینکه جمهوری اسلامی بخواهد در ازایِ رفع تحریم‌ها، از تنش بر سر مسئلۀ هسته‌ای خود بکاهد، اما در سایر زمینه‌ها به تنش ادامه دهد و یا بر آن بیفزاید، پذیرفتنی نیست.

از نگاه طرف غربی، مجموعۀ اینگونه تنش‌ها و اختلافات باید در چارچوب تازه‌ای که مورد اجماعی جهانی باشد، مورد مذاکره و توافق قرار گیرد.

با این حساب، برخی از نگرانی‌ها در محافل اصولگرا نسبت به شکست ترامپ در انتخابات اخیر آمریکا معنای واضح‌تری پیدا می‌کند. در حقیقت، نه گفتن به ترامپ در سطح جهانی با همدلی‌هایی روبرو بود، اما بایدن و شرکای اروپایی‌اش در پی دستیابی به اجماعند و نه گفتن به اجماعی بین‌المللی نسبت به نه گفتن به یک کشور واحد، همیشه فشار‌ها و هزینه‌های سنگین‌تری در پی دارد.

با پیروزی بایدن کار برای خامنه‌ای سخت‌تر خواهد شد

یک فعال و تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس، معتقد است که جو بایدن در صورت پیروزی نهایی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، کار را برای جمهوری اسلامی و خامنه‌ای سخت خواهد کرد. او معتقد است که در صورت ریاست جمهوری بایدن، دوران کجدار و مریز برای رهبر جمهوری اسلاامی به پایان می‌رسد.

به گزارش رادیو فرانسه، رضا علیجانی با توجه به پیشینه توافق آمریکا و جمهوری اسلامی در دوران اوباما، به تجربیات به دست آمده برای بایدن اشاره می‌کند و می‌گوید که یک توافق دیگر با دولت بایدن به معنی شکست و استحاله سیاست‌های خامنه‌ای درباره آمریکاست.

او با اشاره به قدرت اجماع سازی از سوی بایدن علیه جمهوری اسلامی اضافه کرد: خامنه‌ای نمی‌تواند هم خط مقاومت در برابر استکبار را پیش ببرد و هم وارد مذاکره شود.

اظهارات رئیسی در باره مذاکرات احتمالی با دولت بایدن



مشکلات کشور با مذاکره حل نمی‌شود. آن‌ها که فکر می‌کنند با مذاکره مشکلات کشور حل می‌شود اشتباه می‌کنند.

به گزارش ایرنا، حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی با اشاره به این نکته که بیشترین تحریم های دشمنان علیه ایران اسلامی، در حوزه های هسته ای و نظامی بوده است، گفت: با این وجود شاهد هستیم که ما در این دو عرصه قله های قابل افتخاری را فتح کرده ایم.

وی با بیان اینکه امروز جمهوری اسلامی حرف اول را در منطقه می زند، «قوی شدن» در همه عرصه ها را لازمه خنثی سازی تحریم ها دانست و گفت: قدرت اقتصادی، قدرت سخت افزاری و نرم افزاری و همچنین دارا بودن یک نظام اداری قوی، می تواند باعث خنثی سازی تحریم ها و عقب راندن دشمنان به عقب شود.

رئیسی در ادامه، «قوی شدن» را راه‌حل اصلی حل مشکلات کشور دانست و تاکید کرد: آنها که احساس می کنند مشکلات کشور با مذاکره حل می شود اشتباه می کنند. هرجا که ما با قوت در آن عرصه کار کردیم، دشمن را به عقب رانده و مایوس کرده ایم.

رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه آنچه می تواند آمریکا و اروپایی ها را ناامید و تحریم ها را حنثی کند، اجرای دقیق قانون مجلس شورای اسلامی است، بر نصب العین قرار دادن فرمایشات راهبردی مقام معظم رهبری در روز نوزدهم دی ماه تاکید کرد.

پرده ‌گشایی آلمان از روح برجام!

احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی نوشت: سخنان هایکو ماس، وزیر خارجۀ آلمان در بارۀ برجام، نشان دهندۀ شکل‌گیری تدریجیِ سیاستی اجماعی در سطح بین‌الملل نسبت به ایران، پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست.

هایکو ماس در گفتگو با مجلۀ اشپیگل به صراحت گفته است که بازگشت به شکل کنونی برجام کافی نیست و باید در یک توافق جدید، دیگر مسائل از جمله برنامۀ موشکی ایران را نیز گنجانده شود.

وزیر خارجۀ آلمان تأکید کرده است: “انتظار ما از تهران روشن است. ایران نباید سلاح هسته‌ای و برنامه موشکی تهدیدآمیز داشته باشد. ایران باید نقش متفاوتی در منطقه بازی کند. ما دقیقا به چنین توافقی نیاز داریم. ”

چنین سخنانی پیش از این به تلویح یا به تصریح، از زبان دیگر رهبران اروپایی و همینطور جو بایدن و همکارانش نیز بیان شده است. حتی رهبران چین و روسیه هم اشاراتی با همین مضمون مطرح کرده‌اند.

در واقع امضاءکنندگان برجام، احیای این توافقنامه را مستلزمِ بازگشت “روح” آن به کالبد فسرده و رو به موتش می‌دانند و منظورشان از روح برجام نیز تعیین مسیری برای حل تمام اختلافات فی‌مابین ایران و “جامعۀ بین‌المللی” و یا در حقیقت عمدتاً دنیای غرب و متحدان منطقه‌ای آن است.

کتمان نمی‌توان کرد که کشور‌های ۱+۵ از همان ابتدا به انگیزۀ وجود یک “روح” در برجام، به امضای آن مبادرت کردند و آن را سرآغازی برای مذاکره تا رفع اختلاف نهایی با جمهوری اسلامی بر سر دیگر موضوعات مورد منازعه برشمردند.

به همین علت، پس از آنکه طرح مسائلی مانند لزوم دستیابی به برجام‌های ۲ و ۳ و ۴ و … از سوی حسن روحانی در داخل ایران با مقاومت و بن‌بست مواجه شد، طرف غربی، جمهوری اسلامی را به “نقضِ روح برجام” متهم کرد؛ اتهامی که نهایتاً دونالد ترامپ با تمسک به آن، کل توافقنامه را ابطال کرد.

این در حالی بود که طرف ایرانی، برجام را منحصر به “جسم” آن و بی‌ارتباط با هر موضوع مورد اختلاف دیگری می‌دانست و خواستار برچیده شدن تمام تحریم‌های اقتصادی و غیراقتصادی بود.

در هر صورت، با خروج آمریکا از برجام، روح و جسم آن به طور کامل از هم جدا شد و به همین دلیل اعضای دولت ترامپ، مرگ آن را اعلام کردند. با این همه، اروپایی‌ها امید به احیای دوبارۀ برجام را از دست ندادند، اما آنگونه که وزیر خارجۀ آلمان تأکید کرده است بدان شرط که روح آن به جسمش بازگردد! دولت بایدن نیز با این نوع احیای برجام موافق است و به نظرم چین و روسیه هم چراغ خاموش همین هدف را دنبال می‌کنند.

بر این اساس، می‌توان پیش‌بینی کرد که در آینده‌ای نه چندان دور، طرح تازه‌ای از سوی اعضای ۱+۵ برای مذاکره جهت احیای برجام به ایران ارائه شود، طرحی که علاوه بر ایجاد محدودیت بیشتر در زمینۀ فعالیت‌های هسته ای، برنامۀ موشکی و بخصوص سیاست ایران در خاورمیانه را هم در برگیرد.

در این میان، مسئله این است که حامیان احیای برجام در ایران تا چه اندازه برای پذیرش یا رد چنین پیشنهادی آماده‌اند؟ در حقیقت، تاکنون هیچ جناح یا نهاد رسمی در ایران لزوم بازگشت به برجام را به طور کلی نفی نکرده است و حتی مصوبۀ اخیر مجلس هم درنهایت تلاشی – هر چند به نظر من ناکام – برای بازگشت به آن با قرائتِ خاص جمهوری اسلامی است. این قرائت، اما در جامعۀ جهانی هیچ هواخواهی ندارد و بنابراین، هر دو جناح به دلیل عدم آمادگی برای پذیرش یا رد یک طرح اجماعی احتمالاً با غافلگیری تازه‌ای روبرو خواهند شد.

از نگاه طرف غربی، اینکه جمهوری اسلامی بخواهد در ازایِ رفع تحریم‌ها، از تنش بر سر مسئلۀ هسته‌ای خود بکاهد، اما در سایر زمینه‌ها به تنش ادامه دهد و یا بر آن بیفزاید، پذیرفتنی نیست.

از نگاه طرف غربی، مجموعۀ اینگونه تنش‌ها و اختلافات باید در چارچوب تازه‌ای که مورد اجماعی جهانی باشد، مورد مذاکره و توافق قرار گیرد.

با این حساب، برخی از نگرانی‌ها در محافل اصولگرا نسبت به شکست ترامپ در انتخابات اخیر آمریکا معنای واضح‌تری پیدا می‌کند. در حقیقت، نه گفتن به ترامپ در سطح جهانی با همدلی‌هایی روبرو بود، اما بایدن و شرکای اروپایی‌اش در پی دستیابی به اجماعند و نه گفتن به اجماعی بین‌المللی نسبت به نه گفتن به یک کشور واحد، همیشه فشار‌ها و هزینه‌های سنگین‌تری در پی دارد.

با پیروزی بایدن کار برای خامنه‌ای سخت‌تر خواهد شد

یک فعال و تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس، معتقد است که جو بایدن در صورت پیروزی نهایی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، کار را برای جمهوری اسلامی و خامنه‌ای سخت خواهد کرد. او معتقد است که در صورت ریاست جمهوری بایدن، دوران کجدار و مریز برای رهبر جمهوری اسلاامی به پایان می‌رسد.

به گزارش رادیو فرانسه، رضا علیجانی با توجه به پیشینه توافق آمریکا و جمهوری اسلامی در دوران اوباما، به تجربیات به دست آمده برای بایدن اشاره می‌کند و می‌گوید که یک توافق دیگر با دولت بایدن به معنی شکست و استحاله سیاست‌های خامنه‌ای درباره آمریکاست.

او با اشاره به قدرت اجماع سازی از سوی بایدن علیه جمهوری اسلامی اضافه کرد: خامنه‌ای نمی‌تواند هم خط مقاومت در برابر استکبار را پیش ببرد و هم وارد مذاکره شود.

واکنش دولت بایدن به تحریم‌های چین علیه مایک پمپئو



هم‌زمان با مراسم سوگند ریاست جمهوری جو بایدن، حزب کمونیست چین تحریم‌هایی علیه ۲۸ زن و مرد سیاستمدار که در دولت دونالد ترامپ فعالیت داشته‌اند، اعمال کرد. این افراد کسانی هستند که علیه دولت و مقامات چینی نظرات تندی ابراز کرده بودند. در میان آنها مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا دیده می‌شوند.

