ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید


مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

حقوق بشر

دانشجو

کردن جریان اندیشه اصرار باید ورزید و برهمگان این واقعیت را حالی باید کرد که اندیشه ها ، وقتی هم مخالف یکدیگرند، نباید سانسور شوند. مقام اندیشه و مقام باور، مقامی است که، در ﺁن، زور بی نقش می شود . نقد ﺁزاد نقش می یابد   تا که بدین محک،  سره از ناسره بازشناخته شود .

اما هرگاه ناسزا گو خود را قدرتمند می انگارد و در مقام تحقیر و تسلیم کردن ناسزا می گوید، روشی که تحقیر شده می باید برگزیند، دیگر می شود : بر او است که زورگو را از زورگوئی باز دارد .

 اما  قلمرو حقوق موضوعه، قلمرو گذشت کردن است . به این شرط که سبب نقض حقی از حقوق ذاتی نشود. برای مثال، انسان می تواند از دست ﺁورد خویش ببخشد. اما نباید از حق کار کردن چشم بپوشد.  همین انسان که می تواند از حاصل کار خود ببخشد، هرگاه در برابر صاحب کاری قرار گرفت که خواست بخشی از حاصل کار او را خود بردارد، می باید بایستد. چرا که اگر نایستد، مثل انسان های امروز می شود که برده سرمایه شده اند .

3 - اخیرا از زبان برخی فعالان حقوق بشر و مدافعان حقوق زنان می شنویم که خواستار اعمال « تبعیض مثبت » (همان تعبیری را که فکر می کنم اولین بار آقای مصطفی معین در زمان انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری بکار برد) هستند.  فکر می کنم این افراد که خود را مدافع حقوق انسان می دانند، از برقراری تبعیضات منفی در حق زنان گله مند هستند و اکنون سعی دارند با برقراری تبعیض مثبت در حق زنان، جبران مافات کنند. اما این تبعیض مثبت در حق زن (صرف نظر از بازی با کلمات ) یک نوع تبعیض منفی در حق مردان خواهد بود. آیا براستی برای رهایی زنان ایران و شاید حتی جهان از این تبعیضاتی که بر پایه جنسیتی شکل گرفته اند، نیازی به برقراری تبعیض مثبت در حق ﺁنها می باشد؟

 آیا نمی بایستی با ملغا کردن هر گونه تبعیضی در حق بشر، صرف نظر از مرد و زن، دوره جدیدی را بر پایه تبعیض علیه مردان زمینه سازی نکرد؟ استدلال این دسته از فعالان این است که علاوه بر لغو تبعیضات اعمال شده در حق زنان، باید به جبران مافات نیز بپردازیم و ستمی را که بر زنان رفته از طریق اعمال این نوع از تبعیضات، جبران کنیم. می خواستم نظر شما را در این زمینه جویا شوم. اگر زمینه را برای لغو تبعیضات علیه زنان آماده کنیم با ستمی که بر آنان رفته چه می توان کرد؟ آیا برای جبران آن، حق اعمال تبعیضات بسود ﺁنها و به زیان مردان را داریم؟  

 زن و مرد در حقوق ذاتی خود برابر هستند. هر تبعیضی ناقض حق است. تبعیضی که به زیان زنان  برقرار است، نابرابری زن و مرد در حقوق ذاتی و حقوق موضوعه است . جبران به برابر شناختن زن و مرد در حقوق ذاتی و تغییر حقوق موضوعه است.

 زیرا  برخوردار شدن زنان از حقوق ذاتی خویش و زندگی را عمل به این حقوق گرداندن،الف -  موجب رشد زنان می شوند و ب -  تبعیض به زیان زنان و محدود کردن رشد ﺁنان، به رشد مردان نیز زیان می رساند و زور را قائمه رابطه ها می کند .  بدون ﺁزاد و حقوقمند شدند زنان، مردان ﺁزاد و حقوقمند  نمی شوند و زور قائمه رابطه ها بر جا می ماند. برای مثال، هرگاه در خانواده، هریک از اعضاء، زندگی خویشتن را عمل به حقوق ذاتی خود کنند، استعدادهاشان  در راست راه رشد بکار می افتند و به رشد یکدیگر  یاری می رسانند . اما هرگاه زندگی هایشان عمل به حقوق ذاتی نباشند، جای خالی هر حق را زور پر می کند و زور ویران می کند .

