ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

کلان تحلیل است و لذا از تاکید بر عوامل فردی یا خرد پرهیز می گردد. برخی از مهمترین دلایل اعتیاد کودکان در سطح کلان را می توان چنین برشمرد:

·         بیکاری. بحران بیکاری در جامعه و اجبار خانواده ها به کار کودکان، باتوجه به نرخ ترک تحصیل کودکان و افزایش نرخ کودکان کار و خیابان، نشاندهنده این است که بیکاری در جامعه ارتباط مستقیمی با کار و سپس میزان آسیب پذیری کودکان در جامعه بویژه ابتلا به اعتیاد دارد. دراین میان نوع کار، محیط کار و ارتباط اجتماعی کودک با افراد مشغول در گروه کاری مرتبط و همچنین مسیر رفت و آمد و مشتریان یا مخاطبان کارکودک از زمره زمینه های دیگری است که می تواند سبب اعتیاد کودکان گردد.

·         فقر و نابرابری. بحران فقر، نابرابري و عدم وجود عدالت اجتماعي نیز ازعوامل موثردیگر بر اعتیاد کودکان است. بدین معنا هنگامي كه در یک اجتماع، توزيع ثروت به صورت عادلانه صورت نگيرد، نوعی فاصله طبقاتي بوجود میآید و در این میان، افرادي كه قادر به ستيز با اين بيعدالتيِ اجتماعي نيستند، احساس محروميت كرده، منزويشده و زمينه روي آوردن به اعتياد و مصرف مواد مخدر در میان آنان بيشتر مي گردد. درهمین راستا، تناسب فقر و بیکاری چنان قوی عمل می کند که در فرایند اعتیاد کودک به اندازه بیکاری زمینه ساز گسترش و سوق کودکان به اعتیاد را فراهم آورد.

·         مهاجرت. میل گسترده به شهرنشینی و حاشیه نشین شدن مهاجران و خانواده های آنان در اطراف شهرها نیز سبب گسترش حاشیه نشینی شهرهای بزرگ شده و خود زمینه های افزایش فقر شهری، بیکاری، آسیب پذیری خانواده ها و سرانجام کودکان می گردد. مهمترین تهدیدی که کودکان مهاجر در حاشیه شهرها را در مخاطره قرار می دهد اعتیاد است، پدیده ای که بدلیل وجود ارزان و قابلیت آسان دسترسی بدان ضریب شیوع آن بین کودکان را افزایش می دهد. "میل به مشاغل غیررسمی، زیرزمینی، قاچاق مواد مخدر و کالا، و بحران هویت مهاجران این تمایل به اعتیاد را افزایش می دهد"

·         قاجاق مواد مخدر و دسترسی آسان بدان. سهولت دسترسی به مواد مخدر و ارزانی آن از دیگر عوامل زمینه ساز وتقویت میل به اعتیاد بویژه دربین کودکان می باشد (رئیس دانا، 1381).  به تعبیر سازمان بهزيستي در دسترس بودن مواد مخدر باعث شده که سن اعتياد در کشور به 12 سال کاهش يابد.  برخي از کودکان به واسطه داشتن مادر معتاد از بدو تولد معتاد بدنیا می آیند. در برخي خانواده ها که استعمال مواد مخدر امري طبيعي است، امکان مبتلا شدن فرزندان به اعتیاد بسيار بیشتر است.  ارزان، متنوع و در دسترس بودن پان شيشه، کراک و اکس باعث گرايش افراد در سنين پايين به آن مي شود (اعتیاد در کمین کودکان، احمدزاده). 

·         فساد دولتی. تبهکاری و فساد در بدنه دولت و حکومت نیز از زمره عوامل اساسی است که در اعتیاد و شیوع آن بین کودکان نقش بسزایی دارد. از یکسو فساد عوامل دولتی در فعالیت های اقتصادی و ایجاد مافیاهای سودآور حتی در بخش تولید و توزیع مواد مخدر و واردات و صادارات آن درکشور بخصوص بعنوان جاده ترانزیت مواد مخدر از شرق ایران به اروپا زمینه ساز افزایش میزان مواد مخدر در انواع مختلف و ارزان و قابل دسترس بودن آن حتی برای کودکان در خانواده ها می گردد. ازسوی دیگر ناتوانی دولت در دانش و مدیریت تدبیر و چاره جویی مسائل اجتماعی و فرهنگی  نیز سبب می گردد با افزایش فقر، محرومیت تحصیلی کودکان، افزایش مهاجران بیکار و حاشیه نشین، بویژه کودکان، نرخ کودکان معتاد روبه افزایش گذارد.

·         مشروعیت دینی اعتیاد. اکثریت متون دینی و احکام علمای شیعی در ایران و بویژه روحانیون در قدرت مصرف مواد مخدر را به اندازه مصرف مشروبات الکلی مذموم و شامل مجازات سنگین  نمی دانند. پذیرش خاموش و تایید ساختاری مصرف مواد مخدر ازمنظر دین بویژه دین سیاسی که در مدیریت امور اجتماعی و فرهنگی دست اندازی و دخالت می کند، سبب ساز زمینه سهولت و کم خطر بودن گرایش به اعتیاد در نزد خانواده و بطریق اولی نزد کودکان این خانواده ها می گردد.

