ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

احمدی نژاد که ظرف 4 ماه حکومتش دست کم 98 نفر اعدام شده اند چیز غریبی نیست ؛ کما اینکه در سال گذشته دهها تن از همین کارتن خوابان ؛ بر اثر سرما در کنار خیابانهای تهران و شهرستانها کشته شدند. تنها در ارديبهشت ماه امسال جسد 23 تن با مشخصه‌هاي «بي‌خانمان» از خيابان‌ها، ويرانه‌هاي شهر، پارك‌ها و ...در تهران كشف شدند. این افراد عمدتا زير 40 سال سن داشتند. از سويي ديگر طبق آمار منتشره، طي سال گذشته مرگ 35 کارتن خواب طي هر ماه در تهران گزارش شده است. اين آمار بويژه در زماني نمود بيشتري پيدا مي‌كند كه سوز سرما از راه مي‌رسد.آماری که در رسانه های داخلی منتشر میگردند؛ هرگز نمیتوانند واقعی باشند.لذا نمیتوان آمار مردگان سال گذشته آنقدر که رسانه ها منتشر کرده اند ؛ دانست . این آمار مانند تمامی ارقام و آمار؛ در رژیم جمهوری اسلامی واقعی نیستند. میزان این مرگ و میرها را بهتر است از زبان یکی از کارتن خوابان بشنویم که روزنامه شرق با وی مصاحبه کرده است. وی میگوید :" يك شب كه سرما واقعاً اذيتم كرد رفتم كنار هواكشى كه از آن گرما بيرون مى آمد اما گرمايى كه از هواكش بيرون مى آمد نمى توانست بدن يخ كرده ام را گرم كند، فكر مى كنم به دليل سرما از حال رفته بودم كه نيروهاى گشت پيدايم كردند و به يك مركز حمايتى بردنم. كارتن خوابى وحشتناك ترين نوع زندگى است كه مى توان تصور كرد. به نظر من ۹۰ درصد از كارتن خوابهاى شهر تهران قبل از اين كه كسى به دادشان برسد مى ميرند.اين شبها فقط كافى است سرى به ميدانهايى همچون محمديه، امام خمينى يا خيابانهايى همچون ولى عصر بزنيم تا بتوانيم چشمهاى سرد كارتن خوابهايى كه به خيابان دوخته شده است را ببينيم، چشمهايى كه اگر روزنه اى به سوى آنها گشوده نشود يخ خواهند بست.

کارتن خوابها يكي از آسيب‌ديده‌ترين گروههاي اجتماعی هستند كه در جمهوری اسلامی به علت بي‌ کاری ؛ نبودن امکانات آموزش ؛ فقر و بيماري جسمي ناشی از آنها؛ در خيابانها، بیابانها؛ كوچه‌ها، پاركها و قبرستانها؛ به سر برده و به دليل عدم دسترسی به امکانات تغذیه ؛ اکثرا نحيف و از نظر جسمی و روحی آسیب دیده میباشند. گرچه بهداشت عموی در جمهوری اسلامی در ابعاد مختلفی در سطوحی بمراتب پائینتری ار وضعیت بهداشتی در کشور های همجواری چون شیخ نشین های خلیج فارس ؛ واقع شده است ؛ اما این دسته از مردم از وضعيت بهداشت عمومي بسيار اسفناك تری بر خوردارند. روشن است کسانی که کوچکترین امکانی برای خواب و خوراک ندارند؛ از امکانات بهداشتی و بهداری نیز محرومند؛ بشدت مورد مخاطره بیماریهای گوناگون قرار دارند. اخبار مندرج در روزنامه ها حاکیست که شمار كارتن‌خواب هاي مبتلا به بيماري‌های ایدز و هپاتیتیس ؛افزایش یافته است. اما درجامعه ای که بقول جنتی جنایتکار "انسان بدون اسلام حیوان "شمرده میشود . از سوی دیگر مسلمانی که بخاطر "نزدیکی با بیمار مبتلا به ایدز" خود به این بیماری مبتلا شده است ؛ شایسته نیست بعنوان "مسلمان" دچار این بیماری باشد! و بر این مبنی است که پنهانکاری در اعلام واقعی تعداد بیماران مبتلا به ایدز ؛ متداول است.

حمایت و جمع آوری کارتن خوابها در رژیم اسلامی هیچگونه اساس و مبنی واقعی ندارد. نمونه بارز آن همین واقعه آتش سوزی در چادر ی است که برای جمع آوری کارتن خوابها نصب شده بود. این واقعه بار اول نبود که بوقوع میپیوست . سال گذشته نیز آتش سوزی در یکی از همین چادر ها حادث شده بود. مسئولین تنها با وعده و وعید های تو خالی ؛ شعار حمایت و جمع آوری کارتن خوابها سر میدهند تا از این طریق سر مردم را گرم نمایند.اما به این تبلیغات تو خالی نه تنها مردم؛ بلکه خود مدیران مسئول این رژیم هم نیز باور ندارند.

