ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید


مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

دارد و همچنین یک رشته احساسات مذهبی انترناسیونالیستی، و یک احساسات و دیدگاه های ملی - مذهبی یا لیبرالهای مذهبی که تقریبا حد وسطی بین آن دوتا هستند هم داریم که شما و نهضت آزادی به آن تعلق دارید. می خواستم دیدگاه شما را درباره این اشتراکات و اختلافات با کشورهای عربی خلیج فارس بپرسم؟

یزدی: در مورد خلیج فارس ما معتقدیم هر نوع تغییری در "استاتسکو" یعنی در وضعیتی که هست موجب بروز بحران های احتمالا غیر قابل کنترال خواهد شد. پس از پیروزی انقلاب، برخی از ایرانی ها مطرح می کردند که ما باید برویم بحرین را بگیریم. آیت الله حاج سید صادق روحانی رسما بیانیه داد و گفت بحرین مال ایران است. نه فقط ناسیونالیست ها وشووینیست ها بلکه آیت الله روحانی هم بیانیه داد. ولی ما در دولت موقت اولین کاری که کردیم فرستادن سفیر جدید به بحرین بود. و هنگامی که وزیر امور خارجه کویت در آن موقع به ایران آمده بود، در دیداری که من (وزیر امورخارجه ایران بودم( و او با مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر داشتیم، ایشان اولین سوالی را که مطرح کرد و برای کشورهای عربی مهم بود، راجع به سیاستهای دولت جدید در مورد بحرین بود. من به او جواب دادم شما دیپلمات هستید، وقتی که ما به بحرین سفیر جدید می فرستیم معنی آن چیست؟ یعنی ما وضعیت موجود را پپذیرفته ایم و نمی خواهیم به هم بزنیم. درست است که ایرانیان در مورد بحرین ادعاهای تاریخی دارند اما وقتی دولت جدید به بحرین سفیر می فرستد، یعنی در مورد بحرین فعلا ادعایی ندارد و او البته استقبال کرد. همچنین در مورد سه جزیره از ما سوال کرد من گفتم شما اگر به "استاتسکو" دست بزنید وسه جزیره را مطرح کنید به محض این که شما بخواهید وضع موجود را به هم بزنید آن وقت، هم عربستان که در مورد واحه بریمی و هم عراق که در مورد کویت ادعا داردند، مطرح خواهند کرد و این دامنه همچنان ادامه پیدا می کند. ما نباید این وضع را تغییر بدهیم برای اینکه با وضعیت شکننده ای که در خلیج فارس وجود دارد همه ما آسیب پذیر هستیم. منافع همه ما ایجاب می کند آن چه را که هست تغییرش ندهیم ولی می توانیم روابط خودمان را گسترش دهیم. به عنوان مثال "شورای امنیت همکاری خلیج فارس" چطور می تواند بدون حضور ایران ادعا کند "شورای امنیت همکاری خلیج فارس" است، در حالی که نوار مرزی شمال خلیج فارس دست ایران است. برای بهبود روابط میان ایران و کشورهای همسایه، ما نیروهایی را که شاه به ظفار فرستاده بود بلافاصله احضار کردیم و گفتیم ما چنین حقی را نداریم. بحرین را به رسمیت شناختیم، سفیر فرستادیم ونظر ما این است که کشورهای منطقه به جای باز کردن زخم های کهنه، همه باید دست به دست هم بدهند، همکاری کنند.

به "شورای امنیت خلیج فارس" همان موقع پیشنهاد کردیم و گفتیم: ایران آمادگی دارد عضو این شورا بشود. وقتی که ایران عضو شورای خلیج فارس بشود آن وقت امکان همکاری های مختلف اقتصادی، سیاسی وامنیتی فراهم می شود. این به نفع همه ما است.

بنابراین ما در حال حاضر طرح این گونه مسائل را به نفع هیچ کدام نمی دانیم. تجربه عراق به ما نشان داد هنگامی که صدام حسین مطرح کرد و دست به عملیات نظامی علیه کویت زد برای خودش، برای عراق، برای کویت و برای منطقه گرفتاری و مصیبت ایجاد کرد.

عزیزی: به نام خلیج فارس بپردازیم. اگر یادتان باشد آیه الله خلخالی اوایل انقلاب، نام خلیج اسلامی را پیشنهاد کردند و همچنین چپی ها نام خلیج زحمتکشان را تا جایگزین نام خلیج فارس شود. شما آن موقع وزیر بودید، منتها توافقی سر این قضایا در درون ایران انجام نشد. اکنون نیز عده ای این قضیه را می پیچانند، بزرگش می کنند، و گروههایی آگراندیسمانش می کنند؟

یزدی: شما می دانید این خلیج فارس هزاران سال است به این نام بوده است. زمان ناصر در ۱۹۶۵ که ما در مصر بودیم، کارها و فعالیتهای زیزمینی می کردیم. مرحوم چمران هم با من بود دیداری داشتیم با آقای کمال الدین رفعت معاون رئیس جمهور مصر و در آن جا هم همین بحث شد. به آنها گفتیم شما چرا این کار را می کنید موجب اختلاف می شود. بعد در همان جا در اتاق ایشان یک تابلوی بزرگی از نقشه منطقه بود و الخلیج الفارسی نوشته بود. گفتم آقای رفعت بر خلاف این تابلویی که توی اتاق معاون رئیس جمهور مصر است، رادیوی شما مرتب می گوید الخلیج العربی چرا نمی گوید الخلیج الفارسی، شما واقعیت های جغرافیایی وتاریخی را که نمی توانید عوض کنید. دریای عمان دریای عمان است دریای عربی هم دریای عربی است می خواهید به هم بزنید چه چیزی عاید شما می شود.

