ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

آنان) گذاشته است. تغییر شرایط سیاسی در جامعه ی ایرانی رابطه ی مستقیمی با موقعیت زنان در ایران داشته است چرا که با هر تغییر سیاسی، نوع قانون گذاری، و نحوه ی اجرای قوانین توسط هر دولتی که بر سر قدرت آمده، تغییر کرده است. از سوی دیگر از آنجا که زنان در جامعه ی ایرانی عموماَ تحت تأثیر این دگرگونی ها و تغییرات سیاسی و اجتماعی قرار می گیرند در نتیجه ناچارند تا مدام استراتژی های حضور خود را در جامعه ی ایرانی ـ بسته به این شرایط ـ تغییر دهند.

گاهی این تغییرات، خود به خودی است و در پروسه های سیاسی و جوشش های فرهنگی شکل می گیرد. برای مثال حوادثی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران اتفاق افتاد به نحو قابل ملاحظه ای بر این موقعیت تأثیر گذاشت و موقعیت زنان را دچار دگرگونی های شگرفی کرد. از سوی دیگر «بهار عربی» که همراه شکل گیری جنبش اعتراضی مردم در ایران آغاز شد نیز تأثیر غیرقابل انکاری بر موقعیت زنان در کشورهای منطقه داشته است. تغییرات اعمال شده در ساختار سیاسی که خواه ناخواه منجر به اعمال قانون گذاری در حوزه اجتماعی و قوانین مدنی هم می شود باعث شده که موقعیت زنان در ایران و بسیاری از این کشورها نسبت به گذشته تغییر بسیاری داشته باشد و حتی از روند رو به رشد خود در چند سال اخیر در مورد ایران نیز باز بماند.

موقعیت زنان در جامعه ی امروز ایران

با توجه به چنین وضعیتی می توان گفت موقعیت زن ایرانی در شرایط کنونی ایران بیشتر از هر چیز تحت تأثیر عوامل سیاسی قرار گرفته است. این سیاست ها که بر بافت جامعه ایرانی به طرزی عمیق تأثیر گذاشته اند تنها محدود به سیاست های داخلی نیستند بلکه سیاست های عمومی جهانی در قبال ایران هم به نوبه ی خود تأثیرات زیادی بر موقعیت زنان در ایران در طول چند سال گذشته و به خصوص در یک سال اخیر در ایران داشته است. با نگاهی به اخبار مربوط به زنان در حوزه های مختلف می توان تأثیر بلامنازع این سیاست ها را بر موقعیت زنان ارزیابی کرد و نهایتاَ نتیجه گرفت که چگونه و بنا به چه دلایلی وضعیت امروز جامعه ی ایرانی ـ به طور مستقیم یا غیر مستقیم ـ زیر سایه این سیاست ها قرار گرفته است. در واقع آن چیزی که در حال حاضر تأثیر بسزایی بر موقعیت زنان گذاشته است نحوه ی قانون گذاری و سیاست های دولت حاکم در قبال زنان و فعالان حقوق زن است .

این مسئله را از دو جهتِ کلی می توان بررسی کرد.

در سطح اول: بررسی قوانین تصویب شده و مدنی در حوزه ی زنان را شامل می شود، و سطح دوم: تحلیل و بررسی دشواری ها و پیچیدگی های فعالیت کنشگران جنبش زنان در طول یک سال گذشته است.

با حاکم شدن دولت جدید بعد از انتخابات مناقشه آمیز سال 88 و وارد شدن فضای عمومی جامعه به جنبش اعتراضی، میزان فعالیت های زنان نیز تحت تأثیر قرار گرفت. اما این تأثیر و تأثر، تنها اثر این رویداد سیاسی نبود بلکه با قدرت گرفتن نیروهای اقتدارگرا در حوزه های اجرایی و مدنی، نتیجتاَ بسیاری از قوانین اجرایی علیه زنان، شدت اجرایی بیشتری گرفت و همین امر سبب شد که عرصه برای رشد و پیشرفت زنان در حوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی تنگ تر از گذشته شود. با اینکه زنان در ایران در طول چند دهه ی گذشته و به واسطه فعالیت های پیگیر و مستمرشان ـ و به خصوص باز شدن نسبی فضای سیاسی در زمان اصلاح طلبان ـ توانسته بودند دستاوردهای بسیاری را نسبت به گذشته کسب کنند، و از سوی دیگر پیشرفت مستمر زنان در حوزه های تخصصی و تحصیلی راه را برای ورود آنان به حوزه عمومی و مراکز شغلی و اقتصادی (که در انحصار کامل جامعه سنتی و مردسالار قرار داشت) گشوده بود اما بلافاصله بعد از شگل گیری دولت نهم این دستاوردها یکی پس از دیگری با محدودیت های قانونی و تنگناهای کارکردی، مواجه شد. مرور اجمالی اخبار و رویداد های یک سال گذشته به خوبی نشان می دهد که با قدرت گرفتن نیروهای اصول گرا، سهم زنان در بسیاری از مشارکت های اجتماعی عملا محدود گشته است. از سوی دیگر بدلیل فشار سیستماتیکِ امنیتی و قضایی بر کنشگران حقوق زنان (حتا بر آنانی که صرفاَ در عرصه های مدنی فعال بوده اند تا سیاسی)، موجب شده است تا اعتراض به قوانین نابرابر موجود توسط بسیاری از این فعالان همانند گذشته صورت نگیرد . عوامل مختلف که بر میزان موقعیت و فعالیت حقوق زنان در ایران تاثیر گذاشته است را به اختصار می توان به چند دسته ی زیر تقیسم کرد:

 

1 ـ تأکید بر ارزش های اسلامی در مقابل ارزش های غربی : شعار مبارزه با غرب و ملی گرایی که از زمان قبل از انقلاب برای زمینه سازی انقلاب اسلامی مطرح شد و بعد از انقلاب 57 در تمامی ساختار های سیاسی و اجتماعی جامعه ی ایرانی نفوذ کرده است یکی از عوامل مؤثر بر تغییر موقعیت زنان در جامعه ی ایرانی است.

شعار مبارزه با ارزش های غربی در طول سی و دو سال گذشته انقلاب اسلامی، موجب شده است که بخش زیادی از فعالیت های زنان برای احقاق حقوق شان عموماَ از همین زاویه ی «غربی بودن» مورد حمله قرار بگیرد. طرح پوشش اجباری و حجاب اجباری و سخت گیری های پوششی در مورد زنان که از همان سال های اولیه آغاز انقلاب شروع شده است با هدف ایستادگی در برابر ارزش ها و تفسیر غرب از جایگاه زن و نشان دادن الگوی ملی از زن ایرانی است. سختگیری های پوششی با شروع فصل تابستان و همینطور ارائه ی لباس ها ی متحدالشکل برای زنان، محروم کردن دانشجویان دختر از تحصیل به دلیل پوشش نامناسب، و صدها مورد دیگر، از نتایج همین استراتژی حکومت برای محدود کردن حضور زنان به بهانه ی تثبیت

 

 

قبلی

برگشت

بعدی