ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

تيراندازی نمودند به نحوی که حتا کسانی که قصد نجات زخمی ها را داشتند خود نيز مورد اصابت قرار می گرفتند. يکی از مجروحين می گويد در حالی که پشت يک اتومبيل پناه گرفته بودم زخمی شدم...

طبق اطلاعاتی که امروز صبح از پزشکان بيمارستان امام خمينی کسب شد، به اين بيمارستان نيز در طی ديشب 38 کشته که با گلوله مستقيم کشته شده بودند منتقل شده است.

لازم به ذکر است که در بامداد امروز پليس امنيتی تمامی جنازه ها را به زور از بيمارستان تحويل گرفته و آن ها را با وانت به محل نامعلومی منتقل کرده است و خانواده بسياری از آنان حتا از کشته شدن فرزند خود نيز بی خبرند. در بين کشته ها و مجروحين تعدادی کودک 15 و 16 ساله نيز ديده می شوند.

امروز ساعت 9 تا 11 صبح دانشجويان و پزشکان بيمارستان رسول اکرم در خيابان مجاور اين بيمارستان تجمع کرده و به توزيع برگه هايی حاوی اطلاعاتی پيرامون تعداد کشته ها و زخمی ها اقدام نمودند. اين تجمع در نهايت با حضور پليس ضدشورش به پايان رسيد.»از سوی دیگر، مقامات حکومت اسلامی دستور بازداشت پزشکی که قصد داشت «ندا» را از مرگ نجات دهد، صادر کرده اند. هم چنین گفته می شود که این پزشک از ایران به انگلستان پناه برده است.

در اين سی سال حکومت اسلامی، به خواست ها و مطالبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و خصوصا تامین نیازها و آزادی های فردی و اجتماعی نسل جديدی که اکثریت جامعه ایران را تشکیل می دهند نه تنها بی توجه بوده، بلکه زورگویی هم کرده است، اکنون با خشم و نفرت میلیونی این مردم روبرو شده است. از این رو، دیگر قادر نیست با نیروی سرکوب مردم را وادار به تمکین و سکوت نماید. زیرا مردم از این مرحله عبور کرده اند و وارد فضایی جدیدی از مبارزات خود شده اند. مبارزاتی که به خیابان ها کشیده شود و حکومت به خواست های مردم معترض و خشمگین گردن نگذارد، قبل از چیز بساط تدفین خود را فراهم می سازد.

بنظرم مهم ترین اولویت سیاسی - اجتماعی که متناسب با شرایط امروز تحولات جامعه ما باشد تا به نحو موثری مبارزات روزمره را در کانال درستی هدایت کند به وجود آوردن شوراهای محلات است که در آن از کارگر شاغل تا بی کار، از دانشجو تا روزنامه نگار چپ و آزادی خواه، از دانش آموز تا معلم، از زن روشنفکر تا زن خانه دار، بالاخره از نسل دوران انقلاب 57 تا نسلی که در این سی سال حاکمیت جمهوری اسلامی چشم به جهان گشوده و هرگز ذره ای از مزه آزادی را نیز نچشیده است در این شوراها دور هم چمع شوند؛ بحث و نبادل نظر کنند؛ جمعی تصمیم بگیرند و اهداف و برنامه های خود را جمعی نیز پیش ببرند. این شوراها نه در محافل مخفی و کنج خانه ها، بلکه در همین تجمعات خیابانی شکل می گیرد و در مدت کوتاهی نیز رهبری خود را پیدا می کند. رهبری و فعالین این شوراهای محلات هستند که در ارتباط دایم با همدیگر قرار می گیرند و در سطح شهر و کشور نیز مبارزات پراکنده را متحد و سراسری می کنند.

در جامعه ما، همانند همه جوامع دیگر، روابط و مناسبات سرمایه داری و کار و سرمایه حاکم است. ایران یک کشور ثروتمندی است که با وجود خفقان شدید و حاکمیت گرایش ارتجاعی سرمایه داری، جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش دانشجویی و جنبش روشنفکری فعالی دارد. جامعه ما، حدود هجده میلیون دانش آموز، یک میلیون و چهارصد هزار دانشجو با کادر آموزشی قوی دارد؛ 22 میلیون نفر از شهروندان این جامعه، به اینترنت دسترسی دارند؛ ایران پس از چین، بیش ترین وبلاگ نویس را دارد که شیوه مدرن روزنامه نگاری است که نه به دنبال فروش خبر و ادیتوری ملاحظات و سیاست های سردبیر و صاحب امتیاز روزنامه است و نه ملاحظات شغلی مانع انتشار واقعیت هاست، بلکه فارغ از همه سردبیر آن، مستقیما تصمیم می گیرد و به سرعت اخبار و مشاهدات و برداشت ها و نظریات خود را با مخاطبین اش در میان می گذارد. این وضعیت دیوار بلند سانسور حکومت اسلامی را شکسته و اخبار و گزارشات ژورنالیسم نوکرصفت و دروغین آن را تا حدودی بی تاثیر و خنثی کرده است.

