Previous Next

حجت کریمی جانشین فتح‌الله ‌زاده در استقلال شد

پس از قبول استعفای علی فتح‌الله‌زاده از مدیرعاملی باشگاه استقلال، حجت کریمی به طور موقت این سمت را به عهده گرفت.وضعیت بحرانی در باشگاه پُرطرفدار و سنتی استقلال تهران همچنان ادامه دارد. پس از حذف اجباری این باشگاه از رقابت‌های لیگ قهرمانان باشگاه‌های آسیا به خاطر بدهی‌ها و تخلفات مالی گسترده، حال علی فتح‌الله زاده خویی نیز از سمت مدیرعامل استقلال تهران کنار رفته است.

در پی افشای رسوایی‌های مالی علی فتح‌الله زاده که توسط رئیس سازمان خصوصی‌سازی جمهوری اسلامی در یک برنامه تلویزیونی در کشور صورت گرفت، حال هیئت مدیره باشگاه استقلال با دومین استعفای متوالی فتح‌الله زاده که در طول هفته اخیر رقم خورد، موافقت کرد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

سازمان خصوصی سازی تاکید کرده است که فتح الله زاده موظف است مبلغ ۵ میلیارد تومان را که به خاطر مطالباتش از حساب باشگاه استقلال برداشته است، دوباره به خزانه این باشگاه برگرداند.

اما فتح‌الله‌زاده اعلام کرده حاضر نیست این پول را پس بدهد.

حال حجت کریمی، رئیس هیات مدیره باشگاه استقلال، به طور موقت سرپرست آبی‌پوشان پایتخت شده است. قرار است در اوایل ماه اردیبهشت مجمع باشگاه استقلال برای تصمیم‌گیری پیرامون وضعیت مدیریت و اعضای هیات مدیره جدید این باشگاه، دوباره تشکیل شود.

اتهام‌‌هایی که به علی فتح‌الله زاده خویی نسبت داده شده‌اند، به ویژه شامل “جعل اسناد و خیانت در امانت” هستند.

آیا او به این خاطر بازداشت و محاکمه خواهد شد؟ با توجه به بحران گسترده فعلی در باشگاه، چه سرنوشتی در انتظار استقلال تهران در طول هفته‌های آینده خواهد بود؟

بیشتر بخوانید: موج انتقادات علیه مدیرعامل سپاهی تیم فوتبال استقلال تهران

دویچه‌وله فارسی در گفت‌و‌گو با محمد حیرانی، مدیر پیشین روابط عمومی باشگاه استقلال به بررسی این موضوع پرداخته‌ است.

او معتقد است که “امکان ازهم‌پاشیدن تیم استقلال” در هفته‌های بعدی وجود دارد. حیرانی همچنین خاطرنشان کرده که نزدیکی مدیران باشگاهی در جمهوری اسلامی به جناح‌‌های متفاوت سیاسی، باعث “ایجاد مصونیت” برای آنها شده است.

گفت‌و‌گو با محمد حیرانی را در اینجا بشنوید:

رهبر برزیل در چین؛ گام دیگری در شکل‌دهی به قطب‌بندی‌های جهانی؟

سفر پنج روزه رئیس جمهور برزیل به چین دوباره بحث برآمد احتمالی بریکس در برابر گروه ۷ را تقویت کرده است. با این همه، انگیزه‌ها و منافع پنج کشور عضو بریکس به رغم فاصله‌شان با غرب در جنگ اوکراین، یک دست نیست.لولا د سیلوا، رئیس جمهور برزیل، روز سه‌شنبه، ۱۱ آوریل، برای یک دیدار رسمی پنج روزه عازم چین می‌شود. هفت وزیر، رئیس سنا و نیز هیاتی ۲۰۰ نفره از صاحبان و مدیران صنایع و بخش تجاری، لولا را در این سفر همراهی می‌کنند.

هم چین و هم برزیل عضو گروه ۲۰ کشور عمده صنعتی دنیا هستند. چین بزرگترین طرف تجاری در آمریکای جنوبی و یکی ازبزرگترین سرمایه‌گذاران جهانی در این منطقه است.

برزیل و چین همچنین از اعضای پنج گانه کشورهای در حال صنعتی شدن موسوم به بریکس هستند، مجموعه‌ای که از آن به عنوان قطبی در مقابل جی ۷ یا گروه ۷ متشکل از ۷ کشور عمده صنعتی غرب یاد می‌شود. هند، روسیه و آفریقای جنوبی سه عضو دیگر بریکس هستند.

سفر لولا به چین و معادلات جدید در سطح بین‌المللی که پس از جنگ اوکراین شکل گرفته‌، بیش از پیش بحث درباره وزن و اهمیت بریکس را دامن زده است.

در سال‌های میانی دهه گذشته اصطلاح بریک (متشکل از حروف اول چهار کشور برزیل، روسیه، هند و چین) در منابع و محافل اقتصادی بر سر زبان‌ها افتاد. هر چهار کشور دارای رشد اقتصادی بالایی بودند و گرایش‌هایی به همکاری بیشتر با یکدیگر نشان می‌دادند.

این چهار کشور بعدتر در جریان بحران مالی و بانکی سال ۲۰۰۹ به هم نزدیک شدند و اولین اجلاس سران آنها در سال ۲۰۱۰ در یکاترین‌بورگ روسیه تشکیل شد. یک سال بعد آفریقای جنوبی نیز دعوت شد که به این گروه بپیوندد و به این ترتیب بریک به بریکس تبدیل شد.

نهادهایی بدیل برای مقابله با بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول

سال ۲۰۱۴ کشورهای بریکس ” بانک توسعه جدید” “New Development Bank” (NDB) را با سرمایه اولیه ۵۰ میلیارد دلار تاسیس کردند تا گزینه‌‌ای در برابر بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول باشد که عمدتا از آنها به عنوان نهادهای مالی بین‌المللی تحت کنترل غرب یاد می‌شود.

بعدتر مکانیسم ایجاد ضمانت با عنوان Contingent Reserve Arrangement شکل گرفت که کشورهای عضو را در صورت بروز دشواری برای آنها در پرداخت‌ تعهدات مالی بین‌المللی خود یاری کند.

نهادهای مالی و بانکی بریکس نه تنها برای کشورهای عضو که برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه و یا در آستانه صنعتی‌شدن نیز که در دریافت وام از صندوق بین‌المللی پول تجربه مثبتی نداشته و مجبور به پیشبرد سیاست‌های انقباضی و ریاضتی صندوق این نهاد بوده‌اند، جذاب و قابل اعتنا شده است، چرا که دیگر مجبور نبودند برای دریافت وام به بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول رجوع کنند. شماری از این کشورها حالا متقاضی یا متمایل به ورود به گروه بریکس هستند.

