ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

ثبت می شود که جاده گلستان با عرض مصوب ۱۱ متر در دولت شما به بزرگراه چهاربانده تبدیل شد ، هرچند خود شما هم دستور به حفظ عرض جاده در حد ۱۱ متر دادید اما نافرمانی های وزرای شما که در صدر انها وزیر راه قرار دارد ، و بی  توجهی شما به اقدامات غیر قانونی آنها کارنامه شما را لکه دار کرد !

در تاریخ ثبت می شود که شما در همسایگی جنگل های بی همتای ارس هزار مسجد در کلات نادر که سخت نیازمند یاری و حمایت شما بودند ، گفتید :" منابع طبیعی سد راه توسعه است "!

جناب آقای احمدی نژاد ! مصوبات دولت حکم شرعی برای اجرا ندارد . حکم خدا و پیغمبر نیست که بی عیب و نقص باشد وقتی مصوبه ای خلاف مصالح ملت و نسل های آینده باشد ، وقتی مصوبه ای در روح خود تحقق توسعه پایدار را تضمین نکند ، باید ابطال شود و ای کاش شما این کار می کردید.

اقرار به اشتباه ، جسارت می خواهد و شهامت و هرگز شان و منزلت هیچ مدیری را پایین نیاورده و نخواهد آورد.

به همان اندازه که جسارت و شهامت شما در بازپس گیری جنگل های واگذار شده به بنیاد مستضعفان برای تامین هزینه آزاد راه تهران شمال می ستایم اما گله مندم از مصوبات ۱۰۰ در ۱۰۰ غلط و پی درپی دولت شما در باب محط زیست .

  

یک روز دستور عبور جاده از داخل پارک ملی لار را می دهید ، یک روز دستور واگذاری اراضی پارک ملی کلاه قاضی اصفهان برای ساخت مسکن را می دهید ، یک روز دستور عبور جاده از داخل تالاب انزلی و یک روز دستور عبور جاده از قلب جنگل ابر شاهرود را ، یک روز سازمان محیط زیست را تحت فشار می گذارید که در برابر عبور خط لوله گاز از پارک ملی خجیر گیر ندهد و روز دیگر دستور عبور خط لوله گاز و نفت از هرکجا که وزرات نفت اراده کرد را صادر می کنید و به سازمان محیط زیست و سازمان جنگل ها هم حکم می کنید که ظزف سه ماه اراضی را واگذار کنند .

اگر قرار به این است که اعضای دولت ، که وزیر راه ، وزیر نیرو ، نفت و ... خود تشخیص دهند که کجا را تخریب کنند تا جاده و سد و پتروشیمی و ... بسازند و نیازی هم به مجوز محیط زیست و منابع طبیعی نیست چرا این دوسازمان ویرانه را منحل نمی کنید تا هزینه های دولت کاهش یابد ؟ مگر دولت پول اضافی دارد که به هزاران کارمند این سازمانها بدهد و بعد هم هیچ انتظاری از آنها نداشته باشد جز سکوت در برابر تخریب ها !

جناب احمدی نژاد! همانطور که در یادداشت هفته قبلم در روزنامه نوشتم ، پارک ملی گلستان و تالاب انزلی همه افتخار ایران در مجامع بین المللی است . محال ممکن است از یک ایرانی در هرکجای این سرزمین که هست راجع به این دو بپرسی و چیزی نشینیده باشند . در ادبیات عامه مردم از این دو منطقه به نام مرداب انزلی و جنگل گلستان یاد می شود و امروز یاد و خاطره این دو منطقه در ذهن  های طبیعی ایران !

آیا مملکتی که هر بشکه نفت اش را ۱۳۰ دلار می فروشد ، هزینه ساخت جاده ای راکه سازمان محیط زیست پیشنهادش را در انزلی داده و تنها نیم کیلومتر طولانی تر از گزینه وزرات راه است ندارد ؟؟

 آیا کیسه این مملکت اینقدر خالی است که یک تالاب چندین میلیون ساله را حاضرید قربانی کنید اما نیم کلیومتر بیشتر هزینه نکنید ! این چه جنایتی است که این روزها در مناطق طبیعی ایران اتفاق می افتد . شما را بخدا نکنید با تالاب انزلی این گونه ! که جهان شما را نمی بخشد اگر تالاب انزلی نابود شود، اگر ریشه حیات در گلستان ایران بخشکد.

برگرفته از تارنگار دیدبان محیط زیست ایران

روزنامه نگار دیگری را بر دار کردند

حسن زرهی

از جغد جمهوری اسلامی هر چه می رسد بدخبری است. حالا هم یکی از بدترین خبرها رسیده است، روزنامه نگار و کوشاگر مدنی دیگری را به اتهام های واهی اعدام کرده اند. جرم یعقوب مهرنهاد چیزی جز عشق و علاقه اش به مردم محروم بلوچستان نبوده است.

خود، هنگامی که "وبلاگ مهرنهاد" به جمع وبلاگ نویسان ایران پیوست گفته بود: "از خطه کویری بلوچستانم و ساکن شهر زاهدان و دبیر تشکل غیردولتی به نام انجمن جوانان صدای عدالت و 25 بهار از عمرم را تاکنون سپری نموده ام. اما آمده ام تا به جمع شما وبلاگ نویسان بپیوندم، شاید بگویید که وبلاگ نویسی در کشور ما جرم محسوب می گردد و ممکن است خطراتی را تحمل نمایم من اما می گویم که آنها که وبلاگ نویسی را جرم می دانند و مرا شهروند درجه دو می پندارند و به لحاظ سیاسی نیز از بسیاری مناصب و موقعیت ها در کشورم محروم هستم، پس بهتر آن است که حداقل همانگونه که آزاد به دنیا آمده ام آزاد نیز از دنیا بدون هرگونه تعلل و سکوت و قید و بند و مماشتی بروم، شاید اینگونه بهتر به رستگاری برسم. مهم مشکلات این چند روز زندگی نیست که چگونه می گذرد مهم آن است که خود را به بهای اندک نفروشیم و بسان آزادمردان زندگی کنیم، و خوشحال خواهم شد اگر مرا به جمع خود پذیرا باشید. . ."

بزرگی گفته است، در ایران هر کس بخواهد به آبادی میهن بیندیشد خانه خراب خواهد شد، و هر کس در آبادی خانه ی خویش بکوشد به ویرانی میهن کمک کرده است. یعقوب مهرنهاد نیز می کوشید در آبادی میهن و شهر و مردمان به تمام معنی محروم بلوچستان سهمی داشته باشد. او خود در وبلاگش نوشته بود:

یعقوب مهرنهاد

"بلوچستان نیازمند کار و تلاش و فعالیت جمعی و خستگی ناپذیر است و اگر هزاران تشکل همچون "انجمن جوانان صدای عدالت" با صددرصد فعالیت مثبت به جامعه بلوچستان خدمت نمایند به نظر ما
 

قبلی

برگشت

بعدی