ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

ملا حسنی

مسئله ملی  و فدرالیسم

بایگانی

 

دانشجو

حقوق بشر

 

اگر در خرداد 60 جنگ پایان می یافت  یک میلیون کشته و 1000 میلیارد دلار  ویرانی نبودند و غرامت و رشد در ﺁزادی بودند- 1

 انقلاب اسلامی : با انتشار نامه خمینی به « مسئولان نظام » ، هاشمی رفسنجانی دست به « عمل استشهادی » زده است .  چرا که نه تنها این نامه تکذیب دروغهای او و خامنه ای و محسن رضائی و... در طول 18 سال است ، بلکه هشداری است : هم اکنون مافیاهای نظامی – مالی دارند  کار بحران اتمی را  به جنگ می کشانند و وضعیت کشور بدتر از وضعیتی است که ایران بهنگام قبول ﺁتش بس در شکست داشت و خمینی را مجبور کرد در برابر امریکا زانوی تسلیم بر زمین زند و جام زهر را سرکشد . قسمت دوم بررسی جنگ از لحاظ وضعیت امروز ایران را به بررسی نامه خمینی اختصاص می دهیم .

    و هاشمی رفسنجانی، بنا بر رویه،  در مقام توجیه خیانت و جنایت و فسادی  برﺁمده است که او و امثال او  با کودتای خرداد 60 مرتکب شدند و عامل طولانی شدن جنگ بمدت 8 سال گشتند . او مصاحبه ای هم با همشهری بعمل ﺁورده است که در فرصتی دیگر به ﺁن خواهیم پرداخت .  حقیقت اینست که او و دیگر عاملان طولانی شدن جنگ و در شکست پایان یافتن ﺁن ، همواره از دو پرسش اساسی می گریزند :

* دو پرسش اساسی که همچنان بدون پاسخ مانده اند:

◄ هاشمی رفسنجانی در عبور از بحران می نویسد : کشورهای غیر متعهد پیشنهادی داده اند و ﺁقای بنی صدر می خواهد ﺁن را قبول و جنگ را تمام کند .  اینک پرسش اساسی که پیش روی او و دیگر عاملان کودتا و طولانی کردن جنگ است که به دو پرسش اساسی پاسخ گویند :

* با وجود موافقت شورایعالی دفاع و خمینی با پیشنهاد کشورهای عضو عدم تعهد و با وجود ﺁمادگی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس برای پرداخت غرامت، چرا  به هیأتی که قرار بود پاسخ موافق عراق را بیاورد، از دفتر رجائی تلفن شد فعلا نیایند و کودتا کردید  تا جنگ را ادامه دهید و نسلی را قربانی کنید و به قول خود 1000 میلیارد دلار خسارت ببار ﺁورید؟

* ﺁلن کلارک، وزیر دفاع در حکومت تاچر، در دادگاه رسیدگی به فروش غیر قانون اسلحه به ایران و عراق گفت : جنگ عراق و ایران در سود انگلستان و غرب بود اسباب ایجاد و ادامه ﺁن را فراهم ﺁوردیم . چرا وسیله ایجاد و ادامه جنگ شدید؟

* ﺁمار قربانیان جنگ 8 ساله به روایت گزارشگر مرکز اسناد:

◄ گزارشگر از مرکز اسناد بنیاد شهید رجایی که اطلاعات آن بسیار محرمانه است داشت گزارش می داد و گفت که در این مرکز از حدود یک میلیون نفر شهید سند دارند یعنی  حدود یک میلیون سند در مورد شهدا وجود دارد .

با این اعتراف نشان می دهد که در این مرکز حدود یک میلیون سند از شهدای انقلاب وجود دارد و از آنجایی که کل شهدای انقلاب حدود سه هزار نفر بوده است ، معلوم می شود که بقیه اسناد مربوط است به شهدای جنگ و درگیری های انقلاب  هستند .