بانک توسعه بریکس برای پذیرش عضو جدید اعلام آمادگی کرده است. به این ترتیب از سال ۲۰۲۱ مصر، امارات متحده عربی، اوروگوئه و بنگلادش در این بانک دارای سهام شده‌اند که البته سهم آنها به گونه‌ای فاحش کمتر از سپرده ده میلیاردی هر کدام از کشورهای موسس بریکس در این بانک است.

بریکس در حال گسترش

چندی پیش نالدی پاندور، وزیر خارجه آفریقای جنوبی تایید کرد که علاقه و کشش قابل اعتنایی در سطح بین‌المللی برای پیوستن به گروه بریکس به وجود آمده است. او در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «در حال حاضر تقاضای عضویت عربستان سعودی، امارات متحده، مصر، الجزایر، آرژانتین، مکزیک و نیجریه روی میز گروه بریکس است.»

خانم پاندور تصریح کرد که کشورهای بریکس آماده‌اند که درباره گسترش این گروه صحبت کنند، منتهی باید با دقت و توجه لازم در این باره بحث و گفت‌وگو داشته باشند. تقاضاهای یادشده در اجلاس آتی سران بریکس در آفریقای جنوبی که قرار است در اوت برگزار شود موضوع بحث و بررسی خواهند بود.

روند توسعه اقتصادی کشورهای بریکس حالا با دوران طلایی رشد اقتصادی این پنج کشور که انگیزه همراهی و هماهنگی‌اشان بود، چندان شباهتی ندارد. تنها چین است که همچنان از رشد و توسعه‌ای پایدار برخوردار است.

بخوانید: “بریکس”، تجمع کشورهایی که امیدهاشان برباد رفته است

در حالی که چین در فاصله ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ تولید ناخالص ملی خود را از شش هزار میلیارد دلار به ۱۸ هزار میلیارد دلار افزایش داده است، اقتصاد روسیه، برزیل و آفریقای جنوبی در این دوره زمانی در حال رکود بوده است. هند هم تنها موفق شده است که تولید ناخالص ملی خود را از ۱.۷ هزار میلیارد دلار به ۳.۱ هزار میلیارد دلار افزایش دهد.

جنگ اوکراین عملا فاصله کشورهای بریکس با جهان غرب را افزایش داده است، چرا که هند، برزیل، آفریقای جنوبی و چین هیچکدام حاضر نشده‌اند به تحریم‌های غرب علیه روسیه بپیوندند. ارقام بی‌سابقه مربوط به حجم تجارت میان هند و روسیه یا وابستگی برزیل به کودهای روسیه نمود بارز این واقعیت هستند.

متو بیشاپ، متخصص علوم سیاسی در دانشگاه شفیلد، در مقاله‌ای در نشریه اکونومیست آبزرور نوشته است: «جنگ اوکراین به جدایی دیپلماتیک میان غرب و کشورهایی منجر شده که از روسیه حمایت می‌کنند، هر چند که در این ماجرا تلاش می‌شود تبانی و همدستی دور و دراز نهادهای غربی الیت لاپوشانی شود.»

“مانور میان قطب‌های مختلف”

گونتر مای‌هولد، معاون موسسه تحقیقاتی “بنیاد علم و سیاست” (swp) اما بر این نظر است که بریکس بیش از آن که ماهیت و ترکیبی ضدغربی داشته باشد، تشکلی است برای تحقق و عملیاتی کردن منافع منطقه‌ای کشورهای عضو. به عقیده او “برزیل، هند و آفریقای جنوبی می‌خواهند میان کشورهای متفاوت قدرت تحرک و مانورداشته باشند. آنها مایلند که در شرایط فاصله‌گیری از قطب‌های مختلف بهترین گزینه‌ها را برای توسعه ملی خود متحقق کنند.”

این در حالی است که چین به گفته کارشناس بنیاد علم و سیاست آلمان در صدد استفاده از بریکس برای عملی‌کردن ایده‌ها و جاه‌طلبی‌های خود در گستره سیاست بین‌المللی است. تلاش برای میانجیگری میان روسیه و اوکراین و مانور مشترک با روسیه در سواحل آفریقای جنوبی نیز اقداماتی در این راستا هستند.

بخوانید: درخواست رسمی ایران برای پیوستن به گروه بریکس

در این میان غرب هم به گفته مای‌هولد، تغییر استراتژی بریکس به سوی ایجاد گزینه‌ای در برابر “نهادها و تشکل‌های تحت کنترل آمریکا و اروپا، از گروه ۷ گرفته تا بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول” را با دقت رصد می‌کند. او در این رابطه از جمله به این موضوع اشاره می‌کند که در اجلاس سران هفت کشور صنعتی غرب در آلمان در سال ۲۰۲۲ تلاش شد که با دعوت از هند و آفریقای جنوبی تا حدودی به آنها چشم‌اندازی از همراهی و همکاری نشان داده شود شاید که آنها از ایده و تلاش برای شکل‌دهی به قطب بریکس در برابر گروه ۷ باز داشته شوند.

مذاکرات لولا و هیات بزرگ و بی‌سابقه همراه او در چین و میزان گسترش مناسبات اقتصادی و سیاسی ناشی از آن، در کنار تلاش دو کشور برای به جریان انداختن مذاکرات صلح جهت خاتمه دادن به جنگ اوکراین، به علاوه میزان همراهی و همگامی یا واگرایی احتمالی در اجلاس سران بریکس در آفریقای جنوبی نشان خواهد داد که این تشکل تا چه حد از انسجام درونی و ظرفیت برای ایجاد قطبی در مقابل کشورهای غربی و نهادهای نزدیک به آنها برخوردار است.

دستکم سه کشور هند و آفریقای جنوبی و برزیل بیش از آن که به اتحاد و ائتلاف با چین و روسیه در برابر غرب فکر کنند، به تامین بیشترین مناقع برای خود از طریق مانور میان قطب‌های مختلف جهانی مشغولند، رویکردی که بسیاری از کشورهای رو به توسعه جهان نیز کم و بیش به مسیر آن افتاده‌اند.

میثم پیرفلک: از مجاهد کورکور هیچ شکایتی ندارم، امنیتی‌ها پسرم را کشتند

پدر کیان پیرفلک گفته است از مجاهد کورکور شکایتی ندارد و نهادهای امنیتی به او اتهامات دروغین زده‌اند و او در صحنه حادثه حضور نداشته است. یک نماینده پارلمان کانادا کفالت سیاسی مجاهد کورکور را برعهده گرفت.میثم، پدر کیان پیرفلک در ویدئویی که در شبکه اینستاگرام منتشر کرده است، می‌گوید که او “دادخواه خون” پسرش است و هیچ شکایتی از مجاهد کورکور ندارد.

میثم پیرفلک گفته است، مردی که نهادهای امنیتی به او اتهام دروغین کشتن و تیراندازی به کیان پیرفلک را زده‌اند، مجاهد کورکور است که او را در پی شکنجه‌ها و اعترافات اجباری به اعدام محکوم کرده‌اند.

