ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

سخنرانی کریم عبدیان در اجلاس نقض حقوق بشر و حفاظت از حقوق اقلیت های ملی و قومی در ژنو

کریم عیدیان        چهار شنبه ۱۴ ما ه مارس ۲۰۱۲ ـ ژنو

اخبار روز - گزارش ارسالی: روز چهارشنبه این هفته – ۱۴ مارس ۲۰۱۲ بعد از تسلیم گزارش آقای احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در ژنو به این سازمان در آستانه نوزدهمین اجلاس سالانه شورای حقوق بشر سازمان ملل ـ و در حالی که رژیم جمهوری اسلامی با ارسال بزرگترین هیئت نمایندگی بریاست جواد لاریجانی رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در بی اثر یا کم اثر کردن این گزارش بسیار کوشید، اجلاس حقوق اقلیت های ملی و قومی در همان ساختمان و مقر اصلی سازمان ملل در ژنو برگزار شد.

اجلاس حقوق اقلیت های ملی و قومی با پشتیبانی و همکاری ان جی او ها (سازمان های غیر دولتی بین المللی) از جمله- سازمان بین المللی دفاع از اقلیتها Minority Rights Group Int، سازمان مللل بدون نماینده در سازمان ملل- یو ان پی او- Unrepresnted Nations and Peoples Organication (UNPO)، سازمان عفو بین المللی Amnesty International، بر گزار گردید و ریاست جلسه را در این همایش آقای مارک لاتیمار رئیس کل MRGI (سازمان بین المللی دفاع از اقلیتها) بر عهده گرفت.

چهار سخنران و گزارشگر وضعیت اقلیت ها در ایران در این همایش سخنرانی کردند. خانم فاخته زمانی، رئیس سازمان دفاع از حقوق زندانیان سیاسی در آذربایجان، خانم آنتونیا برشینگر، از سازمان عفو بین الملل، خانم منیره سلیمانی از حزب مردم بلوچستان و آقای کریم عبدیان از مسئولین سازمان حقوق بشر اقلیم اهواز، در مورد نقض حقوق بشر و دیگر شرایط سیاسی؛ اقتصادی؛ فرهنگی و اقتصادی ملیتهای اتنیکی در ایران به تفصیل صحبت کردند. در زیر ترجمه فارسی سخنان یکی از سخنرانان؛ آقای کریم عبدیان، از سازمان حقوق بشر اهواز که در مورد نقض حقوق بشر مردم عرب در ایران ایراد شده است را به اطلاعتان می رسانیم:

- با سلام و تشکر- آقای رئیس؛ خانم ها و آقایان؛ حضار محترم و همکاران گرامی مدافع حقوق بشر؛ عربهای جنوب غرب ایران یعنی بومیان و ساکنان اصلی این خطه یکی از محروم ترین و به حاشیه رانده شده ترین اقلیت های ملی، نه فقط در ایران، بلکه در کل خاورمیانه می باشند. این اقلیت ملی، ساکن سرزمینی است که از نظر استراتژیکی یکی از مناطق مهم خاورمیانه می باشد. سرزمین آباء و اجدادی این مردم دارای ثروت های بسیار و منابع نفت و گاز و آب و زمینهای حاصلخیز است، ولی خود این ملیت نه فقط از این ثروت بی بهره است، بلکه این ثروت برایش خود بلا و نکبتی شده است. زیرا حکومتهای متعدد مرکزی در ایران بر همین اساس، این ملیت را در بهترین شرایط به حاشیه رانده اند، و در بدترین شرایط آن را تجزیه طلب، ضد ایرانی، غیر آریائی، ضد ملی؛ تروریست، سوسمار خور و عقب مانده خوانده و سرکوب کرده اند. این وضعیتی است که همچنان ادامه دارد.

