ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

 حقوق بشر

دانشجو

 

مفسد اقتصادى براى پيشبرد كار خود لازم دانسته در داخل فلان دستگاه نفوذ كند و تعدادى از عناصرى را كه در آنجا كار ميكنند، با خودش همراه كند. خوب، آن عناصرى كه آنجا كار ميكنند، مردمان مؤمنى هستند؛ اما شيطانِ هوس، زياده‏طلبى و پول را به جان اينها مى‏اندازد، همه هم طاقت نمى‏آورند، مجذوب ميشوند، ميلغزند؛ اين يكى از بزرگترين خطرات مفاسد اقتصادى است."

"و بدتر از هر چيز اين است كه در داخل دستگاههاى مسئول، خداى نخواسته اين عوامل مفسد بتوانند نفوذ كنند و آدمهائى را به رنگ خودشان در بياورند يا همكار با خودشان كنند، كه اين از آن چيزهاى بسيار مهم و فاجعه‏آميز است كه بايد با قاطعيت و قدرت با آن - از هر نوعش - رو به رو شد و با آن برخورد كرد."

در راستاي اين خودفراموشي عوامفريبانه، رهبر از مردم استمداد مي طلبد تا راهزنان جان و مالشان را حمايت كرده و آنها هم، با تمارض دچار آلزايمر نوع مزمن بشوند.

"يك نفر يك كارى دارد، مسئوليتى را بر عهده گرفته، ديگران بايد كمك كنند تا كار را خوب انجام دهد. اگر ضعفى داشت، به او تذكر دهند؛ اما نگذارند او تضعيف شود. اين كسى كه اين عَلم را بر دوش كشيده، بلند كرده، همه بايد كمكش كنند؛ يكى عرقش را پاك ميكند، يكى بادش ميزند. اگر ديدند كه در نگه داشتن عَلم دارد اشتباه ميكند، راهش اين نيست كه يك مشتى هم به پشتش بزنند، خودِ او و عَلم را سرنگون كنند"

سكانس ششم، هيچ انگاري حقايق در ايران

اين سكانس بنده را به ياد آن پرنده اي مي‌اندازد كه وقتي سرش را زير برف مي‌كرد، فكر مي‌كرد چون خودش جايي را نمي‌بيند ديگران هم او را نمي بينند. رهبر عزيز، مثل آن پرنده ساده لوح، در امتداد درافشاني‌هايش، همه آنچه كه در رسانه‌ها و مجامع بين‌المللي در باره اوضاع نابسامان نظام ايران گفته مي‌شود را هيچ‌انگاري كرده و دروغ و  اهانت‌ تلقي مي‌كند:"الان فرض بفرمائيد مسئولين كشور با توطئه‏هاى گوناگون، با تهمتها، با بدگوئى‏ها، با اهانتها و افتراهاى صريح مواجهند؛ مى‏بينيد ديگر توى اين مجموعه‏ى عظيمِ ارتباطات بين‏المللى و اين خبرها و رسانه‏ها و نوشتارها و گفتارها، چقدر حرف زده ميشود. عليه اسلام جداگانه؛ يعنى عليه جمهورى اسلامى به خاطر اسلام، عليه جمهورى اسلامى به خاطر انقلاب؛ عليه جمهورى اسلامى به خاطر تك تك آرمانهاى نامطلوبِ از نظر استكبار؛ و عليه جمهورى اسلامى به خاطر بعضى از اشخاصى كه در جمهورى اسلامى هستند كه آنها نمى‏پسندندشان. يعنى عليه جمهورى اسلامى از طرق مختلف، به جهات مختلف اين تهاجمات هست. خوب، اينها مصيبت است، صبر كردنش هم آسان نيست. بعضى از سران و مسئولان دنيا كه ما آنها را از نزديك ديده‏ايم و از حالات بعضى‏شان شنيده‏ايم، هستند كه اينها گاهى يك زوايه‏ى بسيار بازى پيدا ميكنند از اهداف و خط مستقيمى كه به خيال خودشان ترسيم كردند؛ فقط به خاطر همين مسائل و ملاحظات بين‏المللى و اهانتهاى بين‏المللى. تحمل اينها برايشان سخت است. پس اين هم صبر در مصيبت."