تحریم‌شدگان اجازه سفر به چین و هنگ‌کنگ و نیز انجام معامله با شرکت‌های چینی را ندارند.

این در حالیست که یک سخنگوی شورای امنیت ملی «جو بایدن»، رئیس‌جمهوری جدید آمریکا در بیانیه‌ای گفت: «اعمال این تحریم‌ها در روز تحلیف تلاشی برای ایجاد تفرقه در میان احزاب آمریکا است. هر دو حزب آمریکا باید این اقدام غیرمولد و کلبی‌مسلکانه را محکوم کنند. رئیس‌جمهور بایدن در زمینه مقابله با چین با هر دو رهبران هر دو حزب آمریکا همکاری می‌کند.»

در ماه‌های اخیر دولت آمریکا نیز تحریم‌هایی را علیه سیاستمداران و مقامات چینی اعمال کرده بود. دلیل این تحریم‌ها نقض حقوق بشر در شین‌جانگ (علیه مسلمانان اویغور) و نقض حقوق بین‌الملل در هنگ‌کنگ از سوی دولت چین اعلام شده بود.

به باور کارشناسان دولت جو بایدن، رئیس جمهوری جدید آمریکا نیز احتمالا موضع و رفتار تند و انتقادی ایالات متحده با چین را ادامه خواهد داد.

آوریل هاینس مدیر جدید سرویس امنیتی آمریکا، چین را برای امنیت، رفاه و ارزش‌های آمریکا یک چالش دانسته است. او گفت که از “رفتار تهاجمی” در مقابل چین حمایت می‌کند. نظیر این سخنان را آنتونی بلینکن وزیر خارجه جدید ایالات متحده نیز عنوان کرده است.

حالا طلاب خامنه‌ای می‌توانند در هشت رشته معلم شوند!



روزنامه شرق نوشت: بحثی که از حدود یک دهه پیش به طور جدی مطرح شد و سال به سال هم جدی‌تر و چالشی‌تر شد، حالا بیشتر رنگ جدیت می‌گیرد.

خلاصه ماجرا این است که حالا طلاب می‌توانند در هشت رشته معلم شوند و در آزمون استخدامی آموزش‌و‌پرورش شرکت کنند؛ اما این امکان و فرصت با انتقاد گروهی از کارشناسان این هشت درس و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی روبه‌رو شده است. امسال و در مهر ۹۹ البته بیشتر دروس ادبیات فارسی و همچنین علوم اجتماعی خبرساز شد و فعالان این رشته‌های دانشگاهی و همچنین معلمان و انجمن‌های مرتبط خواستار تجدیدنظر جدی در امکان ورود غیرمتخصص‌ها به مدارس و تدریس این دروس مهم شدند.

منتقدان می‌پرسند حال که طلاب می‌توانند دروس تخصصی و نیازمند مدارک و تخصص دانشگاهی را در مدارس تدریس کنند آیا چنین امکانی برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در حوزه هم فراهم است؟ و به همین دلیل خواستار اصلاح چنین تصمیم‌هایی هستند؛ اما در سمت دیگر طرفداران این تصمیمات، نهادهای تصمیم‌گیر و حوزه‌های علمیه هم می‌گویند آنچه اتفاق افتاده بر اساس روند قانونی است و طلاب هم متخصص‌اند و هم در آزمون استخدامی شرکت می‌کنند. این البته همه ماجرا نیست.
ماجرا چیست؟

به طور خلاصه و به زبان ساده، داستان از این قرار است که آموزش‌و‌پرورش به طلابی که سطح دو و سه حوزه را گذرانده‌اند به چشم دانش‌آموخته لیسانس و فوق‌لیسانس تاریخ، علوم اجتماعی و ادبیات می‌نگرد و قریب به 15 هزار نفر از آنها را در صورت قبولی در آزمون، همچون واجدان مدارک دانشگاهی مرتبط استخدام می‌کند. علاوه‌ بر این طلاب سطح دو و سه امکان استخدام در آموزش‌و‌پرورش برای تدریس در هشت درس را دارند.

به عنوان مثال پیش از این و در تیر ۹۸ حجت‌الاسلام نبوی، معاون فرهنگی تبلیغی حوزه‌های علمیه و عضو ستاد همکاری حوزه و آموزش‌و‌پرورش در یک گفت‌وگوی رسانه‌ای اعلام کرده بود که طلاب با پیگیری‌های به‌عمل‌آمده از سوی ستاد همکاری حوزه و آموزش‌و‌پرورش و مرکز تربیت مبلغ معلم، می‌توانند در رشته‌هایی همچون «دبیری عربی، مربی امور تربیتی، دبیری معارف اسلامی، آموزگاری ابتدایی، دبیری ادبیات فارسی، دبیری علوم اجتماعی، دبیری تاریخ و دبیری فلسفه» در آزمون استخدامی آموزش‌و‌پرورش شرکت کنند.

این توضیحات در سال ۹۹ به مرحله عمل رسید و حتی خبرساز هم شد؛ اما از میان رشته‌هایی که نبوی به آنها اشاره کرده، صرفا ادبیات مورد توجه افکار عمومی واقع شده و سایر رشته‌ها عملا مکتوم مانده‌اند. حالا منتقدان می‌گویند اگرچه دانش‌آموختگان حوزه‌های علمیه پیش از این هم دروسی همچون عربی یا معارف اسلامی و علوم تربیتی را در مدارس تدریس می‌کرده‌اند، اما دروس دیگر همچون علوم ‌اجتماعی، تاریخ، آموزگاری ابتدایی و حتی فلسفه ماهیتا تفاوتی با زبان و ادبیات فارسی ندارند و تدریس آنها امری کاملا تخصصی به شمار می‌آید.
همین توجه و اهمیت تخصص در آموزش به فرزندان این مرز‌وبوم باعث شد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و انجمن‌های تخصصی این رشته‌ها هم در بیانیه‌های مختلف به‌شدت از این تصمیمات انتقاد کنند و خواستار تغییر شوند؛ خواسته‌ای که تاکنون محقق نشده ‌است. البته در کنار این انتقادها، افراد و مدیران ارشدی هم از این روند دفاع می‌کنند.
«منع حوزوی‌ها از ورود به آموزش و پرورش درست نیست»
یکی از موافقان و حامیان این تصمیم، دبیرکل شورای عالی آموزش‌و‌پرورش است که به‌تازگی و در واکنش به جذب حوزوی‌های سطح دو و سه به عنوان معلم زبان و ادبیات فارسی گفته ‌است: «در مکانیسم جدید آموزشی حوزه‌های علمیه رشته‌های تخصصی هم در کنار آن دروس حوزوی تدریس می‌شود، به گونه‌ای که در پاره‌ای موارد، فارغ‌التحصیلان نظام حوزوی مشروط بر اینکه آن واحدها را گذرانده و حدنصاب علمی مورد نیاز برای تدریس را کسب کرده باشند، می‌توانند جذب شوند».
«محمود امانی‌تهرانی» دراین‌باره به ایلنا گفت: «در بند ۱۱ وظایف و اختیارات شورای عالی آموزش‌وپرورش جمله‌ای مبنی بر «بررسی و تصویب مقررات و اصول لازم برای گزینش تخصصی و تربیت و استخدام معلمان به تناسب احتیاجات در مراحل تحصیلی با رعایت ضوابط» قید شده است.
تشکل‌ها و انجمن‌های تخصصی نسبت به این امر اعتراض داشتند، آنها اعتراض‌شان را مکتوب کردند و برای ما و مقام عالی وزارت آموزش‌وپرورش فرستادند. در باب این موضوع ورود کردیم و وزیر آموزش‌و‌پرورش هم راجع به این قضیه کار را به شورای عالی ارجاع دادند». او درباره روند رسیدگی به این اعتراضات و نتیجه آن هم گفته است: «برای رسیدگی به این مسئله جلسه‌ای تشکیل دادیم؛ حرف انجمن‌های تخصصی ادبیات، علوم اجتماعی، تاریخ و چند رشته دیگر را شنیدیم.
سپس موضوع را از طریق معاونت برنامه‌ریزی آموزش‌و‌پرورش و ستاد همکاری‌های بین حوزه‌های علمیه و وزارت آموزش‌و‌پرورش مورد بررسی جامع قرار دادیم و در نهایت تصمیم‌های بسیار مهمی درباره این قضیه گرفتیم». دبیرکل شورای عالی آموزش‌و‌پرورش درباره این تصمیمات مشترک با حوزه علمیه هم گفت: «همه افراد و در رأس آنها حضرت آیت‌الله اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه کشور، به صراحت هم در ملاقات خصوصی که من با ایشان داشتم و هم در جلسه‌ای عمومی در شورای سیاست‌گذاری حوزه علمیه و آموزش‌و‌پرورش در این باب گفتند وقتی معلمی سر کلاس می‌رود، باید تخصص آن رشته و صلاحیت آن را داشته باشد و ذره‌ای نباید در این زمینه اهمال کرد».
او با اشاره به چگونگی شرایط حوزوی‌ها در نظام آموزش‌و‌پرورش مطرح کرد: «در کنار این مسئله، حوزه‌های علمیه نیز تطوری پیدا کرده‌اند و تغییراتی در مدیریت آنها به وجود آمده است. در مکانیسم جدید آموزشی حوزه‌های علمیه، رشته‌های تخصصی هم در کنار آن دروس حوزوی تدریس می‌شود.
به گونه‌ای که در پاره‌ای موارد، فارغ‌التحصیلان نظام حوزوی مشروط بر اینکه آن واحدها را گذرانده و حدنصاب علمی مورد نیاز برای تدریس را کسب کرده باشند، می‌توانند جذب شوند». او با این توضیحات به این جمع‌بندی رسیده که منع طلاب از تدریس در مدارس کار درستی نیست: «بنابراین منع کلی فارغ‌التحصیلان نظام حوزوی از ورود به آموزش‌و‌پرورش امر درستی نیست، اما باید مطمئن شد این فردی که به آموزش‌و‌پرورش آمده، واحدهای مرتبط را گذرانده و اکنون حائز این شرایط است و این موضوع باید در سازوکار گزینش مورد توجه قرار بگیرد».
به نظر می‌آید تاکنون منتقدان و تصمیم‌گیران دست‌کم درباره این اصل بدیهی که برای تدریس در رشته‌ای حتما باید متخصص بود، توافق حاصل کردند اما حالا بحث درباره متخصص‌دانستن طلاب برای تدریس دروسی مانند ادبیات است. دبیرکل شورای عالی آموزش‌و‌پرورش درباره توافقات شکل‌گرفته در این خصوص هم گفت: «یک‌سری توافقات برای امسال و یک‌سری توافقات برای سال آینده حاصل شده است.
برای مثال توافقی که صورت گرفته این بود که سوابق تحصیلی افراد در آن رشته‌های خاص، واحدهایی که گذرانده‌اند و کیفیتی که کسب کرده‌اند، گزارش شود. در امتحان ورودی نیز باید مسئله تخصصی مورد سنجش قرار بگیرد، زیرا اینها با آزمون جذب می‌شوند و بدون آزمون نیستند، از این رو باید در آزمون، توان علمی آنها مورد سنجش قرار بگیرد. همچنین باید بین مصاحبه‌کنندگان در جلسه مصاحبه، یک فرد متخصص در رشته مذکور حضور داشته باشد و از طرفی نصاب علمی فرد با رشته تخصصی تأیید ‌شود».
آن‌طور که امانی می‌گوید با این روند دیگر فرد متخصصی صاحب کسوت معلمی و تدریس در مدارس نخواهد شد: «مطمئن باشید با این مکانیسم اجازه ورود به فردی که دانش رشته معلمی را ندارد، داده نخواهد شد. در سال‌های بعد این طرح همراه با کارنامه‌هایی پیوست خواهد شد. به عنوان مثال حوزه باید بگوید که این شخص علاوه بر دارابودن سطح دو، در یک‌سری رشته‌ها هم مطالعه داشته است.
اینها هم به شرط اینکه ذره‌ای بر مسئله تخصص آنها خدشه وارد نشود، لحاظ خواهد شد. این خبر خوبی است که حوزه به سمت برنامه‌های بین‌رشته‌ای حرکت کرده است». دبیرکل شورای عالی آموزش‌و‌پرورش درباره دیگر متقاضیان که در دانشگاه درس خوانده‌اند نیز مواردی را مطرح کرد و گفت: «از آن طرف ما حتی از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها نیز امتحان می‌گیریم، این‌طور نیست که اگر شخصی لیسانس دارد، ما او را وارد عرصه معلمی کنیم، بلکه از آنها نیز آزمون گرفته خواهد شد.
ما در کشور برای آموزش عالی دو نهاد حوزه علمیه و دانشگاه‌ها را داریم. به دانش‌آموختگان هر دو نهاد اجازه ورود به معلمی را می‌دهیم؛ اما در گزینش، ملاک‌ها ما به طور جدی اعمال خواهد شد». مشابه این توضیحات البته در چند هفته گذشته هم بارها مطرح شده که البته نتوانسته منتقدان را راضی کند. ماجرای آنچه استخدام غیرمتخصصان در آموزش‌و‌پرورش خوانده می‌شود، به همین یکی، دو سال گذشته و رشته ادبیات خلاصه نمی‌شود و نخستین‌بار نیست که صحبت از حضور فارغ‌التحصیلان حوزه در مدارس می‌شود.
پیش از این و در یک مثال، در دولت محمود احمدی‌نژاد، یک ‌بار از توافقی برای واگذاری 40 هزار مدرسه به حوزه‌های علمیه سخن گفته شد که در آن زمان انتقادات فراوانی را در پی داشت. مدیران آموزش‌و‌پرورش البته پس از اوج‌گرفتن انتقادات، از اصلاح تفاهم‌نامه با حوزه علمیه خبر داده و اعلام کردند نه مالکیت مدارس مد‌نظر، بلکه اداره آنها به حوزه علمیه واگذار خواهد شد. این موضوع اگرچه با تداوم انتقادات کارشناسان و افکار عمومی منتفی شد، اما در سال‌های بعد، متولیان دو نهاد حوزه و آموزش‌و‌پرورش گام‌های دیگری را برای همکاری برداشتند؛ از آن جمله اینکه بر مبنای مصوبات ستاد همکاری‌های حوزه علمیه و آموزش‌و‌پرورش، از سال 1397 مرکزی به نام مرکز تربیت مبلغ معلم در ساختار حوزه علمیه تأسیس شده است که رسالت آن تربیت طلاب برای تصدی شغل معلمی در ساختار آموزش‌وپرورش است.
با این تلاش‌ها از سمت مدیریت حوزه‌های علمیه و نهاد حوزه و همچنین رغبت آموزش‌وپرورش برای همکاری تخصصی با این نهاد و در سمت دیگر هم شدت‌گرفتن انتقادات به این روند، باید منتظر نتیجه و اتفاق‌های آینده باشیم و ببینیم کیفیت تدریس و آموزش در مدارس ایران چه تغییر و تحولاتی خواهد داشت.