از هویت زدائی شروع می کنم. می دانیم که در ایران چند ملیتی و چند زبانه و چند فرهنگی، این کشور و مردمش از قدیم "ملل و ممالک محروسه ایران" خوانده می شده اند. نیز می دانیم که به صورت تاریخی به مناطق، ولایات و استانها نام ملیت هایشان داده شده است. استان فارس را داریم، کردستان یعنی سرزمین و محل سکونت کردها را داریم، بلوچستان یعنی سرزمین بلوچ ها ، لرستان و آذربایجان وبختیلری و چهار محال؛ سیستان و بلوچستان و ترکمنستان و یا ترکمن صحرا را نیز دارمم. این تقسیمات و نامگذاریها از قدیم بوده و هست. فقط نام عربستان را که از قرن ها پیش نام کنونی اقلیم ما بوده است را در سال ۱۹۳۶ در زمان پهلوی اول از "عربستان" به "خوزستان" تبدیل کردند. عربستان به معنای سرزمین دارای هویت عربی و محل سکونت عربها است، حال آن که ادعا می شود "خوز" نام قومی آریائی بوده است. این تغییر نام جز برای هویت زدائی از ملت عرب در ایران نبوده و نیست. این عرب ستیزی و هویت زدائی خصلت همه حکومت های ایرانی از جمله پهلوی ها و جمهوری اسلامی است.  برای نمونه می گویم بعد از انقلاب بهمن ۱357 (فوریه 1979) مردم آذربایجان توانستند نام رضائیه را به نام ترکی و تاریخی آن یعنی اورومیه تغیر دهند و بسیاری از نامها نیز در اینجا و آنجا تغییر یافت. ولی همین تقاضای مردم عرب برای تغییر نام خرمشهر به نام عربی و تاریخی آن- یعنی محمره با خشونت خونین جمهوری اسلامی به دست دریادار مدنی- سرکوب شد. تعددادی از تظاهر کنندگان برای این تغییر نام را به خاک و خون کشیدند، تا هیچ نامی در اقلیم ما تغییر نیابد. نیز، جمهوری اسلامی کماکان و در ادامه سیاست شاه آبراه بین المللی بین ایران و عراق را که با نام رسمی و بین المللی آن "شط العرب" است به خواست و روایت شاه اروند رود می نامد و از تصحیح این نام امتناع می ورزد.

به هر حال در جنوب غربی ایران- در اقلیم اهواز که نام رسمی و دولتی آن خوزستان است حد اقل بیش از 5 میلیون عرب بومی- موسوم به عرب های اهوازی ساکن اند. جمعیت عربهای ایران حدود ۸ میلیون یا ۱۰ درصد جمعیت کل ایران تخمین زده شده است. ایران به دلایل سیاسی از ارائه آمار در این موارد امتناع دارد. اما بنا به تحقیقات پژوهشگرمعروف عرب ایرانی آقای یوسف عزیزی بنی طُرُف؛ که با استفاده از بیش از ۲۰ سال آمار انتخابات استانی و مجلس و ریاست جمهوری به دست آمده است، این آمار قابل تایید و اعتماد است. عربهای اهوازی درایران اقلیتی ملی، بومی،اتنیکی و زبانی می باشند.

جمهوری اسلامی ایران سیاست جابجائی جمعیت وتصاحب غیر قانونی زمین های کشاورزان عرب را به شیوه رژیم سابق شاه ادامه می دهد. این حکومت نیز به مانند حکومت سابق، به اقلیت عرب ایران با دید امنیتی و شک وتردید برخورد می کند، و متاًسفانه به مردم عرب اهواز نگاه امنیتی دارد به این معنا که می ترسد روزی استان نفتخیز خوزستان را از ایران تجزیه کنند. لذا جز بر این محور حرکت نمی کند.  در حقیقیت عرب ستیزی و اخراج عربها از مناصب دولتی و از شرکت نفت و گاز و حفاری در استان به مراتب بیش از زمان شاه است.

به عنوان نمونه ای از تحقیر، هم اکنون شاعری بنام هالو زیر عکسهای خمینی و خامنه ای وبا کمک و در سایه پرچم حمهوری اسلامی با استفاده از رکیک ترین کلمات به عرب ستیزی مشغول است و جمعیت انبوه برای او کف می زنند.

دولت بیش از 250000 هکتار زمینهای کشاورزان عرب را طی 20 سال گذشته درمناطق جفیر (بین حویزه و محمره)، شوش، حویزه و حمیدیه را غصب و تصاحب کرده و این زمینها را به مهاجرین غیر عرب و غیر بومی فارس و یا به شرکت تعاونی ایثارگران- یعنی افراد مرتبط با سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی و
 

قبلی

برگشت

بعدی