ارتباط با ما

دانشجو لینک ها

درباره آزادگی

شماره جدید آزادگی 

بایگانی


مقالات

سید ابراهیم نبوی

مسئله ملی و فدرالیسم

حقوق بشر و میثاق های آن

ملاحسنی

 

از کلمات قصار  رهبر :

مشكل مردم با مديريت كشور است نه با نظام اسلامي

ابوالقاسم محمدی  ژانویه 2004

اين جمله ايست كه علی خامنه ای در ديدار با اعضای مجلس خبرگان بيان كرده است . در این جمله تنها نشان دادن حماقت در کلمات مفهوم دیگری ندارد زیرا که اگر کل نظام سالم و درست عمل کند مدیران و مجریان درست خواهند بود و این حرف جمله ای است که فقط برای تغییر مسیر دادن به جنبش مردم می باشد که همانند دوران شاه که هر ماه نخست وزیر عوض می کرد و مردم می گفتند شاه نمیخواهیم حالا نوبت این جانشین خدا در زمین است که این جمله مطرح می کند .

اساسا در طول 25 سال حكومت به اصطلاح اسلامی در ايران تنها رفتاری كه از مديران و مسوولان ديده نشده ، رفتاری منطبق با آرمانها و منش باصطلاح اسلامی آنان است .

به مثالی از صدر اسلام دقت كنيد .

در زمان وقوع جنگ احد ، پيغمبر اسلام مردم را برای مشورت جمع كردند تا به بحث و تبادل نظر بپردازند . در آن ميان دو نظر مطرح شد . بزرگان و پيغمبر كه در اقليت قرار داشتند با اين نظر كه چون با تعداد اندك مسلمانان نمی توان با كفار مبارزه كرد ، بهتر است در شهر مدينه به دفاع بپردازند ، ولی جوانان كه تعداد بيشتری را تشكيل ميدادند به هر دليل ممكن مخالف اين نظر بودند و مايل بودند در جبهه جنگ به مقابله با كفار بپردازند . سرانجام مسلمانان با 313 نفر درمقابل كفار صف آرايی كردند و مغلوب كفار شدند .

در مردمسالاری دينی و جمهوری اسلامی حداقل درسی كه حاكمان ، از اين واقعه ميتوانند بگيرند غير از اين است كه حرف مردم حتی اگر به ناحق هم باشد ، قابل احترام است ؟

اين جمله تاريخی : اگر كسانيكه صلاحيتشان مورد ترديد است و از نظر امام ترد شده باشند ... رای بياورند انتخابشان باطل و ناصحيح است ، كه از سوی علی خامنه ای بيان شده ، به صراحت نقض كننده مردم سالاری و منش و سيره پيغمبر اسلام و ائمه دين است . برخورد های مغرضانه و مغاير با افكار عمومی جامعه از سوی علی خامنه ای كه روز به روز سرعت بيشتری به خود ميگيرد ، زير سووال بردن رای مردم و دولت منتخب ، دفاع های محكم از نهاد های انتصابی و چشم پوشی و بی پاسخ گذاشتن انتقادات مطرح شده ، قبل از آنكه بيانگر دمكراسی و جمهوريت را متصور شود نوعی استبداد و ديكتاتوری را كه نمونه های بارز آن در عراق و عربستان به چشم می خورد را تداعی ميكند . در نامه های شعله سعدی و سازگارا به رهبر هيچ توهين و مطلب خلاف واقعی ديده نشده است و بيان يك سری مسايل حقوقی و قانونی طبق نص صريح قانون چيزی بوده است كه به مذاق آقا خوش نيامده است .

ولی تنها پاسخ به اين پرسش ها فقط يك چيز است :

شکنجه . شکنجه . شکنجه و زندان .  زندان . زندان  و اعدام . اعدام  .اعدام ..........

اشكالات و نقص های قانون اساسی خود يكی از عوامل مهم در دامن زدن بهاين ديكتاتوری و استبداد است .

دور باطل رهبر ، خبرگان و شورای نگهبان كه سه ضلع يك مثلث هستند اجازه هرگونه برخورد دمكراتيك با مسئله رهبری را گرفته است .

تركيب شورای نگهبان با اعضايی همچون جنتی ، يزدی ، خزعلی ، استادی ، زواره ای و ... كه شمشير از رو بر ملت ، دولت و مجلس بسته اند ، اعضای خبرگان رهبری كه بزرگترين اعضای باند های قدرت و اقتصاد مافيايی هستند ( همچون هاشمی رفسنجانی ( منطقه آزاد كيش و قشم ، بنياد الزهرا ، نمايندگيهای ناسيونال و پاناسونيك ، كرمان خودرو و ... ) ، واعط طبسی ( بنياد ضامن آهو ، آستان قدس رضوی ، منطقه آزاد كيش ، المكاسب و ... ) ، يزدی ( كارخانه های كره لتكا و شونيز ، بنياد الزهرا و ... ) ، جنتی ( بنياد الزهرا و ... ) ، مصباح ( كارخانه ها و واردات شكر و ... ) و بسياری نمونه های ديگر ) خود مويد اين نكته ميباشد كه هيچگونه دقدقه ی دين محوری در بين آنان وجود ندارد و دين تنها ابزاری برای سلطه و اغفال مذهبيون است .

كدام دين ميگويد كه عقل 12 نفر بر عقل 270 نفر غالب باشد ؟ كدام دين نظر 1 نفر را حاكم بر نظر 60 ميليون نفر ميداند ؟

كدام دين ميگويد كه خواسته ولی فقيه بر خواسته ملت غالب است ( طبق استفتای منتشر شده در هفته نامه حريم زمانی كه مسئله نظام اسلامی و حكومت دينی مطرح باشد ، خواسته ولی فقيه بر خواسته ملت غالب است ) . مسلما دينی كه اين ها دم از آن ميزنند چيزی جز اسلام است .

اسلام دين مردم است نه حاكمان ، دين فقراست نه اغنياء و دين مظلوم است نه ظالم .

در اوج بت پرستی زمان موسی يك قارون وجود داشت ولی در حال حاضر بيش از صد ها قارون وجود دارد . چگونه است كه در نظام اسلامی ، 85% ثروت در اختيار 15% است ؟

مسلما اگر نظام اسلامی حاكم بود جنين مسايلی پيش نمی آمد و تمام مشكلات كشور ناشی از سوء مديريت ، قدرت طلبی و ثروت اندوزی مسوولان و حاكمان است .

درراس هرم مديريت كشور فقط رهبر قرار دارد كه مديريت كلان سياسی ، اجتماعی ، اقتصادی و دينی مشور را بر طبق وطايفی كه بر عهده ولی فقيه است اداره ميكند .

به قول خزعلی : رای 20 و 30 ميليون و حتی همه ملت تا به تاييد ولی فقيه نرسد ، هيچ ارزشی ندارد . مسلما چنين مديريتی ، مديری لايق و شجاع و عادل طلب ميكند و مردم با ديدن تناقضات و سوء مديريت ها نه فقط با مديريت كشور ، بلكه با كل جو حاكم بر نظام استبدادی مشكل دارند .

 

 

برگشت