ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

 

نامه سرگشاده انجمن دانشجویان جمهوری خواه دانشگاه یزد خطاب به رئیس جمهور

جناب آقاي خاتمي ریاست محترم جمهوري اسلامي ايران

با سلام و احترام

چنان که احتمالاً استحضار يافته ايد، شماري از اعضاء شوراي مرکزي انجمن دانشجويان جمهوري خواه دانشگاه يزد در اعتراض به عملکرد هيأت نظارت دانشگاه به ويژه رئيس نهاد رهبري در اين دانشگاه از روز دوشنبه گذشته در اعتصاب غذا به سر مي برند. البته اين که مي گوئيم « احتمالاً استحضار يافته ايد» از آن روست که گمان مي کنيم در ميان مشغله هاي ذهني رئيس جمهور کشور ما جايي براي پرداختن به مطالبات و دغدغه هاي دانشجويان باقي نمانده است.  چرا که به اعتقاد ما اگر دغدغه ها و نگراني هاي دانشجويان و جريان هاي اصيل دانشجويي برايتان پر اهميت مي نمود، در مقابل موج فشارهايي که به ويژه در يکي دو سال گذشته بر آنان وارد مي شود اينچنين سکوت پيشه نمي کرديد.

 امروز هم اين نامه را نمي نويسيم تا از شما بخواهيم به اين فشارها و محدوديت ها پايان دهيد و يا دست کم به آن اعتراض کنيد.  شما و ما خوب مي دانيم اراده اي که براي ايجاد خفقان در دانشگاه ها و سرکوب دانشجويان وجود دارد جدي تر از آن است که شما جسارت اعتراض به آن را داشته باشيد و چه بسا از همين روست که وزارت علوم به عنوان عضوي از دولت شما که زير نظر شخص شما اداره مي شود به اين سرکوب چراغ سبز نشان مي دهد و حتي در موارد متعددي خود به عنوان بازوي اجرايي آن عمل مي کند. امروز ما آمده ايم تا از شما بخواهيم با شفافيت بيشتري براي اولين و آخرين بار در مقابل اين فشارها و تحديد آزادي در دانشگاه ها مواضع جدي خود را اعلام کنيد.

جناب آقای خاتمی!

حاجت به بیان نیست که دانشگاه و آکادمي از بدو تأسيس در ايران به مثابه دژ مستحکم آزادي خواهي و استبداد ستيزي مورد توجه فرهيختگان و نخبگان جامعه قرار داشته است. در همين حال، همان ميزان که دانشگاه تکيه گاه و ملجأ آزادي خواهان و تحول جويان بوده است، خشم و کينه مستبدان و دشمنان آزادي را نيز برانگيخته است. عمله هاي استبداد و تحجر که ارتباط نخبگان با مردم و آگاهي توده ها را مانع اصلي پيشبرد اهداف شوم خود يافته اند، همواره کوشيده اند دانشگاه را تا آنجا که ممکن است از تحولات اجتماعي دور سازند تا به تبع آن هم جامعه و هم دانشگاه را به ورطه انفعال و سستي بکشانند.

دانشگاه ستيزان و خردگريزان که سال هاست بر پيکره آکادمي مي تازند، در سال هاي گذشته جريان هاي اصيل دانشجويي را هدف حملات خود قرار داده اند و در اين راه از تمام ابزارهاي شبه قانوني و غير قانوني بهره جسته اند. متأسفانه در اين ميان در سال هاي اخير برخي از اصلاح طلبان داخل حاکميت و يا دست کم جريان هاي منسوب به آن ها گاه با سکوتي معنادار هجمه به دانشگاه و دانشگاهيان را تأييد کرده و گاه نيزکه منافع شخصي و گروهي آنها اقتضا کرده است، با کمال تأسف خود به قافله مهاجمان پيوسته اند و بر دانشگاه جفا کرده اند. در اين ميان،  فشارهاي اخير بر انجمن دانشجويان جمهوري خواه دانشگاه يزد که به اعتقاد ما مصداق بارز زور گويي محسوب مي شود، از سنخ برخوردهايي است که از سويي با سکوت اين گروه همراه بوده و از سوي ديگر در مقاطعي با دخالت و کمک آنها انجام پذيرفته است. در همين راستا روند صعودي فشار بر انجمن دانشجويان جمهوري خواه دانشگاه يزد بيش از گذشته از پشت نقاب ظواهر قانوني خارج شده و اين روزها پرده درانه و بي شرمانه تر از گذشته به پيش مي رود. به طوري که مسئولان دانشگاه يزد نيز سرخوش از سکوت معنادار دولت شما که قلع وقمع فعالان دانشجويي توسط دادگاه ها و کميته هاي انضباطي را به نظاره نشسته است، اين روزها تير خلاصي را به سوي تنها تشکل منتقد در اين دانشگاه نشانه رفته اند.