وقوع دو انفجار انتحاری در بغداد؛ کشته و مجروح+فیلم



رسانه های عراقی از وقوع دو انفجار در میدان «الطیران» واقع در مرکز بغداد خبر دادند.

به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه خبری بغداد الیوم، فرماندهی عملیات بغداد از کشته و زخمی شدن چندین تن بر اثر دو انفجار انتحاری که در میدان «الطیران» واقع در مرکز بغداد رخ داد، خبر داد.

یک فایل ویدئویی (فیلم زیر) از محل وقوع انفجار هنگام حضور شهروندان عراقی در بازار باب الشرقی (الباله) منتشر شده است که پس از تجمع شهروندان عراقی در این محل بعد از انفجار اول، انفجار دومی هم رخ داد.

در همین راستا، یک منبع امنیتی عراقی اعلام کرد، در نتیجه حمله انتحاری در باب الشرقی دستکم ۱۵ تن کشته و ۲۰ تن دیگر زخمی شدند.

پاسخ صریح نخست وزیر عراق به خامنه‌ای و پاسدارانش

نخست وزیر عراق با اذعان به اینکه این کشور در وضعیت اقتصادی دشواری به دلیل کاهش قیمت نفت در پی شیوع کرونا به سر می‌برد، خواهان گشودن صفحه جدیدی از “امید و خوش‌بینی” شد.

مصطفی الکاظمی، در دیدار با مجروحان وزارت کشور در مقر پلیس فدرال در بغداد این اظهارات را مطرح کرد.

وی تصریح کرد: کشور از اوضاع دشوار و وضعیت اقتصادی پیچیده‌ای می‌گذرد که علت آن سوء مدیریت و عدم برنامه ریزی طی سال‌های گذشته است.

الکاظمی تصریح کرد: ما خواهان ساختن کشور هستیم و اینکه جوانانمان را بر اساس فرهنگ زندگی و امید به آینده هدایت کنیم؛ نه نظامی کردن جامعه و فرهنگ مرگ.

وی عنوان داشت: خلل وسیعی در ارائه حمایت به قشر بسیاری از مجروحان وجود دارد و آنها حقوق خود را به دست نیاورده‌اند هرچند که زمان طولانی از مراجعه آنها می‌گذرد که این کوتاهی آشکار از جانب دولت‌های پی در پی را نشان می‌دهد. ما به همکاری با یکدیگر و گشودن صفحه‌ای از امید و خوشبینی نیاز داریم. تمام حقوق شما بعد از رفع موانع برآورده خواهد شد و ما کارگروهی را برای پیگیری حقوق شما تشکیل خواهیم داد.

سقوط عراق به دلیل دخالت رژیم ایران

نیویورک تایمز در گزارشی نوشت: عراق به دلیل نفوذ رژیم ایران و فساد سیستماتیک، شاهد سقوط اقتصادی است.

این منبع افزود: رژیم ایران فرصت طلبانه توانست از فقدان یک دولت مرکزی نیرومند در بغداد بهره ببرد و موقعیت سیاسی و جایگاه گروه‌های شبه نظامی وابسته به خود در عراق را تقویت کند.

نتانیاهو، بایدن را از نزدیکی به ملاها بر حذر داشت



نخست وزیر اسرائیل در پیام شادباش به پرزیدنت بایدن، او را از نزدیکی به رژیم ایران بر حذر داشت

نتانیاهو در پیام خود به بایدن یادآوری کرد که حکومت ایران بزرگترین خطری است که خاورمیانه و جهان را تهدید می کند و یادآوری کرد که ایالات متحده باید برای رفع این خطر به اقدامات لازم دست بزند.

نخست وزیر اسرائیل بر سیاست قاطعانه کشورش انگشت گذاشت و یادآوری کرد فردی که رهبری آمریکا را در چهار سال پیش رو به دست می گیرد، نباید از این خطر غافل شود.

در همین خال سخنگوی جدید کاخ‌سفید در نخستین کنفرانس خبری پس از تحلیف جو بایدن با تأکید بر این‌که رژیم ایران بسیاری از تعهداتش در چارچوب توافق برحام را نقض کرده است، گفت: (رژیم) ایران برای ادامه باید پایبندی به محدودیت‌های اعمال شده به موجب توافق هسته‌ ای را از سر گیرد.

این در حالیست که یک نخست وزیر سابق اسرائیل به دولت آینده آمریکا هشدار داد که سازش با رژیم ایران، موجب حمله اسرائیل می شود.

به گزارش رادیو پیام اسرائیل، اهود باراک شخصیت سیاسی برجسته اسرائیلی که در گذشته فرمانده ارتش، وزیر دفاع و نخست وزیر بوده، به دولت آینده جو بایدن رئیس جمهوری برگزیده ایالات متحده هشدار داد که مبادا اشتباهات دولت پرزیدنت اوباما را در آشتی با رژیم ایران تکرار کند و موجب گستاخی بیشتر این رژیم، و همچنین ادامه برنامه های اتمی آن شود.

اهود باراک گفت که اسرائیل باید همه تلاش های خود را بسیج کند تا دولت آینده بایدن را به این باور برساند که سازشکاری با رژیم ایران، نه تنها اسرائیل را به خطر می اندازد، بلکه اوضاع در منطقه را دوباره بحرانی می سازد و موجب هراس امیرنشین های عرب می شود. در این صورت اسرائیل ناچار خواهد شد برای دفاع از موجودیت خویش به اقدامات لازم دست بزند.

مال ‌باختگان بورس تهران؛ شورش و بلوا در راه است



رسانه‌های داخلی گزارش هايی از خشم و اعتراض سهامداران بورس که تمامی سرمایه خود را از دست دادند، و اعتراض شدید خود را علیه مقامات حکومتی ابراز می‌کنند، منشتر کردند.

شرایط بورس آن‌چنان بحرانی است که به‌رغم تلاش های مذبوحانه دولت روحانی شاخص کل بورس هنوز زیر مرز یک میلیون و دویست هزار واحد قرار دارد.

به نوشته روزنامه مردم‌سالاری، شاخص کل بورس به‌عنوان شاخص بازار سرمایه در این هفته به پایین‌تر از مرز روانی یک میلیون و ۲۰۰هزار واحد سقوط کرد.

