ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات  بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

 

حقوق بشر

دانشجو

موضوعی است که جلوی پا، در برابر و يا بر سر راه قرار می گيرد و در نتيجه ما را به چالش با خود می طلبد. من در بحث هايم به کرات از اين واژه استفاده کرده و می کنم. البته نه در مفهوم کانتی آن (قضاوت يا قضيه ای که می تواند درست باشد)، بلکه در همان معنای اصيل و اصلی يونانی اش يعنی مشکل و مانعی که روبروی ما قرار دارد و برای برداشتن آن از سر راه، چاره ای بايد انديشيم. چاره ای که، در ضمن، عموماً يگانه نيست بلکه چندگانه، چند سويه و بغرنج و حتا معمايی است.
۱۷- systématisant - systématisation
۱۸- complexe - complexité
۱۹- multitude - multiple
۲۰- contigence - contngent
۲۱ - hasard
۲۲- kairos
۲۳- در تعريف مفهوم های فوق(۱۸ تا ۲۲)، رجوع کنيد به مقاله های من زير در طرحی نو(www.tarhino.com)، از جمله:
۱. تأملی بر مبانی «نقدِ سياست». «سنجيدگی سياسی» نزد ارسطو. لحظه ی فلسفی گُسست از «انديشه ی تغييرناپذير استعلايی»: «پيشامد احتمالی»، «شور» و «لحظه ی مناسب». طرحی نو: شماره های: ۱۲۰ – ۱۲۱.
۲. ملاحظاتی بر "تز های پيشنهادی" آقای اکبر گنجی در باره ی "مبانی جنبش تحول دموکراتيک در ايران". طرحی نو: شماره های: ۱۱۵ - ۱۱۶.
۳. به سوی تعريفی هستی شناسانه از «بسيارگونه». تونی نگری، برگردان به فارسی از ش. وثيق، طرحی نو: شماره ۶۸.
۲۴- شرطبندی (پاسکالی):pascalien pari . روش استدلالی از پاسکال در بحث بودن يا نبودن خدا. رجوع کنيد به انديشه های بلِز پاسکال، فصل شرطبندی.
Blaise Pascal, Pensées, Le pari, classiques Larousse, page ۵۹ - ۶۳.
۲۵- نگاه کنيد به سلسله بحث های نگارنده در باره ی نقد سياست، از جمله به:
«نقدِ سياست در پرتو قرائتی از پرواگوراس و مارکس». سال پنجم، ۱۳۷۹- ۱۳۸۰. طرحی نو: شماره‌های: ۴۴، ۴۵، ۴۷، ۵۰ و ۵۱. (www.tarhino.com)
«چهار لحظه ی گسست از فلسفه سياسی کلاسيک: پروتاگوراسی، ماکياولی، اسپينوزا يی و مارکسی». طرحی نو، سال هفتم و هشتم، ۱۳۸۱-۱۳۸۲. شماره‌های: ۶۳، ۶۶، ۷۰، ۷۲، ۷۳، ۷۵، ۷۷. (www.tarhino.com)
در اين مباحث، تعريفی از «سياست» تحت عنوان «سياست واقعاً موجود» به دست می دهيم که چهار محور اصلی آن را در زيرباز گو می‌کنيم.
«سياست واقعاً موجود» عبارت است از:
۱- حوزه¬ ی گفتار و کرداری تخصصی ، حرفه ای، انحصاری و اختصاصی در زمينه ی آن چه که «امر عمومی» res publica می‌نامند و متعلق به همگان است. حوزه ای استوار بر تقسيم کاری اجتماعی و نظمی سلسله‌ مراتبی‌ که به صورت «طبيعی» و «عقلانی» در ذهنيت عمومی جلوه می‌کنند.
۲- گفتمانی «نجات بخشانه» يا «مسيحايی» (بنا بر اين هم چنان آغشته به «دين خويی» ليکن «سکولار») با وعده ی رستگاری بشر. توهم‌ ساز و مطلق‌گرا. مدعی انحصاری «حق» و «حقيقت».
۳- بينش‏ و منشی يکسونگر، يگانه‌ساز، سيستم‌ساز و ايقان باور. بنابراين در تقابل با آن بينش و منشی که «بغرنجی»، «چند گانگی» و «ناايقانی» را در «مرکز» قرار می‌دهد.
۴- نظر و عمل معطوف به دولت و قدرت، پس در نهايت و بالقوه آماده برای تبديل شدن به روندی اقتدار طلب، سلطه گر و تمامت خواه.2
 

ای همکار پیامبر، اعتراف کن!!؟

ابراهيم نبوي 

دولت تعدادی از خبرنگاران را دستگیر و در ماه گذشته دو روزنامه و یک خبرگزاری را تعطیل کرد.

