ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

حسين مکی وکيل اول تهران در دوره هفدهم مجلس شوراي ملی که قبل و بعد از کودتا با شاه و دربار رابطه داشت از خاطرات خود می گوید: « ... گفتم شهرت دارد که کریم پور شیرازی مدیر روزنامه شورش را که در لشکر دو زرهی زندانی بوده نخست به چوبه ای بسته اند و با تلمبه امشی بنزین بر او پاشیده و آتش زده اند و سپس با شلیک گلوله ای به مغزش او را کشته اند و با آنکه مردم دل خوشی از او نداشتند مع هذا طرز قتل و چگونگی چندش اور آن تولید تنفر کرده ست و می گویند اعلیحضرت خواسته ست از او انتقام بگیرد.! ...»  حسین شاه حسینی از اعضای نهضت ملی و عضو هیات امنای قلعه احمدآباد در مورد کریم پور شیرازی می‌نویسد: « مصدق واقعاً عارفانه او را دوست داشت. در ۲۶ مرداد ۳۲ به لحاظ مقالات تندی که علیه شاه نوشته بود، دولت دستور توقیف شورش را داده بود ولی ذره‌ای علاقه و ارادتش نسبت به او کاسته نشد ». در برخی مطالب مخالفان کودتای ننگین نوشته شده‌ است که « میزان شکنجه‌هایی که بر وی اعمال گردید از آنچه بر تمام زندانیان دیگر رفت شدیدتر و دردناک‌تر بود تا جاییکه در مدت ۶ ماه موهایش سفید شد. یکی از شکنجه‌های رایج گذاشتن پالان خر بر روی وی توسط سربازان و وادار کردن او به راه رفتن و ادرار کردن بر روی وی بود

محمدعلی سفری گزارش می دهد: شورش در دوران حکومت ملی دکتر مصدق، در واقع افشاگر بسياری از توطئه های ضد مردمی درباريان و کارشکنان نهضت ملی بود و کريمپور براستی جان خودش را بر سر افشای توطئه گران گذاشت.

کریمپور با انتشار سروده های انقلابیش در روزنامه شورش مردم را به برپایی انقلاب تشویق می کرد و انقلاب را تنها راه حل و گزینه موجود و راه نجات کشور از استبداد می دید
انجمن در مجلس شورا ندارد حاصلی         /          

انجمن بایست کردن درسرای انقلاب

ترس دولت، ملت بیچاره را از پا فکند       /        

نقشه ای باید کشیدن از برای انقلاب

داروی صبر و شکیبایی نمی بخشد اثر       /        

درد ما را نیست درمان جز دوای انقلاب

کاخ این خونخوارگان را واژگون بایست کرد     /     

ریختن باید زنو از خون بنای انقلاب

مطمئناً خواستِ کریمپور از برپایی انقلاب و نیاز به انقلاب در جامعه، انقلابی مشابه انقلاب شکست خورده 1357 و انقلاب مشروطه نبوده ست؛ در ذهن امیرمختار کریمپور شیرازی « انقلابی رهایی بخش و عدالت خواهانه » مطرح و از اهمیت بسزا برخوردار بوده ست

