فاجعه سی متری نارنج باغ شهرستان نکاء

عیسی هاشم پور

دختربچه ای در نتیجه فقدان مادر و فقر مالی و اخلاقی پدر در کوچکی به پدر بزرگ و مادر بزرگ سپرده می شود.

پیرانی که آنموقع هر دو نزدیک به هشتاد سال و نیاز به سرپرست داشتند پدر عاطفه با تشکیل زندگی جدید فرزند خود را بجای خدا به شیطان می سپارد دختر بچه و مردم بی فرهنگ و وجدان...جناب آقای خاتمی اینها و هزاران نمونه دیگر بدتر از اینها در دوره وزارت ارشاد و ریاست جمهوری شما که مجری قانون و رفاه این مردم بودی و هستی و کباده کش گفتگوی تمدنها بودی اتفاق افتاده است.

 روی سخن با شماست (سید خندان ) در این مورد خود را مسئول نمی دانی ... و قاضی محترم شهرستان نکا باید از اول خود فکری به حال این طفل معصوم می کرد مگر نه این قاضی در مسند پیامبر و حضرت علی نشسته است و حالا با طناب دار صورت مسئله را پاک می کند، اطفال معصوم دیگر هرروز از خانواده ها می گریزند و در جرگه بزهکاران قرار می گیرند توسط باندهای قاچاق از اسکله های خاص از کشورهای اطراف خلیج فارس و پاکستان در میاورند به روسپیگری کشیده می شوند یا چوب حراج در جفیره می خورند یا جنازه هایشان در سواحل غربت پیدا و گاهاً بعضی ها به ایران برگردانده می شوند ولی خوشبختانه از دست قاضی نکائی جان در برده اند و نتوانسته با دست خود طناب دار را بگردن آنها استوار نماید و به ریش مردم دنیا بخندد که ای سازمان ملل و سازمان حقوق بشر و عفو بین الملل و غیره بدانید ما کشور مستقلی هستیم قوه قضائیه ما هم مستقل است بقدری که نه تنها زهرا کاظمی را کشته و خونش را پایمال و پرونده اش را مختومه اعلام میکنیم بلکه قاضی بسیار بسیار مستقل ما در شهرستان نکا خیلی جدی و سریع عاطفه شانزده ساله را بجرم بی سرپرست بودن و مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتن حتی توسط مامورین انتظامی با تطابق دادن جرم با قانون و علم قاضی یاللعجب اطمینان قاضی چگونه حاصل شد...

با تماس نزدیک ؟ ...

محکوم به مرگ با طناب دار کرده دیوان عالی کشور هم سریعا تائید و افتخار انداختن طناب دار را هم به آقای قاضی تفویض می نمایند و عاطفه شانزده ساله در عنفوان شباب ناباورانه طناب دار را بوسیده و از دست این حکومت و مردم بی عاطفه خلاص میشود .