ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

این رأی‌گیری ندارند، بلکه حتا برخی از حامیان ثابت قدم او نیز تصمیم گرفته‌اند به صف تحریمیان بپیوندند - و این نه فقط در جمهوری اسلامی و بلکه شاید در جهان نیز نظیر نداشته باشد! تصورش را بکنید: در حکومتی که شرکت مردم در رأی‌گیری یک مسئله حیاتی حکومت است و مشروعیت حکومت به این امر برمی‌گردد، طرف‌داران یک جناح در صف تحریمیان قرار گیرند و مردم را تشویق کنند در رأی‌گیری شرکت نکنند - آن هم در نظامی که رأی دادن از طرف ولی فقیه «واجب» شمرده شده و دستگاه‌های قضایی و امنیتی کشور داعیان به تحریم را به مجازات‌های سنگین تهدید کرده‌اند.

و این کاری است که اکنون شده است. کافی است سری به بلاگ‌های طرف‌داران احمدی‌نژاد بزنید و ببینید که چگونه زمزمه عدم شرکت و تحریم درحال گسترش است. یک نمونه از این افراد فرهاد جعفری است(۱) که خود را یک «لیبرال/ سکولار حامی احمدی‌نژاد» (با همه تناقضی که در این تعبیر دیده می‌شود) معرفی می‌کند. او هم خود در این باره سخن گفته و دلایل خود را برشمرده است و هم مواردی را از وبلاگ‌های دیگر طرف‌داران احمدی‌نژاد نقل کرده است. اینان عموما نه از احمدی‌نژاد و بلکه از روند حکومتی جمهوری اسلامی اظهار نارضایتی می‌کنند و نمی‌خواهند در انتخاباتی که نمی‌توانند تأثیر بگذارند و حکومت صرفا برای اثبات مشروعیتش به شمار رأی‌دهندگان دل بسته است نقش ایفا کنند.

در هر صورت، دامنه تحریم اکنون بسیار گسترده‌تر از آن است که قبلا تصور می‌شد. طیف وسیع تحریم‌کنندگان علاوه بر مخالفان سنتی جمهوری اسلامی، بخش‌های زیاد دیگری از جامعه را نیز در بر گرفته است: اصلاح‌طلبان رانده شده از حکومت، بخشی از اصولگرایان و محافظه‌کارانی که در گذشته حتا در برابر اصلاحات ایستاده بودند (مانند مهدی خزعلی و محمد نوری‌زاد) و بالاخره، گروهی از حامیان محمود احمدی ‌نژاد. گرد آمدن این طیف وسیع اجتماعی زیر یک سقف واحد به نام تحریم انتخابات از یک ائتلاف نانوشته بزرگ حکایت می‌کند و می‌تواند نطفه یک حرکت وسیع ملی برای آزادی و دموکراسی را در درون خود بپروراند.

این ائتلاف بزرگ برای تحریم انتخابات شکل گرفته، و بیان مثبت آن «حق آزادی انتخاب» است. همه این گروه‌ها در اعتراض به این که انتخابات آزاد نیست به تحریم متوسل شده‌اند. یعنی همان چیزی که با شعار «رأی من کو؟» پس از انتخابات خرداد ۸۸ متجلی شد، و امروز تحریمیان این خواست مشترک را به زبان دیگری مطرح کرده‌اند. این امر نشان می‌دهد که امروز خواست آزادی انتخاب یک خواست همگانی و ملی است، و این شعار می‌تواند بیشترین نیروی اجتماعی را به خود جلب کند. این طیف عظیم از قشرها و نیروهایی ترکیب یافته که هر یک آرمان‌ها و خواست‌های دیگری نیز دارند، ولی در یک خواست مشترکند و آن «حق آزادی انتخاب» است. اگر ما به دنبال یک پیکار ملی هستیم که بیشترین نیروی اجتماعی را در بر بگیرد پاسخ آن را یافته‌ایم: پیکاری که حول «انتخابات آزاد» یا «حق آزادی انتخاب» شکل بگیرد بالقوه توانایی جذب بیشترین نیروی اجتماعی را خواهد داشت.

و این نکته‌ای است که باید مورد توجه همه کسانی قرار گیرد که این روزها برای تشکیل یک حرکت ملی (اتحاد، کنگره، شورا و ...) تلاش می‌کنند. برای این که چنین حرکتی فراگیر باشد و بیشترین نیروی اجتماعی را به خود جلب کند باید از تجربه تحریم درس گرفت و خواست «انتخابات آزاد» را محور کار چنین حرکتی قرار داد. هم‌چنین، این حرکت وقتی می‌تواند ملی باشد که نمایندگان همه گرایش‌هایی را که در پیکار تحریم شرکت داشته‌اند درخود سهیم کند. هرگونه بلندپروازی در شعارها و خواست‌ها، یا مرزبندی عقیدتی، سیاسی یا ایدئولوژیک که به نفی و طرد گروهی از تحریم‌کننگان بینجامد نتیجه‌ای جز تشتت و پراکندگی نخواهد داشت. برای استقرار دموکراسی در ایران به یک پیکار به معنای دقیق کلمه «ملی» نیاز داریم، و برای این کار می‌توانیم و باید از تجربه بی‌سابقه تحریم انتخابات جمعه ۱۲ اسفند درس بگیریم.

 

جنبش زنان در سال ١٣١٢ به دستور رضا شاه بسته شد

تهیه و تنظیم: مهسا سلطانی

جمعیت نسوان وطنخواه (۱۳۰۱–۱۳۱۲) یکی از سازمانهای رادیکال شناخته شدهٔ زنان در تهران بود که در سال ۱۳۰۱ توسط تعدادی از زنان روشنفکر ایرانی به اهتمام محترم اسکندری تشکیل شد. هدف جمعیت نسوان وطنخواه ترویج حقوق زنان و بهبود شرایط دختران بود. این سازمان نشریه نسوان وطنخواه را منتشر میکرد و فعالیتهایی مانند برگزاری کلاسهای تحصیلی دختران و اکابر، تاسیس بیمارستان برای زنان فقیر، برگزاری جلسات سخنرانی و راهپیمایی داشت و نمایشی به نام آدم و حوا اجرا کرد. این جمعیت میزبان دومین کنگره نسوان شرق در سال ۱۳۱۱ در ایران بود.

 

 جمعیت نسوان وطن خواه آخرین انجمن زنان بود که در دورهٔ سرکوب نشریات و احزاب کشور بهدست رضاشاه، در سال ۱۳۱۲ بسته شد.

نوشتارهای اصلی: جنبش زنان در ایران و زنان در جنبش مشروطه

در دوره جنبش مشروطه انجمنهای سری و نیمهسری زیادی در ایران به وجود آمدند. در این دوران انجمنهای زنان نیز به طور مخفیانه شکل گرفتند که در جنبش مشروطه شرکت میکردند.

بعداً، در سالهای پس از تشکیل مجلس و جنگ جهانی دوم سازمانهایی تأسیس شدند که به حقوق زنان میپرداختند و جنبش زنان ایران را شکل دادند.

 

قبلی

برگشت

بعدی