ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

محارب و محاربه در قرآن

حكم و موضوع محارب و محاربه در سهآيه از قرآن بيان شده است . مهمترين و صريحترين آنها كه هم موضوع را بيان كرده و هم حكم را، آيه 33 سوره مائده ميباشد؛ كه ميفرمايد:

« انما جزا ؤا الذين يحاربون الله و رسوله و يسعون فيالارض فساداً ان يقتّلوا او يصلّبوا أو تقطّع ايديهم و أرجلهم من خلاف او ينفوا من الأرض ذلك لهم خزي في الدنيا و لهم فيالأخرة عذاب عظيم» «حقيتاً غير از اين نيست كساني كه با خدا و پيامبر او به جنگ و محاربه برميخيزند و ميكوشند كه در روي زمين فساد ايجاد نموده، از جامعه و بندگان خدا سلب امنيت و آرامش كنند، جزاي آنان كشتن يا به دار آويختن يا بريدن دست و پايشان و يا تبعيد است و اين مجازاتها نشان رسوايي و مهر ذلت و خاري بر پيشاني آنان در دنيا است و در آخرت نيز عذاب بزرگي در انتظارشان ميباشد .

مفسران بزرگ قرآن مخصوصاً علامه طباطبايي در تفسير اين آيه شريفه ميفرمايند: «... فالمراد با لمحاربه و الافساد علي ما هوالظاهر هو الاخلال بالامن العاّم...»(3) « منظور از محاربه در اين آيه شريفه بر هم زدن امنيت مردم وآرامش جامعه است. با در نظر گرفتن مضمون اين آيه شريفه و شأن نزول آن و روايات وارده در تفسير آن و با توجه به نظرمفسران بزرگ در تفسير آيه، چند مطلب از اين آيه در مورد محارب و محاربه استفاده ميشود:

. منظور از محاربه جنگ با خدا و رسول او به وسيله كفار، مشركان و دشمنان دين و همچنين منظور از آن، بغي و معارضه با حاكمان و حكومت ديني نيست. يعني محارب و محاربه جنبه ديني وسياسي ندارد و از مقوله بغي و جرايم سياسي نيست؛ بلكه منظور از آن ايجاد مزاحمت نسبت به بندگان خدا وسلب آزادي، آرامش و امنيت مردم و جامعه است وصرفاً جنبه اجتماعي دارد و از مقوله جرايم عمومي و اجتماعي است.

2. محاربه شديدترين مجازات را در اسلام دارد كه مرتكب آن محكوم به يكي از چهار مجازات بزرگ است:كشتن، دارآويختن، بريدن دست و پا، نفي بلد و تبعيد از محل سكونت ميباشد. يكي از اين مجازاتها با رعايت مراتب محاربه در مورد محارب اجرا ميشود تا جامعه مسلمين وبندگان بيپناه خدا در امنيت، راحتي و آرامش زندگي كنند و كسي جرأت زورگويي، قلدري، شرارت ، ترساندن وسلب آرامش آنان را در جامعه اسلامي نداشته باشد.

3. در اسلام جنگ و ستيز با بندگان خدا، ارعاب و ترساندن آنان وسلب آسايش و آرامش و امنيت آنان، جنگ و محاربه با خدا و رسول او تلقي شده و شديدترين وذلتبارترين مجازات دنيوي و اخروي براي عاملان آن، پيشبيني گرديده است.

4. محاربه به علت سلب آرامش، آسايش، حقوق و آزادي مردم و از بين بردن امنيت جامعه و ايجاد خوف و و حشت در اجتماع گاهي كوشش بر ايجاد فساد در جامعه تلقي ميشود و در اين صورت، بعنوان مفسد فيالارض، مستحق اشد مجازات ميگردد.

5. عنوان «محاربه» از عنوان «بغي و جرم سياسي» هم به لحاظ موضوع و هم بهلحاظ حكم از يكديگر جدا هستند و بنايد اين دو موضوع در مرحله قانونگذاري و يا بررسي قضايي با هم مخلوط و مشتبه شوند كه متأسفانه چنين اشتباه و خلط موضوع در قانونگذاري ما پيش آمده است!:

از آيه محاربه(16) و توضيحات تفسيري آن، همچنين از روايات و نظرات فقهاي بزرگ كه به اختصار ذكر شد؛ به طوركلي نتايج ذيل به دست ميآيد.

