ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

حقوق بشر

دانشجو

 

16 آذر و نگاهي گذرا به جنبش دانشجوئي

وحيد آخوندي

اول به سراغ يهودي ها رفتند، من يهودي نبودم  اعتراض نكردم . پس از آن به لهستاني ها حمله بردند، من لهستاني نبودم و اعتراض نكردم .آن گاه به ليبرال ها فشار آوردند، من ليبرال نبودم و اعتراض نكردم .سپس نوبت به كمونيست ها رسيد، كمونيست نبودم بنابراين اعتراض نكردم سرانجام به سراغ من آمدند.

هر چه فرياد زدم كسي نمانده بودكه اعتراض كند... 

 (( برتولت برشت ))  

همواره جنبش دانشجوئي بعنوان يك حرکت خود جوش و مستقل و در عين حال همچون موج دريا بر خوردار از يك قدرت همبستگي قابل تحسين بوده است.با گذشت بيش از54 سال از اولین جرقه های این جنبش، همواره حكومت هاي وقت با بدترين شيوه های ممکن، اقدام به سرکوب و قتل عام فعالان این عرصه نموده اند.

حکومت مستبد و ديكتاتوري رضا پهلوي را می توان سر آغاز به خفقان كشاندن پيشتازان روشنفكر و آزاديخواهان ضد استعماری این عرصه در آن دوران دانست .

با نگاهی به وقایع و رخدادهای آن دوره و يادآوري برگ هاي خجالت زده ي تاريخ استبدادی رضاخانی به نامهائی چون مصطفي بزرگ نيا، شريعت رضوي و ناصر قندچي بر می خوریم.

عزیزانی که با اهدای جان شیرینشان، جوششی خروشان را پی ریزی نمودند که بالاترین دستاوردش زنده بودن، بیدار ماندن و برآوردن فریاد اعتراض در برابر هر نوع ظلم و استبداد حاکم بر جامعه و دانشگاه تا به امروز می باشد .

آری، حق و حقيقت مردني نيست، لاله های پرپر زيبايي خود را از دست نمي دهند، شقايق هاي شكسته عشق خود را با مرگشان در خاك دفن نمي كنند و این خون سرخ دانشجويان آزادیخواه است که امروز زیر بنای این جنبش و مقاومت شده است .

 16 آذر 32 شروع منسجمي بود كه چند ماه پس از كودتاي 28 مرداد كه در نهایت منجر به سقوط حكومت دكتر مصدق شد به وقوع پیوست.

اين حركت انقلابي نه تنها فراموش نشد بلكه هر ساله به كميت و كيفيت آن در ابعاد مختلف افزوده گردید تا جايي كه  به جرات می توان گفت بسیاری از سازمانها، نهادها و احزاب سیاسی و عقیدتی از این میان قد علم کردند.

برگ های سرخ و خونين دهه ي 30 را ورق زده و اینبار با نگاهی به دهه ی 40 هجری شمسی جنبش را پیگیری می کنیم.جنبش و مقاومت قشر دانشگاهی در برابر استبداد حاکم در این دهه، قشر كارگر را هم به صحنه آورده و همراه با دانشجويان، با بر پائی اعتصابات و اعتراضات سراسری صدای فریاد اعتراضی خود را بلند می کنند.

در دهه 50 اعتصابات و اعتراضات ديگراقشار ملت نیز همراه می گردد و از آنجا كه نقش دانشگاه تهران و دانشجويان محور اصلي این حركت بود، دانش آموزان نیز به صحنه آمده و 13 آبان 1357 را  به تصوير می کشند .تصويري بمراتب خونين تر از هميشه.

در این روز معلمان و دانش آ‌موزان نوجوان مبارز در كوچه و پس كوچه هاي شهر به خاک و خون کشیده شدند .

در بين تمام اين مبارزين و اقشار روشنفكر كه هدايتگر اصلی اين جريان انقلابي بودند، دزدان انقلاب از راه رسيده و بي هيچ فرصتي مسير انقلاب و ارزش های آن را عوض كردند و با طرح هاي خائنانه انقلاب فرهنگي ايران را در سال 1359 تدارك و پي ريزي نمودند .