روزنامه جهان صنعت نیز نوشت: دو تا سه میلیون سهامدار حقیقی خرده‌پا در بازار سهام پرآشوب اصل سرمایه خود را نیز از دست داده‌اند. در صورتی که به رقم دو میلیون نفر نیز بسنده کرده و این شمار آسیب‌دیده را یک واقعیت فرض کنیم شورش و بلوا می‌تواند رخ دهد.

این روزنامه نوشت: به‌نظر می‌رسد قبل از این‌که احتمال بلوا و آشوب در بورس افزایش یابد همانند همه کشورهای دیگر بالاترین مقام اجرایی که به‌طور مستقیم مسئولیت قانونی دارد باید استعفا دهد و راههای نادرست رفته شده و متغیرهای اثرگذار بر بازار برگشت داده شده و اصلاح شوند. راه درست این است که دنبال راههای شگفت‌انگیز و جاسازی های مالی و نیز دستکاری احتمالی و فشار بر نهادهای بانکی و حقیقی نرویم.

روزنامه مردم‌سالاری همچنین در مطلبی با اشاره به دخالت‌های سیاسی در بورس نوشته است:: فقط افراد دارای رانت اطلاعاتی قادر به سود بردن از این بازار آغشته به سیاست می‌شوند.

این روزنامه هم‌چنین با اشاره به زنده شدن خاطرات گزنده صندوق‌های مالی که سپرده‌های مردم را به تاراج بردند، می‌نویسد: نگاهی گذارا به روند بازار سهام از ابتدای سال تاکنون این شائبه را مطرح می‌کند که گویا دستهایی در کار بوده تا بورس تا جایی که می‌شد به سقف برسد و خیلی سریع نیز به کف برگردد. بعد از فعل و انفعالاتی صف‌های فروش شکل گرفتند که حقوقی‌ها در رأس آن بودند. یعنی گویی آنها می‌دانستند که تاریخ مصرف بورس به پایان رسیده پس باید سود و اصل سرمایه را برداشت و فرار کرد!

این منبع افزود: این تجمعاتی هم که برگزار می‌شود از سر استیصال است. دست متضرران به جایی بند نیست. سرمایه دود شده و هیچ محکمه‌ای هم حاضر نیست کیفرخواستی برای باعث و بانی این شرایط تنظیم کند. به‌نظر می‌رسد آنان که برنامه‌ریزی کرده بودند برای سودهای کلان و جبران کسری ها اکنون کنار گود نشستند و مردم عادی کاسه چه کنم در دست دارند.

چرخه جنایت و خشونت جمهوری اسلامی را متوقف کنید



سازمان عفو بین‌الملل در سومین سالگرد اعتراضات دی ماه ۹۶ از جامعه جهانی خواست تا با تشکیل یک نهاد تحقیقاتی مستقل امکان ادامه «چرخه خونریزی» توسط جمهوری اسلامی را ندهد.

این سازمان حقوق بشری خواهان تاسیس یک نهاد تحقیقاتی بین‌المللی و مستقل توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل شد تا وقایع دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ در ایران مورد بررسی بی‌طرفانه قرار گیرد.

این نهاد مستقل و غیردولتی در بیانیه خود بر «ضرورت اجرای عدالت در حق دهها معترض از جمله کودکانی که توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در سراسر کشور کشته شدند» تاکید می‌کند.

به گزارش رادیو آلمان، سازمان عفو بین‌الملل در ادامه بیانیه خود ضمن یادآوری «بازداشت خودسرانه هزاران معترض در جریان اعتراضات، ارتکاب شکنجه و سایر رفتارهای غیرانسانی، بیرحمانه و تحقیرآمیز علیه بازداشت‌شدگان» صدور حکم اعدام برای برخی بازداشت‌شدگان این اعتراضات را محکوم کرده و خواهان «حقیقت‌یابی و دادخواهی» شده است.

به گفته این سازمان دستکم یک معترض، به نام مصطفی صالحی در مرداد ۹۹ در ارتباط با اعتراضات دی ۹۶ اعدام شد و پنج معترض دیگر از جمله محمد بسطامی، مهدی صالحی ، هادی کیانی، عباس محمدی و مجید نظری همچنان در معرض خطر اعدام هستند.

در ادامه گزارش های مربوط به این خبر که پیش تر منشتر شده بود را می خوانید

اعتراضات آبان ۹۸؛ چهل سال زندان برای سه جوان!

اعتراضات آبان ۹۸؛ رعد حمدانی، قصی خسرجی و سجاد دبات مجموعا به ۴۰ سال زندان محکوم شدند

خبرگزاری هرانا – رعد حمدانی، قصی خسرجی و سجاد دبات، سه تن از بازداشت شدگان اعتراضات آبان ۹۸ توسط دادگاه انقلاب دزفول مجموعا به ۴۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند. این شهروندان هم اکنون بدون رعایت اصل تفکیک جرایم در زندان مسجدسلیمان بسر می‌برند. یکی از مصادیق اتهامات این شهروندان به آتش کشیدن عکس علی خامنه ای عنوان شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رعد حمدانی، قصی خسرجی و سجاد دبات، سه تن از بازداشت شدگان اعتراضات آبان ۹۸ به حبس محکوم شدند.

بر اساس این حکم که توسط دادگاه انقلاب دزفول صادر و به این افراد ابلاغ شده است، رعد حمدانی از بابت اتهام محاربه از طریق به آتش کشیدن پمپ بنزین و عکس علی خامنه ای به ۲۰ سال حبس تعزیری و قصی خسرجی و سجاد دبات به اتهام محاربه از طریق مشارکت در به آتش کشیدن پمپ بنزین و عکس علی خامنه ای هر یک به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شده‌اند.

رعد حمدانی، قصی خسرجی و سجاد دبات آبان‌ماه سال گذشته در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ توسط ماموران اداره اطلاعات شهرستان شوش بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی منتقل شدند. آنها نهایتا مدتی بعد با پایان بازجویی‌‌‌ها به زندان مسجد سلیمان منتقل شدند. این شهروندان هم اکنون بدون رعایت اصل تفکیک جرایم در زندان مسجد سلیمان بسر می‌برند.

گفته می‌شود که این شهروندان در زمان بازداشت جهت اخذ اعترافات اجباری توسط نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند.

رعد حمدانی، ۲۳ ساله، قصی خسرجی، ۱۹ ساله، سجاد دبات، ۲۰ ساله هر سه نفر از اهالی شهرستان شوش در استان خوزستان هستند.

روایات تکان‌دهنده شاهدان رفتار بازجویان زندان

یک سال پس از اعتراضات مردمی آبان ۹۸، فضای سیاسی-اجتماعی ایران همچنان متأثر از این اعتراضات و رفتار حکومت در سرکوب و کشتار بی‌سابقه معترضان است. هزاران نفر کشته و بازداشت شدند. بازجویان رژیم خامنه ای با بازداشت شدگان جوان بخصوص دختران کم سن و سال رفتاری تجاوزکارانه داشتند. اما نرگس محمدی فعال حقوق بشر در ایران در مصاحبه با رادیو فردا می‌گوید که جامعه به جایی رسیده که این سرکوب ها دیگر جواب نخواهد داد و باعث عقب نشستن مردم نخواهد شد.

خانم محمدی توضیح می‌دهد: اتفاقاتی که در آبان ماه ۹۸ افتاد خیلی تکان‌دهنده است نه اینکه سال ۶۷ تکان‌دهنده نبود، نه اینکه دهه ۶۰ تکان‌دهنده نبود، نه اینکه قتل‌های زنجیره‌ای که ما الان در آستانه دشنه‌آجین شدن آقای فروهر و پروانه فروهر، آقای مختاری، آقای پوینده و آقای شریف هستیم، ولی به نظر من آبان ۹۸ در تاریخ مبارزات ملت ایران برگ واقعاً سیاهی شد. با این تعداد کشته‌های مردم بی‌پناه و مردم مظلومی که خیلی‌ها گفتند اینها پابرهنه‌ها هستند، خیلی‌ها گفتند اینها گرسنه‌ها بودند و خیلی‌ها گفتند اینها جان‌به‌لب‌رسیده‌ها بودند و این وجدان عمومی جامعه ما را به درد آورد. این وقایع باعث شد که یک مرزبندی جدی شکل بگیرد و پررنگ‌تر شود. این مرزبندی قابل کتمان هم نیست و مرزبندی مردم و حکومت روشن‌تر و واضح‌تر شد.

نرگس محمدی در بخشی از این گفت‌وگو از رفتار بسیار خشونت‌آمیز با زنان و دختران بازداشت‌شده در جریان اعتراضات آبان ۹۸ می‌گوید:

رفتار بسیار خشونت‌آمیزی در بازجویی‌ها با دختران جوان شده بود و اینکه یک بازجو تا این حد جسارت داشته باشد که در اتاق‌های بازجویی با یک دختر کم سن و سال تنها این میزان از خشونت را به کار بگیرد -البته من تا قبل از آن هم در آن بند شاهد بودم که افرادی از بندهای امنیتی می‌آمدند و چیزهایی را می‌گفتند که متأسفانه می‌شد حدس زد که هیچ‌گونه نظارتی در بندهای امنیتی وجود ندارد و این اتفاقات می‌افتد- ولی اینکه با یک فرد غیر سیاسی یک دختر خیلی جوان که برحسب اتفاق وقتی از آن خیابان رد می‌شد چند دقیقه‌ای مکث کرده بود و بعد منجر به بازداشتش شده بود چنین برخوردی را کرده بودند، و آن روحیه بسیار آسیب‌دیده و لرزانی که این دختر داشت و مدام در آغوش ما بود اینقدر که این بچه ترسیده بود. اینها چیزهایی بود که به خصوص بعد از اعتراضات ۹۸ ما آنجا شاهد بودیم. البته زندان خیلی سعی می‌کرد که ما در معرض این آدم‌ها قرار نگیریم اما اینقدر شتاب‌زده عمل می کردند و اینقدر بی نظمی حاکم بود که گاهی این اتفاقات می افتاد و ما به طور ملموس و رودررو با این آدم‌ها مواجه می‌شدیم و می‌فهمیدیم که میزان خشونت به کار رفته تا چه حدی است

نرگس محمدی آذر ماه ۹۸ در نامه‌ای از زندان اوین به تشریح وضعیت دختری ۲۰ ساله که از وزرا به اوین منتقل شده بود پرداخته و نوشته بود که حین بازجویی یا بهتر بگویم اعتراف‌گیری، مرد بازجو از موهایش گرفته و کشیده بود و فحش‌های رکیکی داده بود که رویش نمی‌شد تکرار کند. کمربند دور کمرش را باز کرده و به میز و صندلی کوبیده بود تا دختر جوان ترسیده و هر چه می‌خواهد را به دوربین بگوید، نه یک بار بلکه چند بار. او که چون بسیاری از هم‌نسلانش موفق به تحصیل در دانشگاه نشده و به کار مشغول بود، به زندان قرچک و میان متهمان قتل و مواد مخدر و… منتقل شد.