"عفو به‌ اصطلاح‌ بين‌الملل‌ ـ كه‌ يك‌ سازمان‌ وابسته‌ به‌ محافل‌ قدرتمند دنياست‌ ـ هر چند وقت‌ يك‌ بار، براي‌ تفنن‌ هم‌ كه‌ شده‌، از تعداد اعدامها و شكنجه‌ها و كشتارها و بگيروببندهاي‌ ادعايي‌ خود در ايران‌ ليستي‌ تهيه‌ مي‌كند و آماري‌ را كه‌ دشمنان‌ ما ساختند و پرداختند و دست‌ آنها دادند، منتشر مي‌سازد. اين‌، براي‌ همين‌ است‌ كه‌ وقتي‌ ملتهاي‌ ديگر اين‌ تبليغات‌ را شنيدند، نسبت‌ به‌ ملت‌ ايران‌ و حكومت‌ اسلامي‌ دلسرد بشوند. اين‌ هم‌ راهي‌ است‌ كه‌ از اول‌ انقلاب‌ تاكنون‌ انجام‌ مي‌دهند."

سكانس هفتم، اعلام جهاني ديكتاتوري اسلامي

سپس نوبت به آشكارسازي مي‌رسد، آشكار سازي اينكه ديكتاوري ولايت فقيه گوشش به حرف هيچ احدي، اعم از ابرقدرت و كم‌قدرت و بي‌قدرتها در جهان بدهكار نيست، اما در عين حال به خود حق مي دهد كه در كار همه جهان مداخله كند. صدور تروريست به لبنان و فلسطين به نظرش نمي‌آيد، اما اگر آمريكا عطسه كند اين را هم به خودش مي‌گيرد و آمريكا را متهم مي‌كند به اينكه مي خواسته به ايران سرماخوردگي منتقل کند.

"دفاع‌ غيورانه‌ي‌ امام‌ عزيز از مسأله‌ي‌ ولايت‌ و رهبري‌ ـ كه‌ بي‌ گمان‌ تصدي‌ رهبري‌ به‌ وسيله‌ي‌ خود آن‌ بزرگوار، كمترين‌ تأثيري‌ در آن‌ نداشت‌ ـ ناشي‌ از درك‌ و ايمان‌ عميق‌ به‌ همين‌ حقيقت‌ بود و امروز اين‌جانب‌ به‌ پيروي‌ از آن‌ بزرگوار، با همه‌ي‌ وجود و توان‌ از اين‌ اصل‌ و لوازم‌ آن‌ دفاع‌ خواهم‌ كرد و به‌ كمك‌ الهي‌، به‌ تكليف‌ خود در همه‌ي‌ موارد عمل‌ خواهم‌ كرد. خدشه‌ در التزام‌ به‌ ولايت‌ فقيه‌ و تبعيت‌ از رهبري‌، خدشه‌ در كليه‌ي‌ نظام‌ اسلامي‌ است‌ و اين‌جانب‌ اين‌ را از هيچ‌ كس‌ و هيچ‌ دسته‌ و گروهي‌ تحمل‌ نخواهم‌ كرد. البته‌ امروز بحمدالله‌ و توفيقه‌، كليه‌ي‌ آحاد و گروههاي‌ خط امام‌، ملتزم‌ به‌ ولايت‌ فقيه‌ و تبعيت‌ از رهبري‌ مي‌باشند و اميد است‌ كه‌ زمينه‌ برايرمي‌ افراد و گروهها به‌ عدم‌ التزام‌ به‌ آن‌، هرگز فراهم‌ نگردد."

"اينجور نيست كه ما براى تهاجمات سياسى بين‏المللى، بخواهيم پاسخ پيدا كنيم. يك وقتى از بنده - سالهاى اوايل - ميپرسيدند كه آقا، شما در مقابل اين حرف چه جوابى داريد؟ ميگفتم ما جواب نداريم؛ ما ادعا داريم و مدعى اينها هستيم؛ در قضيه‏ى زن مدعى هستيم؛ در قضيه‏ى حقوق بشر مدعى هستيم؛ در قضاياى حقوق اساسى انسانها مدعى هستيم. ما مدعى اينها هستيم؛ ما در مقام پاسخگويى نيستيم. چرا بايد سوال بكنند تا كسى مجبور باشد پاسخ بدهد؟ آنها بى‏جا ميكنند سؤال و ادعا ميكنند. اين روحيه، روحيه‏ى خوبى است؛ روحيه‏ى انقلاب اين است؛ اين است كه حقيقت را روشن و درخشان ميكند."