پدر کیان پیرفلک افزوده است، شاهدانی که در شب کشته‌شدن کیان پیرفلک در آنجا حضور داشتند می‌گویند هیچ اثری از مجاهد کورکور در آنجا نبوده است و به چشم دیده‌اند که ماموران امنیتی بودند که کیان را به قتل رساندند.

سخنگوی قوه قضاییه در اولین نشست خبری خود در سال جدید در رابطه با روند صدور احکام عوامل اصلی حادثه شهرستان ایذه استان خوزستان، گفت: «حکم بدوی عاملان جنایت تروریستی آبان‌ماه ۱۴۰۱ در شهرستان ایذه، صادر شده است و طی این دادنامه عباس کورکوری (مشهور به مجاهد کورکور) و سایر متهمان پرونده به اعدام و حبس‌های طویل مدت محکوم شدند.»

به گزارش خبرگزاری میزان، مسعود ستایشی گفت طبق گزارش رئیس کل دادگستری استان خوزستان، عباس کورکوری از عاملان اصلی اعتراضات شهر ایذه بوده است.

بیشتر بخوانید: مجاهد کورکور، معترض زندانی اهل ایذه، به اعدام محکوم شد

ستایشی اتهامات عباس کورکوری را “محاربه از طریق کشیدن سلاح به قصد جان مردم، ارعاب و افساد فی الارض از طریق ارتکاب جنایت به وسیله تیراندازی با سلاح جنگی، اخلال در نظم، ایجاد خسارت عمده به تمامیت جسمانی منتج به شهادت ۷ شهروند از جمله کیان پیرفلک و ایراد خسارت عمده به اموال عمومی و خصوصی، تشکیل گروه باغی و عضویت در آن به قصد قیام مسلحانه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران” عنوان کرد.

سخنگوی قوه قضائیه افزود که از جمله ادله صدور حکم “تصاویر ثبت شده توسط دوربین‌های مداربسته، حمله و ارتکاب رفتارهای کشنده و اقدام به تیراندازی، کارشناسی تخصصی صورت گرفته بر روی اسلحه مورد تیراندازی متهم” بوده است.

بیشتر بخوانید: عموی کیان پیرفلک: متهم اصلی در صحنه قتل اصلا حضور نداشت

به گفته ستایشی دادنامه تا این مرحله “غیرقطعی” است و “سه فقره مجازات اعدام” برای مجاهد کورکور در نظر گرفته شده است”.

در این میان یک نماینده پارلمان کانادا کفالت سیاسی مجاهد کورکور را برعهده گرفته است.

آنیتا واندنبلد، نماینده حزب لیبرال کانادا با انتشار یک توییت نوشته است که او به مدافعان حقوق بشرو فعالان ایرانی می‌پیوندند و خواستار آزادی مجاهد کورکور است که با اتهامات دروغین به اعدام محکوم شده است.

شکایت دسته‌جمعی ۱۷۰۰ تایلندی علیه دولت به دلیل آلودگی هوا

سوزاندن زمین‌های زراعی یکی از دلایلی است که باعث شده تایلند هفته‌ها در دودمِه غرق شود. مردم به وضع موجود اعتراض دارند و دولت را به بی‌عملی متهم کرده‌اند. آنها به دلیل آلودگی هوا علیه مقامات به دادگاه شکایت برده‌اند.حدود ۱۷۰۰ تایلندی به دلیل آلودگی شدید هوا در شمال این کشور به دادگاه شهر چیانگ مای شکایت برده‌اند. آنها دولت را به بی‌عملی متهم می‌کنند.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

روزنامه “بانکوک‌پست”، روز سه‌شنبه ۱۱ آوریل (۲۲ فروردین) گزارش داد، آنها در دادخواست دسته‌جمعی خود، پرایوت چان اوچا، نخست‌وزیر و دو سازمان دولتی را متهم کرده‌اند که به اندازه کافی برای رفع دودمه (اسماگ) سمی چاره‌اندیشی نکرده‌اند.

بیشتر بخوانید: آلودگی شدید هوای بانکوک؛ افزایش نارضایتی از دولت نظامی

شاکیان شامل فعالان حوزه‌های مختلف، دانشگاهیان و بسیاری از شهروندانی هستند که نگران سلامتی خود هستند.

شهر چیانگ مای اخیرا برای چندمین بار از آلوده‌ترین شهرهای جهان شده است. این شهر تاریخی که در بین گردشگران نیز محبوبیت زیادی دارد در جدول آلوده‌ترین شهرهای جهان پس از پکن و دهلی در رتبه سوم قرار گرفته است.

دلیل دودمه شدید که هفته‌ها ادامه داشته زمین‌سوزی است. کشاورزان تایلندی با بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی زمین‌ها را برای کشاورزی آماده می‌کنند.

این مشکل در کشورهای همسایه مانند میانمار، کامبوج و لائوس بیشتر از تایلند به چشم می‌خورد. به‌خصوص در پایان فصل خشک، کشاورزان مزارع خود را می‌سوزانند تا آنها را از زیر درختان و علف‌های هرز رها کنند.

از سوی دیگر، مزارع نیشکر سوزانده می‌شود تا کارگران بهتر ببینند که چگونه نیشکرها را برش دهند. بنابراین بین ماه‌های ژانویه و آوریل، اغلب سطوح بالایی از ذرات معلق در هوا وجود دارد.

مقامات تایلند در سال ۲۰۱۹ سوزاندن مزارع را ممنوع کردند تا ذرات خطرناک دود را تحت کنترل نگه دارند، اما خاطیان اغلب با دور زدن قانون به این کار خود ادامه داده‌اند.

شاکیان اکنون دولت و سازمان ملی محیط زیست را متهم می‌کنند که به اندازه کافی برای اجرای الزامات اقدام نکرده‌اند.

بیشتر بخوانید: پادشاه تایلند “واقعا از بایرن آلمان بر کشورش حکمرانی می‌کند”

یکی از مسئولان دانشکده پزشکی دانشگاه “چیانگ مای” تایلند هشدار می‌دهد، آلودگی هوا به قدری است که خطر ابتلا به سرطان ریه، بیماری‌های قلبی و سکته را افزایش می‌دهد و طول عمر را چهار تا پنج سال کم می‌‌کند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

او که خود یکی از شاکیان است از دولت خواسته که سیاست خود را تغییر و اراده سیاسی قوی نشان دهد و فقط به گروه‌های سرمایه‌دار توجه نکند. به گفته این مسئول دانشکده پزشکی، در این صورت میلیون‌ها نفر می‌توانند در مقابل بیماری‌ها از خود محافطت کنند.