حسین نجابت، نماینده مجلس گفت: « خبرنگاران موجوداتی ولگردند.» یک سال قبل احمدی نژاد گفت: « علت اصلی گرانی ها بخاطر کار روزنامه نگاران است.»

دیروز نیز احمدی نژاد گفت در سخنانی به مناسبت روز خبرنگار گفت: « کار خبرنگاران کار پیامبران است.»

با توجه به همه این موارد، برخی شباهت ها میان پیامبران و خبرنگاران اعلام می شود.

زندانی می کردند: کفار پیامبران را زندانی می کردند تا آنها را وادار کنند که کارشان را انجام ندهند، در حال حاضر مومنین خبرنگاران را زندانی می کنند که دارند کارشان را انجام می دهند، پس نتیجه می گیریم که شغل خبرنگاران همان شغل انبیاست.

پیامبران دروغگو: مهم ترین اتهامی که کفار و حاکمان به پیامبران( در حقیقت همان خبرنگاران زمان خودشان) می زدند، اتهام اشاعه اکاذیب بود. آنها به خبرنگاران می گفتند برای اینکه معلوم شود اشاعه اکاذیب نمی کنید، باید معجزه کنید، وگرنه شما را می کشیم.

پیامبران مهاجرت می کردند: و مريدان به پیامبرانی که زیر فشار کفار بودند، می گفتند: ای پیامبران عزیز که شما را زندانی می کنند و وادار به اعتراف می کنند و کتک می زنند، پس مهاجرت کنید. و آنان مهاجرت می کردند. و در حال حاضر نیز خبرنگاران مزدور و مساله دار و منحرف، توسط مومنین دستگیر، وادار به اعتراف، کتک خورده و تحت فشار وادار به مهاجرت می شوند، پس نتیجه می گیریم که خبرنگاران مثل پیامبران هستند.

پیامبران و گوساله سامری: مخالفان پیامبرانی مثل حضرت موسی برای مخالفت با او و جلوگیری از اطلاع رسانی وی، از گوساله سامری استفاده می کردند، در دوران ما برای جلوگیری از کارهای خبرنگارانی که کار پیامبران را استفاده می کنند، به جای گوساله از گاو استفاده می کنند.

حضرت یوسف و روابط نامشروع با جگر زلیخا: کفار به پیامبرانی مانند حضرت یوسف اتهام می زدند که در جریان خبررسانی با برخی از بانوان روابط نامشروع داشتند، در حال حاضر هم به خبرنگاران همین اتهام زده می شود.

نتیجه گیری اخلاقی: آدم می خواهد تشبیه کند، باید سعی کند تشبیهی کند که حداقل اگر به ضرر دشمنش نیست، به ضرر خودش نباشد.

 

در همین راستا شباهت برخی خبرنگاران با پیامبران را یادآوری می کنیم:

رجبعلی مزروعی، شبیه حضرت یوسف نبی، بخاطر زیبایی بیش از حد

مسعود بهنود، شبیه حضرت نوح، در کشتی اش هر نوع جانوری پیدا می شود.

داریوش همایون، شبیه حضرت آدم، تنها خبرنگار قبل از بهنود، وی پس از خوردن سیب از بهشت رانده شد.

داریوش سجادی، شبیه سلیمان نبی، به زبانهای مختلف از جمله زبان حیوانات گفتگو می کند.

سعید حجاریان، شبیه پیامبری نیست بلکه شبیه حضرت زین العابدین است، همیشه بیمار.

حسین شریعتمداری، جرجیس پیامبر، معلوم نیست چرا خبرنگار است.

حسن شایانفر، شبیه امام زمان، بخاطر اینکه همیشه در غیبت است.

حسین درخشان، شبیه به یهودا، طبیعتا همه چیز معلوم است.

گزارشگران بدون مرز، شبیه پیامبران بین النهرین، که دو سه هزار پیامبر هستند که نام شان هم معلوم نیست.

 

قبلی

ببرگشت

بعدی