ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

 حقوق بشر

دانشجو

 

بعد از ظهر ها خیلی خسته کننده و کسل کننده است، رفتار خوبی با دانش آموز ندارند . شخصیت دانش آموز نادیده گرفته می شود و با او شوخی هایی را که اصلا در شان یک دانش آموز است انجام می دهند. آنها با در دست گرفتن 50 سانتی متر شلنگ فشرده دانش آموزان را می ترسانند و دانش آموزان را مانند یک گله حیوان به این سو و آن سو هدایت می کنند، از استفاده کردن جملات زیبا با حالت مودبانه معذورند و از شوخی های بسیار بی معنی و بد و با ناسزاگویی به دانش آموزان (تنها نقطه ضعف دانش آموزان ایرانی) آنها را ساکت و یا به عبارتی دیگردر کنترل آنها استفاده می کنند، که البته خود دانش آموزان هم در این مورد 40 درصد دخیل هستند، زیرا با نشان دادن فرهنگ و ذهنیت خود باعث مواجه شدن با چنین برخوردی از سوی ناظمان و یا معلمان می شوند!

پویا:عموما خوش برخورد و با حوصله هستند.  اما استثنا نیز وجود دارد.

پروانه: خانم معلمها اغلب خسته اند. چون اغلب به قول خودشان ، فرزندانشان و همسرشان را نیز باید اداره کنند و تمام کارهای خانه نیز بر دوششان  است. یکی از آنها سر کلاس عملا همیشه خواب است ،چون باید صبح ساعت 5 بیدار شود برای فرزندانش و همسرش غذا تهیه کند . و چون همسرش بیکار شده است حتی من میدانم که برای مشتری های خصوصی خیاطی هم میکند با این حقوق بخور و نمیر فرهنگیان البته  چاره دیگری هم ندارد.

وضعیتشون قابل درک است .

دور و برمان زیاده نمونه هایش. معلم دیگری میگوید با اینهمه سابقه  کار210 هزار تومان حقوق یک لیسانسه بسیار کمه .او با همسرش از یک دانشگاه فارغ التحصیل شدند شوهرش در یک شرکت خصوصی کار میکنه 2 و نیم برابر او حقوق میگیره.

همسرش دو شانس داره یکی اینکه مرد است دیگری  اینکه فرهنگی نیست! ایشان همیشه از وضع زندگیش نالان است.

و به ما که شاگردشیم توصیه میکنه مبادا معلم بشویم.

البته این اطلاعات را سر کلاس نمیگه بلکه چون من خانوادگی میشناسمش  وضعش را میدانم  ! ولی کسی نیست بگوید ما  دانش آموزان چه گناهی کرده ایم ؟

 این خستگی اغلب آنها را عصبی میکند و شخصیت شاگرد را  تا خطایی ازش سرمی زند ، معلم کم حوصله  با مسخره و طعنه خورد میکند. آنهم روبروی  بقیه. تنها معلم زیست شناسی ما است که روش جالبی بکار گرفته.  سر کلاس که حاضر میشه اول روی تخته سیاه یک کاسه میکشه. به ترتیبی که بچه ها  شلوغ میکنند چند قطره آب تو کاسه میکشه. ما میفهمیم کاسه صبرش کی نزدیکه لبریز بشه! و حد خودمان را میفهمیم .

اینجوری نه کلاسش شلوغ و بی نظم میشه و نه اینکه  حرفهای ناجور به ما میزنه.روش ساده ای است .کاش بقیه معلمها هم ابتکار بخرج میدادند و بدون خورد کردن شخصیت ما که به هر حال دختریم  قضیه را فیصله میدادند. خوب شیطنت و شلوغ کاری درذات جوان 15- 16 ساله است. 

اینجور نیست خانم وفا؟

نمیشه که مثل مرده سر کلاس نشست؟ ناظم مدرسه ولی برای همه شاگردها حکم شمر را دارد. از بس که بد رفتاره و اهل توهین و کنجکاوی تو همه مسائل خصوصی دخترهاو جاسوس پرورش میده در مدرسه. ولی خودشم نمیداند که جاسوسهای دست پروده اش اونو وسط گذاشته اند!