   تا حالا بر اساس آمار در سخنرانی ها گفته می شد که در روز جمعه سیاه حدود چند هزار نفر کشته شده اند اما مسئول مرکز اسناد بنیاد شهید در یک اعتراف بسیار جانانه گفت که کل اسنادی که از شهدا و تعداد ﺁنها در آن روز در این مرکز به جای مانده است البته در سه روز 3 و 6 و 7 شهریور بر روی هم حدود 122 شهید است . البته مسئول نظامی ﺁن سال ها گفته بود کل آمار شهدا 85 نفر بوده است که بعدا معلوم شد دروغ گفته است و ﺁماری که ما داریم 122 شهید و حدود دو هزار و پانصد نفر مجروح است .

   این ﺁمار که توسط این مسئول اظهار شدند،  نشان می دهند ﺁمار شهدایی که عماد الدین باقی در کتاب خود ﺁورده ،  درست هستند.  و ﺁماری که مسئولین در سخنرانی ها می گویند و ﺁن شهدا را هزاران نفر اعلام می گویند دروغ هستند .

      مابقی ﺁمار حدود یک میلیون نفر هستند. بر اساس ﺁماری که تا به حال مسئولین در سخنرانی های خود گفته اند،  شهدای جنگ تحمیلی حدود پانصد هزار نفر بوده اند.  اما با ﺁماری که این مسئول مرکز اسناد بدست داد،  شهدای جنگ تحمیلی حدود یک میلیون نفر بوده اند . به سخن دیگر، به دروغ ،  کشته های جنگ را نصف کرده اند .  همانطور که کشته های 7 شهریور را چند ده برابر کرده بودند .  وقتی دولت « اسلامی» در ﺁماری تقلب می کند که مردم می توانند دروغ بودن ادعایشان را دریابند،  با احکام دین چه می کنند ؟ .  اگر  ﺁمار کشته شدگان به دست رژیم  را بر این ﺁمار اضافه کنیم و مهاجران را  بر ﺁنها  بیافزاییم ، می بینیم  رژیم ولایت فقیه توانسته است ،  در یک دوره  ده ساله،  یک نسل پر تلاش و بارور  ایرانی را از میان ببرد : چرا که بر قربانیان می باید نسلی را افزود که طی این 10 سال، فرصت رشد را از دست داده است .

 * هاشمی رفسنجانی تقصیر ادامه جنگ را بر دوش « نظامی ها » می اندازد :

◄ هاشمي رفسنجاني  در نماز جمعه 31 شهریور ، گفته است : تنگناهايي به لحاظ نظامي به خاطر تحريم‌ها در ايران وجود داشت و در داخل كشور نيز نيروهاي سياسي با يگديگر اختلاف داشتند. بني‌صدر رييس جمهور وقت ايران بسياري از اختيارات را در دست داشت ( 1 )  و نيروهاي شرق و غرب كه از ايران رانده شده بودند، با نفس انقلاب ايران موافق نبودند.

    نيروهاي ارتجاعي منطقه نيز وقوع انقلاب اسلامي را خطري براي خود مي‌ديدند و از اينرو از عراق حمايت مي‌كردند.

      در ايران هنوز نيروهاي نظامي سازماندهي نشده بودند و بني‌صدر فرصتي را براي ميدان دادن به نيروهاي بسيج نمي‌داد ( 2 )  و بالاخره در چنين شرايطي جنگ با هدف شكستن انقلاب شروع شد.

     هدف اوليه متجاوزان را براندازي انقلاب و هدف ثانوي جنگ جدا ساختن خوزستان از ايران بود .  با شروع جنگ پنج استان ما درگير تجاوز شد و در خوزستان پيشروي دشمن با سرعت بيشتري شكل گرفت و همه چيز در جهت پيروزي دشمن رقم خورده بود.