خانم محمدی همچنین در این نامه به تشریح وضعیت جوانی کم سن و سال از اسلامشهر تهران پرداخته بود که «تیر خورده» و «خونریزی، عفونت و تورم غیر قابل تصور پا» او را از پای درآورده است.

خانم محمدی که این فرد را در بهداری زندان اوین دیده بود نوشته بود که این جوان که از سلول انفرادی به بهداری آورده بودند به او گفته است: «از روزی که بازداشت شده‌ام حتی بتادین هم روی زخمم نریخته‌اند.

روزی که مردم ایران شعار سرنگونی خامنه‌ای را سر دادند

سازمان عفو بین‌الملل با انتشار گزارشی خبر از راه‌اندازی یک وب‌سایت ویژه در ارتباط با سرکوب خونین اعتراضات مردم ایران در نوامبر سال گذشته (آبان ۹۸) داده است. این وب‌سایت شامل ویدیوهای تایید شده، تصاویر بخشی از قربانیان سرکوب اعتراضات، نام شماری از قربانیان، وضعیت اینترنت و قطع آن در روزهای حساس سرکوب است.

به گزارش دویچه وله آلمان، سازمان عفو بین‌الملل خواستار اعزام یک گروه بین‌المللی حقیقت‌یاب در مورد سرکوب این اعتراضات و امتناع حکومت ایران از قطع اینترنت در مواقع بروز رویدادهای مشابه شده است.

این نهاد حقوق بشری در عین حال توصیه‌هایی به شورای حقوق بشر برای اعمال فشار به حکومت ایران کرده است.

سرکوبی که نتیجه نداده است

از ۳۰۰ تا ۱۵۰۰ کشته در عرض شش روز؛ این کارنامه جمهوری اسلامی در آبان ۹۸ است. ولی آیا این کشتار بی‌سابقه که به ظاهر اعتراضات را سرکوب کرد، توانسته خشم نهفته معترضان را نیز پایان دهد؟

از ۲۴ تا ۲۹ آبان ۱۳۹۸ بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک ایران صحنه اعتراضات مردم بود؛ اعتراضاتی که با سه برابر شدن یک‌شبه قیمت بنزین آغاز شد اما به سرعت ارکان نظام جمهوری اسلامی را هدف گرفت.

شعارها از اعتراض به وضعیت اقتصادی به سمت اعتراضات سیاسی کشیده شد و مردم شعار سرنگونی جمهوری اسلامی را سر دادند و عکس‌های آیت‌الله خمینی و خامنه‌ای را پاره کردند.

خبرگزاری رویترز روز دوم دی ماه آن سال، سه روز پس از سرکوب و در نتیجه فروکش کردن اعتراضات، گزارش ویژه‌ای در این باره منتشر کرد. رویترز در این گزارش به اطلاعات سه منبع نزدیک به بیت رهبری جمهوری اسلامی استناد کرده بود.

این سه منبع تایید کرده بودند که دستور کشتار مستقیما از سوی خامنه‌ای صادر شده است. رویترز نوشت: «علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی با چهره‌ای نگران و نابردبار خود را در انظار نشان داد. او کارکنان ارشد امور امنیتی و دولت را گرد خود جمع کرد و فرمانی با این مضمون صادر کرد: هر کاری می‌توانید انجام دهید تا جلوی آنها را بگیرید.»

خامنه‌ای در این جلسه که روز یکشنبه ۲۶ آبان ۹۸ برگزار شده اظهار کرده است که «جمهوری اسلامی در خطر است. هر کاری می‌توانید انجام دهید تا به این غائله پایان داده شود. شماها این اختیار را از سوی من دارید.»

کشتار و سرکوب معترضان در جمهوری اسلامی بی‌سابقه نیست. اما آنچه کشتار آبان ۹۸ را از سایر سرکوب‌ها جدا می‌کند، ابعاد کمی و کیفی آن است. در آبان ۹۸ اما تا بدانجا پیش رفتند که با هلی‌کوپتر به مردم شلیک کردند و معترضانی را که از ترس تانک‌های نظامی در نیزار پنهان شده بودند به گلوله بستند.

آیا نظام با این کشتار به هدفش رسیده است؟

یک فعال سیاسی خارج کشور می گوید: تاریخ نشان داده که اینگونه سرکوب‌ها باعث انباشت خشم و نفرت می‌شوند. جامعه ایران هم به لحاظ رفتارشناسی سیاسی در طول تاریخ همیشه به گونه‌ای بوده که آرام به نظر می‌رسیده اما در زیر این آرامش نوعی تراکم خشم و نارضایتی وجود داشته، مثل فنری که جمع می‌شود و ناگهان می پرد.

رضا علیجانی می‌گوید جامعه ایران یک جامعه هیجانی است که در حالاتی مایوس و سرد می‌شود و خشمش را جمع می‌کند ولی ناگهان هیجان می‌گیرد و فاصله سردی و گرمیش امری جهشی و ناگهانی است. بنابراین درست است که در کوتاه مدت این اعتراضات را خاموش کردند اما بر خشم و نفرت متراکم و بر فشردگی فنر در حال انفجار افزوده‌اند.

پاسداران خامنه‌ای این جوان ایرانی را هم کشتند

جان باختن نادر مختاری یکی از بازداشت شدگان اعتراضات آبانماه ۹۸پس از ماهها درد و شکنجه در کهریزک. وی به‌ علت ضربات باتوم و وخامت اوضاع جسمی چند ماه در کما بوده است.

به گزارش سایت کلمه، او در روز ۲۹ شهریور جان باخته است. جمهوری اسلامی تاکنون به صورت رسمی گزارش دقیقی از تعداد کشته‌ها و افراد بازداشت‌شده در جریان اعتراض‌ها اعلام نکرده است.

نادر مختاری ۳۵ ساله و از معترضان آبان ۱۳۹۸ در شهر کرج بود. او پس از اعتراضات آبان به مدت یک ماه مفقود شده بود، خانواده او پس از یک ماه وی را در حالی که در کما بوده است در بیمارستان شهدای شهر ری شناسایی و پیدا می‌کنند.

وی بلافاصله قبل از نوروز ۱۳۹۹ و پس از بهوش آمدن ظالمانه به زندان منتقل می شود. او برخلاف نظر پزشکان متخصص و مخالفت شدید خانواده توسط ماموران امنیتی به بازداشتگاه کهریزک (سروش ۱۱۱۱ کنونی) منتقل شد. و در بهداری این زندان، با وضعیتی وخیم بستری و زندانی می‌شود.

ماموران امنیتی با وجود وخامت حال این زندانی اصرار بر نگهداری وی در بازداشتگاه کهریزک (سروش ۱۱۱ کنونی) داشتند. این امر منجر به وخیم‌تر شدن حال وی شده و در نهایت روز شنبه ۲۹ شهریور وی مظلومانه به شهادت رسید.

تاکنون جنازه نادر به خانواده اش تحویل داده نشده ‌است و آنها بشدت تهدید شده‌ و تحت فشار قرار دارند.

در اعتراضات آبان ۹۸ بیش از ۱۵۰۰ تن به شهادت رسیدند و به گزارش عفو بین الملل بیش از ۷هزار نفر بازداشت شدند. گزارش های متعددی از بازداشت و شکنجه افراد مجروح و مصدوم پیش از این در رسانه‌ها منعکس شده بود.

عفو بین‌الملل از انواع شکنجه ها برای بازداشت شدگان آبان ۹۸ گزارش مفصلی منتشر کرده است. شهادت نادر مختاری یکی از این موارد است که با جلوگیری از ریل درمان این زندانی، وزارت اطلاعات و مامورین زندان باعث مرگ وی شده اند.

گزارش عفو بین‌الملل، فساد و بی‌رحمی رژیم ایران را نشان داد

وزیر خارجه آمریکا، تاکید کرد، گزارش تازه سازمان عفو بین‌الملل در خصوص احکام اعدام بعد از محاکمه‌های نمایشی و شکنجه زندانیان و بدرفتاری با نزدیکان آنها در ایران، بیانگر «فساد نظام و وحشیگری آن» است.

مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، گزارش سرکوب اعتراضات سراسری آبان ۹۸، را نشانه «فساد و بی‌رحمی» جمهوری اسلامی دانست.

او افزود: «رژیم ایران مردم خود را خوار کرده و به خاطر مطالبه حقوق خود در آزادی بیان و حق تجمع مسالمت‌جویانه، این مردم را مجازات می‌کند.»

پمپئو گفت: «مردم خوب ایران همان چیزی را می‌خواهند که هرکدام از ما می‌خواهیم: صلح،‌ آزادی و خوشبختی».

عفو بین‌الملل: ‌برای حمایت از قربانیان بپاخیزید

سازمان عفو بین‌الملل با انتشار کلیپی در اینترنت دربارهٔ شکنجه در زندان های جمهوری اسلامی و اعلام یک هشتگ جدید، از همگان خواست برای حمایت از قربانیان اعتراضات خونین آبان۹۸ بپاخیزند. عنوان آن #بپا خیزید، است.

عفو بین‌الملل هم‌چنین در یک یادداشت توئیتری نوشت: تحقیق جدید در رابطه با رژیم ایران نشان می‌دهد؛ نیروی انتظامی و اطلاعات و مقام‌های زندانها با تبانی قضات و دادستانها علیه دستیگرشدگان قیام آبان۹۸ مرتکب نقض های شوک‌آور حقوق‌بشر شده‌اند.

کیفرخواست خانواده کودکان جان باخته
سرکوب خیزش ‌آبان ۹۸، جنایت علیه بشریت بود!

نهاد کودکان مقدمند: انتشار گزارش۱۲۰ صفحه‌ای سازمان عفو بین‌الملل و نیز جاوید رحمان گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در باره سرکوب‌های سیستماتیک در جمهوری اسلامی ایران بخوبی نشان می‌دهد که جهان صدای اعتراض به خون کشیده شده مردم ایران علیه جنایات بی‌شمار حکومت اسلامی را دیده و شنیده است. این گزارش مفصل فقط گوشه‌ای از حقایق دردناک و پرونده قطور جنایات حاکمیت جمهوری اسلامی علیه مردم ایران و علیه کل انسانیت در بیش از چهار دهه است.

