ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

 

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

 
 

کودکان کار :

این فريادهای بیصدا را می شنوید؟

الهه آریانپور

بر اساس تحقيقی که يک استاد دانشگاه در تهران انجام داده است مشخص گرديد که "77 درصد کودکان کار دچار بيماری های دهان و دندان، 73 درصد به بيماری های چشمی، 61 درصد به بيماری های دستگاه تنفسی، 64 درصد به بيماری قلبی، 69 درصد به بيماری های گوش و حلق و بينی، 60 درصد به بيماری های گوارشی و 82 درصد به بيماری های پوستی دچار شده اند".

 

اين داستان 20 سالگي دو کودک کار است، با تمام افسردگي ها، بدبيني ها، خلاف کاري ها و زخم هاي به يادگار مانده از تيغ هاي کارگاه هاي غيربهداشتي توليد کفش در ايران بر روي دستانشان.

مهدي هشت ساله بود که تازه فهميد مادرش هنگام به دنيا آمدن او از دنيا رفته است. خواهر سيزده ساله مادرش به بهانه آن که مهدي به دست نامادري نيافتد، با اصرار اطرافيان به ازدواج با پدر 43 ساله اش تن مي دهد. پدرش چند سالي به مواد مخدر اعتياد داشته و مهدي مي گويد: "الان مدتي است اعتيادش را ترک کرده". پدرش در حال حاضر به دليل ناراحتي قلبي خانه نشين است و مادرش در يک درمانگاه در جنوب شهر تهران مشغول به کار است تا علاوه بر تامين نياز سه فرزند ديگرش چرخه اقتصاد خانه را برگرداند. مهدي 8 ساله پس از اطلاع از چگونگي مرگ مادرش "بال و پر" باز مي کند، ترک تحصيل مي کند و با معرفي دوست ده ساله اش به يک کارگاه توليد پوشاک مي رود. اين نخستين کاري است که در هشت سالگي تجربه کرده است. خياطي، گلدوزي، کار در يک شرکت بيمه، کار در کارگاه توليد کفش و فروشندگي تجربه 19 سال زندگي طاقت فرساي اين نوجوان ايراني است. مهدي سه روز است که در يک فروشگاه کفش در ميدان فردوسي تهران مشغول به کار شده است. او در حال حاضر حتي پول رفتن به خانه اش در جنوبي ترين نقطه تهران (منطقه کيانشهر) را هم ندارد و مجبور است که پنهاني از کارگر قديمي تر فروشگاه که يکي دو سالي از او بزرگتر است، 300 تومان وام بگيرد تا نيمه هاي شب به خانه اش برسد. وقتي از مادرش صحبت مي کند، ناخودآگاه گريه مي کند. چشمان غمگين و لبخندهاي ساختگي اش به شما مي گويد که علاوه بر پيشاني چروکيده اش به افسردگي شديدي دچار است. تنها تفريح سالم او بازي با کبوترهايي است که بالاي پشت بام خانه اش در قفس ريخته و باقي، همه مصرف افراطي الکل و هراز گاهي حشيش است.

مي گويد: "80 درصد مردم کيانشهر، دختر و پسر، منو مي شناسن، سر به زيرم ولي اگر کسي به پروپام بپيچه همچي مي پيچونمش که يادش نره! به زبون کيانشهري بگم اول بازبون راش مي اندازم ولي بعدش هر طور که خودش بخواد راهي اش مي کنم"!مهدي دچار پرخاشگري هم شده است تا جايي که مادرش علاوه بر غم نان درگير دعواهاي روزانه او هم شده است و از مصرف افراطي الکل از سوي خواهر زاده اش به شدت در عذاب است.مي گويد: "با پدرم درگيرم. الکي بهم گير مي ده، سر اين که هميشه دير مي رم خونه يا مشروب زياد مصرف مي کنم آخه مي دوني پا بده هفته اي 20 ليتر مشروب مي خورم".

مهدي کارگاه هاي توليد کفش را يکي از سخت ترين کارهاي ممکن براي کودکان مي داند. او از "امراض پوستي" و انواع "قارچ هاي پوستي" مي گويد که کودکان در محيط کارگاه ها با آن دست به گريبان هستند. او البته اين را هم مي گويد که "در بيشتر کارگاه ها، کارفرمايان به فکر بهره کشي بيشتر از کودکان براي درآمد بيشتر هستد. محيط کارگاه ها بسيار کثيف و آلوده است و بسياري از کودکان در اين محيط دچار افسردگي مي شوند. چون بچه هاي کوچک تحمل شان کم تر از بزرگ ترها است".

بر اساس تحقيقي که يک استاد دانشگاه در تهران انجام داده است مشخص گرديد که "77 درصد کودکان کار دچار بيماري هاي دهان و دندان، 73 درصد به بيماري هاي چشمي، 61 درصد به بيماري هاي دستگاه تنفسي، 64 درصد به بيماري قلبي، 69 درصد به بيماري هاي گوش و حلق و بيني، 60 درصد به بيماري هاي گوارشي و 82 درصد به بيماري هاي پوستي دچار شده اند".

ميثم 21 ساله هم همين را مي گويد. او از 9 سالگي در کارگاه هاي توليد کفش مشغول به کار بوده و 8 سال تمام اين کار را ادامه داده است تا به اين نتيجه برسد که "کارگاه هاي توليد کفش کثيف ترين محيط براي کار کودکان است و سخت ترين کار ممکن براي بچه هاي هشت، نه ساله. سختي کار، آزار و اذيت کارفرمايان و فحاشي هاي رکيک به بچه ها دست به دست هم مي دهند تا پس از چند ماه بچه ها با روي آوردن به سيگار به مصرف مشروبات الکلي و مواد مخدر بپردازند. علاوه بر اين، آنها دروغ گويي، دزدي و اعتياد را هم فرا مي گيرند".

دکتر علم الهدايي معاون اجتماعي سازمان بهزيستي ايران معتقد است: "کودکان کار نيز مانند ساير آسيب هاي اجتماعي در ايران رشد ده تا پانزده درصدي داشته است".

او مي گويد: "وقتي حدود ده ميليون فقير مطلق در کشور وجود داشته باشد يعني 15 تا 17 درصد جامعه فقير هستند و وجود کودکان کار و خيابان با اين شرايط بسيار طبيعي است".

ته صداي ميثم، اين قرباني کار در سنين کودکي با تيره گي واضحي که دور حلقه چشم او کشيده شده، اعتياد به مواد مخدر را به رخش مي کشد: "چند سالي هست که مواد مخدر مصرف مي کنم، اين هم از برکات کارگاه هاي کثيف است. از ترياک شروع کردم و ظرف سه سال به مصرف شيره روي آورده ام."

ميثم چهار سال پيش مصرف ترياک را به شکل خطرناک آن آغاز کرده است و تنها چند بار از بافور براي مصرف ترياک که خطر کمتري نسبت به وسايل ديگر دارد استفاده کرده است. پس از آن به خوردن ترياک روي آورده و حالا يک سالي هست که شيره را جايگزين ترياک کرده است.

کارشناسان پيشگيري از سوء مصرف مواد مخدر معتقدند که "سيکل خطرناک مصرف مواد مخدر، تغيير شکل منفي مصرف است که جوانان در پروسه کوتاه مدت به آن مي رسند". به عقيده آنان "تغيير مصرف ماده افيوني از ترياک به سوخته و در مرحله سوم، استفاده از شيره ترياک است". آنان همچنين معتقدند که "مرحله بعدي در سيکل خطرناک

 

صفحه قبل

برگشت

صفحه بعدی