ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

انباشتگی آن و قابل دسترس قرار گرفتن آن برای همه در مقیاس گسترده ای این بار اروپا را در آستانه دوران روشنگری قرار داد.

در سی سال اول قرن شانزدهم ( 16) نزدیک به ده هزار جزوه  و بروشور سیاسی در ده میلیون نسخه به چاپ رسید. با جدیت  ترجمه آثاری از زبان یونانی را دنبال کردند و بدین ترتیب به تعبیر دینر عصر فرهنگ دنیای رنسانس نیز آغاز شد.

بوسیله چاپ متون و گسترش آن، طبیعت علم نیز تغییر کرد.  به این معنا که دسترسی به علم برای همه امکان پذیر شد و از انحصار کلیسا و روحانیون خارج شد. بدین ترتب خود را از خرد سنتی جدا ساخت. در ادامه آن کلیدی ترین اتفاقی که در فرهنگ اروپا افتاد جایگزین شدن مطالعه فردی (سوژه فعال) به جای شنیدن جمعی ( گوش دادن منفعل) بود.

در نتیجه نمی تو انستند در مسیر شناخت مرزی  بگذارند که در نهایت به ظهور فردیت در اروپا انجامید.  از نظر دینر سه دوره رنسانس، رفرماسیون و روشنگری ارتباط نزدیکی با  اختراع چاپ و گسترش آن دارد.

بنظر دینر آنچه در کشور های اسلامی الویت داشت ادبیات شفاهی بود و در مقابل ادبیات نوشتاری مقاومت می کردند. او سوال می کند که این الویت ادبیات شفاهی در جهان اسلام ناشی از چیست؟

 آیا می تواند دلیلی برای رد ورود ماشین چاپ به کشور های اسلامی باشد؟

 گلدزیهر (  Ignaz Goldziher) موسس اسلام شناسی جدید که به لحاظ تاریخی تا صدر اسلام تحقیق کرده است نیز به این مسئله تاکید دارد که سنت اسلام چندان موافق نوشتن نبوده است. به عبارتی نمایندگان دینی در مقابل قرآن سایر نوشته ها را بی اعتبار می دانستند و معتقد بودند که در تورات و انجیل دست برده شده است و قرآن می بایست بسیار محافظت شود و نباید در کنار قرآن کتاب دیگری باشد. از نظر آنان کتاب یکی  است خدا هم یکی  و لذا به سایر کتا بها با سوء ظن نگاه می شد.

در ادامه چنین تفکری بود که سنت شفاهی، دکلمه و حافظه یا همان به خاطر سپردن در بین مسلمین تقویت شد و بدین ترتیب سنت حقظ قرآن و دکلمه و قرائت آن، به سنتی دیر پا در جهان اسلام تبدیل شد.  ( در نتیجه چنین روشی بود که انباشتگی دانسته ها صورت نمی گرفت حتی در بسیاری از روایات و احادیث که جنبه انتقال شفاهی از نسلی به نسل دیگر بود در آن دخل و تصر ف ها می شد و گاه با مرگ فرد همه چیز نیز از بین می رفت.

جمع آوری بسیاری از این احادیث و روایات ها  و آنچه که مربوط به تاریخ اسلام می شد، بیش از دو قرن بعد از مرگ پیامبر اسلام انجام شد). از طریق این روش یعنی ادبیات شفاهی و به تبع آن سخنوری، تنها حس شنوایی از میان سایرتوانا ئیهای انسان تقو یت می شد ( و برعکس مسیر توسعه اروپا، در جهان اسلام ادبیات نوشتاری و سنت مطالعه و سوژه فعال در حوزه شناخت مجال رشد نیا فت).رو حانیون معتقد بودند که با چاپ قرآن و در دسترس قرار گرفتن آن برای همه، تقدس این کتاب آسمانی از دست می رود و لذا روحانیون  به حفظ و دکلمه قرآن تاکید داشتند که تنها در بین آنها منحصر شده بود. دینر دراین فصل به روش فیلولوگی ( زبان شناسی تاریخی – تطبیقی ) بخصوص اثر کریستف لوکزنبرگ-- متن سوری/ ارامی قرآن  توجه کرده است و از طریق این روش به آسیب شناسی پدیده ها نظر دارد.

بنظر دینر به دو دلیل علمای دینی، 300 سال یعنی سه قرن در مقابل ورود ماشین چاپ مقاومت کردند:

 1) که ماشین چاپ را خطری برای خود و ارزش قرآن می پنداشتند  و 2) مطلق بودن مذهب در شرق . در حالیکه  در همان زمان اروپا مسیر سه دوره بزرگ تاریخی ( یعنی رنسانس، رفرما سیون، روشنگری) را طی می کرد ( اما جهان اسلام  بدلیل عدم دسترسی با آن تحولات فکری ، با آن بیگانه ماتده  بود).او می نویسد چنانچه در استانبول با افرادی برخورد می کردند که در ارتباط با کتاب بود ند، کتابها توسط روحانیون سانسور می شد و این افراد به شدت مجازات می شدند.