ادامه مسمومیت‌های سریالی؛ متهم مفقود، سرنخ‌ها نامعلوم

هم‌زمان با ادامه رویه سرپوش، انکار و فرافکنی‌ دستگاه‌های متولی، مدارس اصفهان، تبریز، کامیاران و اشنویه صحنه تازه‌ترین مسمومیت‌های سریالی شدند. آموزش و پرورش علت مرگ نوجوان ۱۶ ساله کرد را نارسایی کلیه و روده اعلام کرد.دبیرستان‌های “شایان” و “انصاری” در اصفهان، مدرسه “انقلاب اسلامی” در تبریز، مدرسه “فهمیده” در کامیاران و دبیرستان “خدیجه کبری” در اشنویه از جمله مراکزی آموزشی هستند که سه‌شنبه ۲۲ فروردین، هدف حملات گازی قرار گرفتند. تصاویر منتشره در شبکه‌های اجتماعی، دانش‌آموزان و والدین سراسیمه در شاهین شهر اصفهان را نشان می‌دهند.

پایگاه حقوق بشری “هه‌نگاو” که از مسمومیت دانش‌آموزان کامیاران و اشنویه خبر داده، می‌گوید شماری از مدیران مدارس بانه از این رسانه خواسته‌اند والدین محصلان را مطلع کند که جهت مراقبت از جان و امنیت فرزندان‌شان آنها را به مدرسه نفرستند.

کاربران نوشته‌اند که ۱۲ نفر از دانش‌آموزان دبستان فهمیده به بیمارستان منتقل شده‌اند. هم‌زمان، انجمن صنفی معلمان کردستان حملات به مدارس را “سازماندهی شده” و “کودک‌کشی” دانست.

یک روز قبل، مدارس خوی، کرج، کرمانشاه، سنندج و ارومیه هدف این حملات قرار گرفته بودند.

تصاویر منتشره در شبکه‌های اجتماعی، دانش‌آموزان و والدین سراسیمه در شاهین شهر اصفهان را نشان می‌دهند.

ابلاغیه وزارت ارشاد برای سانسور اخبار مسمومیت‌ها

این حملات در حالی ادامه دارند که بحث شناسایی مخالفان حجاب اجباری از طریق دوربین‌های امنیتی جریان دارد اما دستگاه‌های امنیتی از پیدا کردن عوامل مسموم‌سازی دانش‌آموزان عاجز مانده‌اند. رویه فرافکنی هم تقویت شده و معاون وزیر کشور ادعا کرده که مسمومیت‌ها کار خود بچه‌هاست.

وزارت کشور نیز طی ابلاغیه‌ای به رسانه‌های داخلی، آنها را از انتشار اخبار مربوط به حملات مسموم‌‌کننده به مدارس منع کرده و وزارت آموزش و پرورش و وزارت کشور را تنها “منبع معتبر” این خبرها دانسته است.

آموزش و پرورش: کارو پشابادی بر اثر عارضه کلیوی فوت کرد

در این میان، آموزش و پرورش علت مرگ کارو پشابادی، دانش‌آموز ۱۶ ساله کرد را “بیماری روده و نارسایی کلیوی” اعلام کرد. این نوجوان اهل کامیاران که در تهران درس می‌خواند، ۱۸ فروردین و پس از سه هفته بستری بودن در بیمارستان میلاد جان باخت.

برخی رسانه‌ها درگذشت او را ناشی از مسمومیت‌های سریالی مدارس عنوان کرده بودند اما پدر این نوجوان به شبکه شرق گفته که فرزندش دچار مشکل روده و کلیه بود و در پی ایست قلبی فوت کرد.

کارو پشابادی در دبیرستان عالمی شهر قدس تهران درس می‌خواند. در اطلاعیه روابط عمومی آموزش و پرورش تهران آمده که کارو پشابادی ۲۸ اسفند به علت دل‌درد به بیمارستان میلاد تهران مراجعه کرده و در این روز و روزهای قبل هیچ گزارشی مبنی بر “بی‌حالی” دانش‌آموزان مدرسه عالمی گزارش نشده است.

رسانه‌های داخلی ایران بنا بر دستوراتی که دریافت کرده‌اند، از اصطلاح “بی‌حالی” به جای “مسمومیت” استفاده می‌کنند.

مسمو‌م‌سازی و حلقه‌های مفقوده

مسمومیت‌ها در حالی ادامه دارند که کمیته‌‌‌هایی در وزارت بهداشت و مجلس برای پیگیری موضوع تشکیل شده‌اند و تعدادی را هم بازداشت کرده‌اند. اما سرنخ‌ها کماکان نامشخص مانده‌اند.

روزنامه اعتماد می‌نویسد، بیش از ۱۳۰۰ دانش‌آموز و اولیای مدارس با گزارش مسمومیت راهی بیمارستان شده‌اند اما هنوز حتی یک آسیب‌شناسی رسمی، یک گزارش نمونه‌برداری از مدارس توسط پدافند غیرعامل یا حتی یک گزارش رسمی از ماوقع منتشر نشده و”متهم ردیف اول مسمومیت‌ها مفقود” است.

مهرداد ویس کرمی، عضو کمیسیون آموزش مجلس اخیرا گفته که اصلا مسمومیتی در کار نبود، بلکه بعضی دانش‌آموزان به خاطر استنشاق بوی نفت حال‌شان به هم خورد: «این که مسمومیت نیست. حالت تهوع به لحاظ علمی هم مسمومیت نیست.»

در عین حال، محمد حسن آصفری، عضو کمیته حقیقت‌یاب مجلس اعلام کرده که نشست هفته گذشته این کمیته بدون نتیجه بود زیرا دستگاه‌های امنیتی سرنخی از موضوع به دست نیاورده‌اند او با این مدعا که برخی دانش‌آموزان هم به وضعیت دامن زده‌اند افزوده است: «اما این که فقط بگوییم عامل مسمومیت بادکنک‌های اسباب‌بازی بودار بوده قابل قبول هیات نیست.»

بحث و جدل در آلمان بر سر وداع قطعی با انرژی اتمی

آخرین نیروگاه‌های اتمی در آلمان روز شنبه ۱۵ آوریل تعطیل می‌شوند. مخالفان می‌گویند که اخلال در تامین انرژی، افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای و انرژی گرانتر پیامد این رویداد است. دولت اما این استدلال‌ها را رد می‌کند.قرار است که روز شنبه ۱۵ آوریل (۲۶ فروردین) سه نیروگاه اتمی آلمان که هنوز مشغول به کارند تعطیل و از مدار خارج شوند. به این ترتیب آخرین فاز وداع با انرژی اتمی در آلمان جنبه عملی پیدا می‌کند.

بنا بر قوانین مصوب، قرار بود شش ماه پیش آخرین سه نیروگاه باقی‌مانده در شبکه برق آلمان کارشان متوقف شود و پروسه پایان دادن به استفاده از انرژی اتمی در تولید برق در این کشور به انتهای قطعی خود برسد. جنگ اوکراین و بحران انرژی ناشی از آن سبب شد که کار این سه نیروگاه شش ماه دیگر نیز ادامه یابد.