در سرکوب خونین اعتراضات مردم ایران در آبان‌ماه ۱۳۹۸ در نزدیک به ۲۰۰ شهر و ۲۹ استان در ایران، ده‌‌ها کودک، نوجوان و دانش ‌آموز در خیابانها بیرحمانه به گلوله بسته شدند. اسامی ۲۳ دانش‌آموز پسر و یک دانش آموز دختر توسط خانواده‌‌های آنان علنی شده است که با نشانه گیری و شلیک مستقیم گلوله جنگی جان باختند. آندسته از دانش‌آموزانی که بشدت مجروح شده‌ بودند به جای آنکه به بیمارستانها و مراکز درمانی انتقال داده شوند به بازداشتگاه‌ها و زندانها منتقل گردیدند. ده‌ها مدرسه دخترانه و پسرانه را به بازداشتگاه تبدیل کردند. تعداد قابل توجهی از نوجوانان در یورش‌های شبانه دستگیر و تحت خشن‌ترین و بیرحمانه‌ترین بازجویی‌ها قرار گرفتند‌.

کماکان پس از گذشت نزدیک به یک سال از ‌آن تاریخ هنوز هیچ اطلاع رسمی و مشخصی از جان‌باختگان، مجروحین و دستگیرشدگان و مفقودین حتّی در اختیار خانواده‌‌‌های مضطرب و نگران آنها قرار نگرفته است. وضعیت روانی بسیاری از این خانواده‌های دستگیر شدگانی که بعداً با وثیقه‌های سنگین آزاد شدند بسیار وخیم است. از جمله شکنجه کردن دانش‌آموزان برای گرفتن اعتراف علیه خود و خانواده‌های‌شان متد شناخته شده‌ای که دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران علیه متهمین و خانواده‌های آنان بکار می‌بندد و نیز انکار و پنهان نگهداشتن دستیگری دانش‌آموزان و تهدید مداوم خانواده‌‌ها همچنان ادامه دارد.

خانواده‌های داغدیده‌ در ازاء پرداخت مبالغ سنگین به دادستانی توانستند پیکر عزیزان خود را از پزشکی قانونی تحویل بگیرند، تهدید شدند که باید مخفیانه عزیزان خود دفن کنند، حتی نتوانستند مراسم سوگواری برپا کنند و با رسانه‌ای گفتگو کنند. کماکان ابعاد این جنایات هولناک نامعلوم است، جمهوری اسلامی از پذیرفتن جنایات خود سر باز می‌زند و برای فریب افکار عمومی جهانی، با انکار حقایق سعی در مخفی کردن دامنه سرکوب و کشتار مردم در ایران دارد. و اکنون بخشی از مستندات این جنایات سازمان یافته توسط یک منبع معتبر بین‌المللی افشا و انتشار علنی یافته است. جمهوری اسلامی به دلیل جنایت مستمر علیه بشریت و نابودی انسانیت رسوای جهانیان شده است.

اکنون وقت آن رسیده است که کلیه دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی در مقابل این مستندات غیرقابل کتمان در پشتیبانی از مبارزات مردم ایران، برای همدردی با جامعه زخم دیده و معترض ایران، و همه دستگیر‌شدگان و خانواده‌های آسیب دیده‌ ‌‌آنان، دست به اقدامات عملی بزنند. اولین اقدام باید اخراج جمهوری اسلامی از تمامی نهادها و مراجع بین‌المللی باشد. سازمان‌های مدافع حقوق کودکان و زندانیان سیاسی باید در رأس همه، آزادی کلیه زندانیان سیاسی و همه فعالینی که به جرم دفاع از حق کودکان بیرحمانه در حبس هستند، بیدرنگ آزاد گردند.

از همه نهادهای بین‌المللی می‌خواهیم که در اقدامی عاجل و فوری اخراج جمهوری اسلامی ایران از کلیه نهادهای بین‌المللی به جرم جنایت علیه بشریت را هرچه زودتر عملی کنند. وضعیت اضطراری کودکان و نوجوانان زندانی و فعالین سیاسی مدافع حقوق کودکان، معلمان زندانی در ایران را فوری در دستور خود قرار دهند و جمهوری اسلامی را تحت فشار بگذارند تا بیدرنگ کلیه زندانیان سیاسی را آزاد کند.

اسامی دانش‌آموزان کشته شده در خیزش ‌ابانماه ۱۳۹۸

علی غزلاوی، ۱۲ ساله آرمین قادری ۱۳ ساله، امیررضا عبداللهی ۱۳ ساله، نیکیتا اسفندی ۱۴ ساله، محمد داستان‌خواه ۱۵ ساله، جواد بابایی ۱۵ ساله، رضا نیسی ۱۶ ساله، خالد غزلاوی ۱۶ ساله، مهدی ولی‌پور ۱۶ ساله، محسن محمد پور ۱۷ ساله، مجاهد جامعی، ۱۷ ساله، ساسان عیدی‌وند ۱۷ ساله، احمد جعاوله ۱۷ ساله، حسام بارانی راد، ١٧ سالە، محمد بریهی ۱۷ ساله، محمدرضا احمدی ۱۷ ساله، آرین رجبی ۱۷ ساله، پژمان قلی‌پور ملاطی ۱۷ ساله، حسن محمدپور ۱۷ ساله، امیرحسین دادوند ۱۷ ساله، محمدجواد عابدی ۱۷ ساله، احمد آلبوعلی ۱۷ ساله، پدرام جعفری ۱۸ ساله، رضا معظمی ۱۸ ساله و ابراهیم مرادی ۱۸ ساله، که همگی با شلیک گلوله جنگی به قتل رسیده‌اند و اسامی آنها توسط خانواده‌‌های ‌آنان علنی شده‌ است. (این لیست در حال تکمیل شدن است).

**********************************************

جاوید رحمان، گزارشگر ویژۀ سازمان ملل: سرکوب و خشونت بعد از ناآرامی‌های آبان ٩٨ ابعادی حیرت‌آور دارد

شلیک به سر و گردن معترضان در ایران

سپاه و بسیج به قصد کشت به معترضان آبانماه شلیک کرده‌اند

گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران در تازه‌ترین گزارش خود از رفتار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با معترضان در آبان ۱۳۹۸ به شدت انتقاد کرده است.

او می‌گوید ویدئوهای موجود نشان‌گر شلیک پلیس، سپاه و بسیج به سوی مردم هستند؛ شلیک‌هایی به سر و گردن که به قصد کشتن معترضان صورت گرفته‌اند.

جاوید رحمان افزوده که رژیم ایران هنوز و پس از ۱۰ ماه، تعداد واقعی کشتهشدگان را اعلام نکرده است.

در این گزارش آمده که بیشترین کشته‌ها مربوط به دو استان همجوار تهران است و خانواده‌های قربانیان تهدید شده‌اند که چیزی نگویند و ساکت بمانند.

گزارش جاوید رحمان ۲۱ ژوئیه به دبیرکل سازمان ملل تسلیم شده است.

واکنش کشور اروپايی به یک گزارش تکاندهنده

وزیر خارجه سوئد چهارشنبه شب در توئیتی از درخواست سازمان عفو بین الملل برای تحقیقات کامل پیرامون اتهامات مربوط به جمهوری اسلامی حمایت کرد و نوشت: گزارش امروز عفو بین‌الملل یک تصویر هولناک از نقض جدی حقوق‌بشر در ایران بعد از اعتراضات سال۲۰۱۹ ترسیم می‌کند. از فراخوان تحقیقات کامل پیرامون اتهامات حمایت می‌کنم.

عفو بین‌الملل: بازداشت‌شدگان آبان ٩٨ به طور گسترده تحت شکنجه قرار گرفته‌اند

این سازمان چهارشنبه ۱۲ شهریور طی گزارشی با عنوان «ویرانگران انسانیت» جزییات بازداشت و محکومیت‌های پس از اعتراضات سراسری آبان‌ماه را منتشر کرد که حاکیست زندانیان برای «ارعاب و تحقیر» و همچنین تن دادن به «اعترافات اجباری» شکنجه جسمی و جنسی شده‌اند.

اطلاعات دریافتی عفو بین‌الملل نشان می‌دهد بازجویان و مسئولان زندان‌ها بازداشت‌شدگان مرد را مورد «خشونت جنسی»، قرار داده‌اند.

سازمان عفو بین‌الملل در گزارش تازۀ خود، خشونت‌های رژیم جمهوری اسلامی را در واکنش به ناآرامی‌های آبان ٩٨ شرح می‌دهد. این گزارش تکان‌دهنده از استفادۀ مکرر از شلاق، شوک برقی، تظاهر به اعدام و تجاوز جنسی سخن می‌گوید و می‌نویسد که علاوه بر وزارت اطلاعات یا سپاه پاسداران، قضات و دادستان‌ها نیز در اعمال این خشونت‌ها سهیم بوده‌اند.

این گزارش بازتاب بسیار گسترده ای در رسانه های جهانی داشته و مطالب تکان دهنده ای در آن آمده که نشان ستمگری و سرکوبی در ایران است که در کمتر کشوری در جهان نظیر دارد.

به گزارش رادیو فرانسه، سازمان عفو بین‌الملل بر رواج شکنجه جسمی و روحی در ایران تأکید دارد و می‌نویسد که شکنجه علاوه بر اعتراف گرفتن، به قصد تنبیه، ارعاب و تحقیر اعمال می‌شود. مشت و لگد و چوب زدن با چشمان بسته، کاربرد شلاق یا لوله لاستیکی یا باتون، گرسنه و تشنه نگاه داشتن زندانی، انزوای طولانی، ناخن کشیدن، شوک الکتریکی بر آلت جنسی، خفگی با آب (واتربوردینگ)، پاشیدن گاز فلفل… سازمان عفوبین‌الملل علاوه بر این فهرست تکان‌دهنده، اظهارات برخی از شکنجه‌شدگان را نیز عیناً نقل کرده است. در این گزارش آمده است که وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران، هر دو در این اعمال سهیم‌اند.

به گفتۀ معاون عفو بین‌الملل در امور آفریقای شمالی و خاورمیانه، قضات و دادستان‌های جمهوری اسلامی به جای این که پرونده‌های مفقود شدن، شکنجه و سایر جنایات را بررسی کنند، با موج سرکوب و آزار همراه شدند و صدها نفر را به بهانۀ “امنیت ملی” محکوم کردند. این موج سرکوب و ارعاب با اعترافات اجباری تلویزیونی تکمیل شد.

عفو بین الملل درباره تجاوز جنسی به زندانیان در ایران نوشته است: ممکن است برای شکنجه و تخریب روحی و روانی زندانیان، یا دلایل دیگر، صورت پذیرفته باشد. با توجه به اینکه تجاوز جنسی، آثار بسیار مخربی بر روحیه افراد مورد تجاوز قرار گرفته دارد و همچنین باعث شرمساری این افراد می‌شود، از این رو، تعداد کمی از زنده ماندگان این موارد، حاضر شده‌اند که با رسانه‌ها مصاحبه کنند.

سازمان عفو بین‌الملل از کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل و از کمیساریای حقوق بشر این سازمان می‌خواهد که در برابر عدم پاسخگویی مقامات رژیم ایران واکنش نشان دهند و از جمله از آغاز تحقیقات توسط سازمان ملل حمایت کنند.