آری، رژیم خود تحمیل جمهوری اسلامی از همان آغاز دشمنی خود را با دانشجو و دانشگاه علنی ساخت.پس از تهاجم وحشيانه رژیم به دانشگاه ها، تعداد بيشماري از دانشجویان دستگیر و يا ناپديد گشتند .در پی این سرکوبها و بازداشت های فله ای، اعدام های دسته جمعی و بی حساب و کتاب سالهای 60، 61 و نهایتا تابستان 1367 را در صفحات خونین تاریخ این دوران بوضوح می بینیم .بموازات این موضوعات، 8 سال جنگ، علت مضاعف خفقان و ایجاد فضايي مسموم در سطح جامعه بود .

در این مدت چهره ها تغيير كرد، پست هايي مثل گزینش، دستگاههای عقیدتی، امور تربيتي ها و دفاتر حراست در سطح دانشگاه ها بوجود آمد .

در حقیقت با اینکار  از ورود دانشجویانی که خود و یا حتی یکی از بستگان وی دارای هرگونه سابقه سیاسی می بود، جلوگیری گردید. آنان مي خواستند دانشگاه را مثل ارتش و همانند یک پادگان در آورند. مي خواستند صف طويلي از دانشجويان بسيجی و پيرو خط امام در این دانشگاه ها تشکیل گردد و با تربيب ایشان در جهت اهداف آزادی ستیزانه ولايت فقيه، نیروی لازم و کافی را برای ادامه سرکوبها و ایجاد رعب و وحشت و در نهایت بقای عمر حکومت در اختیار داشته باشند. 

 

در ادامه این مرور نمي توان براحتی از وقایع سالهای 70 تا 77 گذشت

قتل هاي زنجيره اي را می توان  بعد از سرکوب دانشجویان و اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی، كشتار از نوع دوم رژیم دیکتاتور حاکم دانست .

این سالها آبستن حوادثی چون قتل روشنفكران، مخالفان،  آزاديخواهان، چهره هاي بر جسته  مخالف رژيم،  روزنامه نگاران، نويسندگان و وكلاي زندانيان سياسي می باشد و همچنان كه اين جريان مسير خود را به نا كجا آباد طي مي كرد، 18 تيرماه 1378 فرا می رسد

18 تيرماه 78 ميثاق دوباره اي بود ميان شهداي 16 آذر دانشگاه تهران با دانشجويان پيوند تازه ايي در صفحه تاريخ ، پيوند لاله هاي سرخ با شقایق های خسته از  فشارهای موجود .

از آنجايي كه فشار به مردم، جوانان، نوجوانان و خصوصا زنان و دختران از دستاورد هاي اين انقلاب می بود و جامعه قبل از انتخابات خاتمي شديدا تحت فشارهای  پليسی قرار داشت و همواره با بهانه های واهی از جمله بدحجابي همواره مانور سرکوب را در سطح جامعه اجرا کرده بودند، دریافته بودند که ادامه این وضع زمینه ساز سرنگونی حکومت است و  رژیم نیازمند سوپاپ اطمينانی بر روي ديگ بخار جنایات خود كه جز حرارت توان ملت و بوي تعفن جنایات حاکمان را در دل نداشت، می باشد .

18 تيرماه قيام 6 روزه ي معروف دانشجويي است که تا 23 تير ماه ادامه يافت .

اين جنجال در پی انتشار بخش کوچکی از سناریوئی از پیش تعیین شده كه توسط سعيد امامي تهيه و تنظيم گردیده بود و جزء اسناد طبقه بندي شده وزارت مخوف اطلاعات بود، بوجود آمد .

این سند محرمانه، شبانه به چند روزنامه ي حامي اصلاح طلبان داده شد كه جز روزنامه سلام به مدير مسئولي محمد موسوي خوئيني ها مابقي از چاپ آن سر باز زدند.

 

قبلی

برگشت

بعدی