·         کودکان مهاجر غیرایرانی. این قشر از کودکان نیز بدلیل موقعیت آسیب پدیری که در جامعه دارند در معرض اعتیاد بیشتری قرار دارند. فقدان حضور پدر و مادر نزد بسیاری از کودکان زیر 18 سال افغان و حتی عرب در کشور و حضور آنان در میادین غیررسمی کار بدون نظارت و وجود مناسبات امن اجتماعی در کنار فقدان تابعیت، اقامت رسمی و قانونی سبب می گردد این کودکان بدون ثبت تولد و حضور در جامعه زندگی کرده و در حاشیه های ناامن جامعه بیش از سایر کودکان در معرض خطر اعیتاد قرار گیرند.

·         مجاورت با مرکز تولید مواد مخدر. ايران به دليل همسايگي با يكي از بزرگترين كشورهاي توليدكننده مواد افيونی، يعني افغانستان و داشتن مرزهاي طولاني با اين كشور، بيش از كشورهاي ديگر در معرض ابتلا به اعتياد و آثار مخرب آن قرار دارد و با وجود تلاشهایي در زمينه مبارزه با اين مسئله (پيشگيری، بازپروری معتادان و ..)، دامنهی آن همواره روبگسترش بوده است. از آنجایی که گروه سنی جوان و نوجوان بیش ازمیانسالان به اعتیاد گرایش دارند، دردسترس بودن مواد مخدر شرایط افزایش این ریسک را بیشتر کرده  است(نگاهی به پدیده ایدز و اعتیاد نزدکودکان، بهنام اخوت).

·         کاهش سن اعتیاد. کاهش سن اعتیاد نیز از عوامل دیگری است که سبب گسترش تعداد کودکان معتاد می گردد.  براساس آمار رسمي سال 88  سن شروع اعتياد، 15 تا 17 سالگي است و روزانه 300 نوجوان وارد چرخه اعتياد مي‌شوند (روزانه 300 هزار نوجوان وارد چرخه اعتیاد می شوند، خبرگزاری دانشجویان).

·         فرهنگ اعتیاد. اغلب کودکان در نظام فرهنگی‌ بزرگ می‌شوند که مصرف مواد مخدر را عادی، بامزه و گاه نشانه بلوغ جلوه می‌دهد. دراین فضا کودک با کشیدن سیگار یا مواد مخدر،احساس بزرگ شدن و شخصیت می‌کند و مواد مخدر را به عنوان عناصر معمولی زندگی می‌شناسد، امری که از بزرگسالان خود در جامعه و خانواده می آموزد

·         تولد کودک معتاد. برخی از کودکان پیش از تولد و از طریق مادر معتاد، به اعتیاد مجبور می شوند و به تعبیری معتاد بدنیا می آیند.  شماری از آنها هنگام نوزادی تا سنین خردسالی بازهم از طریق یکی از اعضای خانواده به دام اعتیاد می‌افتند. این کودکان ازجمله از طریق استنشاق دود مواد مخدر دچار این بیماری می‌شوند و برای شماری از آنها نیز در پی بحران‌های روحی و نبود آگاهی در سنین نوجوانی اتفاق می‌افتد. کودکان متولد شده یا بزرگ شده در خانواده معتاد در خطر بیشتری برای بیرون از خانه ماندن خواه برای کار یا بدسرپرستی قرار داشته و لذا نرخ ابتلای آنان به اعتیاد بیشتر می گردد

پیامدهای اعتیاد کودکان

مرزمیان کودکی و بزرگسالی بدلیل درگذران بودن این فرایند ازیکسو و تاثیرپذیری بین نسلی ناشی از اعتیاد، سبب می گردد که اعتیاد به یک مسئله اجتماعی بین نسلی مبدل گردد. ازاین منظر شایسته است به برخی از پیامدهای بنیان سوز اعتیاد کودکان بپردازیم.

نخست. ازدست دادن نظام امنیتی بدن کودکان در اثر اعتیاد سبب می گردد کودکان معتاد بیشتر در معرض ابتلای بیماری های واگیردار و سخت علاجی نظیر هپاتیت و ایدز قرار بگیرند.

دوم. افزایش زمینه سوء استفاده جنسی از کودکان معتاد نسبت به سایر کودکان بمراتب بیشتر می گردد. کودکان معتاد به دلیل نیاز به تامین هزینه خرید مواد مخدر مصرفی، و همچنین ناتوانی در حمایت از خود در مقابل افراد سود جو، تطمیع و مبادله موادمخدر با یک رابطه جنسی برای رهایی از پرداخت مستقیم هزینه آن، فروش جسم کودک توسط خانواده معتاد برای تامین هزینه مصرف مواد مخدر و.. بیشترین آسیب پذیری جنسی را متحمل می گردند.

سوم. پیوند نزدیک صعنت شوم روسپیگری و موادمخدر گریبان کودکان معتاد یا در معرض اعتیاد را بیش از سایر کودکان می گیرد. کودکان معتاد بویژه دختران معتاد خردسال طعمه بسیار مناسبی برای قاچاقچیان سکس بوده و براحتی مورد شکار، فروش، آزار و مرگ قرار می گیرند. فقدان آمارهای رسمی ازسوی نهادهای اجتماعی دولتی و غیردولتی درایران یکی از نقاط ضعف جدی در حفاظت و حمایت از

 

 

قبلی

برگشت

بعدی