ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

فدرال و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره چدید

حقوق بشر

دانشجو

تجارب و دستاوردهای خیزش دو هفته ای مردم ایران!

bamdadpress@ownit.nu

تو را به جای همه زنانی که نشناخته ام دوست می دارم

تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست می دارم

برای خاطر عطر گستره بی کران و برای خاطر عطر نان گرم

برای خاطر برفی که آب می شود، برای خاطر نخستین گل ها

   (شعری از پل الوار شاعر مبارز فرانسوی، به یاد ندا آقا سلطان)

موقعیت امروز جامعه ما، آن چنان دلپذیر و تپنده و با شکوه است که از مرزهای تاثیرپذیری گذشته به دوره اثربخشی پا نهاده است. همبستگی و عظمت میلیون ها انسان در مقابل هارترین حکومت جهان، نشان بی داری و آگاهی جامعه ماست. ما این وضعیت را مدیون همه کسانی هستیم که در این سی سال در راه مبارزه با حکومت اسلامی، سرکوب، زندانی، شکنجه، اعدام و یا ترور شده اند؛ مدیون جوانانی هستیم که دل شان برای آزادی لک زده است؛ مدیون فعالین جنبش کارگری سوسیالیستی، جنبش زنان، جنبش دانشجویی و جنبش روشنفکری هستیم که آگاهانه و بدون هیچ گونه چشم داشتی در این سال های سخت و دشوار، از جان و زندگی خود در راه برقراری جامعه ای آزاد و برابر و انسانی مایه گذاشته اند. مردم معترض جامعه ما در کم تر از دو هفته با ظرفیت های گوناگون خود و در سطوح مختلف مبارزه در راه آزادی، چشم انداز چنان گسترده ای در  برابر جهان قرار داده اند  که امروز می توانیم ادعا کنیم که جامعه ما در حال تغییر و تحولات بنیادی به سر می برد.

هر جنبش و حرکت مردمی هنگامی که در خیابان ها راه می افتد راه طولانی دوران فعالیت آرام سیاسی و اجتماعی را در طول چند روز طی می کند و بسیاری از تحلیلگران و مفسران مسایل سیاسی و اجتماعی را دچار شگفتی می کند. عموما در خیزش های مردمی، ابتکارات به سرعت شکوفا می گردد و جنبش همواره راه بالندگی را طی می کند. بر این اساس، اکنون که حدود دو هفته از اعتراضات قهرمانانه مردم معترض و در پیشاپیش همه جوانان پرشور و پرانرژی می گذرد ده ها تن جان خود را از دست داده اند و هزاران تن نیز زخمی شده اند. زندان ها مملو از زندانیان دستگیر شده روزهای اخیر است. خبرها حاکی از آن است که برخی از دستگیرشدگان به شیوه های وحشیانه ای در زیر چرخ کامیون ها له شده اند و یا با تبر و غیره به قتل رسیده اند. «ندا آقا سلطان» ها که با گلوله های جنایت کاران حکومت اسلامی به خاک و خون کشیده شدند هر چند که به لحاظ فیزیکی دیگر در میان ما نیستند اما یاد و خاطره آن ها برای همیشه در تاریخ ثبت شده و در اشعار، ترانه ها، سرودها، داستان ها، تحلیل و تفسیرهای سیاسی و اجتماعی به عنوان قهرمان های همیشه در صحنه جای گرفته؛ به همان نسبت نیز بی زاری و نفرت از سران حکومت اسلامی نه تنها در جامعه ایران، بلکه در جامعه جهانی عمومیت پیدا کرده است.

در دو هفته ای که از خیزش مردمی جامعه سرکوب شده ما می گذرد تجارب و دستاورهای ارزشمندی داشته که در این جا به چند نمونه از آن ها اشاره می کنم.

1-              سران و تئوریسن ها و مبلغین حکومت اسلامی اگر تا 22 خرداد مشغله شان را فقط این مساله گرفته بود که از یک سو چگونه مردم را به پای صندوق های رای بکشانند و از سوی دیگر چگونه از صندوق های رای، عنصر مطلوب و دلخواه خود را بیرون بیاورند. سرانجام عنصر مطلوب خامنه ای رهبر حکومت اسلامی و شورای نگهبان محمود احمدی نژاد بود که دولت وی در چهار سال گذشته، خفقان خونین سیاسی و فقر و فلاکت اقتصادی روزافزونی را بر مردم تحمیل کرده بود. بخش زیادی از مردمی که در این نمایش انتخابات شرکت کرده بودند شاید بر این باور بودند که به جای احمدی نژاد عنصر دیگری از صندوق ها درآید که اگر هم در گذشته بیش تر از احمدی نژاد جنایت کرده بود اما امروز حرف های دیگری می زد. هر چند که فاصله حرف تا عمل بسیار زیاد است و باید تجربه شود. اما خامنه ای، روز روشن نتایج آرا را وارونه کرد و احمدی نژاد را پیروز این «انتخابات» معرفی نمود. چرا که به گفته خود وی، سیاست های احمدی نژاد به سیاست هایش نزدیک تر است. بنابراین، پس از این وقایع، اصولا باید تعداد متوهمین به بازی های انتخاباتی حکومت اسلامی کم و کم تر شده باشد. شاید خود خامنه ای و مشاوران وی، به این حد پیش بینی نکرده بودند که مردم به دنبال فرصتی و بهانه ای می گردند تا حکومت اسلامی را روانه همان گورستانی کنند که سی سال پیش حکومت شاه را به آن جا فرستاده بودند.