برای اولین بار در سال 1727 امپراطوری عثمانی اجازه داد تا ماشین چاپ استقرار یابد ولی اجازه نداشتند که قرآن و مطالب مربوط به آن را به چاپ برسا نند.  بسیاری از مطالب اجازه انتشار پیدا نکرد و یا سانسورمی شدند.

در نتیجه در سال1747 یعنی 20 سال بعد  که تنها 20 عنوان در این مدت به چاپ رسیده بود، مجددا دستگاه چاپ جمع آوری شد. در حالیکه در همان زمان کتاب آسمانی مسلمانان در کشورهای اروپایی به چاپ می رسید. با ورود ناپلئون به مصر 1798، دستگاه چاپ نیز در آنجا مستقر شد، رسا له های بسیاری  با مفاهیمی از روشنگری  و حقوق بشر در آنجا به چاپ رسید .

رفته رفته در مصر جنبش های سکولار دیده شد، اما این بار هم با مقاومت روحانیون در هم کوبیده شد.

در نهایت در سال 1828 برای اولین بار قرآن توسط خود مسلمین اما شیعیان در تهران به چاپ رسید. چاپ قرآن به صورت چاپ سنگی ( Lithographie- Steindruck) و نه چاپ عادی صورت گرفت. تا به امروز نیز قرآن در هیچ چاپخانه عادی به چاپ نمی رسد. تنها از طریق این روش است که می توان برجستگی های نوشته اصلی و خطی را که با تقدس قرآن در ارتباط است، محفوظ بدارند. در فصل چهارم کتاب ، به صعود و افول امپراطوری عثمانی پرداخته شده است. از 1517 امپراطوری عثمانی بر بسیاری از مناطق جهان سیطره یافت . تا 1521 تا مرز های دانوب آمدند و 1521 وین یعنی اطریش امروز محاصره شد و مجارستان و یوگسلاوی اشغال شد.  دینر می نویسد امپراطوری عثمانی به صورت کمی خود را گسترش می داد اما به کیفیت امپراطوری نمی اندیشید.

در واقع نه تنها به تکامل کیفی خود و جهان اسلام و مسلمین کمکی نکرد بلکه با اصرار به حفظ نوع سنتی- مذهبی سلطه و توجه صرف به نیروی نظامی و جمع آوری پول به شیوه دلالی ونه اقتصاد مدرن، بطور کلی شرایط تکامل را از بین برد.از قرن 17 به بعد در حوزه رقابت اقتصادی علاوه بر استانبول و ونیز، نیرو های تازه نفس چون فرانسه، هلند و انگلیس به صحنه جهانی وارد  شدند. رشد چشمگیر دریانوردی و انتقال کالا که با امنیت بیشتر و بسیار ارزان انجام می گرفت در نهایت به بی ارزش شدن را ههای سنتی تجارت چون راه ابریشم و... انجامید و در نتیجه درآمد امپراطوری عثمانی کاهش پیدا کرد که خود به کاهش نفوذ سیاسی آن بر سایر کشور ها منجر شد.

بطوریکه در جنگ های دریایی در سال 1571 همه ناوهای خود را از دست داد.دینر در این ارتباط به جنگهای بین ایران و عثمانی ها بخصوص در زمان شاه عباس اول ( صفویان) اشاره دارد که در نهایت در سال 1638 با تعیین مرز ها پایان یافتاو می نویسد که عثمانی ها نه به نقشه توجه داشتند و نه به کشف سرزمین های نو.  آنان کوچکتریتن کنجکاوی به کشف آمریکا نداشتند.

در حالیکه همین کشف آمریکا که به اشتباه برای عبور نکردن مسیحیان از مناطق تحت سیطره عثمانی ها و مسلمانان به صورت اتفاقی ، سر از آمریکا در آوردند، هم در توسعه سرمایه داری در اروپا وهم در افول امپراطوری عثمانی نقش مهمی بازی کرد.از جمله سرازیر شدن نقره و طلا از آمریکا و تجمع آن در اروپا و ظهور مرکانتلیست ها که در نهایت به فرآیند تفکیک نهادها از جمله مذهب ، سیاست و اقتصاد از یکدیگر کمک شایانی کرد.در حالیکه در امپراطوری عثمانی تمام نهاد ها در دل مذهب جای گرفته بود. مدل تکامل در اروپا به شدت تغییر کرد.به این معنا که نهاد های مختلف از جمله اقتصاد، سیاست و مذهب و ... با کارکرد های متفاوت از یکدیگر تفکیک و از طرفی با هم و در جمع جامعه را و نظام اجتماعی را  ساختند اما در جهان اسلام همچنان در بر همان پایه گذشته یعنی مذهب می چرخید و می چرخد، به این معنا که اقتصاد و سیاست  تنها در دل مذهب و قوانین مذهبی ، داری کارکرد ویژه بودند.

ادامه دارد

 

قبلی

برگشت

بعدی