ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

اعتبارات برای بنگاه های اقتصادی ايرانی است. شرکتها و مؤسسات ايرانی که طی چند سال اخير با پيچيده ترشدن روابط سياسی ايران با غرب و اعمال تحريمهای آمريکا و صدور قطعنامه های سازمان ملل با مشکلهای عديده ای جهت تأمين مالی پروژه های خود از خارج مواجه بوده اند و با محدود شدن اعتبارات داخلی تلاش می کردند به هر وسيله ممکن از منابع مالی خارجی استفاده کنند، حالا خود را با شرايطی روبه رو می بينند که محدوديت اعتباری (CREDIT CRUNCH) دنيا نيز به ابعاد ويرانگری رسيده است. عمده پول ناشی از اعطای وام است؛ در حال حاضر نه تنها بانکهای ايرانی وام نمی دهند، بلکه تسهيلات بانکی خارجی نيز وجود ندارد، زيرا بحران مالی جهانی بيش از پيش ايرانيان را برای اخذ تسهيلات خارجی محدود کرده است. و حتی به قول کيومرث کرمانشاهی معاون کمک‌های تجاری سازمان توسعه تجارت کشور( فارس ):«بحران موجود بسياری از فعاليت‌های اقتصادی کشورها را قفل کرده است. منابع مالی موجود سازمان توسعه تجارت و بخش صادرات کشور، منابعی است که برای شرايط عادی اقتصادی پيش‌بينی شده، در حالی که شرايط کنونی اقتصاد ايران و جهان به هيچ وجه عادی نيست.«

◄ پيش بينی و تدبير پنجم " وزير " اقتصاد حکومت آقای احمدی نژاد در زمينه وضعيت بورس استآقای حسينی معتقد است :« براساس بررسی‌های به عمل آمده آرامش نسبی بازار مالی ايران قابل قياس با دنيا نيست! قيمت سهام در بازارهای مالی جهان در سال ميلادی جاری دست کم ۴۰ درصد و در برخی بازارها حتی ۸۰ درصد کاهش يافته با‌توجه به همين آمار می‌توان ادعا کرد در دوره مورد بررسی بازار سهام تهران نه تنها با نزول مواجه نشده بلکه رشد هم کرده است!!لذا نيازی ه به تزريق ۳۰۰ ميليارد تومان نقدينگی به بورس احساس نمی‌کنيم . اما باز اين پيش بينی در محک واقعيت نا درست از آب در آمد و شاخص بورس تهران که از آن به دماسنج اقتصاد ايران تعبير می‌شود به پايين‌ترين حد خود در ۵ سال گذشته رسيد و مطابق اعلام فدراسيون جهانی بورس‌های اوراق بهادار:

«سونامی بحران مالی در جهان، بورس تهران را نيز در امان نگذاشت و منجر شده است ارزش بورس تهران در ماه اکتبر نزديک به ۱۰ ميليارد دلار کاهش يابد.» و اين کاهش طی دو ماه و نيم اخير ادامه يافت و بگفته احمد احمد پور ، معاون سازمان بورس بازار،:« سرمايه ايران بين ۱۵ تا ۲۰ ميليارد دلار از ارزش خود را از دست داده است.

و با افتی بيش از ۲۲درصد همراه شده که اين ميزان حتی از افت بورس های آمريکا و اروپا نيز بالاتر بوده است!»

جناب " وزير " اقتصاد که محرز است از ارتباط ارگانيک بخشهای مختلف اقتصاد بر روی يکديگر بی خبر است ، غافل است از اينکه شرکت‌های غيردولتی که وارد بورس شدند، همچون شرکت ملی مس ايران ، فولاد مبارکه يا شرکت‌های بزرگ فولاد خوزستان، همگی قيمت‌های محصولاتشان از قيمت‌های جهانی تبعيت می‌کنند.

بعبارت ديگر وقتی در بازارهای جهانی قيمت مس پايين می‌آيد، قيمت محصولات شرکت مس ملی ايران نيز بالتبع نزول می‌کند و در نتيجه سودآوری‌اش کم می‌شود. وقتی سودآوری‌اش کم می‌شود، روی بورس تاثير می‌گذارد.

کاهش ارزش سهام بورس ايران به‌خاطر نزول قيمت جهانی فلزات است که روی محصولات شرکت‌های بزرگ بورس تاثير مستقيم گذاشته است. جدا از آن توليدات اين شرکت ها علاوه بر بازار داخلی در بازارهای خارجی نيز صادر می شود، به همين دليل پيش بينی می شود که با کاهش قيمت محصولات اين واحدهای توليدی، از حجم صادرات غيرنفتی نيز کاسته شود.