عفو بین‌الملل همچنین از همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد می‌خواهد که آزادی فوری و بی قید و شرط بازداشت‌شدگان بیگناه را از جمهوری اسلامی مطالبه کنند.

منتشرکننده خبر ضرب و شتم دختر آبادانی احضار شد



روزنامه نگار آبادانی ه دادگاه احضار شد. داریوش معمار، جزو اولین کسانی بود که ماجرای ضرب و شتم «بهاره چشم براه» شناخته شده به «دختر آبادانی» را رسانه‌ای کرد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، داریوش معمار، شاعر و روزنامه نگار اهل آبادان، با دریافت ابلاغیه ای از سوی شعبه ۴ دادگاه کیفری استان خوزستان فراخوانده شده است.

این روزنامه نگار بر اساس ابلاغیه صادره می بایست در تاریخ ۹ مرداد ماه ۱۴۰۰ در جلسه دادگاه رسیدگی واقع در مجتمع قضایی تندگویان شهرستان اهواز حاضر شود.

در این ابلاغیه، اتهام انتسابی علیه داریوش معمار «تبلیغ علیه نظام» عنوان شده است.

این فعال ادبی با اعلام این خبر در صفحه شخصی خود نوشت:«احضاریه برایم فرستاده‌اند با عنوان اتهامی تبلیغ علیه نظام فرض درست می‌گویید انتقاد امثال من تبلیغ علیه نظام است اما یک سئوال: از شما با عنوان تهدید علیه مردم باید کجا شکایت کنیم؟ قبول کنید این همه فساد شما برای حفظ نظام هم نیست برای تداوم چپاول ۱۳۰۰ میلیاردی است!»

داریوش معمار از سال ۱۳۷۵ در حرفه روزنامه نگاری در مطبوعات مشغول به کار شده است.

دختر آبادانی متهم و مامور حراست خامنه‌ای تبرئه شد

خبرگزاری هرانا – شعبه ۷ دادیاری آبادان برای بهار چشم براه، شهروند اهل آبادان قرار جلب به دادرسی صادر کرد. همزمان مهدی کاظمی، مامور حراست پالایشگاه آبادان از اتهامات مطروحه تبرئه شده است. آبان‌ماه امسال پخش تصاویری از ضرب و شتم خانم چشم براه در فضای مجازی تحت عنوان دختر آبادان واکنش‌های بسیاری را به خود جلب کرد. در این ویدئو مامور حراست اقدام به لمس اندام‌های این شهروند و گذاشتن پا بر روی بدن وی کرده بود. در پی این رخداد صدا و سیما اقدام به پخش اعترافات تلویزیونی خانم چشم براه علیه خود کرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شعبه ۷ دادیاری آبادان برای بهار چشم براه، شهروند اهل آبادان علیرغم وجود مستندات قرار جلب به دادرسی صادر کرد.

شعبه ۷ دادیاری آبادان برای خانم چشم براه از بابت اتهامات “ورود به زور، ایراد ضرب و جرح و آتش‌سوزی عمدی” قرار جلب به دادرسی صادر کرده است. همزمان داریوش معمار، روزنامه‌نگار خوزستانی از تبرئه مهدی کاظمی، مامور حراست پالایشگاه آبادان از اتهامات مطروحه خبر داد.

بابک پاک نیا، یکی از وکلای مدافع این شهروند ضمن اعتراض به صدور قرار جلب به دادرسی پیش از تفهیم ادله، ابلاغ به وکلا و اخذ آخرین دفاع توسط دادیار پرونده در صفحه توییتر خود گشته است: “آیا قاضی که به استناد فیلم رای صادر می کند اعتقادی به تفهیم ادله دارد؟! آیا برای تفهیم ادله لازم نیست که فیلم مورد استناد در حضور وکلا و متهم پخش شود؟ آیا در دانشکده حقوق در خصوص تفهیم ادله چیزی آموخته است؟”

این وکیل دادگستری که درخواست بازبینی دوربین‌های مداربسته در حضور وکلای پرونده را کرده بود مجددا از وجود فشار بر روی موکل خود خبر داده است: “بهار چشم براه تعریف می کرد که قاضی قبلی به او گفته است پاک نیا را عزل کن! حتی گفته همین صفحه را امضا کنی کافی است که عزل او را ابلاغ کنیم! قاضی جدید هم بدون توجه به لایحه ارسالی از طریق سامانه خود کاربری و بدون تشکیل جلسه و ابلاغ، قرار جلب به دادرسی صادر کرده است!”

بابک پاک نیا پیشتر نیز از وجود فشار بر روی موکل خود برای عزل وکیل از سوی قاضی نخست پرونده خبر داده بود.

در تاریخ ۱ آبان‌ماه امسال پخش تصاویری از ضرب و شتم خانم چشم براه در فضای مجازی تحت عنوان دختر آبادانی واکنش‌های بسیاری را به خود جلب کرد. در این ویدئو پس از زخمی شدن خانم چشم براه در یک درگیری، مامور حراست پالایشگاه آبادان اقدام به لمس اندام‌های این شهروند و گذاشتن پا بر روی بدن وی کرده بود.

در پی این رخداد صدا و سیما اقدام به پخش اعترافات تلویزیونی این شهروند علیه خود کرد. مدتی بعد معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی شهرستان آبادان از بازداشت مامور حراست خبر داده بود.

منتشرکننده فیلم دختر آبادانی باید مجازات شود

نایب‌رئیس کمیسیون حقوقی قضایی مجلس ولایت امروز با اشاره به انتشار فیلم برخورد وحشیانه با یک زن جوان در آبادان گفته است انتشار این فیلم جرم محسوب می‌شود» و منتشرکننده آن باید مجازات شود.

حسن نوروزی گفت: انتشار این فیلم نظم جامعه را بر هم ریخت. چنین فیلم‌هایی که زننده هستند و موجب اشاعه فحشا می‌شوند، باید به دادسرا ارائه شوند و منتشر نشوند.

گفتنی است روز شنبه انتشار یک کلیپ ویدویی از چهره خونین یک زن جوان مجروح در آبادان که مأمور وحشی حراست با او به ‌نحو ضدانسانی برخورد می‌کند، موجی از انزجار و خشم عمومی را در خوزستان و سراسر ایران برانگیخت. کاربران شبکه‌های اجتماعی این وضعیت فجیع را به‌عنوان نمود دیگری از فساد و تبهکاری و ظلم ستم رایج در جمهوری اسلامی به‌ شدت محکوم کرده‌اند.

روزنامه مردم‌سالاری در این باره نوشت: ماجرای فیلم دختر آبادانی که در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها به‌صورت گسترده پخش شده و همه را تحت تاثیر قرارداده است در واقع برملا شدن فساد یکی از مدیران میانی پالایشگاه آبادان است. متأسفانه حراست منطقه بریم آبادان نیز به کمک او آمدند و دختر خانم را مورد ضرب و شتم قرار دادند که صحنه‌های دلخراش آن به‌صورت گسترده پخش شده است.

از آبادان تا مشهد؛ خشونت رژیم خامنه‌ای در ملاعام

در چند روز گذشته دو شهر ایران، شاهد دو واقعه تلخ بود. ضرب‌و‌شتم دختری در آبادان و رفتار خشن پلیس در مشهد با مردی 28ساله که به گفته خانواده او منجر به مرگ او شد. اتفاقاتی که باعث شد در روزهای گذشته هشتگ‌های دختر آبادان و پسر مشهد در فضای مجازی داغ شود و کاربران نسبت به این اتفاقات اعتراض کنند.

به گزارش روزنامه شرق، واکنش‌ها به ویدئوهای منتشرشده به قدری زیاد بود که محمدجعفر منتظری دادستان کل کشور در تماسی با دادستان آبادان خواستار رسیدگی و گزارش هرچه سریع‌تر درباره این ماجرا شد. اعتراضات به این ماجرا صداوسیما را هم وادار به واکنش کرد. این بار اما روایت دیگری از این قصه منتشر شد.

دختر جوانی که در فیلم کتک می‌خورد، حالا با ظاهری آراسته و صورتی شطرنجی روبه‌روی دوربین تلویزیون از عدم ثبات روحی و خوردن قرص اعصاب می‌گوید و البته بارداری و تجاوز را رد می‌کند و تأکید دارد رسانه‌های خارجی حق دخالت درباره این ماجرا را ندارند. پدر او هم در گفت‌وگویی این ماجرا را تأیید می‌کند و می‌گوید اختلافاتی بین خودشان بوده.

اختلافاتی که البته طرفین درباره‌اش توضیح نمی‌دهند، اما به نظر می‌رسد با اعلام اینکه دختر جوان تحت درمان روانی است، مجوزی برای کتک‌زدن و البته توهین به او صادر می‌شود. آیا همه اینها می‌تواند مجوزی برای کتک‌زدن دختر و همچنین آزار جنسی او باشد؟‌

روز شنبه هم ویدئویی در یکی از رسانه‌های خارجی منتشر شد که حکایت از برخورد خشونت‌آمیز پلیس انتظامی مشهد با مردی جوان دارد.در هفته‌های گذشته این دومین بار است که مردم نسبت به رفتار نیروی انتظامی معترض می‌شوند.

پیش‌تر به خاطر اوباش‌گردانی و ضرب‌وشتم متهمان در ملأ‌عام اعتراضاتی گسترده توسط فعالان مدنی اتفاق افتاد و قوه قضائیه ضمن انتقاد از رفتار نیروی انتظامی اعلام کرد که با متخلفان برخورد می‌کند.

ویدئوی منتشرشده در 48 ساعت گذشته بار دیگر صدای اعتراض مردم را بلند کرد. آنچه در این ویدئو ناراحت‌کننده است، مردمی هستند که به تماشای رفتار خشونت‌آمیز پلیس آمده‌اند.

افزایش آمار خودکشی در کشور؛ مرگ روزانه ۱۵ نفر



خبرگزاری هرانا – آمار قربانیان خودکشی در کشور در ۸ ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته، ۴.۲ درصد افزایش داشته است بطوریکه امسال، روزانه ۱۵ نفر بر اثر اقدام به خودکشی فوت کرده‌اند. در سال ۹۸، شایع‌ترین روش خودکشی، حلق‌آویز بوده و بیش از ۲۱ درصد خودکشی‌ها، با خوردن سموم اتفاق افتاده است و هنوز مصرف عمدی قرص برنج شایع‌ترین روش خودکشی در پایتخت و سپس در استان‌های متکی به کشت و زرع است.