به گفته يكى از مديران موسسه حمايت از آسيب ديدگان اجتماعى؛ از کارتن خوابانی که به این مراکز انتقال داده میشوند ؛ حدود 3 درصدشان پس از اتمام زمان کوتاهی که از این مراکز "مرخص" میشوند دوباره به این مراکز بازگردانده میشوند. او ابراز تعجب مینماید که مابقى چه میشوند؟

وقتی آمار های دههاهزار نفری کارتن خوابها در رسانه های عمومی منتشر میشود . این واقعیت تداعی میشود که آن انسانها که نه امکان کار و زندگی دارند ؛ چگونه میتوانند پس از خروج از این موسسات به زندگی عادی مراجعه و کار کنند. همه میدانند که وقتی یافتن کار برای خیلی از متخصصین و تحصیل کرده ها دشوار و در پاره ای مواقع غیر ممکن است ؛ پس این افراد که اکثریت آنان فاقد حتی شناسنامه بوده و حتی اگر بر اثر سرما تلف شوند ؛ بعنوان مفقود الهویه جمع آوری میشوند ؛ و از خوشنامی اجتماعی نیز بر خوردار نیستند ؛ چگونه میتوانند به زندگی عادی مراجعه نمایند. در این صورت است که به یقین 97 درصد دیگر یا به همان شیوه زندگی کارتن خوابی خود ادامه میدهند و یا اینکه بخشی از آنان در سرما و گوشه ای خلوت بدون دردسر میمیرند.

تمامی قوانین جاری در جمهوری اسلامی گواه این واقعیت است که کارتن خوابان و هزاران گونه فقیر اجتماع اسلامی نیز مانند همه آن کسانی که با خون دل به کاری مشغول هستند؛ نمیتوانند به آینده خود امیدوارباشند. آنان نه از حقوق بیکاری برخوردارند و نه مزایای اجتماعی که توسط بتوانند زندگی خود را برای مدت کوتاهی تامین نمایند.

تمامی آنچه که دولت احمدی نژاد برای کارتن خوابها انجام داده است ؛ ارائه طرحی به مجلس اسلامی با بودجه 70میلیون تومان بوده که از این مبلغ نیز تنها 40 میلیون تومان مورد تصویب قرار گرفته . ساختار ضد مردمی رژیم آنچنان است که برای سرکوب و آدمکشی ؛ زندان سازی ؛ خرج تاسیسات اتمی و تکمیل جنگ افزارهای مدرن میلیاردها دلار میپردازندولی برای این دسته از صدمه دیده ترین اقشار اجتماعی فقط به 40 میلیون تومان و به عبارت دیگر تنها 40 هزار دلار اکتفا میکنند. آنها خرج روزانه کارتن خوابهارا در "آسایشگاههای" یعنی همان چادر های غیر ایمنی و غیر بهداشتی 2500 تومان تخمین زده اند. لذا با 40 میلیون تومان حتی اگر بخواهند 4 ماه زمستان کارتن خوابها را جمع آوری نمایند خیلی راحت میتوان محاسبه نمود که در 120 روز روزانه 2500 تومان تنها قادر خواهند بود 133 نفر کارتن خواب را نگهداری نمایند. حال جاى اين سوال باقى مى ماند كه اگرفقط در ایران 133 نفر كارتن خواب وجود دارد پس ستاد ساماندهى كارتن خوابها به چه منظورتشکیل شده است؟.

رژیم اسلامی نه تنها به کارتن خوابان از زاویه معضل اجتماعی نگاه میکند؛ بلکه آنها در ارزیابی های خود این انسانها را فاسد ؛ کلاه برداروغیر قابل ترحم معرفی مینمایند.یکی از نویسندگان اصول گرای رژیم در مقاله ای مینویسد " که در کنار این کارتن خوابها که گدايي‌ را به‌ عنوان‌ يك‌ حرفه‌ پر رونق‌ مي‌نگرند و حتي‌ اگر شغل‌ آبرومندي‌ نصيبشان‌ شود از آن‌ اعراض‌ دارند، ‌ كودكان‌ كم‌ سن‌ و سال‌ زيادي‌ مشاهده‌ مي‌شوند كه‌ ابزار كار محسوب‌

 

قبلی

برگشت

بعدی