ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی


مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

حقوق بشر

دانشجو

جامعه شناسی کودکی در ایران

علی طایفی

مفهوم کودکی از منظر جامعه شناختی اساسا محصول دوران مدرنیزم است. پس ازانقلاب صنعتی و رشد سرمایه داری با وجودیکه در متون بسیاری از فلاسفه اجتماعی، جامعه شناسان، نظریه پردازان اجتماعی و سیاسی، به حقوق کودک توجه شده و از بهره کشی آنان سخن به میان آمده است،

ولیکن کودکی و کودکان بعنوان  آنچه که امروزه بعنوان کانون توجه جامعه شناسان، روزنامه نگاران، فعالان اجتماعی، جنبشهای فمینیستی و حقوق بشری فرار گرفته، امری نوپدید است.

ویلیام کورسارو یکی از محققان جامعه شناسی کودکی، می نویسد: تا 18 سال پیش جای مطالعات مربوط به کودکی و کودکان در جامعه شناسی خالی بود. اما اینک این موضوع بشدت مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان قرار گرفته است ( کورسارو، 2005، ص5).

جین کورتروپ می نویسد : کودکان به همان اندازه ای که مورد غفلت بوده اند، به حاشیه نیز رانده شده بودند. در واقع کودکان در نظریه و مفهوم پردازی های جامعه شناختی به دلیل موقعیت تابع و تحت سلطه کودکان همواره در حاشیه توجه بوده اند.

بدین معنا که کودکان بعنوان بزرگسالان آینده ای نگریسته می شدند که می بایست نقشی را که آنان می خواهند ایفا نمایند و کمتر بعنوان آنچه که هستند مورد توجه قرار می گرفتند. درواقع نیازها و علایق کودکان همواره بعنوان علامت خطری برای بزرگسالان و بعنوان مسئله اجتماعی تلقی میشد که میبایست چاره جویی شود (کورتروپ، 1993).

 دراین میان می توان به مجموعه ای از دلایل وقوع این امر اشاره نمود:

1. تحولات پس از جنگ جهانی دوم، توجه سازمان های بین المللی از جمله سازمان ملل متحد و کمیسیون های متعدد ان به مقوله آسیب پذیران جنگ بویژه زنان و کودکان، کودکان آسیب دیده، سوء استفاده نظامی از کودکان در جنگ، قاچاق کودکان برای فروش در بازار سکس و کار و حتی اعضای بدن، کودکان خیابانی وبی سرپرست و ... را افزایش بخشید،

2. رشد جنبش های مدنی زنان و فمینیستی در بین فعالان حقوق بشر و عدالت خواه و تمرکز عمده توجه آنان به نهاد خانواده، روابط همسری و زناشویی، مقوله آموزش و تربیت کودک، ازدواج و طلاق، آسیب شناسی خانواده و در نهایت مقوله کودک و کودکی در برخی ساختمان های ایدئولوژیک محصول پرداختن به مادری و زنانگی است.

3. حضور بیش از پیش زنان در حوزه های مختلف جامعه شناسی بویژه در غرب و طرح و پیگیری مسائل و کودکان و بررسی و نقد نظریه های جامعه شناسی در این خصوص و انجام پژوهش ها و مطالعات مرتبط نیز دراین راه نقش بسزایی داشت. به تعبیر کورسارو توجه جامعه شناسان به سایر گروه های تحت سلطه نظیر زنان و اقلیت ها نیز سبب عطف توجه به کودکان گردید.

4. رشد ساختار وتوسعه دولت و جامعه رفاه و افزایش خدمات و تامین اجتماعی و بهداشت و درمان از یکسو و کاهش  نرخ مرگ ومیر اطفال و افزایش متوسط طول عمر و امید به زندگی از سوی دیگر، جوامع مدرن بویژه جوامع اروپای شمالی و غربی و امریکای شمالی را با کاهش نرخ زادوولد روبرو ساخت.

همزمان با این امر پدیده سالخوردگی به یکی از مسائل عمده جمعیتی و اجتماعی این جوامع مبدل شد. همچنین با توجه به نرخ رشد منفی و یا بسیار اندک جمعیت دراین جوامع، مسئله پویایی و ادامه حیات و بقای این جوامع انسانی در صدر توجه قرار گرفته و لذا کودکان بعنوان سرمایه انسانی و فرهنگی برای تداوم تمدنی این جوامع  درمحور توجه قرار گرفت.