عزیزی: یک سری از تحلیگران اکادمیک - هم در جهان عرب وهم در ایران - می گویند که این حساسیت به نوعی تابو تبدیل شده است. به بهانه نام خلیج فارس ما شاهد موج اهانت ها به عربها بودیم. پارسال (۱٣٨۴) چنین جریانی همچون موجی سهمگین به این بهانه که موسسه ناشنال جیوغرافیک در مورد نام خلیج اظهار نظر کرده بود، به راه افتاد. شووینیست ها و ناسیونالیست ها هر چه از دهنشان در آمد به عربها گفتند و نسبت به آنها اهانت کردند. منظور من این است که بحث علمی و آکادمیک نمی شود، عمدتاً بحث ها تعصب آمیز و ایدیولوژیک است. من می گویم که برای اثبات نام خلیج فارس اصولا چرا به عنصر عرب اهانت می شود؟

به هر حال ما سه چهار ملیون عرب ایرانی داریم که نه سر پیازند ونه ته پیاز، آنان تنها به دلیل عرب بودن، زیر آوار این توهین ها قرار می گیرند. آیا فکر می کنید اینها احساس توهین نمی کنند؟

عده ای نیز مساله را چنین مطرح می کنند: اگر از لحاظ تاریخی این خلیج، خلیج فارس است وعده ای از عربها البته این را قبول دارند ولی اکنون از نظر جغرافیایی عربها سه چهارم این حوضچه آبی را احاطه کرده اند. مثلا ساحل غربی و ساحل شمالی و حتی ساحل ایرانی اش هم عرب هستند. یعنی در خوزستان و جزایرش اغلب عرب هستند . چه اشکالی دارد یک اسم مشترک برای آن انتخاب بشود. البته من در بازجویی خودم در زندان پیشنهاد کردم که خلیج ایران و عرب نامیده شود. ولی ظاهرا برای مطبوعات ایران یک قانون امنیتی صادر شده است که کسی این را نگوید ودر این مورد بحث نشود و اصولا من ندیدم کسی خلاف این قضیه را مطرح کند. در ایران نوعی تابو سازی در این زمینه وجود دارد شبیه همان تابویی که در باره هولوکوست در اروپا وجود دارد. شبیه آن را در اینجا درست کرده اند و کسی حق ندارد به شکل دیگری راجع به این کلمه بحث کند

یزدی: بله ببینید در اینجا ما باید این را بهش جواب بدهیم که آیا طرح این گونه مسایل در راستای کمک به چه هدفی است؟

آیا موجب وحدت عرب وعجم می شود؟

یا موجب تشدید دعواهای تاریخی خواهد شد. در دنیا مثلا ما خلیج بنگال داریم، خلیج بنگال یک بخش عمده اش هندی ها هستند ولی می گویند خلیج بنگال. در مکزیک خلیج مکزیکو می گویند در حالی که این خلیج بخش عمده اش امریکا است. اصولا مکزیکی نیست. یا کانال پاناما. سخن من این است، دریای عمان که بخش عمده اش ایران است در طول تاریخ آنجا را دریای عمان می گویید، یا در آن ور ساحل جنوبی شما می گویید دریای عربی، آیا همه اینها عربند؟

ما این را نمی توانیم ملاک قرار بدهیم. در طول تاریخ چیزهایی اتفاق افتاده، حالا به دلیل آن اتفاقات اینجا را می گویند خلیج فارس آنجا را می گویند بحر خزر

عزیزی: اما در مورد "دریای مانش" شما اطلاع دارید، با وجودیکه که فرانسویها می گویند "دریای مانش" و انگلیسیها می گویند "English chanel"، در آن جا شاهد دعواها و چنین توهین های قومی که ناسیونالیست های فارس علیه عربها می کنند نیستیم

یزدی: می دانید چرا نیستیم ؟ علتش این است که در آنجا هیچ نیروی سومی وجود ندارد که بگوید منافع ما در این است که فرانسویها با انگلیسیها دعوا کنند و من بهره برداری کنم. ما در منطقه ای از جهان زندگی می کنیم که قدرت های بزرگ ذی نفع هستند. این قدرت ها هر نوع تفاهم و وحدتی میان عرب وعجم را به نفع خودشان نمی بینند.

 

 

قبلی

برگشت

بعدی