جناب آقاي خاتمي!

فراموش نمي کنيم مديري که امروز در لباس رئيس دانشگاه تمام تلاش خود را براي حذف تنها تشکل دانشجويي منتقد دانشگاه يزد به کار بسته و زمينه ايجاد فضايي پليسي و امنيتي را در دانشگاه يزد فراهم نموده است، همان فردي است که سه سال پيش با داستاني مثال زدني و تحصن هزاران دانشجو کنار گذاشته شد و باز فراموش نمي کنيم اين نيز بخشي از کرامات دولت شماست که مديري نالايق از کار بر کنار نمي شود مگر آنکه خيلي زود بر مسندي کليدي تر تکيه زند.

 از همان ابتداي روي کارآمدن رئيس جديد دانشگاه يزد و آغاز به کار رئيس جديد نهاد رهبري اين دانشگاه ،کاملاً روشن بود دانشگاه يزد به چه زنداني تبديل خواهد شد و مديريت دانشگاه جز مهره هاي متملق و مجيزگوي را بر نخواهد تابيد. چه شاهدی از این بهترکه روز گذشته نیز مامورین حراست دانشگاه در حالی با باتوم بر سر و صورت عضو ادوار انجمن که برای عیادت از دانشجویان اعتصاب کننده به یزد آمده بود ( در صحن مقدس دانشگاه ) کوبیدندو چند ساعت بعد نیز با چهره هایی خندان این عضو مجموعه را در اختیار لباس شخصی های مسلح قرار دادند، گویی اینان وظیفه ای همچون گارد ویژه شاهنشاهی در دانشگاه دارند و این در حالی است که هنوز مراجع رسمی امنیتی دولت شما از وضعیت فرد بازداشت شده ابراز بی ا طلاعی می کنند. اما جناب آقاي خاتمي! ما به عنوان منتقدان شما که اصلاحات شما را به دلايل متعدد شکست خورده مي دانيم از شما مي پرسيم آيا اين گورستان خفقان آور فکر و انديشه که امروز به نام آکادمي بر دانشجويان دانشگاه يزد تحميل شده است نتیجه هشت سال اصلاح طلبی شما بود؟! شما هشت سال پيش که پا به عرصه مبارزه گذاشتيد شعارتبديل معاند به مخالف و مخالف به موافق را مطرح ساختيد. اما امروز چه شده است که جمهوري اسلامي حتي حاضر به پذيرش يک تشکل دانشجويي قانوني که التزام به قانون اساسي را پذيرفته و در چارچوب آن فعاليت مي کند، نيست؟

جناب آقاي خاتمي!

 مي دانيد و مي دانيم که اگر ثناگوي قدرت بوديم امروز قدر مي ديديم و بر صدر مي نشستيم و حاجتي به نوشتن اين نامه  نبود. اما اين را نيز مي دانيم که گر چه مغضوب قدرت واقع شده ايم اما فرزندان ملت هستيم، با ملت مي مانيم و هيچ قدر و منزلتي را به بودن در کنار ملت نمي فروشيم. در عين حال بر اين باوريم با وجود ظلمی که بر ما می رود آینده مبارزات ما روشن است و در این میان  تاريخ دانشگاه يزد نیز از آقای  «نظام الدين مکيان» به عنوان رئيس دانشگاه و حجه الاسلام « محمد جواد متوسل » به عنوان رئيس نهاد رهبري در دانشگاه که هر دو در سرکوب دانشجويان آزادي خواه سنگ تمام گذاشتند به نيکي ياد نخواهد کرد.

جناب آقاي رييس جمهور!

انجمن دانشجويان جمهوري خواه حتي اگر زير تيغ شمشير اختناق ذبح شود آرمان جمهوری خواهی از میان نخواهد رفت. این انجمن به عنوان تشکلي  که خود را به صاحبان قدرت نفروخت، در بخشي از تاريخ جنبش دانشجويي ایران زنده خواهد ماند. اما شما بايد به عنوان فردي که با رأي مردم به قدرت رسيديد پاسخگو باشيد که چگونه در دستگاه زير نظر شما بديهي ترين اصول اخلاقي و قانوني زير پا گذاشته شد تا جماعتي قدرت طلب رأي بيش از 1400 دانشجو را به سخره بگیرند و وزیر کابینه شما که با تعهد به "حمایت از آزادی دانشگاه"  از مجلس ششم رای اعتماد گرفت حامی آن ها باشد.

جناب آقای خاتمی

بد نیست که بدانید وزیر کابینه شما در حالی با خیالی آسوده به بازدید از بخش های مختلف دانشگاه مشغول بود که یکی از دانشجویان همین دانشگاه با آمبولانس به سوی بیمارستان بدرقه می شد و شمار

 

 

قبلی

برگشت

بعدی