ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

اما، آنچه به طعم و رنگ و بو- بر معيار ظاهرى و كمّى آب كر و آب جارى- پاك شناخته می‌شد در هنجارِ باطن پژوه و ميكروب‌شناسِ پاستورى می‌توانست به ويروس‌هاى بيماری زا و كشنده آلوده باشد. گرچه معيارهاى ظاهرى آب جارى و آب كُر در شرايط ويژه ای پاسخگوى نيازهاى زندگى روزمره مردم بود، اما با تراکم روزافزون جمعيت شهرها، افزايش رفت و آمدهای منطقه ای و بين المللى، و اشاعهٔ امراض واگیردار آبزى، اين معيارهاى ظاهرى و معتبر حسى، خود می‌توانست به «عقايد بيمارى زا» تبديل شود.(17) همچنان كه میرزا محمد حسین فروغى ذكاءالملك (۱۲۵۵-۱۳۲۵ هـ ق)، صاحب امتياز روزنامۀ تربيت، يك دهۀ قمرى پيش از انقلاب مشروطيت در ۱۸۹۷/۱۳۱۵ تشخيص داد:

ملت معظم ما يعنى مردم ايران بايد وضع مجارى آبها را تغيير دهند تا بتوانند خود و همسايه‌ها را از شر بسيارى از امراض محفوظ و سالم نگاهدارند . . . يكى از عادات مذمومه ما اين است كه كثافات خانه خود را بيرون مي‌آوريم و دم آب مي‌دهيم تا منازل ما پاك شود غافل از اينكه اين آب بعد از جريان چند قدم يا داخل آب انبارى می‌شود كه عموم اهل محله از آن براى آب خوردن خود آب برمی‌دارند يا وارد آب انبار مخصوص خانه‌ها مي‌شود. داستان كهنه شستن زن‌ها در آب‌هاى جارى هم كه مطلب تازه نيست و گويا بزرگ و كوچك آن را به چشم خود ديده باشند. علاوه بر اينها من بنده ديروز به راى‌العين ديدم سگى در مجراى آب محله بول مي‌كرد در هواى گرم نيز سگ‌هاى كثيف در مجارى مياه مي‌خوابند كه خنك شوند و البته از كثافت آن چيزى در مجرى مي‌ماند. (18)

بر همین اساس فروغی هشدار داد که:

نه تنها اهالى شهرهاى ما به واسطه كثافت مبتلا به امراض مي‌شوند بلكه مردم دهكده‌هاى بسيار خوب نيز دچار ناخوشى تيفوئيد و ذوسنطاريا و اسهال و ديفترى گشته متصل از جمعيت آنها كم مي‌شود و سبب آن عادتى است كه عموم به آن معتاد مي‌باشند و آن كثيف كردن آب نهرهاى جاريست و اين عمل بدان ماند كه بخواهيم عمداًً يكديگر را مسموم نمائيم.(19)

در همين مورد عبدالرحيم طالبوف (۱۸۳۴-۱۹۱۰ م) نیز در پى توصيف «كشف ذرات ذی نمو ذره بينى امراض» و «انکشاف پاستور طبیب معروف در عالم میکروب» به تشریح غیربهداشتی بودن آب خزانه های عمومی پرداخت:

اگر به آن خزانه حمام‌هاى ايران و بعضى از ساير بلاد اسلام، كه براى پاکى و تغسيل وضع شده، نظر كنند و يك قطره آب را با ذره بين ملاحظه نمايند مى‌دانند كه مافوق ناتميزى چيست و سبب اين همه امراض خانه‌برانداز، كه در شهرهاى وطن ما در هر چند سال احداث چندين قبرستان‌هاى جديد می‌كنند، از كجا بايد جويا شد؟ و از عوام و خواص، كدام ايرانى است كه به حمام برود و عفونت او را نشنود و بوى كثيف حمام از لباس و بدن او تا مدتى نيايد؟(20)