1. درآيه گرچه سخن از محاربه با خدا و پيامبر خدا آمده است، ولي در اصل منظور از آن، جنگ و محاربه با بندگان خدا و مردم است. يعني طرف مقابل محارب و نوك پيكان حمله، هجوم و تاخت و تاز او، مردم و جامعه ميباشد؛ نه دين و يا حكومت.

2. مصاديق فقهي و شرعي واژه محاربه عبارتند از: راهزني مسلحانه، نا امن كردن جادهها و راههاي صحرايي و دريايي، شرارت علني در اجتماع با انواع سلاحهاي سرد و گرم، حمله كردن به مردم و غارت اموال آنها،. ايجاد رعب و وحشت درميان مردم با توسل به اسلحه كشي و يا شمشير وچاقو كشي، اخلال در امنيت، آزادي و آرامش جامعه توسط يك فرد يا گروه، در شب يا روز، در داخل شهر يا خارج آن كه هر كس به يكي از اين جرايم دست بيالايد، محارب ناميده ميشود و با يكي از مجازات چهارگانه مذكور در آيه محاربه مجازات خواهد شد.

3. عناصر لازم در تحقّق محاربه عبارتند از: شهره و علني بودن جرم، مسلح بودن با سلاح سرد و گرم، آخته و ظاهر ساختن سلاح، ارعاب و ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم ، سلب امنيت و آزادي جامعه، راهها و جادهها، شرارت و زورگويي، باجگيري و غارت اموال و امثال اينها، عناصرو شروط تحقق محاربه ميباشند و اگر جرايم موضوع محاربه بدون اين شروط و عناصر تحقق پيدا كند؛ مثلاً مخفيانه، يا بدون اسلحه، بدون قصد شرارت و باجگيري باشد بلكه با انگيزههاي سياسي يا اعتقادي و يا مطالبات اجتماعي باشد؛ و يا به حد ارعاب مردم و سلب امنيت و آزادي جامعه منتهي نشود؛ محاربه ناميده نميشود. احكام محارب نيز براي اين قبيل مجرمين جاري نميگردد و هركدام حكم و عنوان خاص خود را خواهد داشت.

4. محاربه با انگيزه و عناصر مادي و معنوي خاص خود، و با توجه به آثار و تبعات منفي آن وبهمنظورحفظ امنيت و آرامش جامعه و صيانت از جان و مال و ناموس مردم، شديدترين مجازات را در بردارد.

5. چنانكه گفته شد در اسلام و در قرآن ، جنگ و محاربه با مردم، جنگ با خدا و رسول او تلقي شده است. اين حقيقت در روايات فراوان به شكلها و عناوين مختلف آمده است

هركس نسبت به بندگان خدا ظلم و ستم روا دارد، امنيت، حقوق، آزادي و آرامش آنها را سلب كند و به آنان آزار و اذيت برساند، در واقع خدا و دين خدا را مورد تعرض قرار داده و با او اعلان جنگ نموده است و خداوند به عنوان حامي و مدافع حقوق بندگانش، دشمن او ميباشد و به جنگ او برخواهد خاست. فلسفه نزول آيه محاربه و تشديد مجازات چنين افراد شرور و مردم آزار همين نكته است كه در اين حديث كوتاه، قاطع و پرمعنا بر آن اشاره شده است.

6. از آنچه گفته شد چنين بر ميآيد كه محاربه با بغي و جرم سياسي حكماً و موضوعاً تفاوت ماهوي دارد و نبايد اين دو با هم مشتبه و مختلط شوند و احكام محاربه به بغي و جرايم سياسي و حكومتي نيز تعميم و سرايت داده شود، زيرا، طرف مقابل جرم محاربه و شخص محارب، مردم ضعيف و بيپناه هستند كه تحت الحمايه خدا و رسولش و اسلام قرار دارند. در صورتي كه طرف مقابل باغي يا مجرم سياسي حكومت و قدرت است. صاحبان قدرت، امكان دفاع از خود را دارند.

چند اصل و قاعده مستنبطه فقهي

برای بررسی بیشتر موضوع لازم است که اصولی از اسلام را که در مجازاتها تاثیر دارند را مورد تاکید قرار دهیم:

 

قبلی

برگشت

بعدی