اما این حقوق نه دادنی و نه ستاندنی هستند. داشتنی هستند. بنا بر این، زن خود می باید از حقوق ذاتیش غفلت نکند و  زندگی خویشتن را عمل به این حقوق بگرداند. بر او است که بداند به هر حقی عمل نکند، به تمامی حقوق خویش عمل نکرده است و جای خالی را زور ویرانگر پر می کند  و او قربانی  زور ویران گر می شود . ﺁنها که از تبعیض مثبت بسود زنان سخن می گویند، هرگاه مرادشان حقوق ذاتی باشد، هم ناﺁگاهی خود را از این حقوق ﺁشکار می کنند و هم مرد سالاری خویش را بروز می دهند. چرا که می پندارند حقوق ذاتی، قابل کاستن و فزودن و یا دادن و ستدن هستند و ﺁنهایند که می افزایند و می دهند.

  و نمی دانند که این حقوق داشتنی هستند. اما اگر مرادشان حقوق موضوعه هستند، این حقوق به ترتیبی می باید تدوین و اجرا شوند که برابری زن و مرد را برقرار و امکان برخورداری هر دو را از حقوق ذاتی خویش  پدید ﺁورند. برای مثال، میان زن و مرد از لحاظ زمان کار نابرابری وجود دارد. زیرا،

 1 - زن کار خانه را انجام می دهد و یا بیشترین بخش کار در خانه بر عهده او است و

2 – بارداری و مادری نوزاد، او را از کار در خارج از خانه باز می دارد  و

3 -  زمان مادری دراز تر می شود هرگاه شمار فرزندانی که به دنیا می ﺁورد، بیشتر باشد.

4 – هرگاه مادر به مادری نپردازد، کمبود محبت و نارسائی محیط رشد، به تربیت فرزند صدمه می زند و زیان جامعه بزرگ تر می شود.  گسترش خشونت در جامعه های امروز و افزایش ﺁسیب ها و نابسامانهای اجتماعی و فرسایش زنان بر اثر کار بیش از توان، زیان بزرگی را برای جامعه های امروز ایجاد کرده اند و این زیان سال به سال بزرگ تر می شود. در بخشی از جهان، مرگ و میر زنان پیش از رسیدن به 40 سالگی، روز افزون است چرا که محکوم به انجام سه کار هستند:

کار برای تحصیل درﺁمد و کار سرپرستی خانواده – بلحاظ این که مرد همسر و فرزند را رها می کند و می رود – و کار جنسی یا وسیله ارضای غریزه جنسی مرد شدن، بخاطر نبود خانواده و رابطه پایدار . برای جبران این نابرابری، حقوق موضوعه می باید برابری زن و مرد را در کار برقرار کند و زنان را از کارهائی که تن و روانشان را می فرسایند، ﺁزاد کنند. بدین قرار، زنان نیاز ندارند بسود ﺁنها تبعیض برقرار شود. زیرا تبعیض از حق نیست از قدرت ( = زور ) است. برقرار شدن هر تبعیضی،  زور را رابط  زن و مرد  می کند و تباهی بر تباهی می افزاید. الغای تبعیض ها است که زن و مرد را ﺁزاد می کند. زنان نیاز دارند که حقوق موضوعه 

الف – نابرابری در برخورداری از حقوق ذاتی را از میان بردارد . و

 ب – نابرابری در حقوق موضوعه، کرامت و منزلت ﺁنها را خدشه دار نکند  و تن و روان ﺁنها را نکاهد .

دستهاى کوچک، بازوان ارزان کار

بهادر نیکفر

کودکی در حال کار

کودکان نيروی ارزان کار هستند و دستان کوچکشان، از دیر باز با کار آشنا. اگر چه قانون کار در ايران، به‌کارگیری کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع کرده است اما هنوز این کودکان با دستمزد پایین و شرایط نامطلوب به کار گرفته می شوند.اگر پیگیر مطالب مختلف و بخشهای گزارش مطبوعات بوده باشید، حتما دیده‌اید که گزارشگران بخشهای اجتماعی نشریات، به بهانه‌های مختلف در رابطه با کودکان کار مطلب نوشته‌اند، اما تا به امروز کمتر پیش آمده که رسانه‌ها به بحث و بررسی دقیق و کارشناسانه‌ علل روى آوردن کودکان زیر ۱۵ سال به کار

قبلی

برگشت

بعدی