ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید


مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

حقوق بشر

دانشجو

 

پرونده ی جنایتی دیگر- 2

سهراب خوشبویی                  khoshbouei@gmail.com

 به نام آزادی که والاترین و ارزشمندترین است

 z19

غلامعلی خوشبویی، بیست و سه ساله، دارای مدرک دیپلم طبیعی با کارنامه ی تحصیلی درخشان، مربی شنا و غریق نجات، پس از مبارزات فراوان در بیست و یکم اردیبهشت سال ٦١ در یکی از خیابانهای شیراز شناسایی می شود. پس از درگیری و تیری که به پایش اصابت میکند حاضر به تسلیم نمی شود و با نارنجک دستی ای که تنها مهمات باقیمانده ی او بود جسم خود را متلاشی و روح بزرگ خود را نجات میدهد.

z54

سیروس خوشبویی، بیست ساله، دارای دیپلم طبیعی با معدل ١٨ ، بوکسور و بازیگرتئاتر، از نخبه ترین جوانان هم دوره اش در دوران تحصیل و زندگی کوتاه خود بود. او پس از فعالیت های مبارزاتی و آزادیخواهانه ی بسیار در نهم مرداد ماه ١٣٦٠ در شهر شیراز هنگامی که سرپرستی یک تیم عملیاتی را به عهده داشت جان خود را به خطر می اندازد تا دیگران از مهلکه ی پیش آمده نجات یابند که تیری قلب مهربانش را می شکافد و در راستای اندیشه های زیبای خود جان می سپرد.

z51

ساسان خوشبویی، ١٧ ساله، دانش آموز دبیرستان و از مسئولین مبارزات دانش آموزی در جهرم، پس از عزیمت به تهران فعالیت های خود را در سرپرستی از یک تیم عملیاتی دنبال میکند. او که کوچکترین عضو و سرپرست تیم عملیاتی خود بود، در اواخر شهریور ٦٠ در تهران دستگیر و به اوین منتقل میشود، تنها سه روز طول کشید تا هویتش را زیر شکنجه اعلام کرد و همین کافی بود تا در سحرگاهی، به آواز هم آغاز دوازده گلوله در اوین پیکر جوان خود را برای جلادانش به جای گذارد و روح خود را به آرامشی ابدی تسلیم نماید. نام او در لیستی ٣٥٠ نفره در روزنامه چاپ شد و در زندان عادل آباد به دست خانواده رسید.

0308-2  AzamSayyadi z37

اعظم صیادی، اولین عروس خانواده و همسر غلام در عصر یکی از روز های دی ماه سال ٦١ به قربانگاه فراخوانده شد. با شوقی که برای پیوستن به همسرش داشت با مادرم و خواهرانم وداع گفت و در حالی که شدت جراحات وارده به او در پشت و پاهایش به خاطر شکنجه های وحشیانه، امکان در آغوش کشیدنش را باقی نگذاشته بود به سوی چوبه ی دار دژخیمان شتافت تا برای همیشه از آن همه درد و رنج رها شود. او در زمان اعدام تنها ١٩ سال داشت و آنگونه که بازجویانش بعدها عنوان کردند، از سرسخت ترین بانوانی بود که در زیر شکنجه های وحشیانه حاضر به اعتراف و همکاری نشد. سحر نامزد سیروس، نیز در سن ٢١ سالگی به دنبال فعالیتهای خود در شیراز دستگیر شد و به همراه دیگر اعضای خانواده، مدت پنج سال از سالهای جوانی خود را در زندان عادل آباد شیراز گذراند. او و سیروس از سنین نوجوانی در کنار یکدیگر بالیده بودند و در طول دوران مبارزه این رابطه نه تنها سست نشده بلکه به هم اندیشی مبارزاتی و آزادی خواهی نیز آراسته شده بود. بدون شک او نیز ظلم و بی عدالتی روا شده برخود و همسرش را تا ابد مانند زخمی بر روح خواهد داشت.

z49

سوسن خوشبویی، ١٦ ساله، دانش آموز دبیرستان، در پی یک فرار معجزه آسا و دستگیری مجدد تا مدتها با نام مستعار، به همراه دیگر اعضای خانواده در زندان بود و سرانجام بعد از انتقال دوباره به زندان استهبان به دنبال اعتراف یکی از همفکرانش هویت خود را اعلام کرد، به واسطه ی دفاعیاتی که از خود ارائه کرد به ١٠ سال زندان محکوم شد که پس از تحمل ٦ سال از بهترین سالهای زندگی خود با داغهای فراوان بر دل و صدمات متعدد بر روح به زندگی در زندان بزرگتری به نام ایران بازگشت.سعیده خوشبویی، ١٣ ساله، دانش آموز، به دلیل سکونت در خانه ای که تیمی خوانده شد و نیز داشتن برادران و خواهری مبارز، به اعدام و با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شد. همچنین به تحمل 72 ضربه شلاق که در زندان عادل آباد، این حکم غیر انسانی در رابطه با او اجرا شد. سرانجام پس از تحمل ٦ سال از سالهای نوجوانی خود در زندان با آسیبهای روحی و جسمی بسیار به زندگی در جامعه ای بازگشت که هر لحظه ی آن شکنجه ای مضاعف بوده و هست.

z45

 

قبلی

برگشت

بعدی