5-میزان تحصیلات معلمان خود را میشناسید؟ اگر آری در چه سطحی هستند؟ دیپلم؟ لیسانس؟ فوق لیسانس؟ آیا فارغ التحصیل دانشکده تربیت معلم اند؟

پیمان :بله، تقریبا – بعضی از آنها لیسانس و بعضی از آنها هم فوق دیپلم هستند، نمی دانم که آیا فارغ التحصیل دانشکده تربیت معلم هستند یا خیر- ولی در عین حال امسال بعضی از معلم های دروس تخصصی از بار علمی خوبی برخوردارند، در ابتدا باید معلم درس حسابمان که بسیار صبور و خوش اخلاق و مودب است و تمامی دانش آموزان او را با استاد بزرگ خطاب می کنند بدون هیچ گونه حالت تمسخرآمیزی، و بدترین کلمه ای که تا کنون استفاده کرده مردک (مرد کوچک) بوده، در ضمن از حقوق بسیار بالایی هم برخوردار نیست! معلم درس شیمی که دست کمی از معلم درس حسابمان ندارد، بسیار جدی و مودب بوده و وظیفه خود را تا حد کتاب درسی به خوبی انجام می دهد، او فکر می کنم جانباز بوده و در زمان جنگ به مناطق محروم بوشهر برای تدریس اعزام شده بود، و معلم فیزیک که همین طور.

پویا:عموما لیسانس و فوق لیسانس و بسیار کمتر  دکتری. عموما فارغ التحصیل دانشگاه تربیت معلم نیستند.

پروانه: فوق دیپلم ولی با سابقه و5 تایی هم  لیسانس و 1 فوق لیسانس. گمان کنم آخری از دانشگاه تربیت معلم فارغ التحصیل باشه و تفاوت را میشه در رفتارها فهمید که این آخری "روانشناسی نوجوانان" دانشگاه تربیت معلم جزو درسهایش بوده. جالبه که معلم عربی ما رشته دانشگاهیش جغرافیا بوده است.

6-توانایی معلمها در انتقال درس چگونه است؟

پیمان :توانایی اکثر معلمان برای انتقال درس در حد کتاب به طور میانگین در حد متوسط بوده و می توان سطح تقریب قدرت بیان آنها را زیر 45 درصد در نظر گرفت!

پویا:توانایی معلمها در انتقال درس عموما بسیار با لا است. اما گاهی معلمها در رساندن مفهوم دچار مشکل میشوند. اما کلا در این امر بسیار توانا هستند .

پروانه: با همه احترامی که برای معلمانم  و درگیرهایشان در زندگی قائلم ولی باید گفت نحوه تدریس دارای کیفیت بد تا حد متوسط است.حس من این است که برای رفع وظیفه تدریس میکنند،به جز یکی دو استثنا که با وجدان درس میدهند و میخواهند شاگرد محتوای درس را جدا بفهمد و به خود زحمت میدهند در انتقال مفاهیم.ولی بی تفاوتی اغلب معلمان باعث اشاعه این روحیه بی تفاوتی میشود.

البته اغلب معلمان دوست دارند  میزان قبولی مدرسه و شاگردان آنها در کنکور زیاد باشه.ولی این هم شد هدف؟

من در درس ادبیات میخواهم بتونم مهارت نوشتن را یاد بگیرم تا افکارمو به نسل خودم انتقال دهم  ومعلم ما نمیتواند آنقدر حوصله به خرج بدهد که توانایی ما چند نفر را در طول یک سال تشخیص بدهد و مناسب با نیاز ما با ما بر روی ادبیات کار کند.حتی در تکالیف شب نگاهی به توانایی و ضعفهای ما بکند نه اینکه همه یکسان مشق بگیرند.

من میتونم برای نمونه با 2-3 سبک یک داستان  را بنگارم و یا گزارشی تهیه کنم و معلم نظر بدهد و اشتباهات من را رفع  نماید و  دوست کنار دستیم که بیشتر باید روی دستور زبان فارسی  کار کند انواع  زمان مضارع را در یک متن تشخیص دهد.ولی نه ! همه باید چه بدانند و چه ندانند عینا روی متن کتاب پیش بروند و این وحی منزل است!

 7- درسها را اغلب باید از حفظ کرد و یا اجازه ابتکار هم به شاگردان داده میشود؟ اگر  آری چه نوع ابتکاری؟

پیمان:درس ها را همیشه باید حفظ میکردیم و هم اکنون هم باید حفظ کنیم، در دوره دبیرستا ن دانش آموزان روحیه ابتکاری و حس خلاقیت خود را فراموش و رفته رفته از دست می دهند به طوریکه قادر به تشخیص مرز بین خلاقیت و مطلب حفظ شده نیستند و نمی توانند در مورد آن نظر کاملا درستی ارائه کنند! دانش آموزان همیشه اجازه ابتکاررا داشتند! ولی چون ابتکار داشتن رابطه مستقیمی با هدف دانش آموزان دبیرستانی (برنده شدن در مسابقه کنکور) ندارد از آن صرف نظر می کنند و فقط به روابط و قوانین داخل کتاب درسی بسنده می کنند!

پویا: در واقع بیشتر باید درسها را  حفظ کرد. در مورد کل درسها تمرکز بسیار زیاد بر روی تئوریهای حجیم  است و این  از نظر من اشکال دارد.

 

قبلی

برگشت

بعدی