حال در آستانه تعطیلی قطعی سه نیروگاه یادشده، بحث‌های متفاوتی در باره درستی یا نادرستی این اقدام به جریان افتاده است.

پتر آدریان، رئیس اتاق صنایع و تجارت آلمان، در مصاحبه‌ای که امروز از او در یک نشریه آلمانی انتشار یافته در باره بروز تنگنا در تامین انرژی با خروج سه نیروگاه از شبکه هشدار داده است. او می‌گوید که آلمان در تامین انرژی جایگزین و خروج از بحران ناشی از جنگ اوکراین به ثبات و اطمینان قطعی نرسیده است و در درازمدت هم احتمالا چنین اطمینانی منتفی است.

آدریان مصلحت آلمان را در شرایط کنونی استفاده از همه انواع انرژی در دسترس می‌داند، چرا که “تنها در این صورت است که می‌توان از بروز کمبودها و تنگناها جلوگیری کرد و مانع افزایش بهای انرژی شد یا دستکم شدت این افزایش را تعدیل کرد.”

“خطر افزایش گازهای گلخانه‌ای”

“انجمن فدرال اقتصاد انرژی و آب” (BDEW) نیز هشدار داده است که وداع کامل با انرژی اتمی می‌تواند به پخش و نشر بیشتر دی اکسید کربن در هوا بیانجامد.

از نظر کریسیتن آندره، رئیس این انجمن، خاموشی سه نیروگاه اتمی باقی‌مانده در مدار خطر تمدید فعالیت نیروگاهای زغال سنگی را در بردارد.

او در مصاحبه با روزنامه “راینیشه پست” با توجه به قطعی‌شدن تصمیم خروج از انرژی اتمی، می‌گوید که دولت حالا باید با تمام قوا تصمیم‌های سریع و لازم را در راستای تامین مطمئن، ارزان و درازمدت انرژی‌های متناسب با وضعیت اقلیمی اتخاذ و عملی کند.

این نماینده سابق سبزها در مجلس آلمان تامین تداوم و امنیت انرژی در آلمان را در گرو استفاده از نیروگاه‌های گازی قادر به مصرف گزینه هیدروژن می‌داند که بتوانند تا اطلاع ثانوی مکملی برای انرژی‌های تجدیدپذیر باشند. از نظر او اگر این نیروگاه‌ها به موقع به مدار وارد نشوند پخش و نشر گازهای گلخانه‌ای ناشی از تمدید فعالیت نیروگاهای زغالی مشکل‌زا خواهد ماند. او برنامه‌ها و طرح‌های فعلی برای ساختن نیروگاه‌های گازی مورد اشاره را برای ممانعت از بروز چنین شرایطی ناکافی می‌داند.

“روزی سیاه برای حفاظت از اقلیم”

حزب دمکرات مسیحی آلمان، بزرگترین حزب اپوزیسیون نیز از زبان معاون فراکسیون خود در مجلس به مخالفت با اجرای تصمیم دولت در مورد سه نیروگاه اتمی باقی مانده پرداخته است.

ینس اشپان به شبکه تلویزیونی NTV گفته است که “به جای سه نیروگاه‌ اتمی که در حال حاضر ۴ هزار مگاوات برق تولید می‌کنند دولت چاره‌‌ای جز تمدید فعالیت نیروگاه‌های زغال سنگی نخواهد داشت و در واقع روز ۱۵ آوریل، روزی سیاه برای حفاظت از اقلیم و محیط زیست در آلمان است.”

اشپان خواسته است که فعالیت نیروگاه‌های اتمی باقی‌مانده دستکم تا پایان سال ۲۰۲۴ تمدید شود، چرا که “درست است که در حال حاضر برق کافی در کشور وجود دارد، ولی این تنها با واردات انرژی از خارج و ادامه کار نیروگاه‌های زغال سنگی ممکن شده است.” او گفته است که با پایان کار سه نیروگاه، ائتلاف حاکم به طور قطعی به “ائتلاف حامی زغال سنگ” بدل شده است.

این در حالی است که روبرت هابک، وزیر اقتصاد آلمان از حزب سبزها می‌گوید که تامین انرژی آلمان پس از توقف آخرین سه نیروگاه اتمی نیز تضمین شده است.

تصمیمی که برگشت‌ناپذیر است

وزیر اقتصاد آلمان در مصاحبه‌ای گفته است که “در باره تامین انرژی آلمان هم در زمستان سختی که هنوز در حال سپری کردن آن هستیم و هم در آینده اطمینان کامل حاصل است.”

روبرت هابک با اشاره به پربودن انبارهای ذخایر گازی و ایجاد ترمینال‌های جدید ورود گاز مایع در سواحل شمالی کشور و توسعه بیشتر استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر تامین انرژی در آلمان را مناسب توصیف کرده است. او پیش‌بینی کرده است که تا سال ۲۰۳۰، سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در سبد انرژی مورد نیاز آلمان به هشتاد درصد افزایش یابد.

وداع با انرژی اتمی در آلمان که در دوران اولین ائتلاف سوسیال‌دمکرات‌ها و سبزها در سطح دولت فدرال در ابتدای دهه پیش میلادی تصویب شد، با نوساناتی جنبه اجرایی پیدا کرده است.

موافقان خروج از انرژی اتمی می‌گویند که خطرات غیرقابل مهار این نوع تولید انرژی که در حوادثی مانند چرنوبیل و فوکوشیما به خوبی نمایان شدند، همراه با هزینه‌ سنگین و زمان زیادی که برای ساختن نوع جدید و ظاهرا کم‌خطری از نیروگاه‌ها مصروف شده و هنوز هم به نتیجه مطلوبی نرسیده و همچنین مشکل همچنان لاینحل دفع ایمن زباله‌های اتمی و نیز ارزان نبودن انرژی اتمی در قیاس با انرژی‌های تجدیدپذیر همه و همه استفاده از این نوع انرژی را بلاموضوع کرده است.

از نظر آنها، بحران‌های انرژی مانند آنچه که پس از اختلال در واردات گاز از روسیه برای آلمان و کل اروپا پیش آمد نیز خطرات و مشکلات یادشده در مورد انرژی اتمی را منتفی نمی‌کنند و مجوزی برای بازگشت به این انرژی به دست نمی‌دهند.

حمله موشکی به پایگاه آمریکا در شرق سوریه تلفات جانی نداشت

ارتش آمریکا در اطلاعیه‌ای از حمله موشکی به پایگاه خود در شرق سوریه خبر داد. در اطلاعیه ارتش آمده است که در این حمله کسی کشته یا مجروح نشده است. تا کنون هیچ گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته است.ارتش ایالات متحده آمریکا اعلام کرد، به پایگاهی در شرق سوریه که نیروهای آمریکایی در آن مستقر هستند حمله موشکی شده است. طبق داده‌های ارتش آمریکا، در این حمله کسی کشته و یا مجروح نشده و خسارتی نیز وارد نشده است.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

در اطلاعیه ارتش آمریکا گفته شده است که این حمله شامگاه دوشنبه ۲۱ فرودین (۱۰ آوریل) انجام گرفته و یک موشک به مرکز پشتیبانی “کونوکو”، شرکت نفتی آمریکایی، در شرق سوریه برخورد کرده و یک موشک دیگر نیز در محلی که از آنجا حمله انجام گرفته پیدا شده است.