در چنین شرایطی، بی شک پیروزی جامعه ما در گرو اتحاد و همبستگی انسانی و استفاده از تاکتیک های مختلف و متناسب با شرایط مبارزه امروزی مان است. در این راستا سازمان دهی اعتصاب عمومی و به کارگیری تاکتیک های مختلف در همه محیط ها و اماکن کار و مزد و تحصیل هم چون کارخانه ها، مدارس، دانشگاه ها، بازار و... می تواند به تظاهرات های خیابانی قدرت بیش تری بدهد و توازن قوا را به نفع مردم تغییر دهد. در این میان اعتصاب کارگران صنایع بزرگ مانند خودروسازی و صنایع نفت که مهم ترین شاهرگ های اقتصادی حکومت به شمار می آیند نقشی حیاتی در تحولات جامعه ایفاء می کنند و اعتصاب این بخش از کارگران می توانند حکومت را به عقب نشینی های جدی وادار سازد و به روند تحولات انقلابی - اجتماعی جاری در جامعه، سرعت و شتاب بیش تری بدهند.

یک مساله مهم دیگر که باید همواره به آن تاکید کنیم امر «رهبری» تحولات جامعه است. جامعه و خصوصا بخش پیشرو آن نباید به دنبال ناجی هایی بیرون از جمع های خود بگردد. ناجی ها در بطن خود جامعه و در عرصه مبارزه به چهره هایی تبدیل می شوند و به سرعت در دل مردم جای می گیرند. اکنون جامعه ما نه به دنبال شاه است و نه به دنبال شیخ، بلکه به دنبال آن چهره های پرشور و صادق و فعالی و مورد اعتمادی است که آزادی را پاس می دارند؛ اهمیتی به جداسازی ها و خرافات مل - مذهبی نمی دهند؛ عمیقا به حرمت و موجودیت انسانی ارج می نهند؛ از آپارتاید جنسی بی زارند؛ حقوق کودک را محترم می شمارند؛ بی حد و حصر از آزادی بیان و قلم و اندیشه دفاع می کنند؛ سرشار از خلاقیت هستند و به رهبری جمعی و فعالیت متشکل باور دارند. این رهبری جمعی و ده ها هزار نفری جامعه بیش از هفتاد میلیونی ماست که در جنبش های خیابانی و در اعتصاب و اعتراض و تحصن مورد حمایت میلیون ها انسان قرار می گیرند. خصلت شاخص و برجسته رهبران جنبش های خیابانی این است که در خیابان ها در مقابل نیروهای سرکوبگر حکومتی تا دندان مسلح و وحشی، با شهامت و جسارت فوق العاده ای می ایستند و بدون کیش شخصیت و خودنمایی حرکت های مردم جان به لب رسیده را به مسیر درستی هدایت می کنند. حکومت اسلامی ایران رفتنی است. این حکمی است که در روزهای اخیر میلیون ها انسان در خیابان های تهران و شهرهای دیگر کشور، با مایه گذاشتن از جان عزیزانشان هم چون «ندا آقا سلطان» ها، با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» صادر کرده اند و به گوش جهانیان رسانده اند. در چنین شرایطی باید تاکید کرد: زنده و برقرار باد آن تحولات عظیم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و انقلابی که به معنای واقعی آزادی و برابری را در میان همه شهروندان جامعه مان، بدون در نظر گرفتن ملیت، جنسیت و باورهایشان برقرار می کند و به عنوان جامعه ای شاخص و الگویی جهانی در راه آزادی، برابری، رفاه و شادی همه شهروندان موقعیت خود را تثبیت می کند. جامعه ای که هر انسانی در آن آزاد می باشد و از آخرین دستاوردهای بشری برخوردار می گردد.

زنده و پاینده باد آن جوانان پرشور و همه مردمی که در این روزها در خیابان ها با غروز و سرافرازی در مقابل نیروهای مسلح و قداره بندان حزب الله و اوباشان حکومتی ایستاده اند؛ کاخ های سران حکومت را به لرزه درمی آوردند و عزم و اراده راسخ خود را برای تغییر جامعه با صدای بلند به جهانیان اعلام می کنند.

چهارم تیر 1388 - بیست و پنجم یونی 2009

قبلی

برگشت

بعدی