ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات  بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

سید ابراهیم نبوی

حقوق بشر

دانشجو

 

گذشته با شکست اصلاحات کذايش جا سفت تر می کند در حالیکه مردم  به مقابله آشکار برآن آمده اند؟ آيا اين نيست که به مانند همه مخالفين انقلاب ، شما امروز ، همين « اضمحلال » را جدی نمی گيريد و به گمان زنی از اين و آن نوع نشسته ايد؟!

اميدوارم شما در برابر مجموعه فاکت ها ، قدری تامل کنید و موضع شفاف بگيريد و امروز نيز چون ديروز چهره خود را در رودررويی با « نظام فاشيسم مذهبی در حا ل اضمحلال » در همسويی با مخا لفين انقلاب مردم که به گمان زنی از اين و آن در سايه نشسته اند ، همراه نکنيد! هر چند که خود دراین برهوت وحشت ، چندان امیدی به این ابراز امیدواریم ندارم !

با همه اين توضيحات و شرح وقايع ، ديگر بار می پرسم :

آقای کامبيز روستا لطفا بفرماييد : آن کننده و فاعل رفراندوم شما کيست ؟

نگوييد ، مردم ! چون اين مردم در هر فرصتی و در تمامی جنگ و گريزهای خيابانی از صبح تا شب فرياد می زنند : رفراندوم ، رفراوندوم اين است شعار مردم !! آيا رژيم اسلامی  به اين شعار تا به امروز وقعی گذاشته است ؟!

آقای روستا بی تعارف بگویم  ، با ديدن امضاء تان با پسوند « از سران کنفدراسيون سابق دانشجويان » شگفتی زيادی برای من به دنبال داشت ، از يکسو با استدلال صادر کننده گان اوليه رفراندوم همراه می گردید، همراه آدم های بد نام و بد پیشینه امضاء می گذارید و بدين طريق همه اعتبار « کنفدراسيون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی » را که به دشمنی با رژيم شاه و از برکت مبارزه امثال شما  در خارج از کشور در دوران پهلوی ها ، بوجود آمده بود، لکه دار می کنید. امروز همه این پيشينه را در طبق اخلاص و درثمن بخس و هم آميختگی با سلطنت طلبان مدعی « مشروطه خواهی » می ريزید! از سوی ديگر وقتی به گفتگوی شما با راديو همبستگی گوش می دهم ، آنجا که می گويید : « مجری آن زمان حاکميت متلاشی شده ايست که حتما جمهوری اسلامی نخواهد بود!» يا می گويید :

« رژيمی که بپذيرد ، عليه خودش رفراندوم کنند ، در نتيجه می دانند که ديگر مشروعيت ندارد ۰ پس مبارزه برای اعلام حقوقی ، جهانی ، بين المللی و مبارزه سياسی ، بين المللی برای عدم مشروعيت جمهوری اسلامی با کليک هم نميشه !» ( فايل صدای راديو همبستگی - تاکيدات از من است) ، با این همه  ضمن کليک کردن ، خود  با کليک کنندگان همراه می شوید! نکند برای شما هم چون افشاء گری جسورانه خانم « سايه سيرجانی » در گفتگو با « راديو برابری » ديگری اسم تان راکليک کرده و شما را در مقابل عمل انجام شده قرار داده است ؟

از سویی فکر می کنید ، رژیم جمهوری اسلامی ، خود به خود راه خودش را می کشد و می رود؟

آقای روستا !  يک تجربه از انقلاب بهمن ، برای ما جانبداران انقلاب 57   درس بزرگی بوده است  و آن اينکه : هر جا و هر زمان  توده های مردم  در مسیر حرکت شان امکان هویت یابی مستقل، شکل دادن به اراده مستقل و سازمانيابی مستقل شان را يافتند ، تا روی پاي خود محکم بایستند، نخبگان از ما بهتری از راه رسيدند سد راه شان شوند.

نمی دانم  آنزمان ایران  بودید یا نه ؟ ولی  يادمان هست که در ۱۹ تا ۲۱ بهمن ۵۷ ، هادی غفاری در ميدان فوزيه سابق بر بالای تانکی نعره می زد که « هنوز امام حکم جهاد نداده است » بنابراين حمله به پادگان نيروی هوايی ، کار ما نيست . مردم به پيشروی خود ادامه دادند و از « امام »  اش گذشتند و قیام را عملی ساختند. پرسش اين است که : مردمی که از استبداد رژيم پهلوی ها گذشتند، همين مردم نخواهند توانست از نظام استبداد مذهبی بگذرند؟

اين همان  ميسر پر چالش است ۰ وقتی همه به شيوه مسالمت می چسبند و خشونت رژيم را به پای مردم می نويسند ، تا مردم را از مقابله با خشونت باز دارند ، يعنی باز گذاشتن دست سرکوبگران و خشونت طلبان حاکم، و راهِ آمدن مردم به خیابان را بستن !

