ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشرو میثاق های آن

دانشجو

 

 

تجاوز به کنگو کمک بزرگی کرده است. لومومبا بقتل رسید و گیزینگا زندانی شد و بسیاری از میهن پرستان دچار تعقیب و پیگرد گردیدند و مبارزه بخاطر استقلال ملی در کنگو با شکست مواجه شد. راستی مگر رهبری حزب کمونیست اتحاد شوروی ولو اندکی هم شده در این امر حس مسئولیت نمیکند؟ "

بعد از قتل لومومبا که دنیا را به تکان در آورد رویزیونیستها برای مردم فریبی دانشگاه گپاتریس لومومبا را در مسکو گشودند و از آفریقا دانشجو پذیرفتند. این روش روش کمونیستی نبود روش بورژوائی و ضد کمونیستی و همدستی با استعمار محسوب می شد. اشک خروشچف برای لومومبا اشک تمساح بود.

لومومبا در مقابل بودوئن پادشاه بلژیک ایستاد و چنین گفت:

"زنان و مردان کنگو، همرزمان عزیز راه استقلال پیروزمند، به شما بنام دولت کنگو درود می فرستم.  شما همه دوستان من، که خستگی ناپذیر در کنار ما رزمیدید، از شما خواهش می کنم، این روز 30 ژو ئن 1960 را که شما آن را به صورت پایدار در قلوب خود حک کرده اید، به یک روز برجسته تاریخی بدل کنیم. تاریخی که شما اهمیتش را به فرزندانتان می آموزید، بطوریکه آنها نیز فرزندان و نوه هایشان را با این تاریخ درخشان مبارزه برای آزادی آشنا می کنند.

 

هر چند امروز استقلال کنگو را در محیط تفاهم و برابری، با کشور دوستمان بلژیک جشن می گیریم، معهذا هیچ کنگویی شرافتمند نمی تواند فراموش کند که آزادی ما بدنبال یک سلسله مبارزات مداوم بدست آمده است(کف زدن پر شور حضار بجز سفید پوستان). مبارزه ای روزانه، جنگی سوزان و آرمانپرستانه که در آن ما از هیچگونه تحقیر و آلامی در امان نماندیم و با نثار توان و خون خود آنرا ادامه دادیم.

ما به مبارزه خود، به اشکها، آتش و خون که تا عمق وجودمان نفوذ کرده افتخار می کنیم. زیرا که آن مبارزه، مبارزه ای اصیل و عادلانه و ضروری بود تا به برده داری تحقیرآمیز که با خشونت به ما تحمیل شده بود پایان دهیم.

در طی این هشت سال رژیم استعماری این سرنوشت ما بود، جراحات ما هنوز تازه اند و هنوز دردآلود تا اینکه بتوانیم این خاطرات را به فراموشی بسپاریم. در برابر مزد ناچیزی که ما می گرفتیم ، کار طاقت فرسا و پر رنجی انجام می دادیم . ما با این مزد نمی توانستیم بر گرسنگی خویش فایق شویم، لباس مناسب بپوشیم و یا مسکن و مأوی قابل سکونت داشته باشیم و مانند همه، بچه های عزیز خود را بزرگ کنیم. ما ناسزاها، هتاکی ها و کتک های شبانه روزی را، به گناه اینکه سیاه پوست هستیم، تحمل کردیم. چه کسی فراموش می کند که به سیاهان "تو" خطاب می کردند. نه از این جهت که احساس صمیمیت با وی داشتند، بلکه از این لحاظ بود که کلمه احترام آمیز "شما" فقط برای خطاب به سفیدپوستان اختصاص داشت.

ما شاهد بودیم که چگونه سرزمین ما به نام قوانین ظاهرا مشروع تقسیم می شد که در واقع فقط حق قوی تر را برسمیت می شناخت.