5. افزایش خدمات بهداشتی نسبی در ممالک درحال توسعه و کاهش نسبی مرگ و میر کودکان در برخی از ممالک فقر نیز سبب ساز افزایش جمعیت خردسال و عریض شدن ساختار هرم جمعیتی این جوامع گردید. همزمان با آن با رشد نرخ مهاجرت  بر اثر فقر، کاریابی، بلایای طبیعی، و مصائب اجتماعی نظیر جنگ و کشتارهای جمعی زمینه خروج کستره کودکان از جغرافیای نا امن به جوامع توسعه یافته و امن و تشدید توجه به این مسئله را فراهم ساخت.

6. تحولات ساختار خانواده نیز از دیگر مواردی است که زمینه ساز رشد توجه به مقوله کودکی گردید. بطوریکه خانواده با کندن انسان و اقتصاد جامعه از وابستگی به زمین، از شکل گسترده با حضور پدرو مادر، عروس و پسران و نوه ها، مادر و پدربزرگ والدین و... به شکل هسته ای دردنیای مدرن تغییر ساخت و کارکرد داد. درخانواده هسته ای فقط پدر و مادر بعنوان زن و شوهر و فرزندان زندگی می کنند که در ارتباط مستقیم با توسعه سرمایه داری، فناوری، توسعه شهرها، تنوع مشاغل خدماتی و اجتماعی  بود.

دراین ساختار کودکان نقش محوری تری نسبت به والدین داشته و بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. به بیان دیگر رابطه سن سالاری، بجای پیر سالاری به خردسن سالاری تغییر نقش می دهد.

دراین میان حضور بیش از پیش زنان در بازار کار و ضرورت نگهداری از کودکان توسط نهادهای جایگزین نقش مادری مانند مهد کودک، مدارس، مراکز بازی و تفریحی مقوله کودکی را بیش از پیش در مرکز توجه قرار داد.

7. همچنین باید به این امر نیز اشاره کرد که کودکان متولد شده در خارج از قاعده ازدواج و وقوع بی سرپرستی سبب ساز اولویت قرار گرفتن مقوله کودکی گردید.

اولریخ بک معتقد است با تحولات ناشی از جامعه مدرن  و مدرنیته در مرحله دوم آن، فردیت سازی در برابر جهانی سازی چنان روبه گسترش نهاده است که در ساختار خانواده، این کودکان و نه والدین هستند که در انتخاب پدر، مادر، خواهر و برادر خود نیز اختیار عمل دارند بویژه در خانواده های دست دوم که هر یک از والدین کودک از ازدواج های قبلی خود دارای فرزندانی هستند که شبکه جدیدی از خانواده را تشکیل می دهند! (بک، اولریخ، 1385 ).

8. آینده شناسی و توسعه دانش فرافکنی و پیش بینی علمی تحولات علمی و اجتماعی نیز از دیگر علوم راهبردی است که از سوی بسیاری از نهاد های قدرت و صاحبان ثروت برای تخمین میزان و تضمین نظم، ثبات و تحولات بازار و مناسبات مرتبط با آن بسرعت در چند دهه اخیر روبه رشد نهاد.

دراین میان کمک به مسئله شناسی آینده نیز در رشته هایی مانند جامعه شناسی نیز سبب توجه به مقولاتی شد که می توانست در آینده فاکتور تاثیر گذاری محسوب شود. یکی از این مقولات پرداختن به مقوله کودکی و ضعیت کودکان در جوامع کنونی بعنوان موضوع آینده شناختی بود.

برخی نظریه های جامعه شناختی

رویکرد سنتی: شیوه جدید مفهوم پردازی کودکان در جامعه شناسی از دیدگاه های نظری ساختمان کرایی و تفسیری بر می آید.  در نظریه های سنتی در خصوص کودکی اصولا کودکی بعنوان یک مرحله درحال گذار بسوی بزرگسالی قلمداد می شود که ماهیت زیست شناختی داشته و می بایست هم سریعا مسیر بزرگسالی را بپیماید. در این رهگذر کودکی حلقه اتصال بین نسلی است که وظیفه انتقال فرهنگ و میراث مادی و غیرمادی خانواده ها و نهادهای اجتماعی را برعهده داشت. دراین نگرش سنتی، کودکان بعنوان " مصرف کنندگان" فرهنگ دست ساخته بزرگسالان محسوب می شوند.

در رویکرد سنتی اغلب کودکان و کودکی از خاستگاه نظری مربوط به جامعه پذیری و فرایندی متاثر است که کودکان در آن به سازگاری و درونی کردن جامعه می پردازند.

 دراین دیدگاه دو مدل نظری وجود دارد:

1. مدل اول دترمینیستی deterministic model یا تعین بخشیدنی است که براساس آن کودک یک نقش بنیادی منفعل و یا کنش پذیر را ایفا می کند. درعین حال دراین دیدگاه کودک یک نوچه و مبتدی است

 

قبلی

برگشت

بعدی