بیشتر بخوانید: حمله پهپادی به پایگاه نظامی آمریکا در شرق سوریه

تا کنون هیچ‌ گروهی مسئولیت این حمله موشکی را بر عهده نگرفته است.

با این حال گروه “دیده‌بان حقوق بشر سوریه”، مستقر در بریتانیا، احتمال می‌دهد که این حمله از طرف شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران که در شرق سوریه مستقر هستند، انجام گرفته باشد.

در گذشته نیز چنین حملاتی صورت گرفته است. در اوایل سال ۱۴۰۲ یک پهپاد که گفته شده بود ساخت ایران است، تاسیسات محل استقرار نیروهای ائتلاف در شمال شرق سوریه را هدف قرار داد.

در این حمله یک پیمانکار آمریکایی کشته شد و شش آمریکایی مجروح شدند.

پنتاگون گفته بود که این عملیات منشاء ایرانی داشته است. پس از آن آمریکا نیز در حمله‌ای تلافی‌جویانه محل استقرار نیروهای نزدیک به ایران را بمباران کرد.

لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا گفته بود، این بمباران واکنشی بوده به حملاتی که توسط گروه‌های وابسته به سپاه پاسداران علیه نیروهای ائتلاف در سوریه انجام دادند.

بیشتر بخوانید: “ایران پشت حمله پهپادی به پایگاه نظامی آمریکا در سوریه بوده است”

یکی از سران گروه‌های تحت حمایت ایران در عراق گفت که هفت ایرانی در حملات آمریکا کشته شدند.

خبرگزاری فرانسه اما در آن زمان گزارش داده بود که در این حمله ۱۴ تن از نیروهای وفادار به ایران کشته شدند. دیده‌بان حقوق بشر سوریه شمار تلفات نیروهای وابسته به ایران را هشت تن خوانده بود.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

در مجموع حدود ۹۰۰ نیروی آمریکایی هنوز در سوریه به سر می‌برند و اکثر آن‌ها در شرق این کشور مستقرند. شمار واقعی پیمانکاران آمریکایی که در این منطقه حضور دارند تا کنون رسما اعلام نشده است.

بزرگترین رزمایش مشترک فیلیپین و آمریکا پس از مانور نظامی چین

در بحبوحه افزایش تنش‌ها با چین، ایالات متحده آمریکا و فیلیپین بزرگترین رزمایش نظامی مشترک خود را آغاز کردند. گفته‌ می‌شود که این مانور تا ۲۸ آوریل ادامه خواهد داشت.فقط یک روز پس از پایان مانور نظامی سه روزه چین در نزدیکی تایوان، فیلیپین و ایالات متحده آمریکا رزمایش نظامی مشترک خود را آغاز کردند.

گفته می‌شود این مانور نظامی که گسترده‌ترین رزمایش مشترک این دو کشور در دهه‌های اخیر است، تا روز ۲۸ آوریل (۸ اردیبهشت) ادامه خواهد داشت.

بیشتر بخوانید: شبیه‌سازی “محاصره کامل” تایوان در سومین روز مانور چین

به نظر می‌رسد که پس‌زمینه این عملیات نظامی، ادعاهای ارضی چین در دریای چین جنوبی و مانورهای نظامی ارتش این کشور در نزدیکی تایوان است.

بر اساس گزارش‌ها، در تمرینات نظامی آمریکا و فیلیپین که بالیکاتان (شانه‌ به شانه) نام دارد و هر سال برگزار می‌شود مجموعا ۱۷ هزار و ۲۰۰ سرباز حضور دارند که ۱۲ هزار و ۲۰۰ سرباز از ارتش ایالات متحده آمریکا هستند.

منطقه برگزاری این مانور که شامل تمرینات رزمی دریایی با مهمات جنگی است، در دریای جنوبی چین قرار گرفته است.

آندرس سنتینو، فرمانده ارتش فیلیپین در آغاز این رزمایش گفت: «هدف از این آموزش نظامی، آماده‌سازی نیروهای مسلح هر دو کشور برای واکنش و پاسخ سریع، مؤثر و بدون قید و شرط به هرگونه وضعیت بحرانی و اضطراری است.»

بیشتر بخوانید: مانور چین؛ شبیه‌سازی برای حمله دقیق به اهدافی در تایوان

او همچنین خاطرنشان کرد که “تمرکز این مانور نظامی باید روی دفاع دریایی و ساحلی باشد و در عین حال از این طریق به حفظ صلح در منطقه اقیانوس‌های هند و آرام هم کمک شود.”

فیلیپین و برخی از کشورهای دیگر بر سر حاکمیت بر مناطق دریایی در منطقه مذکور که غنی از منابع معدنی است، با پکن اختلاف دارند.

چین با ساخت جزایر مصنوعی در این منطقه بر روی ادعاهای ارضی خود پافشاری می‌کند و رای داوری بین‌المللی در این زمینه را که به نفع فیلیپین صادر شده است، به رسمیت نمی‌شناسد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

شایان ذکر است که بخشی از منطقه رزمایش نظامی مشترک ایالات متحده آمریکا و فیلیپین در نزدیکی تایوان قرار گرفته است.

حال چین هشدار داده است که این مانور نظامی نباید رابطه‌ای با “تنش‌ها بر سر کسب حاکمیت بر مناطق دریایی مورد مناقشه” داشته باشد.

وانگ ونبین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین نیز تاکید کرد که این رزمایش “نباید به تمامیت‌های ارضی، دریایی و همچنین منافع امنیتی چین، آسیب برساند.»

صدیقه وسمقی خامنه‌ای را مسئول تمام “پیامدهای حجاب اجباری” دانست

صدیقه وسمقی، فقه‌شناس و پژوهشگر مسائل دینی با طرح‌ سوال‌هایی از علی خامنه‌ای او را به لحاظ داشتن قدرت سیاسی مسئول تمام “پیامدهای مالی، جانی، اجتماعی، اخلاقی، روانی و سیاسی” اجرای حجاب اجباری دانسته استصدیقه وسمقی، فقه‌شناس و پژوهشگر مسائل دینی، در نامه‌ای به علی خامنه‌ای حرف‌های او را در باب این که بی‌حجابی “حرام شرعی و سیاسی” است به چالش و پرسش کشیده است.