ما شاهد بودیم که قوانین برای سیاه و سفید یکسان نیست، راحتی برای یکی و عذاب غیر انسانی برای دیگری.

ما رنج های طاقت فرسای افراد را به گناه داشتن عقاید سیاسی، یا مذهبی، فراموش نکرده ایم و سرنوشت افراد تبعید شده را که مرگ را به آن شکل زندگی ترجیح دادند، ازیاد نبرده ایم. ما بیاد داریم که سفیدپوستان در منازل زیبا و با شکوه زندگی می کردند و سیاهان در کلبه های محقر و در میان کلبه های فرسوده. سیاهان حق ورود به سینماها، رستورانها و فروشگاه های مخصوص اروپائیان را نداشتند. سیاهپوستان در داخل انبار کشتی ها در زیر پای سفید پوستان و سفیدپوستان در کابین های لوکس کشتی ها مسافرت می کردند. کیست که اعدام های دسته جمعی برادران ما را فراموش کند؟ چه کسی زندان های مخوف کسانی را که نمی خواستند رژیم ظالمانه را تحمل نمایند از یاد می برد؟ .. اکنون که دوران گذشته بپایان رسیده، بیائید با یکدیگر در بنیان گذاری وطن خود شروع به کار کنیم. استقلال کنگو بمنزله یک گام موثر در راه آزادی همه کشورهای افریقا است(کف زدن شدید حضار سفید پوست).

مائی که از طرف شما مردم انتخاب شده ایم تا سرزمین ارزشمند خویش را رهبری کنیم. 

مائی که در پیکر و قلب خود توسط استعمارگران زجر کشیدیم، ندا سر می دهیم که این دوران بپایان رسیده است.

جمهوری کنگو تشکیل شده و سرزمین ما در دستهای فرزندانمان قرار دارد.

خواهران و برادارن، ما مشترکا مبارزه جدیدی را آغاز می کنیم، مبارزه ای متعالی که سرزمین ما را به صلح، آسایش و اقتدار برساند. ما متفقا عدالت اجتماعی را برقرار می کنیم و تامین خواهیم کرد که هر کس در مقابل کاری که انجام می دهد دستمزد عادلانه ای دریافت دارد.(کف زدن حضار).

ما به دنیا نشان می دهیم که قادر به چه کارهائی خواهیم بود، چنانچه بتوانیم در صلح زندگی کنیم. ما کنگو را به مرکز درخشندگی خورشید تابان در تمام آفریقا بدل خواهیم کرد.

ما بر زمینهایمان نظارت خواهیم کرد تا مطمئن شویم که فرزندان ما از آن منفعت می برند.

ما قوانین سنتی خود را مجددا به کار برده و قوانین جدیدی وضع خواهیم کرد که اصیل و عادلانه باشند. ما به سرکوب آزادی عقیده نقطه پایانی می گذاریم و تلاش می کنیم که همه شهروندان ما از حقوق کامل اساسی که در منشور حقوق بشر بازتاب یافته بهره مند شوند(کف زدن حضار).

ما با صلح ناشی از تفنگ و سرنیزه حکومت نخواهیم کرد، بلکه با صلح قلوب و اراده(کف زدن حضار).  

هموطنان عزیز شما می توانید مطمئن باشید که ما برای تحقق این همه مسایل نه تنها بر نیروی عظیم و  ثروت بی کران خود، بلکه با پشتیبانی ممالک خارجی نیز حساب می کنیم. ممالکی که همکاریشان صمیمانه بوده و سعی نکنند فرهنگ دیگری را با هر طبیعتی که می خواهد باشد به ما تحمیل کنند.(کف زدن حضار). اعلیحضرت، عالیجنابان، خانمها و آقایان، شهروندان و برادرانم که در نبردید، برادران همرنگم، این مطالبی بود که می خواستم بیان کنم.زنده باد استقلال و وحدت آفریقا زنده باد استقلال کنگو"

 

قبلی

برگشت

بعدی