"داد مى‌كشند كه «انتخابات آزاد نيست!» آزادى انتخابات به چيست؟ آزادى انتخابات اين است كه اجازه بدهند كسانى كه مى‌خواهند مملكت را دو دستى به دشمن تسليم كنند، وارد مجلس شوراى اسلامى شوند؟! آزادى اين است؟! انتخابات آزاد، انتخاباتى است كه مردم با خيال راحت، همان كسى را كه مى‌شناسند و مى‌دانند و اطمينان پيدا مى‌كنند كه در خدمت آنهاست، به مجلس بفرستند. دستگاههاى امين اين كشور، رأى مردم را مى‌خوانند و نمايندگان به مجلس مى‌روند. دستگاهها امينند. من در نماز جمعه هم گفتم؛ الان هم مى‌گويم: من به دستگاههاى مباشر كار انتخابات اطمينان دارم. بعضى بيهوده اعتراض نكنند. شوراى محترم نگهبان مورد اعتماد كامل ماست. وزارت كشور مورد اعتماد كامل ماست."

سكانس هشتم، مقصرنمايي و سياه‌نمايي آمريكا و اسرائيل و انگليس و فرانسه و آلمان و ... 

اين يكي از مزورانه‌ترين سياست‌هاي نظام ايران است، چون چند بعدي است. اول اينكه مي‌گويد اينكه هر كار خوبي كه ما در اين سي سال كرده ايم اگر به نتيجه نرسيده تقصير آمريكاست. اگر مفاسد اقتصادي هست تقصير آمريكاست، چون مفسدان اقتصادي را آمريكا تحريك مي‌كنند. اگر بعضي مسئولان نظام دزد از آب در مي‌آيند، تقصير آمريكاست چون مي‌خواهند به دستور آمريكا آبروي نظام را ببرند. اگر هيچ كس كارش را بلد نيست، تقصير آمريكاست چون آمريكا و غرب دشمن ما هستند و نمي‌توانيم برويم از آنها ياد بگيريم. اگر روحانيت بلد نيست معنويت جامعه را بالا ببرد، تقصير آمريكاست كه عرفان‌هاي دروغينش را به ايران صادر مي‌كند. اگر روشنفكران و دگرانديشان با نظام مخالفت مي‌كنند، تقصير آمريكاست چون به تحريك آمريكا اين كارها را مي‌كنند. اگر فساد و اعتياد در ايران چند برابر شده، تقصير آمريكاست كه مي‌خواهد جوانان ما را از راه به در كند تا ايران را بدبخت كند. اگر زنان حقوقشان را مي‌خواهند، تقصير آمريكاست كه زنانش را آزاد گذاشته تا بقيه زنان دنيا هم از آنها ياد بگيرند. اگر دانشجويان ايران صدايشان در آمده، تقصير آمريكاست چون نفوذي‌هاي آمريكا و غرب زده‌ها وارد دانشگاه شده‌اند و بقيه را بر عليه نظام تحريك مي‌كنند و اگر ...

"من از شهرستانها خبر دارم. از شهرهاى مختلف كشور خبر دارم. خبرهاى آنچنانى رابه ما مى‏دهند. روز و شبى نيست كه ما، از اين‏گونه خبرها نشنويم. اين كارها را چه كسى مى‏كند؟ دشمن! جوان، دچار شهوترانى مى‏شود و ايمان خودش را از دست مى‏دهد. در اوايل كار، حتى همان جوان گريه مى‏كند؛ امّا بتدريج او را همين‏طور مى‏برند. بچه مدرسه‏ايهاى ما را، دبيرستانيهاى ما را، حتى بچه‏هاى مدارس

 

قبلی

برگشت

بعدی