رهبر جمهوری اسلامی که از ابتدای جنبش مهسا در سخنرانی‌های خود این جنبش و مطالبات مطرح در آن را تحریک‌شده از بیرون معرفی کرده است، در تازه‌ترین سخنرانی خود در روز سه‌شنبه، ۱۵ فروردین، بی‌حجابی را “حرام شرعی و سیاسی” توصیف کرد.

او اختیاری‌بودن حجاب که مطالبه بخش قابل اعتنایی از جامعه ایران است را به “سازمان‌های جاسوسی بیگانه” ربط داد و سپس با ستایش از روش آیت‌الله خمینی در اجباری‌کردن حجاب در ابتدای انقلاب در سال ۱۳۵۸، گفت که “امام در هفته‌های اول انقلاب قاطع راجع به مسئله (حجاب) ایستاد. حالا هم مسئله حل می‌شود.”

پس از این سخنرانی خامنه‌ای هم فشار تبلیغاتی و هم تدابیر و اقدامات حکومتی برای مقابله با زنان بی‌حجاب و بازگرداندن شرایط به قبل از آغاز جنبش مهسا ابعاد تازه‌ای گرفته است.

صدیقه وسمقی که از ابتدای جنبش مهسا خود حجاب سفت و سخت قبلی را کنار گذاشته و اغلب با یک روسری نسبتا” باز در ملا عام و برنامه‌های تلویزیونی ظاهر می‌شود در نامه خود به خامنه‌ای که تاریخ ۲۱ فروردین در زیر آن قید شده، قرآن را فاقد اشارات و صراحت دال بر اجباری بودن حجاب دانسته است.

او با اشاره به اختلاف فقها بر سر این اجبار و نیز “سنت‌ها و شیوه‌های زیست دوران پیامبر اسلام” که فاقد وجود ادله‌ی قطعی در باب حجاب و حدود آن است، از خامنه‌ای می‌خواهد توضیح دهد که “الگوی جمهوری اسلامی برای پوشش زنان که مورد تایید و تاکید او است بر کدام دلایل قطعی و خدشه‌ناپذیر دینی و با کدام استدلال استوار شده است؟”

“حق دادخواهی و دریافت خسارت برای زنان آسیب‌دیده از اجرای حجاب اجباری”

در جهان اسلام حجاب اجباری در دوران معاصر تنها در جمهوری اسلامی و حکومت طالبان با ضرب و زور به اجرا درمی‌آید. وسمقی با اشاره به همین واقعیت، رویه و رویکرد جمهوری اسلامی را هم به نظر شخصی این یا آن فقیه ربط داده و می‌نویسد: «جمهوری اسلامی ایران و حکومت طالبان در افعانستان که این رویه‌ی غیر معمول را به کار بسته‌اند هر دو، کشورهای خود را با چالش‌های بزرگ و مستمری مواجه ساخته‌اند که خود گویای رجحان ترک این رویه است.»

او در همین رابطه از خامنه‌ای می‌پرسد: «شما چه رجحانی برای اعمال رویه‌ی شاذ و پرهزینه جمهوری اسلامی قائلید و آیا اعمال این رویه فوایدی برای اعتلای دین و کشور دربرداشته است؟»

“پشتوانه شرعی مجازات‌های موهن” علیه زنان بی‌حجاب و “بدحجاب” که حالا شیوه‌های جدیدتر و تشدید آنها موضوع بحث و اجرا در جمهوری اسلامی است پرسش بعدی وسمقی از خامنه‌ای است.

او بعدتر با اشاره به آسیب‌ها و هزینه‌ها و مقاومت‌هایی که تحمیل حجاب به جامعه رقم زده است و منشا بحران‌های متفاوت بوده، از خامنه‌ای می‌پرسد که چرا حکومت او پس از ۴۰ سال همچنان بر تداوم این سیاست شکست‌خورده و بحران‌زا اصرار می‌ورزد: «آیا شما معتقدید که یک قانون را علیرغم مخالفت اقشار وسیع مردم به ویژه جمعیت هدف آن قانون با آن و با وجود همه‌ی هزینه‌های ناگوار مترتب بر آن می‌توان با توسل به زور و تهدید اجرا نمود؟ و آیا این اقدام عادلانه است؟ توجیه شرعی و سیاسی شما برای این دیدگاه چیست؟»

وسمقی در پایان نامه خود با اشاره به تجربه جنبش‌های عدالتخواهانه و آزادی‌طلب به سابقه مبارزات زنان ایران در راه دستیابی به حقوق خود اشاره کرده و می‌نویسد که هیچ حکومتی مانند جمهوری اسلامی به مقابله سرکوبگرانه با خواست و اراده و مطالبات زنان برنخاسته است.

او با تصریح بر این که “تاریخ، جمهوری اسلامی را به دلیل تلاش بی‌وقفه برای مقابله با حرکت حق‌طلبانه زنان محکوم خواهد ساخت” می‌نویسد: «به تاریخ طولانی مبارزات زنان برای کسب استقلال، برابری و نفی سلطه بنگرید، هیچ حکومت و یا گروه سازمان‌یافته‌ای در طول تاریخ مانند جمهوری اسلامی این مبارزات آرام، مسالمت‌آمیز و صبورانه را خون‌بار نساخته و با تمام ابزارهای در اختیار به مقابله با آن برنخاسته است.»

وسمقی ادامه می‌دهد: «جمهوری اسلامی یک میدان جنگ تمام عیار برای مخالفت با خواسته‌های انسانی و شریف زنان تعریف نموده و هر روز با نقشه‌ای جدید پا به این میدان می‌گذارد. تلاش زنان برای به دست‌آوردن حق انتخاب پوشش خود توسط خود و نه توسط مردان، بخشی از مبارزات انسانی و محترم آنان است که فهم آن برای مردان متعصب دشوار می‌نماید.»

“همه مسئولیت متوجه خامنه‌ای است”

از نظر این پژوهشگر علوم مذهبی خامنه‌ای به دلیل تسلط بر قدرت سیاسی و الزامی‌بودن اجرای رای و دیدگاهش بیش از دیگر علمای دینی باید نسبت به تبیین دقیق موضع دینی خود و پاسخگویی به پرسش‌های یادشده متعهد باشد. او مسئولیت تمام “پیامدهای مالی، جانی، اجتماعی، اخلاقی، روانی و سیاسی” اجرای حجاب اجباری را متوجه خامنه‌ای می‌داند.

وسمقی در جای دیگری از نامه خود با تصریح ضرورت لغو قانون حجاب اجباری به حق دادخواهی و کسب خسارت زنان آسیب‌دیده از اجرای این قانون اشاره کرده و می‌نویسد: «نه تنها اصرار بر اجرای قانون حجاب خلاف عدل و انصاف خواهد بود بلکه عدل و انصاف اقتضا می‌کند که تمامی زنانی که به دلیل شکل پوشش خود مورد تعدی و آزار قرار گرفته و از حقوق حقه‌ی خود محروم شده و یا آسیب جسمی، روحی و مالی دیده‌اند، بتوانند علیه جمهوری اسلامی ادعای غرامت کنند و جمهوری اسلامی نیز مکلف به دلجویی از آنان است. بر اینها باید حق دادخواهی برای بازماندگان کشته‌شدگان را نیز افزود.»

