ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

 

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

 
 

اين زبان ممنوع بوده است و حتي اجازه داشتن آلفابت نوشتاري به ايشان داده نشده است. اخيراً و در ادامه اين تهاجم ، اجراي نظام آموزشي زبان فارسي بصورت اجباري در مهد كودك به بچه هاي زير 7 سال هم آغاز شده و اين درحاليست كه امروزه و در خارج از ايران هزاران كتاب به زبان آذرى تاليف مي شود.

درحاليکه كرسي هاي زبان و ادبيات تركي آذربايجاني در 60% از كشورهاي دنيا برقرار مي باشد ، در داخل ايران كه 32 ميليون از جمعيت کل کشور را ترك زبانان تشكيل مي دهند حتي يك كانون كوچك آموزش زبان تركي يافت نمي شود.

مضحكتر از همه اين موارد اينكه ، زبان ما تركان آذري زبان را رسانه هاي گروهي  بيگانه بهتر و صحيح تر از خودمان صحبت مي كنند.

نکته بحث برانگيز اينكه جوامع بين المللي و كشورهاي باصطلاح مدافع حقوق بشرى به دنبال اين هستند كه ايران را به نقض حقوق بشر و حقوق بين المللي محكوم  كنند و براي اثبات اين مورد به دنبال اسناد مستندى در قضاياي مختلفی مانند قضيه انرژي هسته اي و غني سازي اورانيوم ، دخالت ايران در امور داخلي كشورهاي همسايه ، فروش سلاح به احزاب غير قانوني همچون حزب الله و ... میباشند

 اما كسي از اين جوامع نمي پرسد كه سند محكم و واضح را در داخل خود ايران نمي بينيد كه تمامي حقوق اقوام  و ملل ايراني غير فارس در داخل ايران پايمال وسركوب مي شود ؟؟؟

چرا جوامع بین المللی و نهادهای مدافع  حقوق بشر در خصوص  ماده دوم اصل 26 اعلامیه جهانی  حقوق بشر از حکومت گران ایران نمی پرسند  ؟؟؟

از قطعنامه 47/135 ( 18 دسامبر 1992) سازمان ملل متحد  كدام ماده اش در مملكت به ظاهر عدل اسلامي به اجرا آمده است ؟

آيا مگر کشور ایران اسناد و پیمان نامه های مربوط  به حقوق بشر در مورد اقوام و ملل و اقليت ها را امضا نكرده است ؟؟؟

آقايان حاكم اگر قوانين ، معاهدات و کنوانسيون هاى بين المللي را غير اسلامي يا غير قانوني مي دانند پس چرا هرگونه حرکت اعتراضى در خصوص عدم اجراى اصل 31 از  قانون اساسي ( معیوب و ناقص جمهورى اسلامى) را که خودشان به تصويب رسانده اند و به اصطلاح اسلامي مي باشد به شديدترين وجه ممکن سرکوب مى نمايند ؟؟؟

 اجرای ماده هاي 15 و 19 از اصل 31 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران كه در سال 1359 تصويب شده ، كجاست؟

چرا كسي اين چرا ها را نمي پرسد و كسي اين ظلم ها را كه در حقمان شده را نمي تواند حس كند ؟؟؟

پس اکنون زمان آن فرا رسيده تا آحاد ملت ( آذرى ) ، با هرگونه عقيده و سليقه فکرى و به جهت احقاق حقى مشترك و سلب ناشدنى ، در كنار هم دست به دست هم داده و متحد شوند تا حقوق خود را باز پس گيريم چرا که حق گرفتني است نه دادني .

اگرامروز اين اتحاد شکل نگيرد ، همچون گذشته فرزندان و آزاديخواهان اين ملت به جرمهاي جدايي طلب ، خائن ، وطن فروش و ... در سلولهاي مخفوف و زنداهاى قرون وسطائى جمهورى اسلامى دچار سرنوشتی نا معلوم خواهند شد و يا  بايد راه غربت را در پيش بگيرند.

بيائيد تا با کنارگذاشتن اختلافات کوچك و سليقه اى يکى شويم و به خون فرزندانی  كه در اين حركت ملي جان خود را از دست داده اند سوگند ياد کنيم كه ساكت نخواهيم نشست و دوباره نشان دهيم که ما فرزندان بابك و ستارخان ، حقوق از دست داده خود را از حاكمان مستبد و خود کامه جمهوری اسلامی خواهيم گرفت و با اتحاد و تکيه برحركتهاي ملي و كاملا مدني و دور از هرگونه خشونت و بصورتی آرام و مطابق با قوانين حقوق بشري به دنيا نشان دهيم كه زبانمان بدون دلیل سومين زبان قدرتمند وبا نفوذ دنيا معرفي نشده و ملتي هستيم كه 7200 سال قدمت تاريخي داشته ايم .

آذربايجان منيم اليم  *  ترك دیلی دیر، منيم ديليم

گر دوغرانسام ديليم، ديليم *  اوزگه ديله چونمز ديليم

شهرام نامه!

دوبيتي هايي در وصف مؤمن سرشناس، شهرام خان جزايري عرب! زندانی فراری

تهیه: خلیل رئیسی فرد

شهرام كه خنده‌هاش پر معنا بود
محبوس خيال كردنش بي‌جا بود
اي دوست! تو بهتر از خودم مي‌داني
از اول قصه آخرش پيدا بود!
*****

 

آنان كه بسي به‌من سواري دادند
در بانگ دوبي حساب جاري دادند
ديروز مرا گرفته زندان كردند
امروز چنين مرا فراري دادند
*****

 

شهرام كه از وضع جهان كام گرفت
شد در هتل اوين و آرام گرفت
حالا كه گريخته‌ست، ديگر بايد
شهرام رها نمود و الهام گرفت
*****

 

آن رشوه دهنده كذايي بگريخت
آن رأفت قوه قضايي بگريخت
شهرام جزايري ز زندان اوين
گويا به جزاير هاوايي بگريخت
*****

 

الحق كه چه اقتصاد آزادي داشت
در گوشه زندان چه دل شادي داشت
من مانده‌ام از چه رو فراري شده است
آخر هتل اوين چه ايرادي داشت؟
*****

پولی که هميشه رخنه در دين بکند
عادت به خلاف عرف و آيين بکند
چون موشک ناسا چه عجب گر سفری
از دام اوين به بام پروين بکند
*****

شهرام نكو گريخت، بدنامي بين
با مردم پخته خوار، اين خامي بين
گويا كه نمي‌ساخت اوين آب و هواش
گفتند: برو. رأفت اسلامي بين!
*****

بنگر تو صفاي چشمه ذاتش را
در خير رسانيدن، افراطش را
شهرام گريخت تا كه از سر گيرد
پرونده ناتمام خيراتش را

 

 

قبلی

برگشت

بعدی