همه طرفداران راه مطلقاً مسالمت آميز از این که مردم در سنگر انقلاب برای دفع خشونت جانيان خونریز رژيم ، به خيابان سرازير شوند، در وحشت اند و پروژه نويسان نیز ، راه  رفراندم برای تغییر قانون اساسی را  بر می گزينند . برخی از اینان در پس  پرده دمکراسی خواهی  مخفی می گردند تا در وقت نیاز، خشونت علیه قیام مردم را توجیه کنند!

آنجا که شما می گوييد : مردم عامل اين کارند . اگر به مردم باور داريد و می خواهيد جنبش پراکنده و ميليونی مردم را به سامان ببريد، چرا تن فروشان ، بيکاران ، کارتن خوابان ، کليه فروشان و اين همه اعتراضات معلمان ، پرستاران ، کارگران، دانشجويان، کودکان خيابانی کار ، تهيدستان و لشکر عظيم بيکاران و غيره که از گسترش رنج و سختی زندگی هر روزه خود تمام قد با تن رنجورشان در برابر اين نظام قد برمی افرازند تا داد خود ستانند ، جدی شان نمی گيريد ؟ 

ولی همه تان سراغ همان جنس « رفراندوم »  واهی و امضاء کردن در سايه حرکت می کنيد ؟ فکر می کنید بخش گسترده ای ازاین جماعت ، حاضرند با پشتوانه همین سی و اندی هزارامضاء جستی بزنند و تجمعی را  برای آزادی آقای ناصر زرافشان ، دهها و صد ها زندانی سیاسی دیگر در برابر مقر سازمان ملل یا جای دیگر سازمان بدهند ؟

اینان چنین نمی کنند ! خودتان هم می دانید که چرا نمی کنند، برای اینکه در اساس بخش وسیعی از این امضاء کننده گان ، این کاره نیستند ، اهل تجمع خیابانی نیستند ، آزادی خواه و دموکرات نیستند. مگر در جنبش ضد جنگ یا فروم اجتماعی پاریس ، لندن ، به خیابان آمدند ؟

شاید هم به روایتی حالش را هم ندارند و به همان کلیک کردنشان مفتخرند !!

اصلا فکر می کنيد با سلطنت طلبان همراه شدن و با طناب آنان همراه گشتن ، شليک به مردمی نيست که يکبار همين چرثومه پوسیده  را به زباله دان تاريخ ريختند ؟

چگونه می توان در زمان امضاء گذاشتن ازا لقاب « سران کنفدراسیون » بهره جست و با قاتلین همان « کنفدراسیون » همراه و همآوا شد ؟!

اصلا می توانید بگویید در این « کنفدراسیون » چه ویژه گی مبارزاتی بود که شما امروزه روز به آن مفتخرید؟

با اين جماعت اتحاد نکنيد! سنگی که از ابتداء آقای باقر زاده با منشور ۸۱ اش بر داشته بود و به مدد افشاگری آزادیخواه ایرانی ساکن آمریکا آقای محمد حسیبی در نشست واشنگتن افشاء شد که ـ نوار گفتگویش در آرشیو همان رادیوهمبستگی ، استکهلم  موجود  است ـ   نتوانست گره آنرا وا کند وبار خود را به مقصد برسانند ، نيمه کاره در بايگانی گذاشت ، امروز در پوشش همين پروژه رفراندوم « سازمان و کميته اقدام و تشکيلات » هم زده اند تا زود خود را از ورشکستگی نجات دهند تا به اصطلاح جبهه جمهوری خواهان برلین و بخشی از پاریس را با منشورخود آشتی دهد ، همکاسه نشوید ولا اقل به مبارزه مردمان جامعه ایران ، آنهم در این شرایط  پشت نکنید !

آقای کامبيز روستا ، اگر بدون تعارف صحبت کنيم ، فاعل و محتوای اين پروژه مشخص اند ! فاعلش همان ائتلافی است که با اين پروژه در حال شکل گيری است امضاء هایش در سایت جای می گیرد و نشست ها و ساخت و پاخت ها یش در محافل پشت صحنه ـ امید وارم که مرا به دایی جان ناپلیونی اندیشیدن  متهم

 

قبلی

برگشت

بعدی