مخاطب نامه تنها خامنه‌ای است؟

به نظر می‌رسد که نامه وسمقی که خود در مسائل فقهی صاحب‌نظر است علاوه بر خامنه‌ای اکثریت قریب به اتفاق مراجعی را مخاطب گرفته است که در برابر اجرای قانون حجاب اجباری و نفی فاحش و سرکوبگرانه حقوق زنان ایران رویه‌ای از حمایت یا حداکثر سکوت پیشه کرده‌اند، رویکردی که از نظر منتقدان پیامد وابستگی هر چه بیشتر حوزه‌های علمیه و مراجع مذهبی به حکومت و زائل‌شدن بیشتر استقلال آنها در ۴۴ سال گذشته است.

صدیقه وسمقی سال‌های مدیدی به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و با درجه استادیار به تدریس فقه اسلامی اشتغال داشت.

او در دور اول تشکیل شوراهای شهر نماینده مردم تهران در این شورا و سخنگوی آن بود.

در سال ۱۳۹۰ در پی سرکوب جنبش سبز و تشدید فشارها بر فعالیت روشنفکران و منتقدان، وسمقی ایران را ترک کرد و به همکاری با دانشگاه‌های آلمان و سوئد پرداخت. شش سال بعد او دوباره به ایران بازگشت. در این مدت نیز دیدگاه‌های او در مورد حجاب اجباری و حق پوشش زنان و برخی مسایل فقهی دیگر چالش‌برانگیز بوده‌ است.

نامه وسمقی به خامنه‌ای در حالی انتشار می‌یابد که اعلام اقدام جدید دستگاه‌های انتظامی و قضایی در “تعقیب و شناسایی هوشمند” زنان بی‌حجاب و “بدحجاب” و اعمال مجازات علیه آنها که قرار است از روز شنبه به اجرا درآید به موجی از خشم و نارضایتی در جامعه ایران دامن زده است. کم نیستند صاحب‌‌نظرانی که اجرای این طرح را هم اگر به جریان بیافتد با توجه به تجارب سابق و مقاومت زنان که پس از جنبش مهسا کیفیتی بالاتر و متفاوت‌تر پیدا کرده محکوم به شکست می‌دانند.

۱۳۰ عضو کنگره آمریکا: اروپا سپاه را در لیست تروریستی بگذارد

۱۳۰ عضو کنگره آمریکا در نامه‌ای از اتحادیه اروپا خواستند، سپاه پاسداران را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار دهد. در این نامه به “دست کم ۳۳ توطئه برای ربودن و ترور شهروندان در اروپا” از سوی ایران اشاره شده است.۱۳۰ عضو کنگره آمریکا روز دوشنبه ۲۱ فروردین (۱۰ آوریل) در نامه‌ای مشترک به جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواستار قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروه‌های تروریستی این اتحادیه شدند.

این نامه به ابتکار کتی منینگ، تام کین و بیل کیتینگ، سه عضو کنگره آمریکا نوشته شده است.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

در بخشی از نامه گفته می‌شود، ایران همچنان یکی از کشورهای حامی تروریسم است و برای دهه‌ها، سپاه پاسداران آزادانه و آشکارا توطئه‌هایی را برای هدف قرار دادن شهروندان کشورهای اتحادیه اروپا انجام داده است.

بیشتر بخوانید: بررسی “توطئه‌های سپاه” در مجمع مبارزه با تروریسم فراملی

در طول اعتراضات شش ماهه گذشته بسیاری از ایرانیان خواستار قراردادن سپاه پاسداران در فهرست گروه‌های تروریستی اتحادیه اروپا شدند.

پارلمان اروپا نیز حدود چهار ماه در جریان خیزش مردمی ۱۴۰۱ با اکثریت آرای نمایندگان خود ضمن محکوم‌کردن سرکوب معترضان در ایران، از اتحادیه اروپا خواست، نام سپاه پاسداران و زیرمجموعه‌‌های آن شامل بسیج،‌ سپاه قدس و همکاران پروژه‌های این نهاد را در فهرست سازمان‌های تروریستی وارد کند.

مخالفت بورل با تروریستی خواندن سپاه

جوزپ بورل گنجاندن سپاه در فهرست گروه‌های تروریستی اتحادیه اروپا را منوط به تصمیم یکی از دادگاه‌های این اتحادیه دانسته است.

بورل همچنین گفته است: «نمی‌توانید بگویید چون از شما خوشم نمی‌آید پس تروریست هستید.»

برخی از سیاستمداران اروپایی به این سخنان بورل اعتراض کرده‌اند.

در نامه قانونگذاران آمریکایی به یافته‌های مرکز مبارزه با تروریسم در وست‌پوینت اشاره شده است که “نشان می‌دهد ایران در پنج سال گذشته حداقل ۳۳ مورد توطئه برای ربودن یا ترور شهروندان در اروپا ترتیب داده” است.

سپاه در فهرست “سازمان‌های تروریستی خارجی” آمریکا

آمریکا چهار سال پیش در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ سپاه پاسداران را یک سازمان تروریستی شناخت.

نمایندگان کنگره ایالات متحده همچنین ابراز کردند که “پیچیدگی قانونی برای قرار دادن سپاه در فهرست گروه‌های تروریستی را درک می‌کنند” با این حال از متحدان اروپایی خود می‌خواهند که در شناسایی سپاه به‌ عنوان یک سازمان تروریستی به آمریکا بپیوندند تا برای مقابله با طیف وسیعی از تهدیدات تروریستی ناشی از ایران با یکدیگر همکاری کنند.

امضاکنندگان این نامه گفتند سال‌هاست که سپاه پاسداران از نقض حقوق بشر و اقدامات تروریستی، از جمله سرکوب معترضان به دنبال قتل مهسا امینی، سوء قصد علیه شهروندان اروپایی و همچنین تحویل صدها پهپاد مرگبار به روسیه حمایت کرده است.

بیشتر بخوانید: ۱۲ سناتور جمهوری‌خواه: اروپا سپاه را در لیست تروریستی بگذارد

پیش از این نیز ۱۲ سناتور جمهوری‌خواه در آمریکا روز چهارشنبه ۲۲ مارس (۲ فروردین) در نامه‌ای به جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هشدار داده بودند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در غرب “ترور می‌کارد”.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

این سناتورها در آن زمان هم تاکید کرده بودند که “سپاه به وضوح تهدیدی برای اتحادیه اروپا و امنیت جمعی” است و زمان آن فرارسیده که “منابع آن قطع شود پیش از آن که فاجعه بعدی رخ دهد”.