مقايسه اين نگرش ميكروب‌شناختى از آب حمام با برداشت حاج محمد كريم كرمانى (۱۲۲۵-۱۲۸۸ هـ ق) كه از مجتهدان بزرگ دورۀ قاجار بود و با علوم جديد آشنايى بی‌نظيرى داشت قابل توجه است. وی که در همگامی با دولت به پيشگيرى از وبا توجه خاصى داشت، در رساله در متعلقات به صنعت دلاكى (۱۵ شعبان ۱۲۷۰) پس از شرح آن كه «حمام بايد سقفش بلند باشد تا هوايش به جهت تنفس مردم و عفونت چرك‌ها و زيرآب‌ها و متوضّى‌ها فاسد نشود و روزن‌ها داشته باشد كه در هر زمان هواى آن متعفن شود شيشه‌هاى آن را بردارند تا هواى متعفن بيرون رود،» هشدار داد: «آب‌ها را در حوض‌ها و خزانه‌ها به‌قدر آنكه متعفن شود و هواى حمام را فاسد كند نگذارند؛ و هم چنين در گوشه و كنار حمام به‌هيچ وجه نگذارند كه كثافات جمع شود و بماند و بخار كند، و هوا را فاسد كند. چرا كه اگر حمام هوايش متعفن شد، كثيرالضرر است خاصه براى دلاكان و كسانى كه بسيار در حمام می‌مانند و باعث تب‌ها و عفونت اخلاط مي‌شود.»(21) اگرچه گزارش حاج محمد كريم كرمانى با برداشت بسيارى از دانشمندان اروپايى همدوره‌اش همسان بود، اما شناخت وی از آب حوض و آب خزانه همچنان نگرشی پيشاپاستورى بود زیرا وی به جاى ويروس آلودگىِ آب به عفونتِ هوا توجه داشت.(22)

از آن جاكه علما عموماً آب كُر و آب جارى را شرعاً طاهر می‌دانستند، اغلب به كيفيت باطنى آب كه از جلوه‌های انقلاب پاستورى بود بى‌توجه بودند. به همين دليل در توضيح «احكام طهارت» به جنبه‌های اجتماعى مسايل بهداشتى و بهزيستى و بهگوارى (بهداشت گوارشى) عنایتی نداشتند. این بی‌عنایتی خود حاکی از آن است که «اجتماعی اندیشی» تا اوایل قرن بیستم در رسائل عملیه راه نیافته بود. بهسازان سیاسی این بی‌توجهی معرفتی به پیامدهای اجتماعی و بهزیستی را بیانگر ناهمخوانی دین و دانش دانستند.

در زمانه‌ای كه بيماری‌هاى واگیردار به خطرى عمومى در ايران تبديل شده بود، مبحث نجاست و طهارت در توضيح‌المسائل‌ها و رساله‌هاى عمليه، كه برگرفته از معيارهاى علمى پيش از كشف باكترى و ميكروب‌هاى آبزى بود، ديگر نمى‌‌توانست پاسخ‌هاى روزآمدی را براى مشكلات بهداشتی ارائه دهد. همین ناتوانی در حل مسائل روزمره دلیل عمدۀ انتقادهای پیگیر از مجتهدان بود. به عنوان نمونه، میرزا آقا خان کرمانی (۱۲۷۰-۱۳۱۴ هـ ق) در هشداری به «ملت بدبخت ایران» نوشت:

در عصری که علمای ملل متمدنه "کرات متعلق" این جو لایتناهی را در معرض اکتناه و استکشاف درآورده، علمای شما مسـﺋلۀ طهارت و نجاست آب قلیل را در عرضۀ مذاکرات نهاده اند . . . این زمان که در میدان سیاسی و پولتیک دول و علم ثروت ملل هزار مسـﺋله بزرگ دولتی و ملتی و تجارتی در موقع مذاکره است و سیاسی شناسان جهان در حل آن دامن همت به کمر زده‌اند، فقهای شما در فرق خون "حیض" و "استحاضه" گرفتار و دچار هزار اقوال و اشکال‌اند.(23)

فتحعلی آخوند زاده (۱۲۲۷-۱۲۹۵ هـ ق / ۱۸۱۲-۱۸۷۸ م) نیز در این باره به نصیحت علما برخاست: «الان در اروپا علم طب تغییر یافته به واسطۀ تشریح و براهین قاطعه . . . اما شما همان قواعد زمان سقراط و بقراط را دست آویزکرده. . . شما نمی‌دانید، بروید یاد بگیرید. . .»(24)

آماده نبودن مجتهدان برای ارایۀ تفسيرى ويروس شناختى سبب شد كه ارزشهاى بهداشتى«نظافت» و «كثافت» به تدريج جايگزين معيارهاى عبادی «طهارت» و «نجاست» شوند. بدينسان، احكام طهارت و نجاست كه شامل مسائلى چون استحاضه، حیض، نفاس، بول و غايط بود، در نيمۀ نخستين قرن بیستم جای خود را به مسائل پزشكى سپردند و ایرانیان به تدریج به جاى مراجعه به مجتهدان و مسئله‌‌گويان به طبيبان روی آوردند و نسخه‌های پزشکان جایگزین حل‌المساﺋل علما شد.
 

قبلی

برگشت

بعدی