     امام با اظهارات خودشان يك جنگ رواني عظيم عليه غرب به راه انداختند و زماني كه بحث آتش ‌بس توسط خود متجازوان مطرح شد، مسئولان نظامي ايران از امام فرصت خواستند تا به دفاع در مقابل تجاوز برخيزند ( 3 ).

وي با اشاره به عمليات نيروي هوايي ايران تاكيد كرد:اين عمليات‌ تا آخر جنگ تفوق نظامي خود را در مواجهه با عراق حفظ كرد و نيروي نظامي علي‌رغم شكست‌هاي اوليه نيروي نظامي دشمن را زمين گير كرد. ( 4 )

   وی  با اشاره به فرصت از دست رفته يكساله ايران در جنگ در دوره رياست جمهوري بني‌صدر و كارشكني‌هاي او در مقابل سپاه و بسيج تصريح كرد ( 5 ) :‌ بعد از عزل او سپاه و بسيج وارد ميدان شدند و دشمن را از بسياري از مناطق اشغالي بيرون كرد و بعد از فتح خرمشهر بحث ادامه جنگ پيش آمد. هاشمي رفسنجاني با اشاره به تشكيل جلسه شوراي عالي دفاع در محضر امام در جماران و بحث مطرح شده ميان امام و فرماندهان نظامي گفت: امام موافق ورود به خاك عراق نبود و در عين حال موافق خاتمه جنگ هم نبود تا صدام به مجازات خود به عنوان متجاوز برسد.

    منطق نظامي‌ها اين بود كه جنگ ادامه پيدا كند .  امام منطق نظاميان را پذيرفت اما به اين مسئله اشاره كردند كه مردم عراق دوست ما هستند و نبايد آْسيب ببينند. ( 6 )

    هاشمي رفسنجاني با اشاره به اهميت عمليات رمضان و ناكامي اين عمليات و ناكامي عمليات والفجر يك گفت: بعد از اين بحثي در مورد علل ناموفق بودن اين عمليات مطرح شد و اختلافي ميان سپاه و ارتش در مورد ادامه جنگ مطرح شد و ارتش مي‌خواست جنگ كلاسيك را در پيش بگيرد و سپاه نيز به اصل غافل‌گيري معتقد بود و يكي  دوسال نيز وقت بر سر اين اختلاف گذشت و عمليات خيبر نيز در اين ايام رخ داد كه نيمه موفق بود و عمليات بدر نيز موفقيت كامل را نداشت ( 7 ).    از اين به بعد بنا بر اين شد كه عملياتي مهم توسط ايران براي بدست گرفتن برخي از مناطق حساس عراق از جمله بصره يا نزديكي به عراق صورت بگيرد.

   هاشمي رفسنجاني با تاكيد بر اينكه براي حل اختلاف سپاه و ارتش بنا شد من جانشين فرمانده كل قوا باشم، گفت: من در ملاقات با امام به اين مسئله اشاره كردم كه ما قصد داريم كه با تصرف مناطق استراتژيك عراق، صدام را تحت فشار قرار دهيم كه امام به من لبخندي زدند و سخني نگفتند. ( 8 )

◄ در  3 مهر، در گفت و گو با بخش خبر ساعت 8 راديو،  هاشمی رفسنجانی ، در پاسخ به این سئوال :  چرا ايران پس از فتح خرمشهر حاضر به آتش بس نشد؟

تقصیر ادامه جنگ را این بار به گردن نظامیها انداخته است

در ايران آن موقع هيچ كس آمادگي پذيرش آتش بس را نداشت و در همان موقع،جلسه شوراي عالي دفاع، براي تعيين تكليف ادامه جنگ تشكيل شد كه امام فرمودند كه هيچ كس از آتش بس صحبت نكند و اين جنگ بايد تا اهدافي كه داريم ادامه يابد....

 او  در پاسخ به این سئوال :

چه شد كه بعد از 8 سال ايران قطعنامه 598 را پذيرفت، گفته است :

 

 

قبلی

برگشت

بعدی