همچنین بر‌اساس گزارش وزارت بهداشت، از ابتدای اسفند ۹۸ تا پایان خرداد امسال، ۶۷۳۶ نفر بر اثر مسمومیت با مشروبات الکلی تقلبی به بیمارستان‌ها مراجعه کردند که ۱۰۴۳ نفر جان خودشان را از دست دادند. بیکاری و بحران‌های معیشتی، مشکلات اجتماعی و سیاسی، سرخوردگی‌های خانوادگی، همزمان با همه‌گیری ویروس کرونا و اعمال محدودیت‌های اجتماعی از مهم‌ترین دلایل خودکشی در ایران است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اعتماد، یک منبع آگاه در سازمان پزشکی قانونی کشور، خبر داد که آمار قربانیان خودکشی در ۸ ماه امسال از ابتدایی فروردین تا پایان آبان نسبت به مدت مشابه سال گذشته، ۴.۲ درصد افزایش داشته است.

افزایش ۴.۲ درصدی تعداد قربانیان خودکشی در بازه ۸ ماهه امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل، در حالی در گزارش‌های سازمان پزشکی قانونی کشور ثبت شده که سال ۱۳۹۸، تعداد کل قربانیان خودکشی در کشور، ۵۱۴۳ نفر بود.

با یک محاسبه ساده، می‌شود گفت که سال ۱۳۹۸، به‌طور میانگین، روزانه ۱۴ نفر و در طول ۸ ماه از سال (معادل ۲۴۶ روز) ۳۴۴۴ نفر از مردان و زنان هموطن، جان خود را بر اثر خودکشی از دست داده‌اند در حالی که امسال، روزانه ۱۵ نفر بر اثر اقدام به خودکشی فوت کرده‌اند و حالا می‌شود نوشت: «بنا به آمار تجمیعی تعداد قربانیان خودکشی از ۸ ماه سال جاری، ۳۵۸۹ نفر از هموطنان‌مان، جان خود را بر اثر خودکشی از دست داده‌اند که این آمار، نسبت به مدت مشابه سال گذشته، ۴.۲ درصد افزایش یافته است.»

روانپزشکان بر این باورند که افزایش معنادار تعداد قربانیان خودکشی در کشور، باید همزمان با تغییرات و رخدادهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در هر دوره زمانی خاص بررسی و ریشه‌یابی شود.

دسترسی نابرابر به منابع و خودکشی کودکان در ایران

انتشار اخبار متعدد درباره خودکشی کودکان و نوجوانان در چند ماه اخیر در ایران حساسیت نسبت به این موضوع را بالا برده و حالا بیش از گذشته درباره پدیده خودکشی صحبت می‌شود.

به نوشته روزنامه اعتماد، مسئول واحد مشاوره و صدای یارا انجمن حمایت از حقوق کودکان گفت: خودکشی صرفاً یک مساله فردی نیست بلکه یک پدیده در سطح ملی هم هست. افزایش فشار در سطوح مختلف جامعه و در ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و… در شکل‌گیری خودکشی موثرند. خودکشی یک اتفاق ناگهانی نیست و پدیده‌ای چندوجهی و متاثر از عوامل مختلف است. علاوه بر عوامل فردی، عوامل کلان در سطح جامعه نیز نقش اساسی در افزایش آمار خودکشی دارند. شکاف طبقاتی و فقر، بیکاری، کاهش سطح رفاه عمومی، نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی، انواع تبعیض نسبت به گروه‌های مختلف و وضعیت نابسامان اقتصادی دست به دست هم باعث کاهش کیفیت زندگی، کاهش حس امید به زندگی و کاهش حس اعتماد اجتماعی و در بسیاری موارد سبب انزوای اجتماعی می‌شوند که این شرایط می‌تواند برای هر کشوری یک وضعیت هشداردهنده باشد.آنچه در خصوص مداخلات کارآمد در پیشگیری از خودکشی بین کشورهای مختلف متفاوت است مربوط به عملکرد کشورها در مدیریت عوامل کلان تاثیرگذار بر خودکشی همزمان با مدیریت عوامل فردی است. دسترسی برابر به منابع و کاهش نابرابری‌ها از جمله برنامه‌های تاثیرگذار بر کاهش آمار خودکشی هستند. در همین راستا توجه شما را به چند نمونه آماری که در شکل‌گیری پیامدهای آسیب‌زا نقش دارند جلب می‌کنم:
– ۷۳۲۳ ازدواج زنان ۱۰ تا ۱۴ساله
-۵ ازدواج مردان کمتر از ۱۵ سال
-۴۸۴۴ ازدواج مردان ۱۵ تا ۱۹ساله
-۳۶۰۱۳ ازدواج زنان ۱۵ تا ۱۹ساله
-۳۴۶ نوزاد از مادرانی به دنیا آمده‌اند کمتر از ۱۵ سال دارند.
-۱۶۵۶۸ نوزاد از مادران ۱۵تا ۱۹ساله متولد شده‌اند.

فاجعه ۷ خودکشی نوجوانان در ۶ روز!

اما خودکشی دانش‌آموز ۱۲ ساله در منطقه سعادت‌آباد فجیع‌ترین خودکشی این روزهاست. ۲۲ آذر ماه این حادثه تلخ رقم خورد. پسر نوجوان قبل از مرگش، دوربین فیلمبرداری را روشن کرده و در مقابل دوربین انگیزه خود از این مرگ را بیان می‌کند. «از زندگی خسته شدم و دیگر نمی‌توانم به زندگی ادامه دهم.

خودکشی‌های نوجوانان در پایان دهه ۹۰ همه را در شوک و بهت فرو برده است. آمار بالای خودکشی‌ها و روش‌های تکان‌دهنده این مرگ‌های خودخواسته یک فاجعه را نشان می‌دهد. اطلاعات سالنامه آماری مرکز آمار ایران که مربوط به سال‌های ۷۵ تا ۹۱ است نشان از کمترین میزان اقدام به خودکشی نوجوانان را داشت.

به گزارش شهروند، نوجوانان ۵‌درصد از آمار ۱۷‌هزار و ۵۶ خودکشی در کشور را به خود اختصاص داده بودند که مصرف دارو شایع‌ترین روش خودکشی این گروه سنی کوچک بود، اما اپیدمی خودکشی‌های تکان‌دهنده نوجوانان شاید پس از مرگ محمد مهدی ۱۲ ساله در‌سال ۹۰ شکل گرفت. پسر نوجوانی که به تقلید از سریال پنج کیلومتر تا بهشت خود را تسلیم حلقه‌دار کرد تا روحش به پرواز درآید.

پس از محمد مهدی بود که اسامی دیگر نوجوانان در لیست سیاه مرگ‌های فجیع خودخواسته ثبت شد. یکی به تقلید از بازیگر یک سریال دست به خودکشی می‌زد و دیگری به تقلید از یک مراسم اعدام خیابانی. سیاهه مرگ این نوجوانان هرروز قطور‌تر می‌شد. دیگر از آمار‌های کوچک خودکشی‌های نوجوانان در دهه‌های گذشته خبری نبود.

آمار خودکشی‌های نوجوانان هرسال ۵‌درصد افزایش پیدا کرد، اما پایان این دهه لیست مرگ‌های خودخواسته نوجوانان بیشتر از هر زمان دیگری خودنمایی می‌کند. هنوز از آمار‌های رسمی خبری نیست. اما ۲۷ نوجوان از ابتدای مهرماه تن به مرگ داده‌اند. تنها در ۶ روز گذشته ۷ دختر و پسر ۱۲ تا ۱۷ ساله خودکشی کرده‌اند. انتخاب روش‌های این نوجوانان که زندگی را در انتها دیده‌اند، اما ماجرا را تلخ‌تر می‌کند.

جزییات مرگ‌های خود خواسته

۳ دختر و ۴ پسر نوجوانی که در این ۶ روز گذشته خود را تسلیم مرگ کرده‌اند هرکدام یک زندگی بودند یک نفس، اما قطع‌شان کردند تا نباشند. با تصمیم وحشتناک‌شان داغ بزرگی گذاشتند. همه این قربانیان کوچک، مرگ را به زندگی ترجیح داده‌اند.
سیما میان طناب دار

سیما آخرین قربانی لیست سیاه ۲۰ آذر ماه تا ۲۶ آذر ماه است. دختر ۱۷ ساله رامهرمزی چهارشنبه ۲۶ آذرماه ۱۳۹۹ خودش را دار زده است.

۲۰ ثانیه تلخ

۲۵ آذر ماه، اما یک فیلم تلخ از خودکشی نوجوان ۱۴ ساله دست‌به‌دست شد. تصاویر این فیلم ۲۰ ثانیه‌ای نشان می‌داد پسر دانش‌آموز پس از درآوردن کاپشن خود از بالای یک برج به پایین می‌پرد و جانش را از دست می‌دهد.

خودکشی در آبادان

۲۴ آذر ماه، اما مرگ خودخواسته دیگری در آبادان رقم خورد. پسر نوجوان دیگری در روستای ابوشانک با حلق‌آویز کردن خودش به زندگی‌اش پایان داد.

پایان یک نفس با مومو

بازی مومو باز هم در این روز‌ها قربانی گرفت. ۲۲ آذر ماه پسر ۱۶ ساله در غرب تهران تحت‌تأثیر این بازی به زندگی خود پایان داد.

آتش اختلافات

زهرا اسماعیلی دختر ۱۶ ساله اهل روستای «باوان مرگور» ارومیه نیز روز شنبه ۲۲ آذر ماه خود را به دلیل آنچه «اختلاف خانوادگی» گفته‌اند، به آتش کشید.

مرگ دردناک با چکاندن ماشه

اما خودکشی دانش‌آموز ۱۲ ساله در منطقه سعادت‌آباد فجیع‌ترین خودکشی این روزهاست. ۲۲ آذر ماه این حادثه تلخ رقم خورد. پسر نوجوان قبل از مرگش، دوربین فیلمبرداری را روشن کرده و در مقابل دوربین انگیزه خود از این مرگ را بیان می‌کند. «از زندگی خسته شدم و دیگر نمی‌توانم به زندگی ادامه دهم. حتی دست‌نوشته‌ای با این مضمون نیز از خود به جای می‌گذارد. در پایان این فیلم ۱۲ دقیقه‌ای پسر نوجوان اسلحه کلت کمری را برداشته و به سرش شلیک می‌کند. پدر و مادر این پسر به تازگی از هم جدا شده بودند. این درحالی است که هنوز مشخص نیست این دانش‌آموز اسلحه را از کجا تهیه کرده است.

سوختن یک زندگی

روناک عزیزوند هم در لیست قربانیان این ۶ روز سیاه خودکشی‌ها است. روناک عزیزوند هم دختر ۱۴ ساله اهل روستای «کانی رش» ارومیه ۲۰ آذر ۹۹ خودسوزی کرد. گفته می‌شود او به دلیل اختلاف با همسرش مرگ آتشین را انتخاب کرده است.