تمامی بلاهايی که از رهگذر بحران مالی جهانی بر سر اقتصاد ايران بارش می گيرد، در اقتصادی که حد متعارفی از کارآيی در آن وجود داشته باشد، تاحدی قابل از سر گذراندن است. اما در اقتصاد ايران که رانت خواری و فساد، نظام مالی کشور را به خود آلوده کرده است، و شيره اقتصاد ايران را ميمکد ، و از آن چيزی برای تقويت بنيه توليد ملی باقی نميگذارد ،چگونه ميتوان از بحران به سلامت عبور کرد؟!يک نمونه فساد و سپردن کار به نا اهل و غير متخصص ، قرار دادن قرارگاه خاتم الانبياء در جای بزرگترين پيمانکار عمرانی کشور و بستن بزرگترين قراردادهای پروژه های عمرانی کشور با آن است که منابع عظيم عمرانی کشور را به هدر ميدهد. و علاوه بر خاصه کاری هايی که از محل اين پروژه ها به جيب ميزنند ، با ندانم کاريهای مستمر بودجه های عمرانی را به باد ميدهند. جدا از قرار گاه خاتم انبياء نيزبه يکباره بيش از۴۰۰۰ شرکت پيمانکاری را بسيجيان به ثبت رسانيده اند و در سازمان مديريت حکومت آقای احمدی نژاد نيزبرای کارهای پيمانکاری کشور تشخيص صلاحيت شده اند ! در حاليکه تعداد شرکتهايی که طی۴۰ سال گذشته در کشور دارای صلاحيت در اين زمينه بوده اند ۱۰۰۰ شرکت بيش نبوده اند! به مصداق

بوريا باف اگر چه بافنده است                       نبرندش به کارگاه حرير

اين بسيجيان که حتی از عهده بوريا بافی نيز بر نمی آيند چگونه پروژه های عمرانی ايران را که تخصص بالا را طلب ميکنند ، از عهده بر خواهند آمد ؟حکايت احمدی نژادو "وزير" اقتصادش و ساير مسئولان نظام ولايت فقيه که زکل از واقعيات جامعه و جهان بريده اند به مصداق                 گر از بسيط زمين عقل منعدم گردد

به خود گمان نبرد هيچکش که نادانم !

اين است که خود را دانای کل دانسته و با مقادير زيادی وقاحت نيز آن را ممزوج کرده و از اين قماش نسخه ها و تدابير حکيمانه زياد به مردم ايران خواهند داد.رژيم مافيا در کار افزايش توانهای مقاومت مردم ايران نيست بلکه در کار کاستن از توانهای مقاومت مردم است.
پس اين مردم ايرانند که چنانچه نميخواهند آثار دهشتناک تصميماتی اينچنين بريده از واقعيات را در زندگی روزمره اقتصادی - سياسی خود شاهد باشند ، بايستی مجالی به اين قبيل ساحران دروغ ندهند و به جای انتخاب بين بد( خاتمی ) و بد تر( احمدی نژاد ) ، نظر به تجارب مثبت سياست موازنه منفی دوران مصدق و دوران مرجع انقلاب بيفکنند که چگونه سياست موازنه منفی در تمامی ابعاد سياسی – اقتصادی و اجتماعی کشور به جای رکود و سرکوب و فقر و اختناق ، آزادی را به ارمغان می آورد.

آيا زمان انتخاب بهترين فرا نرسيده است؟

نامه تکان دهنده خانواده داغدار دكتر زهرا بنی یعقوب

دختر 27 ساله را در ستاد امر به معروف کشتند یا خودش مرد ؟

چه نسبتی باهم دارید؟ ما نامزدیم مدرک ....مدرکتان کو؟ همراهمان نیست"چندمین" بارتان است؟ جواب نمی دهد.

غیر از این آقا با "چند نفر دیگر" ارتباط داری؟

و این جملات آغازی است بر وقوع یک فاجعه، فاجعه ای که باز هم در این مملکت تکرار شده است و یادمان نرفته اقدام خودسرانه ماموران امر به معروف و نهی از منکر کرمان را که دختران و پسران را در خیابان دستگیر میکردند و خودشان حکم داده و اعدام میکردند . فجایعی که قلب هر انسان و بلکه حتی هر حیوانی را شدیدا به درد می آورد.با گذشت حدود یک سال از مرگ مشکوک دکتر زهرا بنی یعقوب ، خانواده وی با انتشار نامه ای خطاب به مردم ایران از بی نتیجه بودن این پرونده و عدم مجازات متهمان آن انتقاد کردند .

متن این نامه كه از سوی خانواده زهرا بنی یعقوب در اختیار كانون زنان ایرانی گذاشته شده است بدون پیشداوری درباره محتوای آن به شرح زیر است:

تهیه: ماه منیر اصانلو

                        به نام خدا

مردم آگاه ایران ،بویژه فعالان حقوق بشر

بیش از یكسال از مرگ مشكوك فرزند دلبندمان دكتر زهرا بنی یعقوب در بازداشتگاه امر به معروف و نهی از منكر همدان می گذرد. در این مدت تلاش فراوانی از سوی ما ، وكلای مدافع پرونده، فعالان حقوق بشر و حقوق زنان و روزنامه نگاران مستقل برای كشف حقیقت صورت گرفته اما متاسفانه تاكنون پرونده به نقطه روشنی نرسیده است و متهمان همچنان آزاد هستند و مجازاتی برای آنها در نظر گرفته نشده است.هیچ كس پاسخ مشخصی به ما نمی دهد.

 

قبلی

برگشت

بعدی