فرماندار نظامی سعی داشت که از انعکاس خبر سوزاندن کریمپور در جامعه ملتهب آن روز جلو بگیرد از همین رو مطبوعات اجازه نداشتند در این باره، خبری را منتشر کنند و افراد هم اجازه  نداشتند خبر را بنویسند؛ اما بازداشت و مرگ فجیع او دهان به دهان میان همکاران و دیگر آزادیخواهان منتقل می شد. و حتی کودتاچیان شایعه انداخته بودند که برای رهایی از شکنجه و زندان دست به خودکشی زده بوده ست. اما خبر منتشر شده در 24 اسفند ماه 1332 گمانه زنی ها و حدس ها را کنار زد و واقعیت از پرده ابهام بیرون آمد. حکومت در مقابل اذهان عمومی قرار گرفته بود و به ناچار اقدام به انتشار خبری جعلی کرد، در روزنامه کیهان شماره ۳۲۳۵ نوشتند: « امروز مقامات انتظامی اطلاع دادند که دیشب کریمپور شیرازی که در مرکز 2 زرهی در مجاور زندان آقای دکتر محمد مصدق بازداشت می باشد، قصد فرار داشت و خود را آتش زد ... وی را که بیش از دوسوم بدنش سوخته بود امروز صبح به بیمارستان شماره یک ارتش برده و در اتاقی که مجاور دکتر فاطمی، که از دیشب به آنجا منتقل شده، بستری نمودند ... » در صفحات اول و دوم شرح مفصلى از اين آتش سوزى را داده بود. كيهان در اين شماره، از زبان تيمسار سرتيپ بختيار، فرماندار نظامى و فرمانده لشگر دوزرهى نوشت: «... مقارن ساعت ۹ ديشب...كريم پور پيراهن خود را درآورده و آن را به وسيله نفت بخارى نفتى كاملاً آلوده مى نمايد. در اولين لحظه كه نگهبان در اتاق را گشود كهنه را به وسيله كبريت آتش زد و به طرف نگهبان پرتاب و سپس اقدام به فرار كرد ولى بر اثر دستپاچه شدن نگهبان كهنه كه به كلاه كاسك او گير كرده بود به صورت كريم پور افتاد و در حالى كه يك قسمت از بدنش مشتعل بود پا به فرار گذاشت... در حال فرار ماموران چند تير به طرف او شليك كردند كه به وى اصابت نكرد و بالاخره در ۲۰۰ قدمى زندان دستگير شد... تمام لباس و قسمتى از بدن و موهاى سر و ابروى وى به كلى سوخته بود. ساعت ۱۰ صبح امروز به بيمارستان ارتش منتقل شد... خبرنگاران شنيدند كه موقع انتقال مى گويد: آخ از زندگى سيرم. كريم پور در بيمارستان شماره يك ارتش در اتاق مجاور دكتر فاطمى بسترى شد. پزشكان مى گويند حال عمومى كريم پور رضايت بخش نيست.» و يك روز بعد از بسترى شدن كريم پور در بيمارستان ارتش، خبر فوت او در روزنامه ها به چاپ رسيد.

روزنامه اطلاعات شماره ۸۳۳۶ در صفحه اول می نویسد: « دیشب کریم پور شیرازی از پادگان قصر تصمیم به فرار گرفت. ولی موفق نشد. وی می خواست سرباز محافظ خود را آتش بزند. ولی چون موفق نشد. خود را آتش زد ». اطلاعات كه ادامه اين خبر را در صفحه دهم خود پيگيرى كرده بود خبر داد كه پيكر سوخته كريم پور جهت مداوا به بيمارستان شماره يك ارتش برده شده است.روزنامه اطلاعات شماره ۸۳۳۷ در صفحه اول و چهارم خود و كيهان شماره ۳۲۳۶ در صفحات اول و هشتم خود ضمن درج خبر مفصل عيادت سرتيپ دكتر ايادى و دكتر نجف زاده جراح بيمارستان از او و تلاش براى بهبودى اش، نوشتند كه به دليل سوختگى شديد بدن او كه شبيه به يك تكه گوشت بريان (كيهان ص ۸) شده بوده تلاش ها نتيجه نداد و در ساعات ۴ و نيم بعدازظهر ديروز (۲۴ اسفند) آخرين لحظات زندگى را سپرى كرد و در حالى كه تيمسار سرتيپ آزموده- دادستان ارتش- تيمسار سرتيپ دكتر نجف زاده - تيمسار سرتيپ دكتر ايادى - تيمسار سرتيپ خديو و دكتر ميرحقانى - از پزشكى قانونى- بر بالين او بودند، بدرود حيات گفت. دكتر ميرحقانى جواز دفن را به نام اميرمختار كريم پور شيرازى صادر كرد. جنازه ديشب به مسجد بيمارستان انتقال داده شد و ساعت ۴ صبح امروز (سه شنبه، ۲۵ اسفند) به وسيله آمبولانس ارتش براى خاك سپارى به گورستان مسگرآباد برده شد. روزنامه اطلاعات در انتهاى همين گزارش، خبر از وصيت او براى صرف اموالش براى امور خيريه داد و در جملاتى كوتاه از اشكالاتى كه در دفن جنازه توسط مسئولين دفن و اعضاى محله مسگرآباد رخ داده بوده خبر داد و نوشت كه ساعت ۹ و نيم صبح امروز، با حضور كلانترى محل جنازه به خاك سپرده شد. فرداى آن شب، از افراد بيرون زندان كسى ندانست كه آن شب، در زندان لشگر دوزرهى چه گذشته است. تنها همين را فهميدند كه روزنامه هاى تهران خبر از آتش گرفتن كريم پور شيرازى دادند

کريمپور تا دم مرگ از وفاداران مصدق و نهضت ملی او بود و در همان روزهای نزديک به کودتای بيست وهشت مرداد در

 

قبلی

برگشت

بعدی