2-              ین واقعه و تقلب آشکار شکاف بین سران و جناح های حکومت اسلامی را آن چنان عمیق تر کرد که طراحان این تقلب و در راس همه علی خامنه ای دچار شوک شده است. اکنون شرایطی در بین سران و جناح های حکومتی پیش آمده است که نه راه پیش دارند و نه راه پس. علی حامنه ای، رهبری که در بین باندهای حکومتی خود نیز استاد باند بازی است از همه رسواتر شده است. از این رو، به نفع همه آن هاست که با آزادی همه زندانیان سیاسی، لغو هرگونه شکنجه روجی و جسمی، آزادی بیان و قلم و اندیشه، آزادی برپایی تشکل های دمکراتیک و تجمعات، آزادی فعالیت همه احزاب سیاسی، آزادی مطبوعات و... تسلیم اراده مردم شوند.

3-              اگر در روزهای نخست این اعتراضات، بحث هایی بر سر تقلب در انتخابات و غیره مطرح بود اما این روند به سرعت طی شد و اکنون بحث بر سر هست و نیست حکومت اسلامی است. مردم ایران در روزهای اخیر با اعتراضات میلیونی خود، به جهانیان نشان دادند که حکومت اسلامی را نمی خواهند.

4-              اگر در روزهای نخست این اعتراضات، بیش ترین تمرکز در یک نقطه شهر تهران 12 میلیونی بود اکنون دست اندرکاران این تجمعات که عمدتا نیروهای جوان دانشجو، کارگر بی کار و شاغل هستند و با تمام وجود برای آزادی می جنگند به این نتیجه رسیده اند تا با سازمان دهی اعتراضات پراکنده هم ضایعات انسانی را کم کنند و هم نیروهای سرکوبگر حکومتی را پراکنده و فرسوده نمایند.

5-              پس از سی سال حاکمیت ارتجاعی و غیرانسانی حکومت اسلامی، برای اولین بار خیزش میلیونی مردم در خیابان ها سبب شد که اخبار و گزارشات ایران در صدر رسانه های بین المللی قرار گیرد و مردم همه کشورهای جهان در محل کار، تجمعات، همسایه ها، قطارها، اتوبوس ها و غیره در مورد تحولات ایران و احتمال این که به زودی در این کشور انقلاب دیگری به وقوع خواهد پیوست با همدیگر و با دوستان و همکاران ایرانی خود به بحث و گقتگو بپردازند. هم اکنون ایارن بیش از هر زمان دیگری آبستن تحولات سرنوشت ساز تاریخی در منطقه بحرانی خاورمیانه است. سرنکونی حکومت اسلامی، سرنگونی و شکست کل حزب الله و گروه های اسلامی تروریستی از شاخ آفریقا تا آسیا را به دنبال خواهد داشت و دگرگونی هایی به نفع گرایشات سکولار و چپ به وجود خواهد آورد.

در این روزهای نخست آغاز تعطیلات تابستانی، قدرت و عظمت و همبستگی اعتراضات میلیونی مردم ایران در خیابان ها، سبب شد که بسیاری از مردم انسان دوست جهان داوطلبانه از تعطیلات خود چشم پوشی کنند و در این روزهای پرتلاطم درغم و شادی مردم ایران شریک باشند. هم چنین این نمایش قدرت خیابانی مردم حق طلب و آزادی خواه، سبب شد که دولت های بورژوایی جهان، دولت احمدی نژاد را به رسمیت نشناسند و فراتر از آن اعلام نمایند که از مبارزات مردم حمایت می کنند. حتا برخی سفارت خانه های کشورهای غربی در تهران، اعلام کرده اند که در آن ها به روی زخمی های درگیری های خیابانی باز است. زیرا مامورین امنیتی و انتظامی حکومتی، زخمی ها را از بیمارستان ها جمع می کنند و به زندان های نامعلومی انتقال می دهند. برخی دولت ها هم چون دولت رومانی و مجارستان سفرای خود را از تهران فراخوانده اند. باید به اتحادیه اروپا فشار آورد تا همه کشورهای عضو این اتحادیه، سفرای

قبلی

برگشت

بعدی